چطور با کودک خجالتی برخورد کنیم؟
کودکان خجالتی
اغلب کودکان خجالتی پس از اینکه دوره ابتدایی تطبیق یافتن با موقعیت جدید را طی می کنند، می تواند رابطه برقرار کنند و در یک موقعیت اجتماعی عمل کنند. اما اگر پس از این دوره آشنایی تدریجی اولیه، باز هم کودک در ایجاد و حفظ رابطه دچار اشکال بود، باید توجه بیشتری به او کرد.
آنها نمی توانند یا نمی خواهند اولین گام را در دوستی بردارند، و ترجیح میدهند که یک دوستی بالقوه را رد کنند تا اینکه با فردی ناآشنا تماس داشته باشند. گرچه اقلیتی از این کودکان ممکن دچار مشکل عاطفی باشند، اغلب این کودکان تنها به طور طبیعی انزواجو هستند و در خو گرفتن به موقعیت های جدید کند عمل می کنند.
نهایتا بسیاری و شاید اغلب کودکانی که خجالتی هستند، می آموزند که بر این گرایش شان غلبه کنند. آنها به طریقی عمل می کنند که ظاهرا خجالتی و انزواجو به نظر نمی رسند، هر چند که در درونشان ممکن است هنوز احساس شرم کنند. والدین می توانند با ملایمت این کودکان را به سوی موقعیتهای اجتماعی هدایت کنند که در آن بتوانند ایجاد موفقیت آمیز رابطه با دیگران را بیاموزند.بچه ها بسیار کنجکاو هستند و دوست دارند کتابهایی در مورد بچه های دیگر که شبیه آنها هستند و مثل آنها رفتار می کنند را بخوانند اما داستانهایی درمورد بچه هایی که در محل های متفاوت زندگی می کنند و کارهای متفاوت تری نسبت به آنها انجام می دهند هم بشنوند.اغلب کودکان می خواهند دوست پیدا کنند، اما برخی از آنها در یادگیری چگونه دوست پیدا کردن کند هستند. برخی از کودکان ممکن است به دنبال رفاقت با کودکان دیگر باشند، اما ممکن است از یک گروه کودکان با گروهی دیگر طرد شوند، که ممکن است به علل مختلفی باشد به خاطر نوع لباس چطور با کودک خجالتی برخورد کنیم؟ پوشیدن، چاقی، بهداشت شخصی یا حتی زبان آور نبودن باشد.
کودکان اغلب در صورتی که رفتار تهاجمی یا آشوبگرانه نشان دهند، بوسیله همسالان شان طرد می شوند. همچنین برخی از کودکان ممکن است به حاشیه رانده شوند، بدون اینکه خودشان متوجه باشند. این کودکان فراموش شده اغلب اوقات شان را به تنهایی می گذرانند. کودکان طرد شده به طور واضح مورد علاقه همسالانشان نیستند و مداوما احساس ناخوانده بودن را دارند. این کودکان اغلب پرخاشگری و آشوبگری تمایل دارند، و نسبت به حاشیه رانده شدن بسیار حساس نشان می دهند.
آنها ممکن است به قلدری و قانون شکنی روی بیاروند، یا اینکه آنقدر به خودشان نامطمئن باشند که موجب طرد شدن بوسیله دیگران شوند. برخی از این کودکان ممکن است به اختلال کم توجهی بیش فعالی (ADHD)مبتلا باشند.
در مقابل، کودکان رهاشده به طور آشکار طرد نمی شوند یا به حاشیه رانده نمی شوند، اما اغلب صرفا به امان خدا رها می شوند، فراموش می شوند، در گروههای کودکان پذیرفته نمی شوند و آخرین نفری هستند که برای یک تیم برداشته می شوند. این کودکان ممکن است به تنها و انزواجو شناخته شوند، اما ممکن است منفعل باشند و از انزوایشان ناراحت باشند.
برخی دیگر از این کودکان ممکن است واقعا ترجیح دهند که تنها باشند. این گروه ممکن است بوسیله دیگر کودکان مورد احترام و تخسین باشند، اما به سادگی در انجام فعالیت های انفرادی یا گذراندن وقت با والدین، خواهر و برادر، سایر بزرگسالان یا حتی حیوانات خانگی احساس راحتی بیشتری می کنند.
این گروه کودکان نیز ممکن است فاقد مهارتهای اجتماعی و اعتماد به نفس لازم برا وارد شدن به حوزه های اجتماعی باشند، که اغلب به خاطر کمبود تجربه اجتماعی شان است. یا اینکه خجالتی تر، آرام تر و خوددارتر از اغلب همسالان شان باشند.
والدین چکار می توانند بکنند؟
رابطه موفق با همسالان به داشتن مهارتهای گوناگون و شیوههای خاص تعامل با دیگران نیاز دارد. والدین باید باین مهارتها را به کودکان شان بیاموزند و به آنها کمک کنند که بر آنها مسلط شوند و خودشان الگوی کودکان باشند.از جمله این مهارت ها می توان به این موارد اشاره کرد:کنار آمدن با شکست و نومیدی. کنار آمدن با موفقیت. کنار آمدن با تغییر و دوران گذار. کنار آمدن با طرد شدن و به حاشیه رانده شدن. مهار خشم. بخشش دیگران. معذرت خواهی. پرهیز از پذیرفتن کارهای خطرناک به ظاهر شجاعانه. فکر کردن به انجام دادن کارهای سرگرم کننده. بیان عواطف. اجتناب موقعیت های خطرناک. دفاع از خود. آرامبخشی به شخصی دیگر. سهیم کردن دیگران در احساسات خود. تقاضا کردن از دیگران. افشای احساسات شخصی تعارف کردن. بیان احترام به دیگران. کنار آمدن با فقدان. تلاش برای پیدا کردن دوست. لطف کردن به دیگران. کمک خواستن. کمک به دیگران.
بچه ها بسیار کنجکاو هستند و دوست دارند کتابهایی در مورد بچه های دیگر که شبیه آنها هستند و مثل آنها رفتار می کنند را بخوانند اما داستانهایی درمورد بچه هایی که در محل های متفاوت زندگی می کنند و کارهای متفاوت تری نسبت به آنها انجام می دهند هم بشنوند. حیوانات سخن گو و پری ها هم برای گسترده تر کردن تخیلات آنها خوب است.
با خواندن کتابی در مورد کاری که فرزندتان یاد گرفته است (مثل شوت کردن توپ فوتبال، کشیدن یک نقاشی)، حس مثبت را در او تقویت کنید. و کتابهایی انتخاب کنید که کودکتان را به چالش می کشاند و به پیشرفت بیشتر مهارتهای او کمک می کند. کتابهای الفبا، کتابهای شمارش اعداد یا کتاب هایی که لغات جدید آموزش می دهند هم خوب است.
کتابهایی در مورد رفتن به مدرسه مخصوصا وقتی بچه ها وارد مهدکودک یا پیش دبستانی شده اند انتخاب های عالی هستند، همینطور کتابهایی درمورد دوستیابی کتابهای غیرداستانی در مورد یک موضوع خاص که موردعلاقه فرزندتان باشد انتخاب کنید مثلا جغدها، اقیانوس، ماه مخصوصا اگر تصاویر زیبایی داشته باشند. و شعر را فراموش نکنید بچه های پیش دبستانی عشق شعرهای قافیه دار هستند. این گروه سنی شروع به فهمیدن و لذت بردن از لطیفه ها کرده است، از اینرو شعرهای احمقانه و خنده دار انتخاب خوبی برای آنها به شمار می رود.
منبع: روانشناسی کودک، بتول جعفری گلستان، چاپ دوم، نوید حکمت، قم 1396
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}