نیاز حقیقی و نیاز کاذب
انسان در فعالیت های شبانه روزی خود برای رسیدن به اهداف مختلف می کوشد و اساساً تمام تلاش ها و کوشش های بشر برای رفع نیازهای اوست. خواه نیاز، نیاز واقعی باشد یا ساختگی. تلاش های پیاپی انسان در زمینه های متعدد دلیل بر این مطلب است که او کاملاً نیازمند است به صورتی که انسان هر کاری را که انجام می دهد، قدم از قدم برمی دارد، سخن می گوید، فکر می کند، ازدواج می کند، هر حرکت و توقفی که می کند حتی اگر می خوابد، این خواب او برای رفع نیاز اوست. پس انسان در هر حال نیازمند است.

خداوند متعال در انسان نیازهای متعددی را قرار داده است که براساس حکمت الهی است. برخی از نیازها را انسان بر اثر جهل و هواوهوس در خود ایجاد می کند، این نیازها خارج از فطرت انسانی است و انسان به آن نیاز ندارد. نیازهایی که خدا برای انسان قرار داده است نیازهای واقعی و مسلّم اوست. اما نیازهایی که خودش برای خودش ایجاد می کند نیاز ساختگی است که هر چه زودتر باید از بین برود چون این چیزی است که انسان بی جهت و بدون دلیل و منطق به آن عادت می کند. یکی از آسیب های عادت ها و نیازهای ساختگی این است که چون انسان احتیاجی به آنها ندارد آنها مانع از تامین برخی از نیازهای واقعی می شود.

توضیح آن این است که انسان در هر لحظه در حال تامین نیازهای خود است و هیچ لحظه ای از رفع نیاز خود نمی تواند غفلت ورزد. بنابر این مبنا اگر لحظه ای به غیر نیاز واقعی خود بپردازد، قطعاً در آن لحظه فرصت تامین کردن نیازی از نیازهای حقیقی خود را از دست داده است و آن نیاز را تامین نکرده است، اما اگر پیوسته مشغول برطرف کردن نیازهای حقیقی خود باشد، دیگر فرصت پرداختن به نیازهای ساختگی را نخواهد داشت. البته روشن است که نیازهای انسان به مادیات محدود نمی شود، بلکه علاوه بر نیازهای دنیوی و مادی، نیازهای معنوی و اخروی نیز دارد. نیازهای واقعی مادی و دنیوی انسان نیز در راستای تامین زندگی اخروی و حیات جاودانه او قرار دارند. چنانکه از حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) روایت شده است: "الأَعمالُ فِی الدُّنیا تِجارَةُ الآخِرَةِ"، "کارها [ى نیک] در دنیا، تجارت آخرت است". (۱)

عادت های بد که کاملاً خلاف نیاز انسان هستند باید انسان آنها را ترک کند زیرا ممکن است انسان این عادات بد و نیازهای ساختگی را نیاز واقعی خود بپندارد و زمان زیادی را در رفع آنها هدر دهد. اکنون در ذیل اشاره ای به چند نمونه از عادت های ناپسندیده و مذموم می شود:

عادت به پرحرفی
وقتی کسی عادت به پرحرفی می کند، این عادت او باعث می شود که از کارهای ضروری خود بازماند، انرژی مفید را از دست بدهد و پس از زیاد سخن گفتن دچار خستگی شود، لذا نمی تواند به کارهای ضروری خود که نیازهای او بوده است بپردازد. اگر شخص پرحرف به آموزه های قرآن کریم توجه کند درمی یابد که این کار پسندیده ای نیست و باید از سخنان لغو پرهیز کند. یکی از ویژگی های مومنان روی گردانی از لغو است که خداوند متعال در آیه دوم از سوره مبارکه مومنون می فرماید: "وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ"، "و آنان که از [هر گفتار و کردارِ] بیهوده و بی فایده روی گردانند". (۲)

و نیز در سوره ق آیه ۱۸ فرموده است: "مَّا یَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ"، " هیچ سخنی را به زبان نمی گوید جز اینکه نزد آن [برای نوشتن و حفظش] نگهبانی آماده است". (۳)

اگرچه کنترل کردن زبان و صحبت کردن به اندازه نیاز کار دشواری به نظر می رسد، اما با تمرین و تفکر درباره آن، می توان زبان را کنترل کرد.

عادت به چشم چرانی
اگر کسی عادت به چشم چرانی و نگاه به نامحرم کند، قوای او تحلیل می رود و او قدرت کارهای مفید را از دست می دهد. فقط به یک نگاه و دو نگاه هم تمام نمی شود و چون هر نگاهی یک نگاه دیگر را به دنبال دارد لذا همین کار تبدیل به عادت می شود. این عادت مانع از بسیاری از فعالیت های لازم و مفید فردی، خانوادگی و اجتماعی می گردد. علاوه بر زشتی این عادت و گناه بودن آن، شخص ممکن است به عواقب سوء دیگر آن نیز کشانده شود و دچار اختلال های روانی شده آرامش فردی و خانوادگی خود را از دست بدهد. خداوند متعال در سوره مبارکه نور آیه ۳۰ می فرماید: "قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَٰلِکَ أَزْکَىٰ لَهُمْ إِنَّ اللَّـهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ"، "به مردان مؤمن بگو: چشمان خود را [از آنچه حرام است مانند دیدن زنان نامحرم و عورت دیگران] فرو بندند، و شرمگاه خود را حفظ کنند، این برای آنان پاکیزه تر است، قطعاً خدا به کارهایی که انجام می دهند، آگاه است". (۴)

عادت به عیب جویی
کسی که عادت به عیب جویی کرده است، با هر شخصی که مواجه می شود دنبال عیب یابی از اوست. او چون دیگران را با بدگمانی می نگرد، لذا به هر شخصی ممکن است بدگمان شود. وی با این عادت بد خود از چند طرف در معرض آسیب است. از یک طرف همیشه عیب های دیگران را جستجو می کند و با کمترین شک به شخص مقابل عیبی را نسبت می دهد درحالیکه آن عیب ممکن است صرفاً سوء تفاهم باشد و در شخص مقابل اصلاً وجود نداشته باشد. از طرف دیگر او نمی تواند به برطرف کردن عیب های خود بپردازد، چون کسی که به دنبال عیب جویی در مردم باشد از عیب های خودش غافل می شود، بلکه خودش را از عیب مبرّا می کند. بر اساس آموزه های دینی انسان باید به عیب های خودش بپردازد نه به عیب های دیگران و خداوند متعال در سوره حجرات آیه ۱۲ می فرماید: "وَلَا تَجَسَّسُوا"، "و [در اموری که مردم پنهان ماندنش را خواهانند] تفحص و پی جویی نکنید". (۵)
کسی که دچار عادت ناپسندیده شده است، اگر در مضرات و آثار سوء آن دقت کند، به این مطلب پی می برد که او هم از درون در فشار است و هم در نظر مردم منفور است و علاوه بر این آرامش را از زندگی خود سلب کرده است، پس باید در ترک عادات بد خود هر چه سریعتر و با تمام توان خود، بکوشد.


پی‌نوشت‍‌ها:
(۱) غررالحکم و دررالکلم، ص۷۰، ح۱۳۵۴.
(۲) ترجمه آیه از: حجت الاسلام انصاریان.
(۳) ترجمه آیه از: حجت الاسلام انصاریان.
(۴) ترجمه آیه از: حجت الاسلام انصاریان.
(۵) ترجمه آیه از: حجت الاسلام انصاریان.