دوستي با دشمن ! (1)
دوستي با دشمن ! (1)
دوستي با دشمن ! (1)
* بازخواني عملكرد اسرائيل در برقراري روابط ديپلماتيك با كشورهاي مسلمان منطقه
با وجود اين مشكلات، كمي پس از تاسيس رژيم صهيونيستي، اين رژيم توانست خود را به برخي از اطرافيان تحميل كند و از آن زمان تلاش هاي گسترده اي را براي جلب اجماع جمعي منطقه اي براي پذيرش خود به عمل آورده است تا اينكه در سال 1384 همزمان با نشست ساليانه مجمع عمومي سازمان ملل، منابع صهيونيستي از تماس هاي محرمانه تل آويو با 10 كشور عربي و اسلامي شامل اندونزي، امارات، تونس، مغرب، ليبي، عمان، قطر، بحرين، يمن، و چاد برقرار كرده است و دفتر نمايندگي و حافظ منافع خود را در دبي افتتاح كرده است.
اين اخبار پس از آن منتشر شد كه سيلوان شالوم وزير خارجه سابق رژيم صهيونيستي دو هفته پيش از آن با «خورشيد قصوري» وزير خارجه پاكستان در استانبول ديدار كرد كه اين ديدار با واكنش هاي تند احزاب اسلامي پاكستان و استقبال گرم محافل اسرائيلي رو به رو شد.
البته گرچه تاكنون يمن، الجزاير، امارات، مالزي و اندونزي هرگونه تلاش براي عادي سازي روابط با اسرائيل را تكذيب كرده اند و پاكستان نيز تأكيد كرده است هرگز تا پيش از تشكيل دولت مستقل فلسطيني به پايتختي بيت المقدس، تل آويو را به رسميت نخواهد شناخت اما صادقانه بايد به اين واقعيت تلخ اذعان كرد كه روند رو به رشد رايزني هاي ديپلماتيك نشان از يك بازي سياسي بر سر سرنوشت ملت فلسطين دارد.
سيلوان شالوم وزير خارجه رژيم اسرائيل پس از ديدار با عبدالوهاب عبدا... همتاي تونسي خود در جريان نشست ساليانه مجمع عمومي سازمان ملل نيويورك در سال 1384 گفته بود: شرايط مناسبي براي نزديك شدن روابط ميان اسرائيل با كشورهاي عربي و اسلامي فراهم شده و اين نزديكي مي تواند به برقراري روابط كامل ديپلماتيك برسد.
بحث حاضر بر آن است تا به تلاشهاي اين رژيم براي مجاب كردن كشورهاي عربي و اسلامي براي برقراري رابطه با اين رژيم بپردازد.
بحران خاورميانه در واقع، اصطلاحي است كه به درگيري موجود بين دولت اسرائيل و حاميانش از يك سو و كشورهاي عربي همجوار اسرائيل از سوي ديگر، اشاره مي كند. تعداد اندكي از كشورهاي خاورميانه مانند تركيه و ايران (قبل از 1979) با اسرائيل روابط سياسي علني و رسمي داشته اند و بيشتر كشورهاي عربي به استثناي مصر (از 1979 به بعد) دولت اسرائيل را به رسميت نمي شناختند. تا قبل از 13 سپتامبر 1993 كه قرارداد غزه اريحا امضاء شد، هيچ كشور عربي بجز مصر، با اسرائيل روابط رسمي و ديپلماتيك نداشته است، اگرچه در برخي موارد، روابط غير علني و ديدارهاي محرمانه، مشاهده گرديده است.
پس از قرارداد غزه اريحا، تمايلي عمومي از سوي بيشتر كشورهاي عربي خاورميانه و اسرائيل بوجود آمد.
اين گرايش عمومي اگرچه داراي انگيزه هاي متفاوتي بوده است اما همه اين كشورها از صلح سازمان آزاديبخش فلسطين (ساف) اسرائيل تأثير پذيرفته اند. زيرا پس از امضاي قرارداد صلح بين طرفين اصلي منازعه در مسئله فلسطين، ديگر زمينه اي براي دفاع از حقوق فلسطيني ها در مقابل دولت اسرائيل وجود نداشت.
البته نبايد از تأثير شرايط جهاني به ويژه پس از نخستين سالهاي دهه 1990 در تغيير الگوهاي رفتاري كشورهاي جهاني غفلت كرد.
در دسامبر 1991 «بندر بن سلطان» سفير عربستان سعودي در آمريكا، با نمايندگان جامعه يهوديان آمريكا ديدار كرد و در اين ملاقات كه براي اولين بار انجام مي پذيرفت، اظهار داشت كه خليج (فارس) موجب شده است تا عربستان واقعيتهاي موجود در خاورميانه را بپذيرد.(1) اظهارات سفير عربستان كه با استقبال رسانه هاي اسرائيلي همراه بود، نشان داد كه عربستان سعودي آماده است تا در روابط خود با اسرائيل تغييراتي ايجاد كند. در همين راستا پس از آغاز مذاكرات صلح، دولت عربستان به تحريم شركتهاي تجاري طرف معامله با اسرائيل پايان داد.(2) بنابراين نخستين گام عملي عربستان در جهت بهبود روابط خود با اسرائيل، لغو تحريم تجاري غير مستقيم عليه اسرائيل بود.
تماسهاي غير رسمي در زمينه هاي اقتصادي، بين مقامات عربستان و اسرائيل، قبل از انعقاد قرارداد غزه اريحا آغاز شده بود، اين امر نشان مي دهد كه همكاريهاي اقتصادي، مهمترين زمينه گسترش روابط در حوزه ديپلماتيك به شمار مي رود.
در همين رابطه، رئيس اتاق بازرگاني اسرائيل در مصاحبه اي با خبرگزاري رويترز قبل از انعقاد قرارداد غزه اريحا در واشنگتن از ملاقاتهاي مكرر خود با مقامات و صاحبان صنايع عربستان پرده برداشت.(3) پس از انعقاد قرارداد غزه اريحا اين تماسها از حالت محرمانه خارج شد و به شكل رسمي و علني در آمد. بعنوان مثال مي توان به اظهارات نخست وزير مصر در اكتبر 1993 مبني بر برقراري تماس رسمي بين اتاقهاي بازرگاني عربستان و كويت با اسرائيل اشاره كرد.(4) تلويزيون عربستان سعودي، چند روز قبل از انعقاد قرارداد غزه اريحا با شيمون پرز وزير خارجه وقت اسرائيل مصاحبه كرد.
اين مصاحبه در واقع اولين حضور يك مقام اسرائيلي در تلويزيون سعودي بود كه در آن وزير خارجه اسرائيل خواستاري عادي شدن روابط اسرائيل و دولتهاي غربي شد و اضافه كرد كه اين امر به نفع هر دو طرف است.(5)
يك روز پس از انعقاد قرارداد اريحا، «بندر بن سلطان» در آمريكا اظهار داشت كه پس از امضاي اين قرارداد، همه چيز امكان پذير است. او همچنين تأكيد كرد كه پس از سازمان آزاديبخش فلسطين، نوبت عربستان است.
سفير عربستان كه با يك روزنامه اسرائيلي مصاحبه مي كرد، اعلام نمود كه عربستان از صلح بين اسرائيل و كشورهاي عربي و قرارداد غزه اريحا حمايت مي كند و به زودي تعهدات مالي عربستان در قبال دولت خود مختار فلسطين، اعلام خواهد شد.(6)
كمتر از يك ماه پس از انعقاد قرارداد غزه اريحا روزنامه لبناني «السفير» مدعي شد كه وزير خارجه اسرائيل سفري محرمانه به عربستان سعودي داشته است، در همين ايام يكي از خبرنگاران روزنامه «يديعويت آحارونوت» كه از مشهورترين روزنامه هاي اسرائيل است، مصاحبه هاي متعددي با مقامات عربستان سعودي انجام داد.
روزنامه مذكور در يكي از صفحات خود عكسي را چاپ كرده بود كه در آن خبرنگار ياد شده با «سعود الفيصل» (وزير خارجه عربستان) در حال دست دادن است.
تحولات ذكر شده در روابط اسرائيل و عربستان آنچنان سريع اتفاق افتاد كه رسانه هاي گروهي اسرائيل اعلام كردند به زودي بين دو كشور قرارداد صلح امضاء خواهد شد.(7)
عربستان پس از انعقاد قرارداد غزه اريحا، حمايت كامل سياسي و اقتصادي خود را از صلح ساف اسرائيل اعلام كرد، زيرا اين كشور اميدوار بود كه امضاي اين قرارداد، امكان برقراري صلح جامع و دائمي را در خاورميانه فراهم سازد.
هنگامي كه بر اثر «كشتار الخليل» روند اجراي توافقنامه غزه اريحا با مشكل اساسي مواجه شد، پادشاه عربستان به منظور جلوگيري از شكست توافق، آمادگي خود را براي پرداخت غرامت به بازماندگان فلسطيني هاي كشته شده در اين حادثه اعلام كرد.(8)
گرچه انجام اقدامات مذكور از سوي عربستان به منزله عادي سازي تمام عيار روابط به شمار نمي رود اما با عنايت به راهبرد اقتصادي اسرائيل در چشم انداز «خاورميانه جديد» كه از سوي طيف هاي گسترده اي از رهبران اين رژيم تبليغ مي شود، مي توان چنين اقدامهايي را به ويژه خبر لغو دوباره تحريمهاي اقتصادي اسرائيل را كه در 21 آبانماه سال گذشته روزنامه «واشنگتن پست» از آن خبر داد و اين روزنامه از آن به عنوان مقدمه اي براي حمايت آمريكا و اسرائيل براي ورود رياض به سازمان تجارت جهاني ياد كرد پروژه اي براي نزديكي بيشتر رياض به تل آويو قلمداد كرد و مقامات سعودي در پي ارائه طرح پيشنهادي وليعهد عربستان شامل عقب نشيني كامل اسرائيل از تمام اراضي اشغالي 1967 اعراب و امضاي قرارداد صلح از سوي همه كشوراي عربي، برآنند تا با چنين تدابيري در دو حوزه اقتصادي و ديپلماتيك، گوي سبقت را از رقيباني همچون قطر بربايند.
روزنامه «الوطن» چاپ عربستان با درج اين مطلب نوشت، شيخ محمد الصباح پس از پايان دور سوم نشست كميته عالي مشترك همكاري ميان كويت و بحرين تأكيد كرد كه كشورهاي عضو شوراي همكاري (خليج فارس) به آنچه اتحاديه عرب درخصوص روابط سياسي و اقتصادي با اسرائيل مقرر كرده است، پايبند هستند. وي خاطرنشان كرد كه موضع كويت، عدم برقراري رابطه با اسرائيل است.
اظهارات اين مقام كويتي، واكنش به مطالبي بود كه در روزنامه هاي اين كشور به چاپ رسيده و خواستار عادي سازي روابط كشورشان با اسرائيل شده بودند.
روزنامه هاي «السياسه» و «عرب تايمز» كويت در مقاله هايي با تمجيد از اقدام بعضي از كشورها از جمله دولت هاي عربي در جهت عادي سازي روابط با رژيم صهيونيستي و ديدار مقامات آنها با همتايان صهيونيست خود، خواستار برقراري روابط كشورشان با اين رژيم شدند.
«عبدالله المتوي» رئيس اخوان المسلمين كويت در واكنش به اين بحث، درباره برقراري چنين ارتباطي و همچنين بحثهاي محافل ديپلماتيك در منامه پايتخت بحرين مبني بر اينكه به زودي به تحريم اسرائيل پايان داده و عادي سازي روابط ديپلماتيك را آغاز خواهند كرد، اين روند را جنايت عليه اسلام توصيف كرد.
اما با وجود چنين مخالفت هايي، نخستين تحول در روابط كويت و اسرائيل چند روز پس از انعقاد قرارداد غزه اريحا به وقوع پيوست. در اواخر سپتامبر 1993 روزنامه كويتي «السياسه» براي اولين بار آگهي يك مؤسسه اسرائيلي را به چاپ رساند، در اين آگهي از مردم كويت خواسته شده بود كه از مكانهاي مذهبي مسلمانان در شهر بيت المقدس ديدن نمايند و همچنين از آنها دعوت شده بود كه نماز جمعه خود را در مسجد الاقصي اقامه كنند.(10) پس از گذشت يك ماه از انعقاد قرارداد غزه اريحا، نخستين تماسهاي رسمي كويت و اسرائيل آغاز شد.
در اواسط اكتبر 1993 «يوسف غالي» معاون نخست وزير مصر اعلام كرد كه اتاقهاي بازرگاني كويت و عربستان تماسهاي رسمي با اسرائيل برقرار كردند.
اين مقام مصري كه با يك روزنامه اسرائيلي مصاحبه مي كرد تأكيد نمود كه اين ديدارها پس از امضاي قرارداد غزه اريحا انجام گرفته است و هدف آن بررسي راههاي همكاري اقتصادي و سرمايه گذاري دو جانبه بوده است.(11)
دولت كويت در يك اقدام هماهنگ با عربستان، ممنوعيت داد و ستد با شركتهايي را كه با طرف اسرائيلي خود معامله مي كنند، لغو كرد و بعبارت ديگر تحريم غير مستقيم اسرائيل از سوي كويت، بدينوسيله لغو گرديد.(12)
پس از انعقاد قرارداد صلح اردن و اسرائيل در اكتبر 1994، «شيخ جابر الاحمد الصباح» امير كويت اعلام كرد كه روابط سياسي با اسرائيل بزودي علني خواهد شد.(13)
چند ماه بعد، يكي از نمايندگان پارلمان كويت اعلام كرد كه دولت اين كشور به منظور مهيا ساختن زمينه هاي صلح با اسرائيل به وزارت آموزش و پرورش اين كشور دستور داده تا همه آيات قرآني را كه در آن قوم بني اسرائيل مورد نكوهش قرار گرفته است، از كتابهاي درسي اين كشور، حذف كند.(14)
يك روزنامه فرانسوي به نقل از وزير انرژي اسرائيل، تنها دو هفته پس از انعقاد قرارداد غزه اريحا، اعلام كرد كه به زودي يك قرارداد مهم در زمينه انتقال گاز (مايع) منطقه خليج فارس از طريق اسرائيل به اروپا، با يكي از كشورهاي عربي حوزه خليج فارس امضاء خواهد كرد.
اين مقام اسرائيلي همچنين اظهار داشت كه طرح عبور لوله نفت از درياي سرخ به درياي مديترانه بار ديگر مورد توجه برخي از كشورهاي عربي و اسرائيل قرار گرفته و مذاكراتي نيز پيرامون آن انجام داده است.(15)
در اوايل اكتبر 1993 وزير خارجه قطر، ملاقات خود با وزير خارجه اسرائيل را كه پس از انعقاد قرارداد غزه اريحا به وقوع پيوسته بود، مورد تأييد قرار داد.(16)
اين ديدار در حاشيه مجمع عمومي سازمان ملل متحد در نيويورك انجام شد و نخستين ديدار اعلام شده يك مقام دولتي كشورهاي حوزه خليج فارس با مقامات اسرائيل بود.
در همين رابطه روزنامه نيويورك تايمز ضمن تأييد ملاقات وزراي خارجه قطر و اسرائيل اضافه كرد كه ملاقاتهاي ديگري نيز بين مقامات دو طرف در اسرائيل انجام شده و توافقاتي در زمينه هاي اقتصادي به دست آمده است.(17)
در اواسط ژانويه 1994 تلويزيون اسرائيل اعلام كرد كه وزيران خارجه اسرائيل و قطر در لندن با يكديگر ديدار كردند، محور گفتگوها در اين ديدار، بحث در مورد طرح انتقال گاز طبيعي قطر به اروپا از اسرائيل بوده است.(18)
در همين ايام وزير خارجه قطر آمادگي كشورش را براي برقراري روابط سياسي و اقتصادي با دولت اسرائيل اعلام كرد، او همچنين گزارشهاي مربوط به ديدارهاي مقامات اسرائيلي و قطري را مورد تأييد قرار داد.(19)
در ماه مه 1994 دولت قطر بطور رسمي از رژيم اشغالگر قدس دعوت كرد تا در «اجلاس كميته بين المللي نظارت بر تسليحات» كه در پايتخت اين كشور برگزار مي شد، شركت كند، در نتيجه هيئت اسرائيلي به رياست قائم مقام وقت وزارت دفاع اسرائيل در اواسط ژوئن همان سال وارد قطر شد.(20)
در اين اجلاس كه به منظور بحث در مورد منع گسترش تسليحات و امنيت خاورميانه تشكيل شده بود، 43 كشور و نمايندگاني از سازمان ملل متحد و اتحاديه اروپا شركت داشتند. اگرچه اين گفتگوها به نتيجه مشخصي نرسيد ولي حضور اسرائيل در آن نشانه افزايش اعتبار بين المللي آن رژيم، به ويژه نزد كشورهاي عربي محسوب مي شد.
در چهارم اكتبر 1994 امير قطر اعلام كرد كه كشورش از لغو تحريم اقتصادي مستقيم عليه اسرائيل، حتي اگر صلح همه جانبه در خاورميانه برقرار نشود، حمايت خواهد كرد.(21)
اين اقدامات، نشان دهنده شتاب دولت قطر براي عادي سازي روابط با رژيم اشغالگر قدس بود. وقوع كودتا در قطر در اواخر ژوئن 1995، نه تنها تغييري در سياستهاي اين كشور ايجاد نكرد بلكه بر شدت اقدامات انجام شده براي عادي سازي روابط با اسرائيل افزود، بعنوان مثال مي توان به سفر يك هيئت رسمي قطري به اسرائيل اشاره كرد كه به منظور شركت در تشييع جنازه اسحاق رابين انجام شد.
وضع به همين منوال باقي نماند و روند اين ديدارها و چراغ سبزهاي ديپلماتيك بين دو طرف ادامه پيدا كرد. در 21 شهريور ماه 1384 منابع دولتي اسرائيل از احتمال ديدار آريل شارون، نخست وزير سابق اين رژيم با شيخ حمد بن خليفه ال ثاني، امير قطر در حاشيه نشست مجمع عمومي سازمان ملل در نيويورك خبر دادند. گرچه اين امر عملي نگرديد اما تل آويو در اين رايزني گامي بس بزرگ به جلو نهاد و آن ديدار وزراي خارجه دو طرف بود.
در 26 همان ماه يك مسئول ناشناس در رژيم صهيونيستي از ديدار سيلوان شالوم وزير خارجه اين رژيم با شيخ حمد بن جاسم بن جابر آل ثاني وزير خارجه قطر در شوراي روابط خارجي نيويورك خبر داد و عنوان كرد كه دو طرف در جريان ديدار خود موضوع خروج نظاميان اسرائيلي از نوار غزه و امكان برقراري روابط ديپلماتيك را مورد بررسي قرار دادند.
بنا به گفته اين مسئول صهيونيستي، با وجود اينكه هشت بار مقامات تل آويو و دوحه با هم ديدار كرده اند، اما اين اولين ديدار رسمي و علني ميان طرفين است.
همچنين روزنامه الوطن چاپ عربستان سعودي در 21 آبانماه سال 1384 از سفر مخفيانه يك هيئت بلندپايه اسرائيلي به دوحه، و همچنين از تصميم قطر و اسرائيل براي بالا بردن سطح روابط ديپلماتيك خود در آينده و عادي سازي كامل مناسبات دو جانبه خبر داد.
اين روزنامه به نقل از منابع ديپلماتيك در لندن فاش كرد كه سفر هيئت بلند پايه اسرائيلي به دوحه كه به طور بسيار مخفيانه و بدون هرگونه تبليغات رسانه اي صورت گرفته بود با هدف بهبود روابط ميان دوحه و تل آويو به ويژه در زمينه تجاري و اقتصادي و در كنار آن هماهنگي مواضع سياسي در سطح محافل بين المللي انجام شده است.
بعنوان مثال، اين كشور پس از انعقاد قرارداد كمپ ديويد، برخلاف بيشتر كشورهاي عربي، روابط سياسي خود را با مصر حفظ كرد و همواره از صلح مصر و اسرائيل به ويژه مذاكرات فلسطيني ها با تل آويو حمايت كرده است.
اين كشور همچنين بر اين نكته تأكيد دارد كه انعقاد قرارداد كمپ ديويد اولين گام مهم در راستاي صلح بود و تمامي تحولات اخير در منطقه، ناشي از همان قرارداد است.(22)
پس از انعقاد قرارداد غزه اريحا، وزير وقت مشاور در امور خارجه عمان اعلام كرد كه تحريم اقتصادي عليه اسرائيل، مسأله اي مربوط به گذشته بوده و عمان از لغو اين تحريم حمايت مي كند.
دولت عمان در آوريل 1994 بطور رسمي از اسرائيل دعوت كرد تا در كنفرانس مسقط كه پيرامون مسأله آب در خاورميانه به بحث مي پرداخت، شركت كند.
در اين كنفرانس كه از 17 تا 20 آوريل 1994 در پايتخت عمان تشكيل شد، چهل كشور و سازمان شركت داشتند. هيئت بيست و پنج نفري اسرائيلي كه نوزده روزنامه نگار نيز آنها را همراهي مي كردند، ضمن شركت در اين كنفرانس، مذاكراتي نيز با مقامات كشور عمان انجام دادند.(23)
حضور گسترده نمايندگان اسرائيلي در اين كنفرانس به ويژه تعداد زياد روزنامه نگاران نشان دهنده اهميتي است كه رژيم اشغالگر قدس براي اين كنفرانس قائل بوده است.
حضور گسترده اسرائيل در كنفرانس مسقط، اولين ديدار يك هيئت رسمي رژيم اشغالگر از يك كشور عربي حوزه خليج فارس بود كه با واكنش و اعتراض سوريه روبرو شد.(24)
اين اقدام دولت عمان و عدم اعتراض شركت كنندگان عرب در كنفرانس ياد شده، نشانگر افزايش اعتبار دولت اسرائيل در نزد كشورهاي خاورميانه بود زيرا تشكيل چنين اجتماعي تا قبل از قرارداد غزه اريحا ممكن نبود. عمان نخستين كشور عرب حوزه خليج فارس بود كه در سال 1994 از اسحاق رابين نخست وزير وقت اسرائيل استقبال كرد و نيز با تاسيس دفتر نمايندگي بازرگاني خود در تل آويو موافقت كرد.
اين كشور همچنين پس از ترور اسحاق رابين، همچون كشور قطر، يك هيئت رسمي به رياست وزير كشور براي شركت در مراسم تشييع جنازه رابين به اسرائيل اعزام كرد.
هنگامي كه سياست هاي عمان با اعتراض برخي از كشورهاي عربي روبه رو شد، وزير مشاور در امور خارجه عمان اعلام كرد، درخواست كشورهاي عرب براي متوقف كردن شتاب به سوي اسرائيل بي فايده است زيرا پشتيباني از صلح با اسرائيل براي همه اعراب امر مثبتي است.(25)
اگرچه دولت عمان همواره خواهان عادي سازي روابط با اسرائيل بوده است اما امكان انجام اقدامات عملي در راستاي برقراري روابط سياسي و اقتصادي با اسرائيل، تنها پس از انعقاد قرارداد غزه اريحا ميسر گرديد.
/خ
اشاره:
با وجود اين مشكلات، كمي پس از تاسيس رژيم صهيونيستي، اين رژيم توانست خود را به برخي از اطرافيان تحميل كند و از آن زمان تلاش هاي گسترده اي را براي جلب اجماع جمعي منطقه اي براي پذيرش خود به عمل آورده است تا اينكه در سال 1384 همزمان با نشست ساليانه مجمع عمومي سازمان ملل، منابع صهيونيستي از تماس هاي محرمانه تل آويو با 10 كشور عربي و اسلامي شامل اندونزي، امارات، تونس، مغرب، ليبي، عمان، قطر، بحرين، يمن، و چاد برقرار كرده است و دفتر نمايندگي و حافظ منافع خود را در دبي افتتاح كرده است.
اين اخبار پس از آن منتشر شد كه سيلوان شالوم وزير خارجه سابق رژيم صهيونيستي دو هفته پيش از آن با «خورشيد قصوري» وزير خارجه پاكستان در استانبول ديدار كرد كه اين ديدار با واكنش هاي تند احزاب اسلامي پاكستان و استقبال گرم محافل اسرائيلي رو به رو شد.
البته گرچه تاكنون يمن، الجزاير، امارات، مالزي و اندونزي هرگونه تلاش براي عادي سازي روابط با اسرائيل را تكذيب كرده اند و پاكستان نيز تأكيد كرده است هرگز تا پيش از تشكيل دولت مستقل فلسطيني به پايتختي بيت المقدس، تل آويو را به رسميت نخواهد شناخت اما صادقانه بايد به اين واقعيت تلخ اذعان كرد كه روند رو به رشد رايزني هاي ديپلماتيك نشان از يك بازي سياسي بر سر سرنوشت ملت فلسطين دارد.
سيلوان شالوم وزير خارجه رژيم اسرائيل پس از ديدار با عبدالوهاب عبدا... همتاي تونسي خود در جريان نشست ساليانه مجمع عمومي سازمان ملل نيويورك در سال 1384 گفته بود: شرايط مناسبي براي نزديك شدن روابط ميان اسرائيل با كشورهاي عربي و اسلامي فراهم شده و اين نزديكي مي تواند به برقراري روابط كامل ديپلماتيك برسد.
بحث حاضر بر آن است تا به تلاشهاي اين رژيم براي مجاب كردن كشورهاي عربي و اسلامي براي برقراري رابطه با اين رژيم بپردازد.
اعراب و اسرائيل پس از قرارداد غزه اريحا
بحران خاورميانه در واقع، اصطلاحي است كه به درگيري موجود بين دولت اسرائيل و حاميانش از يك سو و كشورهاي عربي همجوار اسرائيل از سوي ديگر، اشاره مي كند. تعداد اندكي از كشورهاي خاورميانه مانند تركيه و ايران (قبل از 1979) با اسرائيل روابط سياسي علني و رسمي داشته اند و بيشتر كشورهاي عربي به استثناي مصر (از 1979 به بعد) دولت اسرائيل را به رسميت نمي شناختند. تا قبل از 13 سپتامبر 1993 كه قرارداد غزه اريحا امضاء شد، هيچ كشور عربي بجز مصر، با اسرائيل روابط رسمي و ديپلماتيك نداشته است، اگرچه در برخي موارد، روابط غير علني و ديدارهاي محرمانه، مشاهده گرديده است.
پس از قرارداد غزه اريحا، تمايلي عمومي از سوي بيشتر كشورهاي عربي خاورميانه و اسرائيل بوجود آمد.
اين گرايش عمومي اگرچه داراي انگيزه هاي متفاوتي بوده است اما همه اين كشورها از صلح سازمان آزاديبخش فلسطين (ساف) اسرائيل تأثير پذيرفته اند. زيرا پس از امضاي قرارداد صلح بين طرفين اصلي منازعه در مسئله فلسطين، ديگر زمينه اي براي دفاع از حقوق فلسطيني ها در مقابل دولت اسرائيل وجود نداشت.
البته نبايد از تأثير شرايط جهاني به ويژه پس از نخستين سالهاي دهه 1990 در تغيير الگوهاي رفتاري كشورهاي جهاني غفلت كرد.
بخش اول) روابط كشورهاي عربي حوزه خليج فارس و اسرائيل
1 روابط اسرائيل و عربستان سعودي
در دسامبر 1991 «بندر بن سلطان» سفير عربستان سعودي در آمريكا، با نمايندگان جامعه يهوديان آمريكا ديدار كرد و در اين ملاقات كه براي اولين بار انجام مي پذيرفت، اظهار داشت كه خليج (فارس) موجب شده است تا عربستان واقعيتهاي موجود در خاورميانه را بپذيرد.(1) اظهارات سفير عربستان كه با استقبال رسانه هاي اسرائيلي همراه بود، نشان داد كه عربستان سعودي آماده است تا در روابط خود با اسرائيل تغييراتي ايجاد كند. در همين راستا پس از آغاز مذاكرات صلح، دولت عربستان به تحريم شركتهاي تجاري طرف معامله با اسرائيل پايان داد.(2) بنابراين نخستين گام عملي عربستان در جهت بهبود روابط خود با اسرائيل، لغو تحريم تجاري غير مستقيم عليه اسرائيل بود.
تماسهاي غير رسمي در زمينه هاي اقتصادي، بين مقامات عربستان و اسرائيل، قبل از انعقاد قرارداد غزه اريحا آغاز شده بود، اين امر نشان مي دهد كه همكاريهاي اقتصادي، مهمترين زمينه گسترش روابط در حوزه ديپلماتيك به شمار مي رود.
در همين رابطه، رئيس اتاق بازرگاني اسرائيل در مصاحبه اي با خبرگزاري رويترز قبل از انعقاد قرارداد غزه اريحا در واشنگتن از ملاقاتهاي مكرر خود با مقامات و صاحبان صنايع عربستان پرده برداشت.(3) پس از انعقاد قرارداد غزه اريحا اين تماسها از حالت محرمانه خارج شد و به شكل رسمي و علني در آمد. بعنوان مثال مي توان به اظهارات نخست وزير مصر در اكتبر 1993 مبني بر برقراري تماس رسمي بين اتاقهاي بازرگاني عربستان و كويت با اسرائيل اشاره كرد.(4) تلويزيون عربستان سعودي، چند روز قبل از انعقاد قرارداد غزه اريحا با شيمون پرز وزير خارجه وقت اسرائيل مصاحبه كرد.
اين مصاحبه در واقع اولين حضور يك مقام اسرائيلي در تلويزيون سعودي بود كه در آن وزير خارجه اسرائيل خواستاري عادي شدن روابط اسرائيل و دولتهاي غربي شد و اضافه كرد كه اين امر به نفع هر دو طرف است.(5)
يك روز پس از انعقاد قرارداد اريحا، «بندر بن سلطان» در آمريكا اظهار داشت كه پس از امضاي اين قرارداد، همه چيز امكان پذير است. او همچنين تأكيد كرد كه پس از سازمان آزاديبخش فلسطين، نوبت عربستان است.
سفير عربستان كه با يك روزنامه اسرائيلي مصاحبه مي كرد، اعلام نمود كه عربستان از صلح بين اسرائيل و كشورهاي عربي و قرارداد غزه اريحا حمايت مي كند و به زودي تعهدات مالي عربستان در قبال دولت خود مختار فلسطين، اعلام خواهد شد.(6)
كمتر از يك ماه پس از انعقاد قرارداد غزه اريحا روزنامه لبناني «السفير» مدعي شد كه وزير خارجه اسرائيل سفري محرمانه به عربستان سعودي داشته است، در همين ايام يكي از خبرنگاران روزنامه «يديعويت آحارونوت» كه از مشهورترين روزنامه هاي اسرائيل است، مصاحبه هاي متعددي با مقامات عربستان سعودي انجام داد.
روزنامه مذكور در يكي از صفحات خود عكسي را چاپ كرده بود كه در آن خبرنگار ياد شده با «سعود الفيصل» (وزير خارجه عربستان) در حال دست دادن است.
تحولات ذكر شده در روابط اسرائيل و عربستان آنچنان سريع اتفاق افتاد كه رسانه هاي گروهي اسرائيل اعلام كردند به زودي بين دو كشور قرارداد صلح امضاء خواهد شد.(7)
عربستان پس از انعقاد قرارداد غزه اريحا، حمايت كامل سياسي و اقتصادي خود را از صلح ساف اسرائيل اعلام كرد، زيرا اين كشور اميدوار بود كه امضاي اين قرارداد، امكان برقراري صلح جامع و دائمي را در خاورميانه فراهم سازد.
هنگامي كه بر اثر «كشتار الخليل» روند اجراي توافقنامه غزه اريحا با مشكل اساسي مواجه شد، پادشاه عربستان به منظور جلوگيري از شكست توافق، آمادگي خود را براي پرداخت غرامت به بازماندگان فلسطيني هاي كشته شده در اين حادثه اعلام كرد.(8)
گرچه انجام اقدامات مذكور از سوي عربستان به منزله عادي سازي تمام عيار روابط به شمار نمي رود اما با عنايت به راهبرد اقتصادي اسرائيل در چشم انداز «خاورميانه جديد» كه از سوي طيف هاي گسترده اي از رهبران اين رژيم تبليغ مي شود، مي توان چنين اقدامهايي را به ويژه خبر لغو دوباره تحريمهاي اقتصادي اسرائيل را كه در 21 آبانماه سال گذشته روزنامه «واشنگتن پست» از آن خبر داد و اين روزنامه از آن به عنوان مقدمه اي براي حمايت آمريكا و اسرائيل براي ورود رياض به سازمان تجارت جهاني ياد كرد پروژه اي براي نزديكي بيشتر رياض به تل آويو قلمداد كرد و مقامات سعودي در پي ارائه طرح پيشنهادي وليعهد عربستان شامل عقب نشيني كامل اسرائيل از تمام اراضي اشغالي 1967 اعراب و امضاي قرارداد صلح از سوي همه كشوراي عربي، برآنند تا با چنين تدابيري در دو حوزه اقتصادي و ديپلماتيك، گوي سبقت را از رقيباني همچون قطر بربايند.
2 روابط اسرائيل و كويت
روزنامه «الوطن» چاپ عربستان با درج اين مطلب نوشت، شيخ محمد الصباح پس از پايان دور سوم نشست كميته عالي مشترك همكاري ميان كويت و بحرين تأكيد كرد كه كشورهاي عضو شوراي همكاري (خليج فارس) به آنچه اتحاديه عرب درخصوص روابط سياسي و اقتصادي با اسرائيل مقرر كرده است، پايبند هستند. وي خاطرنشان كرد كه موضع كويت، عدم برقراري رابطه با اسرائيل است.
اظهارات اين مقام كويتي، واكنش به مطالبي بود كه در روزنامه هاي اين كشور به چاپ رسيده و خواستار عادي سازي روابط كشورشان با اسرائيل شده بودند.
روزنامه هاي «السياسه» و «عرب تايمز» كويت در مقاله هايي با تمجيد از اقدام بعضي از كشورها از جمله دولت هاي عربي در جهت عادي سازي روابط با رژيم صهيونيستي و ديدار مقامات آنها با همتايان صهيونيست خود، خواستار برقراري روابط كشورشان با اين رژيم شدند.
«عبدالله المتوي» رئيس اخوان المسلمين كويت در واكنش به اين بحث، درباره برقراري چنين ارتباطي و همچنين بحثهاي محافل ديپلماتيك در منامه پايتخت بحرين مبني بر اينكه به زودي به تحريم اسرائيل پايان داده و عادي سازي روابط ديپلماتيك را آغاز خواهند كرد، اين روند را جنايت عليه اسلام توصيف كرد.
اما با وجود چنين مخالفت هايي، نخستين تحول در روابط كويت و اسرائيل چند روز پس از انعقاد قرارداد غزه اريحا به وقوع پيوست. در اواخر سپتامبر 1993 روزنامه كويتي «السياسه» براي اولين بار آگهي يك مؤسسه اسرائيلي را به چاپ رساند، در اين آگهي از مردم كويت خواسته شده بود كه از مكانهاي مذهبي مسلمانان در شهر بيت المقدس ديدن نمايند و همچنين از آنها دعوت شده بود كه نماز جمعه خود را در مسجد الاقصي اقامه كنند.(10) پس از گذشت يك ماه از انعقاد قرارداد غزه اريحا، نخستين تماسهاي رسمي كويت و اسرائيل آغاز شد.
در اواسط اكتبر 1993 «يوسف غالي» معاون نخست وزير مصر اعلام كرد كه اتاقهاي بازرگاني كويت و عربستان تماسهاي رسمي با اسرائيل برقرار كردند.
اين مقام مصري كه با يك روزنامه اسرائيلي مصاحبه مي كرد تأكيد نمود كه اين ديدارها پس از امضاي قرارداد غزه اريحا انجام گرفته است و هدف آن بررسي راههاي همكاري اقتصادي و سرمايه گذاري دو جانبه بوده است.(11)
دولت كويت در يك اقدام هماهنگ با عربستان، ممنوعيت داد و ستد با شركتهايي را كه با طرف اسرائيلي خود معامله مي كنند، لغو كرد و بعبارت ديگر تحريم غير مستقيم اسرائيل از سوي كويت، بدينوسيله لغو گرديد.(12)
پس از انعقاد قرارداد صلح اردن و اسرائيل در اكتبر 1994، «شيخ جابر الاحمد الصباح» امير كويت اعلام كرد كه روابط سياسي با اسرائيل بزودي علني خواهد شد.(13)
چند ماه بعد، يكي از نمايندگان پارلمان كويت اعلام كرد كه دولت اين كشور به منظور مهيا ساختن زمينه هاي صلح با اسرائيل به وزارت آموزش و پرورش اين كشور دستور داده تا همه آيات قرآني را كه در آن قوم بني اسرائيل مورد نكوهش قرار گرفته است، از كتابهاي درسي اين كشور، حذف كند.(14)
3 روابط اسرائيل و قطر
يك روزنامه فرانسوي به نقل از وزير انرژي اسرائيل، تنها دو هفته پس از انعقاد قرارداد غزه اريحا، اعلام كرد كه به زودي يك قرارداد مهم در زمينه انتقال گاز (مايع) منطقه خليج فارس از طريق اسرائيل به اروپا، با يكي از كشورهاي عربي حوزه خليج فارس امضاء خواهد كرد.
اين مقام اسرائيلي همچنين اظهار داشت كه طرح عبور لوله نفت از درياي سرخ به درياي مديترانه بار ديگر مورد توجه برخي از كشورهاي عربي و اسرائيل قرار گرفته و مذاكراتي نيز پيرامون آن انجام داده است.(15)
در اوايل اكتبر 1993 وزير خارجه قطر، ملاقات خود با وزير خارجه اسرائيل را كه پس از انعقاد قرارداد غزه اريحا به وقوع پيوسته بود، مورد تأييد قرار داد.(16)
اين ديدار در حاشيه مجمع عمومي سازمان ملل متحد در نيويورك انجام شد و نخستين ديدار اعلام شده يك مقام دولتي كشورهاي حوزه خليج فارس با مقامات اسرائيل بود.
در همين رابطه روزنامه نيويورك تايمز ضمن تأييد ملاقات وزراي خارجه قطر و اسرائيل اضافه كرد كه ملاقاتهاي ديگري نيز بين مقامات دو طرف در اسرائيل انجام شده و توافقاتي در زمينه هاي اقتصادي به دست آمده است.(17)
در اواسط ژانويه 1994 تلويزيون اسرائيل اعلام كرد كه وزيران خارجه اسرائيل و قطر در لندن با يكديگر ديدار كردند، محور گفتگوها در اين ديدار، بحث در مورد طرح انتقال گاز طبيعي قطر به اروپا از اسرائيل بوده است.(18)
در همين ايام وزير خارجه قطر آمادگي كشورش را براي برقراري روابط سياسي و اقتصادي با دولت اسرائيل اعلام كرد، او همچنين گزارشهاي مربوط به ديدارهاي مقامات اسرائيلي و قطري را مورد تأييد قرار داد.(19)
در ماه مه 1994 دولت قطر بطور رسمي از رژيم اشغالگر قدس دعوت كرد تا در «اجلاس كميته بين المللي نظارت بر تسليحات» كه در پايتخت اين كشور برگزار مي شد، شركت كند، در نتيجه هيئت اسرائيلي به رياست قائم مقام وقت وزارت دفاع اسرائيل در اواسط ژوئن همان سال وارد قطر شد.(20)
در اين اجلاس كه به منظور بحث در مورد منع گسترش تسليحات و امنيت خاورميانه تشكيل شده بود، 43 كشور و نمايندگاني از سازمان ملل متحد و اتحاديه اروپا شركت داشتند. اگرچه اين گفتگوها به نتيجه مشخصي نرسيد ولي حضور اسرائيل در آن نشانه افزايش اعتبار بين المللي آن رژيم، به ويژه نزد كشورهاي عربي محسوب مي شد.
در چهارم اكتبر 1994 امير قطر اعلام كرد كه كشورش از لغو تحريم اقتصادي مستقيم عليه اسرائيل، حتي اگر صلح همه جانبه در خاورميانه برقرار نشود، حمايت خواهد كرد.(21)
اين اقدامات، نشان دهنده شتاب دولت قطر براي عادي سازي روابط با رژيم اشغالگر قدس بود. وقوع كودتا در قطر در اواخر ژوئن 1995، نه تنها تغييري در سياستهاي اين كشور ايجاد نكرد بلكه بر شدت اقدامات انجام شده براي عادي سازي روابط با اسرائيل افزود، بعنوان مثال مي توان به سفر يك هيئت رسمي قطري به اسرائيل اشاره كرد كه به منظور شركت در تشييع جنازه اسحاق رابين انجام شد.
وضع به همين منوال باقي نماند و روند اين ديدارها و چراغ سبزهاي ديپلماتيك بين دو طرف ادامه پيدا كرد. در 21 شهريور ماه 1384 منابع دولتي اسرائيل از احتمال ديدار آريل شارون، نخست وزير سابق اين رژيم با شيخ حمد بن خليفه ال ثاني، امير قطر در حاشيه نشست مجمع عمومي سازمان ملل در نيويورك خبر دادند. گرچه اين امر عملي نگرديد اما تل آويو در اين رايزني گامي بس بزرگ به جلو نهاد و آن ديدار وزراي خارجه دو طرف بود.
در 26 همان ماه يك مسئول ناشناس در رژيم صهيونيستي از ديدار سيلوان شالوم وزير خارجه اين رژيم با شيخ حمد بن جاسم بن جابر آل ثاني وزير خارجه قطر در شوراي روابط خارجي نيويورك خبر داد و عنوان كرد كه دو طرف در جريان ديدار خود موضوع خروج نظاميان اسرائيلي از نوار غزه و امكان برقراري روابط ديپلماتيك را مورد بررسي قرار دادند.
بنا به گفته اين مسئول صهيونيستي، با وجود اينكه هشت بار مقامات تل آويو و دوحه با هم ديدار كرده اند، اما اين اولين ديدار رسمي و علني ميان طرفين است.
همچنين روزنامه الوطن چاپ عربستان سعودي در 21 آبانماه سال 1384 از سفر مخفيانه يك هيئت بلندپايه اسرائيلي به دوحه، و همچنين از تصميم قطر و اسرائيل براي بالا بردن سطح روابط ديپلماتيك خود در آينده و عادي سازي كامل مناسبات دو جانبه خبر داد.
اين روزنامه به نقل از منابع ديپلماتيك در لندن فاش كرد كه سفر هيئت بلند پايه اسرائيلي به دوحه كه به طور بسيار مخفيانه و بدون هرگونه تبليغات رسانه اي صورت گرفته بود با هدف بهبود روابط ميان دوحه و تل آويو به ويژه در زمينه تجاري و اقتصادي و در كنار آن هماهنگي مواضع سياسي در سطح محافل بين المللي انجام شده است.
4 روابط اسرائيل و عمان
بعنوان مثال، اين كشور پس از انعقاد قرارداد كمپ ديويد، برخلاف بيشتر كشورهاي عربي، روابط سياسي خود را با مصر حفظ كرد و همواره از صلح مصر و اسرائيل به ويژه مذاكرات فلسطيني ها با تل آويو حمايت كرده است.
اين كشور همچنين بر اين نكته تأكيد دارد كه انعقاد قرارداد كمپ ديويد اولين گام مهم در راستاي صلح بود و تمامي تحولات اخير در منطقه، ناشي از همان قرارداد است.(22)
پس از انعقاد قرارداد غزه اريحا، وزير وقت مشاور در امور خارجه عمان اعلام كرد كه تحريم اقتصادي عليه اسرائيل، مسأله اي مربوط به گذشته بوده و عمان از لغو اين تحريم حمايت مي كند.
دولت عمان در آوريل 1994 بطور رسمي از اسرائيل دعوت كرد تا در كنفرانس مسقط كه پيرامون مسأله آب در خاورميانه به بحث مي پرداخت، شركت كند.
در اين كنفرانس كه از 17 تا 20 آوريل 1994 در پايتخت عمان تشكيل شد، چهل كشور و سازمان شركت داشتند. هيئت بيست و پنج نفري اسرائيلي كه نوزده روزنامه نگار نيز آنها را همراهي مي كردند، ضمن شركت در اين كنفرانس، مذاكراتي نيز با مقامات كشور عمان انجام دادند.(23)
حضور گسترده نمايندگان اسرائيلي در اين كنفرانس به ويژه تعداد زياد روزنامه نگاران نشان دهنده اهميتي است كه رژيم اشغالگر قدس براي اين كنفرانس قائل بوده است.
حضور گسترده اسرائيل در كنفرانس مسقط، اولين ديدار يك هيئت رسمي رژيم اشغالگر از يك كشور عربي حوزه خليج فارس بود كه با واكنش و اعتراض سوريه روبرو شد.(24)
اين اقدام دولت عمان و عدم اعتراض شركت كنندگان عرب در كنفرانس ياد شده، نشانگر افزايش اعتبار دولت اسرائيل در نزد كشورهاي خاورميانه بود زيرا تشكيل چنين اجتماعي تا قبل از قرارداد غزه اريحا ممكن نبود. عمان نخستين كشور عرب حوزه خليج فارس بود كه در سال 1994 از اسحاق رابين نخست وزير وقت اسرائيل استقبال كرد و نيز با تاسيس دفتر نمايندگي بازرگاني خود در تل آويو موافقت كرد.
اين كشور همچنين پس از ترور اسحاق رابين، همچون كشور قطر، يك هيئت رسمي به رياست وزير كشور براي شركت در مراسم تشييع جنازه رابين به اسرائيل اعزام كرد.
هنگامي كه سياست هاي عمان با اعتراض برخي از كشورهاي عربي روبه رو شد، وزير مشاور در امور خارجه عمان اعلام كرد، درخواست كشورهاي عرب براي متوقف كردن شتاب به سوي اسرائيل بي فايده است زيرا پشتيباني از صلح با اسرائيل براي همه اعراب امر مثبتي است.(25)
اگرچه دولت عمان همواره خواهان عادي سازي روابط با اسرائيل بوده است اما امكان انجام اقدامات عملي در راستاي برقراري روابط سياسي و اقتصادي با اسرائيل، تنها پس از انعقاد قرارداد غزه اريحا ميسر گرديد.
/خ
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}