حزب الله لبنان و نقش ایران
حزب الله لبنان و نقش ایران
حزب الله لبنان و نقش ایران
تاریخچه و عملکرد حزب الله لبنان و نقش انقلاب اسلامی ایران
شرایط پیدایش حزب
با گذشت زمان، همه نگاهها به سه تن از عالمان پر تلاش که دارای بینش فکری تکامل یافته و توان فرهنگی درخور توجه بودند و شیوههای خاصی در عرصه تحرکات اسلامی داشتند، معطوف شد. این عالمان عبارت بودند از امامموسی صدر که در قم هم تحصیل کرده بود. وی فعالیتهایی در شهر صور در چارچوب جمعیت احسان و نیکی آغاز کرد، وی شخصیتی جذاب داشت که قادر به جلب افکار عمومی بود و منطق استوارش او را از دیگران متمایز میساخت. زود هنگام به حرکت سیاسی و اجتماعی اهتمام ورزید و تماسهای زیادی بر قرار کرد که این اقدامات در سال 1967 به ایجاد مجلس اعلای شیعیان، به عنوان نهادی دینی رسمی انجامید، پس از آن، وی جنبش محرومان را به صورت جنبشی سیاسی و اجتماعی بنیاد نهاد. و گردانهای مقاومت لبنان یا امل را به عنوان بازوی نظامی جنبش، با هدف مقاومت علیه اشغالگری اسرائیل تأسیس کرد.
آیت الله شیخ محمد مهدی شمس الدین نیز از جمله شخصیتهای مذهبی بود که با شروع فعالیت خود در منطقه شرقی بیروت، دردکوانه و پس از انتقال به منطقه شیاح در حومه جنوبی بیروت، ریاست جمعیت خیریه فرهنگی را بر عهده گرفت و پس از آن، به عنوان نایب رئیس مجلس اسلامی اعلای شیعیان انتخاب شد. دیدگاه شمس الدین در دعوت به نبرد با اسرائیل و آزاد سازی سرزمینهای اشغال شده، بسیار روشن و صریح بود.
از شخصیتهای مذهبی دیگر که در برپایی و ایجاد زمینههای تشکیل حزب الله لبنان نقش مؤثر و مثبتی داشت، آیت الله سید محمد حسین فضل الله بود که فعالیتش را در نبعه در منطقه شرقی بیروت آغاز و جمعیت خانواده برادری را تأسیس کرد. فعالیتهای سیاسی وی پس از تجاوز اسرائیل به خاک لبنان در اظهارات و خطبه هایش تجلی یافت و مورد توجه جدی قرار گرفت.
در نخستین سالهای تأسیس حزب الله، نام آیت الله سید محمد حسین فضل الله ارتباطی عمیق با نام حزب یافت. در هنگام تأسیس حزب، کسانی که از گروههای اسلامی مختلف به آن ملحق شدند، علامه فضل الله را الگویی میشمردند که تجلی بخش باورهای آنان است و او را دارای دیدگاه اسلامی آگاهانه و پویا، به ویژه در جانبداری از رهبر فقید انقلاب اسلامی ایران امام خمینی (قدس سره) میدانستند. ایشان رویکردهای حزب را که با دیدگاهش هماهنگی داشت، مورد حمایت و تأیید قرار میداد. در اوج تحولات مستمر آن روز، رسانههای بیگانه و داخلی و اغلب نیروهای سیاسی، علامه فضل الله را هدایت گر گروههای اسلامی فعال در صحنه، و رهبر معنوی حزب الله معرفی میکردند.
اسلام گرایان لبنان، میان جنبش امل، کمیتههای اسلامی، حزب دعوت و افراد مستقل تقسیم شده بودند و منابع فرهنگی آنان، از عالمان سه گانه یاد شده، یا برخی آنان و نیز عموم فعالیتهای روحانیون و علمای دینی متأثر بود. از آنجا که فعالیت سیاسی در انحصار جنبش امل بود، بعضی افراد یا از سر اعتقاد کامل به آن، با عنوان گذر از یک مرحله و انتظار مرحلهای دیگر، فعالیت در آن جنبش را برگزیدند. گروهی دیگر در کمیتههای اسلامی شرکت جستند که به صورت کمیتههای محلی جوانان ایجاد شده بودند و اتحادیه دانشجویان مسلمان لبنان که به موضوعات دانشجویی، برگزاری سخنرانیها و دورههای فرهنگی برای جوانان اقدام میکرد، همگام و همنوا با کمیتههای اسلامی فعالیت میکرد.
در چنین فضایی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (قدس سره) در سال 1979 به پیروزی رسید و همه مؤمنان به اسلام را به خود جذب کرد. کسانی که بعدها به نام کمیتههای حامی انقلاب اسلامی ایران، تظاهراتِ حمایت و تأیید راه انداخته، همیاری خود را نسبت به انقلاب ابراز داشتند و تلاش آنان به ارتباط با ارکان دولت نوپای اسلامی ایران و در رأس آن ولی فقیه و امام خمینی (ره) انجامید. عطش همگامی با انقلاب اسلامی، همه نیازهای ابتدایی و اساسی حرکت و پویایی سیاسی کشوری مانند لبنان را تحت الشعاع قرار داد، چرا که فعالیتهای اسلامی جاری، به شیوهای که پیش از انقلاب اسلامی ایران جریان داشت، دیگر پاسخگو نبود. هم زمان با این اقدامات بود که تجاوز رژیم اشغالگر به لبنان آغاز شد و از آنجا که هیچ تشکیلات حزبی اسلامی، برای رویارویی با متجاوزان اسرائیلی وجود نداشت، توجه به ضرورت ایجاد تشکیلات اسلامی واحد، قوت یافت تا سه هدف اصلی را محور کار خود قرار دهد:
1. اسلام به عنوان شیوه کامل، فراگیر و شایسته برای زندگی بهتر و پایه فکری، عقیدتی، ایمانی و عملی که تشکیلات مورد نظر بر اساس آن ایجاد شود.
2. مقاومت در برابر اشغالگری اسرائیل، به عنوان خطرجاری و آینده که به دلیل آثاری که بر لبنان و منطقه میگذارد، باید در اولویتهای رویارویی قرار گیرد و نیازمند ایجاد ساختار جهادی ـ مبارزاتی و به کارگیری همه امکانات لازم برای انجام مأموریت و وظایف آن است.
3. رهبری شرعی ولی فقیه، به عنوان جانشین پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) که خطوط کلی فعالیتها را برای امت ترسیم میکند و امر و نهی او نافذ و حاکم است.
برای تحقق چنین اهدافی، نمایندگان گروههای اصلی اسلامی، مطالعه دیدگاههای مختلفی را در زمینه ارزیابی و نگرش خود نسبت به نحوه فعالیتهای اسلامی در لبنان پیگیری کردند و پس از تدوین طرح نهایی، نه نفر را نمایندگان خود برگزیدند. تجمع علمای بقاع، کمیتههای اسلامی و جنبش امل اسلامی هر یک سه نماینده در این جمع داشتند. این گروه طرح نهایی خود را که به «سند9» معروف شد و متضمن اهداف یاد شده بود، به امام خمینی (رحمة الله علیه) تقدیم کردند که مورد موافقت ایشان قرار گرفت و در نتیجه با نظر موافق ولی فقیه، مشروعیت یافت.
پس از آن، گروههای اسلامی موافق سند یاد شده، تصمیم به انحلال ساختارهای تشکیلاتی موجود خود گرفتند و تشکل واحد و جدید را ایجاد کردند که بعدها حزب الله نام گرفت. پس از انجام مشورتهایی کادر رهبری مؤسس حزب انتخاب و گامهای نخستین برای استفاده از توانهای شخصی ـ و نه تشکیلاتی ـ افراد مختلف آغاز شد. نظامنامه و مقررات داخلی مربوط به عضویت تدوین شد و تلاش فعالانهای از طریق علمای دینی، برای بسیج مردم و فراخوان آنان به سوی آموزش نظامی و مقاومت در برابر اشغالگری رژیم اسرائیل، در چارچوب یک برنامه اسلامی مرتبط با رهبری ولی فقیه صورت گرفت.
این رویداد با همبستگی ایران اسلامی با لبنان و سوریه هم زمان شد. امام خمینی (رحمة الله علیه) به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دستور داد که در رویارویی با اسرائیل غاصب، از راه آموزش نظامی و فراهم آوردن زمینههای لازم به حمایت حزب الله بشتابد.
تشکیلات حزب الله و فعالیتهای عمومی آن
الف. تشکل حزب الله یا امت حزب الله
1. هر کس بطور کامل موافق اهداف حزب باشد، پایبندی به تصمیمات تشکیلاتی آن را بپذیرد، زمان لازم را برای انجام وظایف خود در اختیار حزب بگذارد، از عهده انجام وظایف خود برآید و مؤمن باشد، میتواند عضویت حزب را در جایگاههای مختلف و در چارچوب تشکیلات مستقیم آن بپذیرد.
2. مراعات وظایف حزبی مورد نظر و در رأس آن فعالیتهای مقاومت و ایجاد تشکیلات مناسب که شرح وظایف و حدود مسئولیتها و اختیارات را برای انجام فعالانه وظایف لحاظ و هماهنگی بین واحدهای حزب را تسهیل میکند.
3. ایجاد بسیج عمومی برای علاقمندان خواهان پیوستن به حزب.
4. ایجاد جمعیتهای زنان با انجام فعالیتهای متنوع فرهنگی، اجتماعی و سیاسی.
5. ایجاد مؤسسات و جمعیت پیشاهنگان امام مهدی (عج).
6. مشارکت در بر پایی تجمعات و هیأتهای مختلف.
7. همکاری با عالمان، جمعیتها و مؤسساتی که از لحاظ تأسیس و آیین نامههای داخلی، اگر چه دارای استقلال خاص خود هستند؛ اما در چارچوبهای کلی با اهداف حزب الله هماهنگی دارند.
8. تلقی همه شرکت کنندگان و حاضران در فعالیتها و مسایل مورد توجه حزب الله و نیز تأکید کنندگان اندیشههای آن، به عنوان هواداران حزب الله.
این شیوه تشکیلاتی موجب جذب اقشار مختلف معتقدان به اهداف حزب شد و به لحاظ تفاوتهای غیر مضر در ویژگیهای خاص هر قشر، از غلتیدن در آفت ایجاد تشکیلات بسته و منع دیگران از تعامل با حزب جلوگیری شد. با این همه حزب الله همچنان نیازمند ادامه جست و جو و بررسی هر روشی است که دایره استفاده از دوستداران و تأیید کنندگان حزب و نیز حوزه جذب و فراگیری مردمی و استفاده همه نیروها را گسترش دهد و از سوی دیگر تعصبات حزبی که نتیجه طبیعی یک تشکل است، از بین برود.
بر این اساس، دیگر مشکلی در زمینه نام گذاری باقی نماند، چرا که نام تشکل تغییر در واقعیت عملی آن ایجاد نمیکرد؛ لذا تصمیم به انتخاب نام حزب الله گرفته شد، حزبی که میکوشد، همه اقشار امت را بر اساس جزئیات یاد شده، به سوی خود جذب کند و همواره این آمادگی را برای انجام اصلاحات و تعدیل تشکیلاتی درون سازمانی، همگام با مسائل نوین و نیازهای حزب در توسعه جایگاه و وظایف خود داشته باشد.
الف ـ 1. شورا و ساختار تشکیلاتی حزب الله
پس از آن، اجرای پارهای اصلاحات تشکیلاتی تصویب شد. تعداد اعضای شورا به هفت نفر تقلیل یافت تا با توزیع وظایف مشخص شده، هماهنگ باشد و مدت ماموریت شورا به دو سال افزایش یافت و سمت جانشین دبیرکل نیز ایجاد شد. در مه 1991، شورا شهید سید عباس موسوی را دبیر کل معرفی کرد که او نیز در 16 فوریه 1992 به فیض شهادت نایل آمد و پس از آن سید حسن نصر الله در نیمه مه 1991 به سمت دبیر کلی حزب الله لبنان انتخاب شد و در دورههای پیاپی پس از آن تا دوره انتخابی هفتم (دوره جاری)دبیرکلی او تجدید شد. در این مدت، دو اصلاح در نظام شورا صورت گرفت. مأموریت شورا به سه سال افزایش یافت و انحصار انتخاب دبیر کل به دو دوره متوالی برداشته شد و به دبیر کل حق نامزدی و انتخاب شدن برای دورههای متوالی داده شد.
از نظر ساختار تشکیلاتی عمومی نیز، اصلاحات متعددی صورت گرفت تا هماهنگ با نیازهای حزب الله باشد. در نتیجه این تعدیلها، پنج شورای جهادی، سیاسی، اجرایی، فعالیتهای پارلمانی و قضایی به وجود آمده که ریاست هر یک را یکی از اعضای شورا بر عهده دارد و هر شورا دارای وظایف خاص خود است.
ب. مقاومت اسلامی
مقاومت اسلامی همراه ماهیت و عملیات جهادی خود را اقدامی برای آزاد سازی و نه یک فرایند سیاسی اعلام کرده است. کارایی مقاومت، نتیجه انباشت تلاشها و فعالیتهایی است که نتایج آن، با یک یا چند حمله تحقق نمییابد و دستیابی به نتایج مورد نظر در آینده، در گرو استمرار و تداوم آنهاست.
پ. عملیات و شیوههای نبرد
همچنین حزب الله، ابزارهای جنگی را طوری انتخاب کرده و میکند که سهولت حمل و نقل و اخفای آنها تأمین شود؛ از این رو، هیچگاه نیازی به تانک یا جنگ افزارهای سنگین و ثابت نبوده است، چرا که این ابزارها در معرض بمباران هوایی قرار میگیرد و در نتیجه با آمادگی تسلیحاتی مقاومت سازگاری لازم را ندارد. حزب الله تدابیر عملی خود را برای پایه ریزی مقاومت، به گونهای متفاوت با ارتشهای منظم اتخاذ کرد.
مقاومت اسلامی از طریق گروههای مخفی در میدان نبرد عمل میکند و این موجب انعطافپذیر در تحرک میشود و امکان میدهد که افراد ضمن زندگی طبیعی خود در روستاها و شهرهای دور و نزدیک، به سادگی بتوانند به میدان نبرد باز گردند؛ بی آنکه نیازی به حضور آشکار نظامی باشد. همچنین انجام عملیات پیاپی، کیفی بودن و تداوم آنها، تحقق اهداف دیگری را تسهیل کرد که عبارت است از:
ـ رعب افکنی در صفوف دشمن و قرار دادن آن در حالت آماده باش دایم که به فرسایش توان نظامی دشمن منجر شده است.
ـ ترساندن سربازان دشمن از مرگ که با انجام عملیات احتمالی مقاومت، همواره در کمین آنهاست و این موجب تزلزل روحیه و کاهش کارایی عملی آنها شده است.
ـ آزاد سازی سرزمین، به عنوان هدف اصلی و نهایی که بارها در عقب نشینی اجباری دشمن صورت گرفته است.
ـ باز داشتن رژیم اشغالگر صهیونیستی از تحقق اهداف توسعه طلبانه بیشتر، همانطوری که در درگیری اخیر میان رژیم صهیونیستی و حزب الله لبنان شاهد آن بودیم.
ت. مواضع سیاسی حزب الله در دهه هشتاد و نود میلادی
مواضع حزب الله در دهه هشتاد، از منطق «بر خورد و غلبه» اشباع شده بود و تصور شکست یا ضرر، برای هر یک از اعضای حزب بسیار مشکل بود، زیرا در آن دوران، راه حلی برای مقابله با رژیم اسرائیل متصور نبود و کلیه تلاشهای صلحآمیز، به نوعی از سوی رژیم صهیونیستی به شکست انجامیده بود، به همین دلیل، جنبه نظامی با استناد به دیدگاه عقیدتی و ایمانی به جهاد و شهادت، بر سایر جنبهها غلبه یافت و حزب الله به موفقیتآمیز بودن راه حلهای «میانه» و «دیپلماسی»، با توجه به ماهیت رژیم صهیونیستی و معادلات قدرت در سطح جهانی، هیچ اعتمادی نداشت. بنابراین، مجموعههای نظامی حزب، در موقع درگیریهای مسلحانه بسیار سریع تصمیمگیری میکرد و هیچ نوع مصالحهای را نمیپذیرفت. در این مرحله، عنوان «تکلیف شرعی» بر کلیه فعالیتها و تصمیمگیریهای حزب الله حاکم بود.
با توجه به غلبه مفاهیم و روحیات بیان شده بر مواضع حزب الله لبنان در دهه هشتاد، اتخاذ مواضع رادیکال نسبت به مسائل داخلی، منطقهای و بین المللی، پی آمد طبیعی آن به شمار میآمد؛ اما در اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود میلادی، تحولات بین المللی و منطقهای مهمی در جهان رخ داد؛ تحولاتی که با تحولات مهم داخلی در کشور لبنان همزمان بود. مهمترین این تحولات عبارت است از:
1.پایان جنگ ایران و عراق در تیرماه 1367.
2.رحلت امام خمینی (ه) در خرداد1368.
3.امضای پیمان طائف (منشورآشتی ملی لبنان) در آبان 1368.
4.تجاور نظامی عراق به کویت در مرداد 1369.
5. احیای مذاکرات اعراب و اسرائیل در کنفرانس مادرید در آبان 1370.
6. فروپاشی شوروی در سال 1370.
مجموعه تحولات مذکور، چهره خاورمیانه را که لبنان نیز بخشی از آن است، دستخوش تغییرات بسیار گستردهای کرد. جنبش حزب الله لبنان، به عنوان یکی از مهمترین گروههای شبه نظامی این کشور تحت تأثیر این تحولات قرار گرفت. بدین ترتیب در عملکردها و مواضع این حزب، در دهه نود میلادی، تغییرات گستردهای حادث شد. به گونهای که حزب الله لبنان در پایان دهه نود میلادی و شروع هزاره جدید، چهرهای متفاوت از دهه هشتاد یافت.
حزب الله لبنان که از ابتدای تأسیس خود نظام سیاسی لبنان را نظامی غیر مشروع و غیر اسلامی میدانست و خواستار براندازی آن بود، در تابستان 1371 تصمیم مهم و تاریخی خود را در خصوص مشارکت در نظام سیاسی، از طریق شرکت در انتخابات پارلمانی، به اطلاع عموم رساند؛ به گونهای که این تصمیم از سوی پژوهشگران سیاسی لبنان، اوج بصیرت سیاسی حزب الله، در ارزیابی از واقعیتهای اوضاع لبنان، سوریه و منطقه معرفی شد و آن را نشانه دستیابی حزب الله به نوعی عمل گرایی سیاسی و واقع بینی ارزیابی میکردند. در پی این تصمیم، حزب الله لبنان که تا پیش از پیمان طائف، رابطه خصمانهای با سایر گروهها و احزاب لبنانی داشت، در جریان مبارزات انتخاباتی سال 1992، با توجه به شرایط جدید و نیازهای حیاتی لبنان، با برخی این گروهها ائتلاف کرد؛ به طوری که نامزدهای انتخاباتی حزب الله، با نامزدهای جنبش امل، حزب کمونیست، حزب قومی سوری و حزب بعث، در یک فهرست ائتلافی، در کنار یکدیگر قرار گرفتند. نتیجه تصمیم حضور فعالانه حزب الله لبنان در انتخابات پارلمانی 1992، پیروزی چشمگیر این حزب در انتخابات مذکور و حضور هشت نماینده شیعه و چهار نماینده از سایر طوایف مذهبی لبنان بود که هم پیمان حزب الله بودند. حزب الله همچنین موفقیتهای خود را در انتخابات 1996 نیز تکرار کرد و پس از عقب نشینی اسرائیل از خاک لبنان در خرداد سال 1379، به صورت قدرت اول شیعه، در مبارزات انتخاباتی سال 2000 شرکت کرد.
ورود حزب الله به نظام سیاسی لبنان و موضوع رعایت قواعد سیاسی، تأثیرات متقابلی بر حزب الله و دولت وقت، به نخست وزیری رفیق حریری داشت. مشارکت حزب الله در مبارزات پارلمانی به پیدایش پدیده نامتعارفی در درون بازی سیاسی منجر شد. حزب الله که برای اولین بار وارد پارلمان شده بود، ناچار بود که برای به رسمیت شناخته شدن از سوی جامعه سیاسی لبنان، مشروعیت بازی سیاسی لبنان را بپذیرد و قواعد آن را رعایت کند. حزب الله خود به این موضوع این گونه اعتراف میکند که «صحنه مبارزه در حال تغییر از یک صحنه نظامی به صحنههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است. همچنین اختلاف بین این صحنهها و قواعد بازی در آنها بسیار زیاد است».
پس از آن، حزب الله با مشارکت در انتخابات شوراهای شهر و روستا در لبنان، در سال 1998 و پیروزی در آن، موفق شد که به قوه مجریه نیز راه یابد، زیرا شهرداریهای لبنان تحت اشراف دولت هستند و بخش عمده بودجه آنها از طریق دولت تأمین میگردد. بدین ترتیب دریچه مهمی برای ایجاد رابطه میان حزب الله و دولت ایجاد شد و رهبران حزب، به خوبی این راه قانونی برای کسب قدرت را آزمودند.
انقلاب اسلامی ایران و حزب الله لبنان
روحانیون و گروههای اسلامی در لبنان، این دولت اسلامی را مایه امید و پشتوانهای برای خود یافتند. حزب الله نیز هنگام تأسیس، تحقق آرمانها و اهداف خود را از طریق حمایت و تأیید جمهوری اسلامی ایران ممکن یافت و اعزام نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پس از تجاوز اسرائیل غاصب، به منظور آموزش جوانان لبنانی علاقمند به نبرد با اسرائیل، کمکهای ارائه شده به لبنان برای حمایت از مقاومت این کشور و مشارکت در تأمین نیازهای اجتماعی موجود، نمونههایی از این حمایت است.
رابطه میان حزب الله و ایران، از هنگام تلاش حزب برای استفاده از این تجربه نوین در منطقه و یافتن حامی و یاوری در رویارویی با اشغالگران شکل گرفت. این رابطه با سرعت و اطمینان رشد کرد و ابعاد مثبت و فراوان آن از لحظه نخست مشخص شد.
بخشی از مهمترین دلایل فراوان بدین شرح است:
1. ایمان حزب الله و ایران، به نظریه ولایت فقیه و اینکه امام خمینی (قدس سره) ولی و رهبری است که در عصر کنونی، تجلی بخش این نظریه است، تجلی بخش این نظریه است. چنین دیدگاهی به اتفاق نظر در چارچوب رهبری شرعی واحد جهانی انجامیده است.
2. انتخاب نظام جمهوری اسلامی، به عنوان شیوه حکومت در ایران که هماهنگ با اصول اسلامی مورد اعتقاد حزب الله است؛ چنین هماهنگی و اتفاق نظری، در عرصه نظری و خطوط کلی وجود دارد و طبیعی است که جزئیات اجرائی تابع ویژگیهای موجود در هر یک از دو کشور ایران و لبنان است.
3. انسجام و هماهنگی سیاسی ناشی از دستاوردهای ایران در مخالفت با سلطه استکبار و تأکید بر استقلاب و حمایت از جنبشهای آزادیبخش، به ویژه در مقاومت علیه اشغالگری اسرائیل غاصب که این همان دیدگاهی است که حزب الله در طرح اولویت مبارزه علیه اشغالگران اسرائیلی و الزمات آن، از قبیل عدم پذیرش نقشههای استکباری بدان معقتد است.
ایران مظهر زندهای از اجرای اسلام به شمار میآید و هر مسلمان متعهد به اسلام، به پیگیری و تأمل در این تجربه میپردازد. ایران چهره موجود و رایج از اسلام را که ناشی از خطابههای ناآگاهان و توطئههای دشمنان بود، تصحیح کرد و الگویی از انتخاب و گزینش مردمی را به منصه ظهور رساند.
حزب الله نیز تجربهای برجسته را در مقاومت عرضه کرده و مایه اعجاب و تحسین دولت و ملت ایران قرار گرفته است و این بخشی از آرزوهایی است که ملتهای مستضعف، در رویارویی با چالشهای بزرگ و مستمر، نسبت به هم دارند.
بدیهی است که در چنین روابطی، علاوه بر دیدگاهها، اشتراک منافع هم، چه در روابط میان دو کشور یا یک کشور و یک حزب وجود دارد که هر یک از طرفین، در پی تحقق اهداف خود در چارچوب این رابطه خواهند بود و چنانچه این روابط، بر اصل استقلال و پذیرش مسئولیت خود در عرصه عمل هر یک از دو طرف استوار باشد، تضادی به وجود نخواهد آمد.
حال با ذکر این مسائل و مطالب سؤالی که مطرح میباشد آن است که حزب الله لبنان چگونه و تا چه حد از نظام ارزشی و عقیدتی انقلاب اسلامی ایران تأثیر پذیرفت و آموزههای این انقلاب، چه تأثیری بر گرایش حزب الله به مبارزه و مقاومت داشته است؟
پس از تجاوز نظامی اسرائیل در خرداد ماه 1361 و بطلان تمامی طرحهای مسالمت جویانه در برخورد با اسرائیل یا همکاری با امریکا، اصل تأیید شده توسط انقلاب اسلامی ایران، یعنی مقاومت و ایستادگی در برابر ظالم، از مقبولیت و اعتبار خاصی برخوردار شد؛ در نتیجه زمینه برای ادغام مجموعههای کوچک اسلام گرای شیعه و تأسیس یک تشکیلات واحد به نام حزب الله لبنان فراهم شد. این تشکیلات اسلام گرای جدید، بیشترین آمادگی را برای پذیرش آموزهها و ارزشهای انقلاب اسلامی از خود نشان داد.
حزب الله حامل همان ایدئوژی بود که انقلاب اسلامی ایران پیام آور آن است؛ یعنی اتکا به توان خود برای سرکوب دشمن. به همین دلیل ایران، حزب الله لبنان را نوک پیکان مبارزه علیه اسرائیل به حساب آورده و حمایت معنوی از آن را در سرلوحه سیاستهای خود (بر اساس اصل حمایت از مظلوم) قرار داد. افزون بر این فضای ویژه لبنان و حضور قدرتهای مختلف، دولت جمهوری اسلامی ایران را واداشت تا برای حمایت مؤثر از مظلومیت مسلمانان، در عرصه مبارزه لبنان نیز حاضر شود و در امر مهم برخورد با رژیم صهیونیستی، حضوری مؤثر داشته باشد.
جمهوری اسلامی ایران در خصوص حضور خود در لبنان (در سال 1361)، معتقد بود که این حضور نخستین نقطه تماس مستقیم میان انقلاب اسلامی ایران و یک طایفه بزرگ شیعی مذهب در جهان عرب ـ که پس از عراق، به عنوان بزرگترین طایفه شیعه در میان کشورهای عربی به شمار میرود ـ خواهد بود. بدین ترتیب از این پس، ایران یک بازیگر رهبر گونه در اداره امور این طایفه خواهد بود و شیعیان لبنان را به عنوان پایگاه و دریچهای مناسب، در جهت توسعه نفوذ خود در قلب چالش عربها و اسرائیل تبدیل خواهد کرد.
ایران با حضور در لبنان، میتوانست زمینه گسترش مرزهای تنگ ژئوپلتیک جنگ با عراق را گسترش دهد و نیز با اثرگذاری بر گروههای بیشتری در جهان عرب، امیدوارانهتر قدم بردارد.
رهبران و اعضای حزب الله، به این تأثیر انقلاب اسلامی ایران برصحنه سیاسی لبنان، به خصوص بر شیعیان این کشور اذعان دارند و با افتخار از آن یاد میکنند. سید ابراهیم الامین، سخنگوی حزب الله در دهه هشتاد میگوید: «صدور انقلاب به معنای تسلط نظام ایران بر ملتهای منطقه خاورمیانه نیست، بلکه به معنای تجدید حیات اسلامی منطقه است، تا آنچه بر این ملتها مسلط میشود، اسلام باشد».
تأثیر پذیری ظاهری و باطنی حزب الله از ایران، موجب گردید تا در محافل داخلی لبنان و نیز در منطقه و جهان، به این حزب به عنوان یک حزب ایرانی نگریسته شود و همواره این اتهام به حزب الله لبنان وارد گردد که ساخته دست ایرانیان و آلت دست آنان است؛ اما پژوهشگران و تحلیل گران آگاه، ضمن قبول تأثیر پذیری حزب الله از ایران، اتهام فوق رارد میکنند؛ برای مثال ریچارد نورتون، در این خصوص که زمینه بسیج سیاسی شیعیان لبنان، حتی پیش از ورود ایران نیز مهیا شده بود، چنین میگوید: «این گمان که حضور شیعیان لبنان در صحنه سیاسی لبنان، تنها به واسطه یک ابتکار عمل ایرانی در سال 1982 محقق گردیده، گمان نادرستی است».
تأثیر پذیری حزب الله از آموزههای انقلاب اسلامی، در واقع از جمله عوامل مؤثر در گرایش این حزب به استفاده از الگوی مقاومت و کار برد روشهای قهرآمیز بر ضد اسرائیل است، زیرا مهمترین مسئله در کاربرد این روشها آن است که استدلالهای قوی ایدئولوژیک و عقیدتی، بتواند این گونه اعمال را توجیه کند و وجدان فرد عمل کننده را راضی سازد.
مؤلفههای تأثیر پذیری حزب الله از انقلاب ایران
1. ولایت فقیه و رهبری امام خمینی
بدین ترتیب، امام خمینی به یگانه مصدر حاکمیت قانونی در حزب الله لبنان تبدیل گردید. به گونهای که این حزب، کلام امام خمینی را میپذیرفت و به آن عمل میکرد. این گفته حسین موسوی (ابوهشام)، هنگامی که میگوید: «ما در سطح سیاسی، عقیدتی و مذهبی تابع عقاید و نظرات امام خمینی هستیم»، مؤید این مطلب است. به همین دلیل، حزب الله مهمترین ویژگی خود را در پیوند دادن مردم با ولی فقیه میداند؛ ولی فقیهی که نباید ضرورتا لبنانی باشد، زیرا این جغرافیای اسلام است؛ نه جغرافیای لبنان که مرز و عرصه فعالیتهای حزب الله را مشخص میسازد.
2. محوریت روحانیت در عمل سیاسی
پس از تشکیل نخستین شورای رهبری حزب الله در سال 1361، اعضای این شورا به ایران آمده و با امام خمینی(ره) دیدار کردند و بدین ترتیب، ارتباط رسمی و تشکیلاتی مبتنی بر پیروی از ولایت فقیه، میان حزب الله و ایران برقرار شد.
3. ادبیات سیاسی و روشهای تبلیغاتی
فرهنگ شعارهای حزب الله، عاریت گرفته شده از قاموس انقلاب اسلامی ایران است. انتخاب عنوان «حزب الله»، در عین حال که بر گرفته از آیه 22 و 56 سوره مائده (و من یتولی الله و رسوله و الذین آمنوا فان حزب الله هم الغالبون)؛ (... اولئک حزب الله الا ان حزب الله هم الغالبون)است، از فرهنگ سیاسی ایران پس از انقلاب نیز نشأت گرفته است.
در گفتمان حزب الله، مسائلی از قبیل مسلمانان و ملل ضعیف جهان، تحت عنوان مستضعفان، امریکا و شوروی (سابق) به عنوان استکبار جهانی، اسرائیل غاصب به عنوان غده سرطانی، موضوع وحدت اسلامی برای مقابله با دشمنان خدا و اسلام، آزادی قدس و اینکه راه قدس از کربلا میگذرد، از فرهنگ انقلاب اسلامی و سخنان امام خمینی(ره)به عاریت گرفته شده بود.
حتی در دهه هشتاد، نود و آغاز هزارده سوم میلادی، حزب الله در اتخاذ روشها و ابزارهای تبلیغاتی، به شدت تحت تأثیر انقلاب اسلامی ایران عمل کرده و میکند. نمونه آن را میتوان به برگزرای مراسم روز عاشورا و راهپیمایی روز قدس که در حال حاضر جهانی شده، تشییع پیکر شهدا، راهپیماییها و سخنرانیها و استفاده از امکانات ویدئوئی از سوی این حزب، همانند کاربرد نوار کاست در دوران انقلاب اسلامی ایران جهت انتقال پیامها اشاره کرد.
4. نمادگرایی شیعه
بدین ترتیب، یک روستایی یا یک جوان فقیر شیعه ساکن حومه جنوبی بیروت، از طریق حزب الله به یک مسلمان انقلابی تبدیل میشد که عضو یک جامعه «دینی ـ سیاسی» گسترده، در پنج قاره جهان و سربازی در یک جنبش جهانی به رهبری امام خمینی(ره) به شمار میآمد.
نتایج روابط ایران و حزب الله لبنان، به بخش سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مربوط میشود که در اصول کلی خود، دارای اثبات بوده و با تغییر رؤسای جمهوری اسلامی در ایران تغییری نکرده است.
فرجام سخن
حزب الله پس ایجاد رسمی و برای استمرار فعالیت خود، به تعدیل مواضع، پذیرش تکثر گرایی و رعایت قواعد بازی دموکراتیک به عنوان اصولی تازه، در چارچوب اهدافی کلان برای آینده لبنان شود و این حاکی از آن است که تجربه حزب الله لبنان ثابت میکند که جنبشهای اسلام گرا ضمن آن که تحت تأثیر ارزشهای ایدئولوژیک رفتار میکنند، از خصوصیات و شرایط جامعه خود نیز تأثیر میپذیرند.
در عین حال حزب الله لبنان ضمن جلب نظر افکار عمومی به سوی خود، توانست وجهه خود را به عنوان یک جنبش اسلامی فارغ از اختلافات طبقهای و شیعه و سنی آشکار سازد؛ از این رو حزب الله یک جریان فکری برای اقناع دیگران نبود، بلکه به واقعیتی ریشه دوانده در موجودیت امت تبدیل شد. حزب الله پیشرفتی را در نوع نگاه دیگران به خود حاصل کرد، روابط منطقهای و بین المللی آن گسترش یافت و اصلاح نسبی در روش برخورد غرب با این حزب رخ داد. همه اینها حاکی و ناشی از عملکرد اظهارات و روابط حکیمانه حزب الله بود و توانسته آن چهره منفی را که در آغاز پیدایش خود ترویج یافته بود، دگرگون سازد.
منبع: دوهفته نامه پگاه حوزه
/س
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}