حكومت علي (ع) ؛ انقلاب ارزش ها

نويسنده: سبحان عصمتى




ارزش هاي جامعه جاهلي پيش از اسلام

هر انقلابي قبل از اينكه يك پديده سياسي، اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي باشد يك پديده ارزشي است. چرا كه ارزش هاي سابق را از بين برده و معيارهاي ارزشي جديدي جايگزين مي سازد. انقلاب الهي پيامبر گرامي اسلام نيز مثال بارزي از يك انقلاب ارزشي است. رسول اكرم با زحمات فراوان و تلاش هاي توانفرسا در طول ساليان سخت و طولاني، ارزش هاي اسلامي را جايگزين ارزش هاي حاكم بر جامعه جاهليت ساخت. پس از فوت پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) اختلاف بر سر جانشيني پيامبر و دور ماندن علي از صحنه حكومت و ولايت، موجب بازگشت ارزش هاي قبل از اسلام شد. علي(علیه السّلام) پس از تصدي خلافت مسلمين، به انجام تغيير و تحولي همه جانبه در جامعه مسلمين پرداخت و ارزش هاي ناب محمدي را كه بر اثر گذشت زمان رنگ باخته بودند، دوباره بازگرداند.
قرآن مجيد به برخي از ارزش هاي ضدانساني حاكم و رايج در جامعه حجاز، قبل از ظهور اسلام اشاره مي كند كه عبارتند از:
1 - تفرقه و عداوت
2 – فرزندكشي
3 – دختركشي
4 - بت پرستي براي تقرب به خدا
5 - ميگساري و قماربازي
6 – رباخواري
7 - فحشا.
حضرت علي ع در نهج البلاغه نيز به اين مسائل اشاره كرده اند. ارزش هايي چون تقوي، برادري، ايمان، عدالت، برابري و.... پس از ظهور اسلام و درزمان حكومت پيغمبر حاكم بر جامعه مي شوند.
رحلت پيامبر مصادف بود با بازگشت جاهليت، كما اينكه پيامبر خود، بارها به آن اشاره كرده بود دعوا بر سر جانشيني پيامبر به جايي رسيد كه هر شخصي خود را لايق اين مقام مي ديد و نهايتا حضرت علي(علیه السّلام) با همه فضائل خويش، به كناري نهاده شد. با حذف علي(علیه السّلام) از حاكميت، مطرودين زمان رسول الله دوباره به صحنه بازگشتند، جان و مال و ناموس مسلمين در دست عده اي دنياپرست قرار گرفت كه كينه اي ديرينه با خاندان نبي داشتند.
مروان بن حكم تبعيدي پيامبر و ضدانقلابي معروف، به خاطر نسبت دامادي با خليفه، صحنه گردان سياست مي شود. سياست هاي عثمان، بالاخره اعتراضات را تبديل به انقلاب مي كند و تلاش حضرت علي(علیه السّلام) براي پايان دادن به شورش، بر اثر دخالتهاي بيجاي مروان، بي ثمر مي ماند. مردم كه هنوز داراي احساس مذهبي و غيرت انقلابي بودند، ديگر تحمل ادامه حكومت عثمان را نداشتند. حضرت علي در اهداف با انقلابيون موافق است ولي در عين حال نمي خواهد باب خليفه كشي باز شود. علي(علیه السّلام) از اينكه عثمان به مروان حاكميت بخشيده و بني اميه را بر مسلمين مسلط گردانده ناراحت بود. در عين حال وقتي كه انقلابيون آب را به روي عثمان مي بندند، حضرت مشك آبي بر دوش نهاده و بدون اعتنا به محاصره، براي عثمان آب مي برد. حتي فرزندان خود را براي جلوگيري از حمله انقلابيون به خانه عثمان، بر در خانه او مي گمارد.

دلايل امتناع علي(علیه السّلام) از حكومت

پس از قتل خليفه مسئله جانشيني خلافت مسلمين مطرح مي شود ياران امام مردم را به بيعت با علي(علیه السّلام) فرا مي خوانند، اما ايشان امتناع مي ورزند. اما چرا؟ به چند دليل:
1 - اتمام حجت با مردم و اينكه به انقلابيون بفهماند به اصرار ايشان بود كه بيعت را پذيرفتند.
2 - رفع توهم سوءاستفاده از خلأ قدرت.
3 - علم به اينكه مردم نمي توانند با خط مشي او همراهي كنند
4 - عظمت كاري كه در پيش است و بايد انجام گيرد.
5 - برخورد از موضع قوي با مخالفين.
علي(علیه السّلام) از علت امتناع خود سخن مي گويند: تيره و تار بودن افق آينده، روشن نبودن راه براي مردم و دشواري كاري كه در پيش است. البته ايشان مايلند كه به عنوان مشاور و وزير همكاري نمايند. سرانجام پس از اصرار زياد مردم و زماني كه حجت را بر ايشان تمام مي كند بخاطر احساس تكليف و مسئوليت الهي در برابر اوضاع وخيم و نابسامان جامعه، خلافت بر مسلمين را مي پذيرد.
موضع علي در دوران سكوت و مقاومت 25 ساله بسيار قابل توجه مي باشد، آن بزرگوار براي حفظ مصالح اسلام و مسلمين نه تنها دست به اقدام خشونت آميزي عليه حكومت نمي زند بلكه حتي توان علمي، سياسي، قضائي و مديريتي خود را در جهت حل مشكلات مسلمين بكار مي گيرد.
فعاليت هاي ايشان در اين دوران شامل اين موارد مي شود:
1 - رفع مشكلات قضائي
2 - مشورت هاي سياسي
3 - شركت فرزندش در جنگ
4 - شركت حضرت در شوراي شش نفره
5 - پذيرش رأي شورا
6 - جلوگيري از حركات تحريك آميز
7 - طرفداري از منتقدين متعهد.
سرانجام علي(علیه السّلام) به حكومت مي رسد. حكومت او صددرصد انقلابي است چرا كه در پي يك انقلاب عميق و فراگير به روي كار آمد و مضافاً اينكه خود حضرت درصدد ايجاد انقلاب در ساختارهاي سياسي و اجتماعي و ارزشي است. يكي از اولين كارهاي دولت انقلابي علي(علیه السّلام) مصادرأ اموال غارت شده از بيت المال بود. در سايأ حكومت علي شاهد ظهور مجدد ارزشهاي اسلامي هستيم.

احياء ارزش هاي بنيادين

حضرت علي همزمان با احياي ارزشهاي سياسي، اجتماعي، اقتصادي به احياي ارزشهاي بنيادين و اساسي اسلام مي پردازد باتوجه به نهج البلاغه اين ارزشها عبارتند از:
1 - احياء سنت پيامبر و مبارزه با رهبرزدايي: بعد از رحلت پيامبر، حكومت به تدريج از سنت پيامبر دور شد و نوعي رهبرزدائي در دستگاه حكومتي پديد آمد كه نمونأ آن ممنوع ساختن جمع آوري سخنان پيامبر و دستور سوزاندن آنها بود. حضرت علي به مبارزه با اين عمل ضدانقلابي پرداخت.
2 - احياء خط اهل بيت: از كارهاي زيربنايي و اساسي كه علي(علیه السّلام) براي احياء ارزشهاي اسلامي انجام داد احياء خط اهل بيت پيغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) و مطرح كردن مقام و ارزش و منزلت ايشان بود.
3 - ترويج تقوي و معنويت: يكي ديگر از اعمال زيربنايي حضرت علي(علیه السّلام) به منظور بازگشت و استحكام ارزشهاي اسلامي، ترويج روح تقوي و معنويت در جامعه است.
4 - مبارزه با دنياپرستي: حضرت براي احياي ارزش هاي اسلامي به مبارزه با حب دنيا برخاست.
5 - آگاه كردن مردم به حقوق سياسي خويش: از ديگر فعاليت هاي زيربنايي حكومت انقلابي علي(علیه السّلام) ارتقاء سطح آگاهي امت و آشنا ساختن مسلمانان به حقوق سياسي خويش مي باشد.
حضرت علي(علیه السّلام) در راستاي احياي ارزشهاي اجتماعي اسلام دست به اقداماتي زد براي مثال:
1 - لغو امتيازات در تقسيم بيت المال
2 - راه ندادن امتيازطلبان اقتصادي و سياسي به دستگاه حكومتي خود
3 - امتياز قائل نشدن براي بستگان خويش در بيت المال
4 - رد پيشكش هاي فريبكارانه
5 - ممنوعيت تملق و چاپلوسي
6 - آزادي بيان
7- مبارزه با سنت هاي اجتماعي كه با روح آزادگي منافات دارد
8 - بركناري كارگزاران فاسد
9 - كنترل كارگزاران و سختگيري در برابر تخلفات آنان
10 - مدارا با مخالفين سياسي
11 - مشاركت اجتماعي و سياسي
12 - ممنوعيت مفت خوري
13 - نظارت مستقيم بر بازار
14 - عدم سوءاستفاده از قدرت
15 - سرپرستي ايتام و نيازمندان.

ويژگي هاي منحصر بفرد علي(علیه السّلام)

اگر مي بينيم كه در حكومت انقلابي علي(علیه السّلام) ارزشهاي اسلامي و انساني احيا مي گردد و در سطح جامعه به عنوان معيار عمل و سياست قرار مي گيرد بدين خاطر است كه خود امام تجسم و تبلور همأ اين ارزشهاست. برخي از ويژگيهاي شخصيتي امام علي(علیه السّلام) از اين قرار مي باشند:
1 - عبادت. علي(علیه السّلام) اسوه و الگوي برجسته اي از عبادت و پرستش خداوند است.
2 - ساده زيستي اختياري. امام علي(علیه السّلام) زندگي بسيار ساده و بي آلايشي براي خود برگزيده بود.
3 - دوستداري خلق خدا و وفاداري عملي به آنان. امام، امت خويش را واقعاً دوست مي داشت و نسبت به آنان در هر شرايطي وفادار بود.
4 - شجاعت. يكي از بارزترين ويژگيهاي آن حضرت شجاعت بي نظيرشان بود.
5 - نگرش ابزاري به حكومت. امام حق را به ديدأ هدف مي نگرد و حكومت را جز ابزار و وسيله اي براي نيل به حق نمي داند.
6 - ضد ظلم. حضرت كوچكترين ظلمي به كسي نمي كرد و از ظلم كردن نفرت داشت.
7 - هدف وسيله را توجيه نمي كند. امام براي رسيدن به هدف، حاضر به انجام هر كاري نبود و فقط حق و حقيقت را مدنظر داشت.
8 - پايبندي به اصول در سياست. علي(علیه السّلام) از سياستمداران برجسته است اما سياستمداري پايبند به اصول و ارزشهاي ديني و انساني
9 - خلوص يكي ديگر از ويژگيهاي برجستأ امام مي باشد. يعني تمام اعمال و رفتارش براي رضاي خدا، پيشرفت و بهبود اوضاع مسلمين بوده است.
10 - پيشتاز در عمل. علي(علیه السّلام) به هر آنچه كه ديگران را بدان توصيه مي كرد، عمل مي نمود.
11 - علم سرشار. علي(علیه السّلام) گنجينأ بي پايان علم است هم به علوم انساني آشناست هم با خبر از اسرار غيب.
12 - تقوي. علي(علیه السّلام) نسبت به مكتب خويش بسيار مؤمن، معتقد و متعهد بود و هيچوقت اجازه نمي داد هواي نفس بر او غالب شود.
13 - يقين. او به هر آنچه كه مي گفت و هر آنچه انجام مي داد يقين و باور داشت.
14 - عظمت روحي. علي(علیه السّلام) از چنان روح بلندي برخوردار بود كه امكان وصف آن وجود ندارد. آثار عظمت روحي حضرت را در سعأ صدر و صبر و بردباري او مي توان يافت.
حضرت علي(علیه السّلام) آيينأ تمام نماي ارزشهاي اصيل اسلامي است. او از تمامي كمالات و فضائل انساني بصورت اكمل و اتم برخوردار مي باشد، مكتب علي(علیه السّلام) هميشه الهام بخش آزادمردان و انقلابيون جهان بوده و هست.
دوران زندگاني آن حضرت، رفتارهاي سياسي، اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و اخلاقي ايشان، درس هايي آموزنده براي تمام رهروان واقعي راه حق و حقيقت مي باشد. علي(علیه السّلام) در دوران كوتاه حكومت خويش با شتاب هرچه تمامتر به تنهائي به سوي يك هدف گام برمي داشت: احياي سنن و ارزشهاي اسلامي.
منبع: روزنامه کیهان