یکی از مهمترین عواقب ظلم، آه مظلوم است، مظلومی که به وی ستمی جانی یا مالی و یا عرضی شود، و کسی را یارای کمک به خود نبیند و یا نتواند مظلومیت خود را افشاء کند، آنگاه قطرات اشک از چشمش جاری شود و بدون اینکه دست به اقدامی زند، گاه غروب شعاع خورشید به آسمان که نماد قدرت لایتناهی خداوند است، بنگرد و با اشک چشم و سوز دل بگوید: خدا!!!

همین کافی است تا بنیان ظالم را برچیند و چنان عبرتی به وی نمایان کند که ظلمت ظلمش دنیا را در برابر او ظلمانی گرداند.

ای گنهکاران، ای کسانی که دست ستمتان بر مظلوم سنگینی می کند، کسانی که مال غیر را چون اموال خود می دانید و به اموال صغیر و یتیم ترحم روا نمی دارید، کسانی که حرمت مؤمنان و والدین و ارحام و بزرگان را می شکنید و ای بی عفتان هرز و شوخ چشمان رذل که نوامیس انسانها را به یغما می برید، آیا از آه بنیان کن مظلوم نمی هراسید!!!

آیا تصور نمی کنید این همه بلاهای اجتماعی و فردی، دردهای بی درمان، امراض روانی، مرگ های ناگهانی، بازتاب ستمها و اثر آه ستم کشیدگان باشد؟

و ای پدران و مادران! آیا شما درس اکتفاء هرکس به حقّ خود و دست نیازیدن به حقوق دیگران را به اولاد خود آموخته اید تا آتش ستم آنها دامن شما را نیز طعمه خویش قرار ندهد؟

امام باقر علیه السلام می فرمایند: وقتی پدرم امام سجاد علیه السلام در حال احتضار بود، مرا به سینه اش چسبانید، سپس گفت: فرزندم، تو را به آنچه پدرم به من آموخت و آنچه پدران ما حین ارتحال به فرزندانشان وصیت کردند، سفارش می کنم و آنگاه فرمود:

از ظلم به کسی که جز خدا کسی را ندارد بپرهیز.

«یا بُنَی ایاک وَظُلمَ مَنْ لا یجِدُ عَلَیک ناصِراً الّا اللَّهَ»[1]

فرزندم، بپرهیز از ظلم به کسی که یاوری جز خدا ندارد.

رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله در همین باره فرموده است: خدا می فرمایند:

«اشْتَدَّ غَضَبی عَلی مَنْ ظَلَمَ مَنْ لایجِدُ ناصِراً غَیری»[2]

خشم من شدید است بر آنکه ستم نماید بر کسی که جز من فریادرسی ندارد.

نفرین مظلوم چون پاره ای از آتش می سوزاند و جلو میرود تا به وسیله غضب تار و پود ظالم را به هم پیچد.

قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله:

«اتَّقُوا دَعْوَةَ الْمَظْلُومِ فَانِّها تَصْعَدُ الی السَّماءِ کانَّها شَرارَةٌ»[3]

از نفرین مظلوم بترس که آن همانند پاره ای آتش به سوی آسمان میرود.

از حضرت امیر علیه السلام پرسیدند: فاصله بین آسمان و زمین چقدر است؟ فرمود:

گشودن چشم و نفرین مظلوم.

«بَینَ السَّماءِ وَالارْضِ مَدُّ الْبَصَرِ وَدَعْوَةُ الْمَظْلُومِ»[4]

بین آسمان و زمین، تنها گشودن چشمی و نفرین مظلومی فاصله است.

و هیچ مانعی نمی تواند از رسیدن این نفرین به خداوند جلوگیری کند، حتی اگر نفرین کننده کافر باشد.

قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله:

«اتَّقُوا دَعْوَةَ الْمَظْلومِ وَانْ کانَ کافِراً فَانَّهُ لَیسَ دُوَنَهُ حِجابٌ»[5]

از نفرین مظلوم هر چند کافر باشد بترس زیرا که برای استجابت آن حجابی نیست.

و لذا نافذترین گلوله ها، تیری است که از دل مظلوم برآید.

قال علی علیه السلام:

«انْفَذُ السِّهامِ دَعْوَةُ الْمَظْلُومِ»[6]

نافذترین تیرها، نفرین مظلوم است.

از ناله مرغ بسته اندیشه نما

وز سوز دل خسته اندیشه نما

بیداد مکن دل کسی را مشکن

از آه دل شکسته اندیشه نما
                                                                       
خداوند متعال خود دستور عدل داده است و خلایق را بخاطر ظلم به خود عذاب می کند و جهنمی با این همه اوصاف دهشت انگیز برای ظالمان به حقّ خود قرار داده است، حال آیا گفتنی است که حقّ مظلوم را از بندگانش نستاند؟ کلَّا.

قال علی علیه السلام:

«اتَّقُوا اللَّهَ دَعْوَةَ الْمَظْلُومِ فَانَّهُ یسْئَلُ اللَّهَ حَقَّهُ وَاللَّهُ اکرَمُ مِنْ انْ یسْئَلَ حَقّاً الّا اجابَ»[7]

از نفرین مظلوم هراس داشته باش، او از خدا حقّ خود را می طلبد و خدای کریم تر است که کسی از وی حقّی را بخواهد مگر اینکه اجابت کند.

آیا محتمل است مظلوم، ظالم به حقّ خود را به خدا بسپرد و او جزای مناسبش را ندهد؟ هرگز، او نیک امانت داری است و اماناتش را خوب حفظ می کند.

آمده است:

روزی حضرت موسی علیه السلام در مسیر خود به وادی طور به کسی رسید که داد و فغان می کرد و اشک میریخت که: ای خدا روزی مرا برسان، به هر کوی و برزن می زنم ناامید می شوم. دومی را دید که از شدت فراغ بال و روزی زیاد گله مند بود، هر دو از حضرت خواستند واسطه شفاعت شود، حضرت به طور رفت و مناجات نمود، خدای فرمود: چرا پیغام بندگانم را نرساندی؟ حضرت عرضه داشت: خدایا تو خود آگاهی. خدا فرمود: به اولی بگو تقدیر تو فقر است و دومی را بگو، هرچه استغاثه کند بیشتر می دهیم. حضرت خواستند سرّ مطلب برایش آشکار شود. ربّ جلیل فرمودند: اولی را پدری بود ثروتمند، وقت مرگ فرزندانش به وی گفتند: ما را به که می سپاری، گفت: این همه ثروت شما را کافی است. و اما دومی پدری فقیر داشت، فرزندان همان سؤال را مطرح نمودند و او گفت: شما را به خدا می سپارم.

هم اینک او نزد ما امانت است.

مظلوم اگر قدرت خدا را نادیده گیرد و خودش علیه ظالم اقدام کند، و تنها خود را کافی در دفع ظلم بشمارد، خداوند او را به حال خود رها خواهد ساخت. امّا اگر ظالم را به خدا تحویل دهد و انتقام از او را به خدا بسپرد، قطعاً نیک دادرسی است خدای متعال.

گویند: سواره ای در بیابان از کنار بچه ای گذشت و بی هیچ دلیلی لگدی بر طفل بی گناه کوفت و گریخت، پدر بچه که از دور نظاره گر بود به فرزند خود رسید و حال او را جویا شد، و چون از سلامت بچه اش آسوده گشت، گفت: به وی چیزی نگفتی؟ فرزند گفت: خیر، پدر گفت: کاش می گفتی. هر دو در پی سوار روان شدند، و دیدند از گردنه ای سقوط کرده و خود و اسبش هلاک شده اند.

و نیز گویند: هنوز ساختمان کاخ مکتفی باللَّه که از غصب زمین های مردم احداث کرده بود، به پایان نرسیده بود که به واسطه نفرین مردم ناراضی، اجل وی فرا رسید.

از سلطان محمود غزنوی نقل است که می گفت: من از نیزه شیر مردان، آنقدر که از دوک پیر زنان می هراسم، نمی ترسم.

ناگفته نماند که، شایسته است مظلوم در ستم های جزئی و محدود و حتی در هر ستمی، هدایت ظالم را بطلبد، و جزای مظلومیت خود را در آخرت بخواهد، و فوری زبان به نفرین نگشاید، چه اینکه عقوبت سریع الهی، ظالم را تباه می نماید و امکان توبه و جلب رحمت را از او سلب خواهد کرد. و البته لازم است مظلوم بیش از حد ستم، نفرین نکند، زیرا چه بسا به وسیله نفرین های پی درپی و رسیدن عواقب آنها بر ظالم، خود نیز ظالم و بلکه ظالم تر شود.

قال الصادق علیه السلام:

«انَّ الْعَبْدَ لَیکونُ مَظْلُوماً فَلا یزالُ یدْعُو حَتّی یکونَ ظالِماً»[8]

شخصی مظلوم، گاهی آنقدر در نفرین افراط می ورزد که خود نیز ظالم میگردد. یعنی نفرین غیر متناسب با ظلم و قوی تر از آن مشروع نیست.


پی نوشت ها:
[1] بحار الانوار- جلد 75- صفحه 308 و وسایل الشیعه- جلد 11- صفحه 339.
[2] وسایل الشیعه- جلد 11- صفحه 341.
[3] کنز العمال- 7601.
[4] بحارالانوار- جلد 10- صفحه 88.
[5] کنز العمال- 7602.
[6] غرر الحکم.
[7] غرر الحکم.
[8] عقاب الاعمال- صفحه 624.


منبع: حوزه نت