اسم های فارسی که با حرف و شروع می شوند


در این بخش نام های فارسی قرار دادیم که میتوانید بر اساس حرف «و» به آنها دسترسی پیدا کنید
نام معنی لاتین
واحد یگانه، یکتا، جزئی از گل، مفرد vahed
وارتان بردان، نام پسر بلاش اول پادشاه اشکانی vartan
وارث میراث خوار، از صفات الهی vares
وارسته رهاشده، آزاده، حر varaste
واروژ از اسامی مردان varuz
وازگن از اسامی مردان vazgen
واسپور پسر طایفه، لقب نجبا و شاهزادگان اشکانی و ساسانی، واسپوهر vaspur
واسط میانجی، نشیننده میان قوم vaset
واسع گسترنده، وسیع، فراخ vase
واصف وصف کننده، ستاینده vasef
وافی وفا کننده به عهد، کافی، لایق، کامل vafi
والا بلند، مرتفع، ارجمند، باقدر و مرتبه، شریف، مشهور vala
واله بسیار اندوهگین، سرگسته از عشق، شیفته vale
وامق دوست، عاشق، لحنی در موسیقی قدیم، از اصطلاحات بازی نرد، نام عاشق عذرا vamaq
وانیا هدیه با شکوه خدا vaniya
وانیک وانیا vanik
واهب بخشنده، عطاکننده، جوانمرد vaheb
واهبه مونث واهب vahebe
وایه آبشار vaye
وثوق اطمینان داشتن به کسی، اعتماد vosuq
واحد یگانه، یکتا، جزئی از گل، مفرد vahed
وارتان بردان، نام پسر بلاش اول پادشاه اشکانی vartan
وارث میراث خوار، از صفات الهی vares
وارسته رهاشده، آزاده، حر varaste
واروژ از اسامی مردان varuz
وازگن از اسامی مردان vazgen
واسپور پسر طایفه، لقب نجبا و شاهزادگان اشکانی و ساسانی، واسپوهر vaspur
واسط میانجی، نشیننده میان قوم vaset
واسع گسترنده، وسیع، فراخ vase
واصف وصف کننده، ستاینده vasef
وافی وفا کننده به عهد، کافی، لایق، کامل vafi
والا بلند، مرتفع، ارجمند، باقدر و مرتبه، شریف، مشهور vala
واله بسیار اندوهگین، سرگسته از عشق، شیفته vale
وامق دوست، عاشق، لحنی در موسیقی قدیم، از اصطلاحات بازی نرد، نام عاشق عذرا vamaq
وانیا هدیه با شکوه خدا vaniya
وانیک وانیا vanik
واهب بخشنده، عطاکننده، جوانمرد vaheb
واهبه مونث واهب vahebe
وایه آبشار vaye
وثوق اطمینان داشتن به کسی، اعتماد vosuq
وجاهت صاحب جاه و مقام، زیبا بودن، قشنگی vajahat
وجدیه مونث وجدی، زن خوشحال و شادمان vajdiye
وجیه با وجاهت، صاحب جاه و مقام، زیبا vajih
وجیه الدین صاحب مقام در دین vajihaddin
وجیهه مونث وجیه، زن خوبرو، دارای قدر و جاه vajihe
وحید تنها، منفرد، یگانه vahid
وحیده مونث وحید، زن بی همتا و یگانه vahide
وخشور پیامبر، رسول، لقب زردشت پیامبر vaxsur
ودا علم، دانش، کتاب مقدس هندوان veda
وداد دوست داشتنی، دوستی و محبت vedad
ودود بسیار مهربان و دوست داشتنی، دوست، محبوب vadud
ودیعه سپرده امانت vadie
ورتاج گل سرخ رنگی که همیشه رو به آفتاب است vartaj
ورجاوند ارجمند، برازنده، دارای فر ایزدی، بلند پایه varjavand
وردا گل سرخ، به معنی مرید و شاگرد varda
وردگیس دارای گیسوانی معطر vardgis
وردنوش گل جاوید، گل شاد و شیرین و خوش منظره vardnus
وردنوش گل جاوید، گل شاد و شیرین و خوش منظره vardnus
ورده زنی که مانند گل سرخ است varda
ورزنده کوشنده، کاری، ممارست کننده varzande
ورزیده تمرین کرده، کوشیده، زراعت کرده varzide
ورژ انتقام، از اعلام مردان verez
ورژینا پاک، باکره verzina
ورشان نوعی از کبوتر صحرایی تیره رنگ دارای دم سفید، قمری varsan
ورقاء کبوتر چاهی، فاخته varqa
ورقه گرامی، جوانمرد، نام مردی که عاشق گلشاه بود در داستان ورقه و گلشاه varaqe
ورنا جوان، خوب و نیک، برنا varna
ورناک نام چشمه ای در کشمیر varnak
ورنوش نام روان سپهر قمر است varnus
ورهرام بهرام، نام فرشته فتح و پیروزی که مورد ستایش پادشاهان ساسانی بود varharam
وسام زیبارویان، خوبرویان vassam
وسیم خوبروی، زیبارو vasim
وسیمه زن خوبرو و زیبا vasime
وشتی زیبایی، خوبی، نام زن خشایارشا vasti
وشمگیر گیرنده بلدرچین، نام پدر قابوس از پادشاهان آل زیار vosmgir
وصال دوستی، پیوند دادن، ملاقات، رسیدن به هدف و معشوق vasal
وفا به جای آوردن عهدو پیمان، دوستی vafa
وقار بردباری، متانت، سنگینی vaqar
وکیل مباشر، کارگزار، نایب، جانشین vakil
ولی دوست، صدیق، خداوند، نگهبان valli
ولی الله دوست خداوند valiyollah
ولی مراد آنکه مراد او علی است valimorad
ولید زاده، مولود، کودک valid
وندا یافته، خواسته، خواهش vanda
ونداامید آرزوی بازیافته vandaomid
ونداد نام یکی از ملوک طبرستان که علیه خلیفه قیام کرد، امید، آرزو vandad
وندافر دارند فر و شکوه، امید و آرزو vandafar
ونوس ربه النوع زیبایی و عشق و شادی و اصالت در نزد رومیها، زهره، ناهید، آفرودیت venus
وهاب بسیار بخشنده. یکی از نامهای خداوند vahab
وهاج بسیار درخشان، فروزان vahhaj
وهران بیمناک، خائف vahran
وهرز نام یکی از سرداران انوشیروان که به کمک سیف بی ذی یزن رفت vahraz
وهمن بهمن، روز دوم از هر ماه خورشیدی vahman
ویانا فرزانگی، دانایی veyana
ویدا کم، اندک، یابنده، آموزنده، پیدا، هویدا، درد و رنج vida
ویده یافته، آموخته vide
ویدوش دانا، آگاه vidus
ویرا یادگیرنده، باهوش vira
ویره خیال، اندیشه vire
ویس فقر، مطلوب، خواسته vays
ویس ده، طایفه، نام معشوقه رامین، دانش، معرفت vis
ویستهم گشتهم، پهلوان دلیر vistaham
ویسمن خردمند، اندیشه، دانا visman
ویسه عقل و دانش، ویس معشوق رامین، نام پدر پیران وزیر افراسیاب vise
ویشتاسب گشتاسب، دارنده اسبان فراوان veystasb
ویکتور پیروزی یافتن، غلبه کردن، از اعلام مردان viktor
وینا بینا، آگاه vina
ویویان با روح زنده و جالب، از اعلام مردان viviyan


بیشتر بخوانید: