حقوق از منظر امام علي (ع)

نويسنده : يوسف صديق عرباني




حق الناس

حضرت علي«ع» در اهميت حقوق مردم مي فرمايد:
سوگند به خدا اگر تمام شب را بر روي خارهاي سعدان (خار سه شعبه و گزنده) به سر ببرم و يا با غل و زنجير به اين سو و آن سو كشيده شوم، خوش تر دارم تا خدا و پيامبرش را در روز قيامت، در حالي ملاقات كنم كه به بعضي از بندگان خدا ستم نموده، و به ناحق چيزي از اموال عمومي را غصب كرده باشم(1)
آيا اين سخنان گهربار، به مسئولين جوامع اسلامي و امت اسلام براي هميشه هشدار نمي دهد؟ بسيارند كساني كه ادعاي دينداري مي كنند ولي بي ميل نيستند كه از راه هاي نامشروع و تعدي به حقوق اين و آن به مطلوب خود دست يابند چنانچه بعضي از اين افراد، به آن امام بزرگوار پيشنهاد مي كردند حال كه حكومت اسلامي به دست شما رسيده است چه اشكال دارد كه از هر راهي به اهداف خود دست يابيد؟! ولي آن حضرت در جواب آنها اينطور مي فرمايد: آيا به من دستور مي دهيد كه براي پيروي از جور و ستم و رفتار ناحق درباره امت اسلامي كه برآنها ولايت دارم استفاده كنم؟ به خدا قسم تا عمر دارم و تا شب و روز از پي هم مي آيند و ستارگان يكي پس از ديگري طلوع و غروب مي كنند هرگز چنين كاري نخواهم كرد.(2)

اهميت حق و عدل

در تفسير قرآن كريم آورده اند: روزي دو كودك خردسال هركدام خطي نوشته و به حضور امام حسن مجتبي عليه السلام شرفياب شدند و از آن جناب خواستند كه بهترين خط را انتخاب نمايد در اين موقع امام علي عليه السلام ناظر اين صحنه بود به فرزند خود، امام مجتبي عليه السلام فرمود: پسرم نگاه كن كه چگونه داوري خواهي كرد و حق را به صاحب حق خواهي داد زيرا اين يك قضاوت است و خداوند تعالي در روز قيامت، از چگونگي آن از تو سؤال خواهد كرد.(3)
ببينيد براي مسئله اي به اين كوچكي كه از ديد ما شايد آنقدر كم اهميت است كه قابل ذكر نيست ولي مي بينيم كه حضرت امام علي عليه السلام تا آنجا به اين مسئله اهميت مي دهد كه به فرزندش آنگونه اخطار مي كند.

احترام به حقوق مردم

حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام پس از اينكه در سال 36 هجري حكومت اسلام را به دست گرفت در نهج البلاغه آمده است كه آن حضرت به مأمور جمع آوري ماليات در مورد مراعات حقوق مردم اينگونه سفارش فرموده است: در مسير راه هيچ مسلماني را نترسان يا با زور و قلدري از زمين او عبور نكن. و افزون تر از حقوق الهي از او مگير، و هرگاه به قبيله اي رسيدي در كنار آبشان فرود آي و وارد خانه كسي از آنها مشو... تا آنجا كه فرمود: پس به آنها سلام كن، و در سلام و مهرباني كوتاهي نكن سپس مي گويي: اي بندگان خدا مرا ولي خدا و جانشين او به سوي شما فرستاده، تا حق خدا را كه در اموال شما است تحويل گيرم، آيا در اموال شما حقي است كه به نماينده او بپردازيد؟
اگر كسي گفت: نه، ديگر به او مراجعه نكن، و اگر كسي پاسخ داد آري، همراهش برو بدون اينكه او را بترساني، يا تهديد كني،... تا آنجا كه فرمود:
و اگر داراي گوسفندي يا شتر بود، بدون اجازه اش داخل مشو كه اكثر اموال از آن او است، آنگاه كه داخل شدي مانند اشخاص سلطه گر و سخت گير رفتار مكن. در كجاي دنيا سراغ داريد كه زمامداري در اوج قدرت، نسبت به مردم اينگونه سفارش كند؟(4)

حقوق دوستان

گاهي پيش مي آيد كه دونفر دوست كه سالها با هم در كمال صميميت و مهرباني زيسته اند و تحمل يكديگر را در گرفتاري ها داشته اند ولي به خاطر اندك چيزي با يكديگر قهر نموده و از هم جدا شده اند، و شيطان هم با دسيسه هاي اهريمني خود پيوند دوباره آنها را ناممكن ساخته است. در اين بخش از مقاله از زبان گوهربار حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام مي خوانيم كه آن جناب در ايجاد رابطه مجدد بين اين دو دوست چه بيان زيبايي را در نهج البلاغه به يادگار گذاشته است.
به فرزندش امام مجتبي عليه السلام مي فرمايد: چون برادرت از تو جدا شود تو پيوند دوستي را برقرار كن، اگر او روي برگرداند تو مهرباني كن، و چون بخل ورزد تو بخشنده باش، هنگامي كه او دوري مي گزيند تو نزديك شو، و چون او سخت مي گيرد تو آسان گير... تا آنجا كه مي فرمايد: چنانچه گويي بنده او هستي، و مثل اينكه او صاحب نعمت تو باشد.(5)

رعايت حقوق و حدود دوستي

مهرباني و گذشت هر چند بسيار عالي است اما بايد بدانيم كه در همه جا كاربرد ندارد بلكه در جايش ارزشمند است، همان طوري كه خشم و غضب نيز جايگاه خودش را دارد اگر در جايي كه نبايد اعمال شود به كار رود به قول معروف به جاي اينكه ابرو را درست كند چشم را كور مي نمايد سعدي مي گويد:
به همين دليل حضرت امام علي عليه السلام بعد از آن رهنمود بسيار زيبا به فرزند ارجمندش، امام مجتبي(علیه السّلام) در رعايت حقوق دوستان، براي اينكه حدود و مرز محبت ها را نسبت به برادران ديني و دوستان معين كند بلافاصله به دنبال آن سخنان، مي فرمايد: مبادا دستورات يادشده را با انسان هايي كه سزاوار آن نيستند انجام دهي، يا دوستي و گذشت را در غير موضعش به كارببري... تا آنجا كه فرمود:
با آن كس كه با تو درشتي كرده تو به نرمي رفتار كن كه اميد است به زودي در برابر تو نرم شود.

حقوق برادري

آن حضرت در شناخت دقيق حقوق برادري مي فرمايد:
دوست، دوست نمي شود مگر آن كه حقوق برادرش را در سه جا محفوظ نگه دارد: در فقر و گرفتاري و در نبود او، و همچنين بعد از وفات او(6) و منظور از نبود او يعني همينطور كه در حضورش از او دفاع مي كند در نبودش نيز از حقوق او دفاع نمايد.

حقوق متقابل پدر و مادر

آن امام بزرگوار در نهج البلاغه مي فرمايد:
همانا فرزند را به پدر، و پدر را به فرزند، حقي است.
حق پدر بر فرزند، اين است كه: پدرش را در تمام دستوراتش به غير از معصيت خدا اطاعت نمايد. و حق فرزند بر پدر اين است كه: نام نيكو براي او بگذارد، خوب تربيتش كند، و به او قرآن بياموزد.(7) راستي اگر مسلمانان به اين دستورالعمل هاي سعادت آفرين اسلام كه از زبان امام معصوم تراوش كرده عمل كنند، و به حقوق هم احترام بگذارند، آيا جامعه اسلامي ما بهتر از اين نخواهد بود؟

حقوق متقابل امام و امت

در رابطه با حقوق متقابل امام و امت امام علي عليه السلام با مردم اينگونه خطاب كرده و مي فرمايد:
اي مردم مرا بر شما حقي است و شما را نيز بر من حقي واجب شده است.
اما حق شما بر من آن است كه خيرخواه شما باشم و بيت المال را ميان شما عادلانه تقسيم كنم و شما را آموزش دهم تا بي سواد و نادان نباشيد و شما را تربيت كنم تا راه و رسم زندگي را بدانيد.
و اما حق من بر شما اين است كه در بيعت با من وفادار باشيد، و در آشكار و نهان برايم خيرخواهي كنيد و هرگاه شما را فراخواندم اجابت كنيد، و چون شما را فرمان دادم اطاعت كنيد.(8)
آن حضرت اين سخنراني را در آغاز پذيرش حكومت اسلام در سال 36 هجري ايراد فرموده است و در بخشي ديگر از اين خطبه مي فرمايد: پس مسلمان كسي است كه مسلمانان ديگر از زبان و دستش در امان باشند مگر آنجا كه حق باشد...(9)
يعني آنجا كه قانون حكم مي كند مجرمي تنبيه شود تأمين امنيت اجتماعي در گرو اجراي عدالت اسلامي است و بايد آن مجرم از هر دسته و گروهي كه باشد حد شرعي بر او جاري شود؛ پس اگر في المثل مجرمي شلاق مي خورد اين عمل، ظلم نيست بلكه عين حق و عدل است و شلاق زننده نيز به حق عمل كرده است نه به باطل.

بزرگي حق الناس

در اهميت و بزرگي حق مردم و مقدم بودن حق الناس بر خدا آن است كه خداوند تعالي خودش حقوق بندگانش را بر حقوق خويش مقدم شمرده چنانچه حضرت اميرالمؤمنين در نهج البلاغه مي فرمايد: خداوند سبحان حقوق بندگانش را بر حقوق خود مقدم قرار داده است، پس هر كس كه براي اداء حقوق بندگان خدا قيام كند، در حقيقت، اين عمل، او را به اداء حقوق الهي مي كشاند.(10)

بزرگي حق خدا از نگاه رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم)

هر چند حق خدا بر بندگانش بزرگ تر از آن است كه اداء شود، چنانچه رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود:
همانا حقوق خداوند تعالي بزرگتر از آن است كه بندگان او بتوانند اداء نمايند، و نعمت هاي او بيشتر از آن است كه بندگان او بتوانند شمارش كنند، وليكن صبح و شام توبه كنيد و به سوي او بازگشت نماييد.(11)

حقوق متقابل رهبر و مردم

حضرت علي(علیه السّلام) در رابطه با حقوق مردم بر رهبر چنين مي فرمايد:
آگاه باشيد حق شما بر من آن است كه جز اسرار جنگي هيچ رازي را از شما پنهان ندارم و كاري را جز حكم شرع بدون مشورت شما انجام ندهم و در پرداخت حق شما كوتاهي نورزيده، و در وقت تعيين شده، به شما بپردازم، و با همه شما به گونه اي مساوي رفتار كنم پس من وقتي مسئوليت هاي ياد شده را درست انجام دادم بر خداست كه نعمت هاي خود را بر شما ارزاني دارد، و وظيفه شما هم فرمانداري از رهبر شما است تا آنجا كه فرمود: خوارترين افراد نزد من انسان كج رفتار است كه او را به سختي كيفر خواهم داد(12)

سفارش امام به مالك اشتر در رعايت حقوق مردم

مالك اشتر از ياران بسيار باوفاي حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام بود كه در لياقت و شجاعت و ايمان و تقوي مشهور بود. امام عليه السلام در سال 38 هنگامي كه او را به فرمانبرداري مصر برگزيد منشوري را براي او نوشت كه از زيباترين نامه هاي آن حضرت در نهج البلاغه محسوب مي شود و به فرمان مالك معروف است. در اين نامه كه داراي معاني بسيار ژرف و عميق است آنچه زمامداران اسلام بايد بدانند و با عمل و مراعات آن كشورداري و دينداري و مردم داري كنند در اين نامه مكتوب است.
اينك قسمتي از نامه امام به مالك: «دوست داشتني ترين چيزها در نزد تو در حق، ميانه ترين و در عدل، فراگيرترين و در جلب خشنودي مردم گسترده ترين باشد، كه همانا خشم عمومي مردم، خشنودي خواص (نزديكان) را از بين مي برد، اما خشم خواص را خشنودي همگان بي اثر مي كند، خواص جامعه همواره بار سنگيني را بر حكومت تحميل مي كنند، زيرا در روزگار سختي ياريشان كمتر، و در اجراي عدالت از همه ناراضي تر، و در خواسته هايشان پافشارتر، و در عطا و بخشش كم سپاس تر، و به هنگام منع خواسته ها، دير عذرپذيرتر، و در برابر مشكلات كم استقامت تر مي باشند، در صورتي كه ستون هاي استوار دين، و اجتماعات پرشور مسلمين و نيروهاي ذخيره دفاعي عموم مردم مي باشند.
پس به آنها بيش تر گرايش داشته باش، و ميل تو با آنان باشد.(13)
سفارش امام علي(علیه السّلام) به فرزندانش در رعايت حق و عدل در قصاص
در نهج البلاغه مي خوانيم كه امام علي عليه السلام پس از ضربت خوردن با شمشير ابن ملجم مرادي لعنه الله عليه در سال چهل هجري ضمن وصيت هايي كه به فرزندانش امام حسن و امام حسين عليهم السلام فرموده در پايان وصيت در مورد قصاص اين سفارش اكيد را به يادگار گذاشته است: اي فرزندان عبدالمطلب مبادا پس از من دست به خون مسلمين فرو بريد(و دست به كشتار بزنيد و بدين بهانه تصفيه حساب ها را به ميان بكشيد) و حرفتان اين باشد كه بگوييد اميرالمؤمنين كشته شده است.
بدانيد جز قاتل من نبايد كسي ديگر كشته شود آن هم درست بنگريد! اگر من از يك ضربت او كه بر من وارد كرده مردم شما هم او را تنها يك ضربت بزنيد.
مبادا دست و پاي آن مرد را ببريد و او را مثله نماييد زيرا من از رسول خدا(ص) شنيده ام كه فرمود: «جدا از بريدن اعضاي مرده بپرهيزيد هر چند سگ هار باشد».

رعايت حقوق حيوانات

امام علي«ع» در نامه 25نهج البلاغه درباره حمايت از حقوق حيوانات فرموده اند: «حق نداري حيواني را بترساني يا مورد اذيت و آزار قراردهي...»
قبلاً ترجمه بخشي از كلمات آن حضرت در بالا ذكر شد كه آن حضرت به مأمور وصول ماليات خود فرمود: چون داخل شدي ظالمانه وارد نشو، و حيواني را رم نده و هراسان مكن... تا آنجا كه فرمود: در رساندن حيوانات (به مركز حكومت). آن را به دست چوپاني بسپار كه خيرخواه و مهربان و امين و نگهبان باشد، نه سختگير و خشن باشد و نه ستمكار، نه تند براند، و نه حيوانات را خسته كند، ملاحظه فرماييد كه چقدر زيبا سفارش مشفقانه به مأمورش مي دهد... تا جايي كه مي فرمايد: هرگاه حيوانات را به دست فردي امين سپردي، به او سفارش كن تا بين شتر و بچه اش جدايي نيفكند، و شير آن را ندوشد تا زياني به بچه اش وارد نشود... در سوار شدن بر شتران و چهارپايان حقوق آنان را رعايت كند، و مراعات حال شتر خسته يا زخمي را كه سواري دادن براي او سخت است بنمايد آنها را در سرراه به درون آب ببرد و از جاده هايي كه دو طرف آن علفزار است به جاده بي علف نكشاند، و هرچندگاه شتران را مهلت دهد تا استراحت كنند و هرگاه به آب و علفزار رسيد فرصت دهد تا علف بخورند و آب بنوشند.

پي نوشت :

1- نهج البلاغه خطبه224
2- نهج البلاغه: خطبه126
3- تفسير مجمع البيان، ج3، 64
4- نهج البلاغه، نامه25
5- نهج البلاغه، نامه1
6- نهج البلاغه: حكمت134
7- نهج البلاغه، حكمت 399
8- نهج البلاغه خطبه34
9- نهج البلاغه خطبه167
10- غرر الحكم، به نقل از ميزان الحكمه، ج2/480
11- بحار، ج77/76
12- نهج البلاغه، نامه50
13- نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي، 569

منبع: روزنامه کیهان