هر کس که در هر مرتبه ای از مراتب نظام اداری قرار می گیرد باید با بردباری تمام امور را پیش ببرد و در برابر خواست مردمان و احتیاجات آنان کم حوصلگی نداشته باشد و با تحمل فراوان خدمتگزاری نماید. امام علی (ع) در دستورالعملهای حکومتی و اداری خود، کارگزاران و کارکنان را به چنین بردباری ای فراخوانده است:

و اصبروا لحوائجهم.

در بر آوردن حاجتهای مردمان شکیبایی ورزید.

امیرمؤمنان (ع) بردباری را در کنار دانش در رأس ارزشها معرفی کرده است، چنانکه وقتی او را از خیر پرسیدند، فرمود:

لیس الخیر أن یکثر مالک و ولدک، ولکن الخیر أن یکثر علمک و یعظم حلمک.

خیر آن نیست که مال و فرزندت بسیار شود، بلکه خیر آن است که دانشست فراوان گرددد و بردباری ات بزرگمقدار.

بنابراین یک نظام اداری ارزشمند، نظامی است که بر اعمال و رفتار کارگزاران و کارکنانش بردباری حاکم باشد. از این روست که امام علی (ع) از جمله معیارهای گزینش فرماندهان را بردباری برشمرده و در عهدنامه مالک اشتر فرموده است:

فول من جنودک أنصحهم فی نفسک لله و لرسوله و لامامک، و انقاهم جبیبا، و أفضلهم حلما، ممن یبطی عن الغضب، و یستریح الی العذر.

پس از سپاهیان خود کسی را بگمار که خیرخواهی وی برای خدا و رسول او و امام تو بیشتر بود و دامن او پاکتر و بردباری اش برتر، که دیر به خشم آید و زود به پذیرفتن پوزش گراید.

مشخص است که امیرمؤمنان (ع) تا چه اندازه به وجود اصل بردباری در امور اداری توجه دارد که آن را از معیارهای گزینش مسئولان قرار داده است؛ و در واقع بدون بردباری هیچ کاری به نتیجه مطلوب نمی رسد و انسانی که فاقد بردباری است، فاقد اختیار خویش و پیوسته اسیر تصمیم گیریهای تند و رفتار نادرست است. امام علی (ع) در نامه خود به حارث همدانی در این باره چنین سفارش فرموده است:

و اکظم الغیظ و تجاوز عند المقدره، و احلم عند الغضب، و اصفح مع الدوله تکن لک العاقیه. . . و احذر الغضب فانه جند عظیم من جنود ابلیس.

خشم خود را فرو خور، و به وقت توانایی درگذر. و گاه خشم در بردباری بکوش، و به هنگام قدرت (از گناه) چشم پوش تا عاقبت تو را باشد.

همچنین آن حضرت در عهدنامه مالک اشتر چنین فرمان داده است:

املک حمیه انفک، و سوره حدک، و سطوه یدک، و غرب لسانک، و احترس من کل ذلک بکف البادره، و تأخیر السطوه، حتی یسکن غضبک فتملک الاختیار. و لن تحکم ذلک من نفسک حتی تکثیر همو مک بذکر المعاد الی ربک.

به هنگام خشم خویشتندار باش و تندی و سرکشی میار و دست قهر پیش مدار و تیزی زبان بگذار، و از این جمله خودداری کن، با سخن ناسنجیده بر زبان نیاوردن، و در قهر تأخیر کردن، تا خشمت آرام شود و عنان اختیار به دستت آید؛ و چنین قدرتی بر خود نیابی جز که فراوان به یادآوری که در راه بازگشت به سوی کردگاری.

کارگزاران و کارکنان نظام اداری جز با بردباری نمی توانند وظایف خود را انجام دهند و حقوق را برپا سازند و مردمان را خدمت کنند، چنانکه امام (ع) وقتی به بر پا کردن جلساتی برای گفتگو متقابل و بیان مشکلات و مسائل فرمان می دهد، نسبت به تندیها و بد زبانیهای مردمان، سفارش به بردباری می نماید:

و اجعل لذوی الحاجات منک قسما تفرغ لهم فیه شخصک، و تجلس لهم مجلسا عاما فتتواضع فیه لله الذی خلقک، و تقعد عنهم جندک و أعوانک من أحراسک و شرطک، حتی یکلمک متکلمهم غیر متتعتع، فانی سمعت رسول الله - صلی الله علیه و آله و سلم - یقول فی غیر موطن: لن تقدس امه لا یوخذ للضعیف فیها حقه من القوی غیر متتعتع. ثم احتمل الخرق منهم و العی و نح عنهم الضیق و الانف یبسط الله علیک بذلک أکناف رحمته، و یوجب لک ثواب طاعته.

و بخشی از وقت خود را خاص کسانی کن که به تو نیاز دارند. خود را برای کار آنان فارغ دار و در مجلسی عمومی بنشین و در آن مجلس برابر خدایی که تو را آفریده فروتن باش و سپاهیان و یارانت را که نگهبانانند یا تو را پاسبانان، از آنان بازدار، تا سخنگوی آن مردم با تو گفتگو کند بی درماندگی در گفتار که من از رسول خدا (ص) بارها شنیدم که می فرمود: هرگز امتی را پاک - از گناه - نخوانند که در آن امت - بی آنکه بترسند - و در گفتار درمانند، حق ناتوان را از توانا نستانند. و درشتی کردن و درست سخن نگفتن آنان را بر خود هموار کن و تنگخویی بر آنان و خود بزرگ بینی را از خود بران، تا خدا بدین کار درهای رحمت خود را بر روی تو بگشاید و تو را پاداش فرمانبرداری عطا فرماید.

روابط انسانی جز با بردباری زیبایی نمی یابد و امور اداری جز به بردباری قوامنیت شغلی پیدا نمی کند. در حکمتهای نورانی امام علی (ع) آمده است:

الحلم عطاء ساتر، و العقل حسام قاطع، فاستر خلل خلقک بحلمک، و قاتل هواک بعقلک.

بردباری پرده ای پوشان، و خرد شمشیری است بران؛ پس نقصانهای خلقت را با بردباری ات بپوشان، و با خرد خویش هوای نفست را بمیران.

بردباری در انجام دادن امور اداری، کمالی است که نظام اداری را سلامت می دارد و آن را به ارجمندی می رساند که به بیان امام علی (ع):

لا عز کالحلم.

هیچ عزتی چون بردباری نیست.

با توجه به جایگاه بردباری در اخلاق اداری باید تلاش شود که کارگزاران و کارکنان نظام اداری متصف به بردباری باشند و براساس بردباری عمل و رفتار نمایند. امیرمؤمنان علی (ع) سفارش کرده است که آنان که فاقد بردباری اند، تلاش کنند که آن را کسب کنند و با القا و تلقین و تکلیف به خود، آن را در خود ایجاد نمایند:

ان لم تکن حلیماً فتحلم، فانه قل من تشبه بقوم الا أوشک أن یکون منهم.

اگر بردبار نیستی، خود را به بردباری وادار، چه کم است کسی که خود را همانند مردمی کند و از جمله آنان نشود.

امام علی (ع) توصیه می کند که با واداشتن خود به بردباری، آن را به صورت ملکه رفتاری درآورید که این امر شدنی است. امام خمینی در این باره چنین می فرماید:

باید دانست که به واسطه شدت اتصالی که مابین ملک بدن و روح است - چنانچه در فلسفه اعلا ثابت است که نفس دارای نشئات غیب و شهادت است، و آن، عالی در عین دنو است و دانی در عین علو است، و با وحدت، تمام قوا است - بنابراین، تمام آثار ظاهریه در روح، و آثار معنویه در ملک بدن سرایت می کند. پس اگر کسی در حرکات و سکنات مواظبت کند که با سکونت و آرامش رفتار کند، و در اعمال صوریه مانند اشخاص حلیم رفتار کند، کم کم این نقشه ظاهر به روح سرایت کند و روح از آن متأثر شود؛ و نیز اگر مدتی کظم غیظ کند و حلم را به خود ببندد، ناچار این تحلم به حلم منتهی شود و همین امر تکلفی زوری امر عادی نفس شود. و اگر مدتی انسان، خود را به این امر وادار کند و مواظبت کامل از خود کند و مراقبت صحیح نماید، نتیجه مطلوبه البته حاصل شود.


منبع: حوزه نت