باید اعتراف کرد تاکنون بیشتر نوشته های مربوط به پوشش، نقطه نظر را بر حجاب زن معطوف کرده و کمتر به پوشش مرد توجه نموده اند در حالی که حجاب از جمله ضروریات دین است که هر مسلمانی چه مرد و چه زن بایستی آن را رعایت نماید؛ هر چند به خاطر وجود حکمت هایی که از تفاوت های جسمی و روحی زنان و مردان ناشی شده، رعایت حدود شرعی آن برای آنها متفاوت بوده و گویای آن است که حجاب تبعیض نیست، بلکه یک تفاوت است.

برای روشن شدن هرچه بیشتر این مسئله از دو منظر به بررسی آن خواهیم پرداخت:


الف: حجاب مردان

وجوب حجاب برای زنان بدان معنا نیست که حفظ حجاب مختصّ خانم ها بوده و مردان با هر وضعیتی و با هر نوع پوششی می توانند درون جامعه ظاهر شوند، بلکه برای آنان نیز محدودیت های خاصی در نظر گرفته شده و مردها نیز وظیفه دارند حجاب را در مورد پوشش ظاهری، هرچند همان گونه که بیان شد حجاب مردان در حد پوشش زنان نیست.

آنچه از مجموعه دستورات دینی در خصوص حجاب مردان به دست می آید آن است که بهتر است مردان نیز بدن خود را تا حد امکان بپوشانند و مردان نیز از پوشیدن لباس های تنگ، نازک منع شده اند، علاوه بر این که پوشیدن لباس جنس مخالف و لباس شهرت برای آنها نیز حرام می باشد.

به عنوان نمونه احادیثی را از معصومین (علیهم السلام) در زیر یادآور می شویم:

حضرت علی (علیه السلام) می فرماید:

«لَیسَ لِلرَّجُلِ أَنْ یکشِفَ ثِیابَهُ عَنْ فَخِذَیهِ وَ یجْلِسَ بَینَ قَوْمٍ»[1]؛

«بر مرد شایسته نیست که لباس او کنار رود تا ران هایش معلوم گردد و در این حال در میان قوم خود بنشیند».

همچنین فرموده اند:

«عَلَیکمْ بِالصَّفِیقِ مِنَ الثِّیابِ فَإِنَّهُ مَنْ رَقَّ ثَوْبُهُ رَقَّ دِینُهُ لَا یقُومَنَّ أَحَدُکمْ بَینَ یدَی رَبِّهِ جَلَّ وَ عَزَّ وَ عَلَیهِ ثَوْبٌ یصِفُه»[2]؛

«لباس ریزبافت و ضخیم بپوشید، هر که لباسش نازک است دینش نازک است هنگام نماز لباس بدن نما نپوشید.»

امام صادق (علیه السلام) نیز فرموده اند:

«کفَی بِالْمَرْءِ خِزْیاً أَنْ یلْبَسَ ثَوْباً یشْهَرُه»[3]؛

«برای انسان از نشانه های خفت و خواری همین بس که لباسی بپوشد که به آن مشهور شود».


ب: علت وجوب پوشش بیشتر برای زنان

اما در خصوص وجوب پوشش بیشتر در حجاب زنان علت و حکمت های گوناگونی وجود دارد که در اینجا به چهار مورد آن اشاره می نماییم:


1- گرایش به تبرج و خودنمایی در زنان

اگر می بینیم که وظیفه پوشش بیشتر به زن اختصاص یافته است، از این جهت است که ملاک آن مخصوص زن است. زن مظهر جمال و مرد مظهر شیفتگی است. زن تمایل به خودنمایی و تبرج دارد اما مرد تمایل به چشم چرانی.

از همین روست که می بینیم با این که دستور پوشیدن برای مردان مقرر نشده است، عملًا مردان پوشیده تر از زنان از منزل بیرون می روند. (حتی در خانه نیز مردان پوشیده ترند) زیرا تمایل مرد به نگاه کردن و چشم چرانی است، نه به خودنمایی، و برعکس تمایل زن بیشتر به خودنمایی است و تمایل مرد به چشم چرانی زن را بیش تر تحریک به خودنمایی می کند.[4]

و به تعبیر استاد شهید مطهری:

«علت این که در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان یافته است، این است که میل به خودنمایی و خودآرایی مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلب ها و دل ها، مرد شکار است و زن شکارچی. میل زن به خودآرایی از این نوع حسی شکارچی گری او ناشی می شود. این زن است که به حکم طبیعت خاص خود می خواهد دلبری کند و مرد را دل باخته کند و در دام علاقه خود اسیر سازد. بنابراین انحراف تبرج (خودنمایی) و برهنگی، از انحراف های مخصوص زنان است، و دستور پوشش هم برای آنان مقرر گردیده است»[5].


2- تحریک پذیری بیشتر مردان

نوع پوشش زن و تفاوت آن با لباس مرد رابطه ای مستقیم با تفاوت های جسمی و روحی زن و مرد دارد و تفاوت در روحیات و احساسات، تفاوت در نحوه برخورد را می طلبد و این تبعیض نیست بلکه عین عدالت است!

در تحقیقات علمی ثابت شده که مردان نسبت به تحریک کننده های چشمی، حساس ترند اما زنان نسبت به حس لامسه حساس ترند و به محرک های حسی پاسخ می دهند.

همان طور که تحقیقات و تجربه های علمی نشان می دهد، آن اندازه که مرد از نگاه کردن به اندام و تن زن تحریک می شود، زن از مشاهده مرد تحریک نمی شود. در همین زمینه در روان شناسی جنسی نیز ثابت شده که در حالی که تمامی سطح بدن زن برای مرد محرک است، در زن چنین نیست. این گونه تفاوت ها هم نگاه مرد را محدودتر می کند و هم پوشسثی زن را.[6]

زنان از دیدن مردان نامحرم از جا کنده نمی شوند و آن چنان که مرد از دیدن زن نامحرم مجذوب و بی اختیار می گردد، برانگیخته نمی شود.

آری، جنس مرد در برابر هیچ چیز به قدر زن، عقل خود را از دست نمی دهد و دچار کوران درونی نمی شود. مسئله حجاب، یکی از احکامی است که علت تشریع آن تا حدود زیادی به وضعیت مردان برمی گردد. مرد است که با دیدن یک زن زیبا (در صورتی که از نیروی ایمان قوی برخوردار نباشد) بیچاره می شود و از خواب و خوراک می افتد، و سرانجام بیمار گشته و یا دست به کارهای ناشایست می زند، و یا حداقل نسبت به همسری که در خانه دارد بی علاقه می شود.

بنابراین، اختصاص یافتن حجاب در زنان صرفا به خاطر وضع خاص خود آنان نیست، بلکه تا حدود زیادی به خاطر وضعی است که مردان در برابر آنان دارند. اما برای حفظ نظام جامعه و کیان خانواده لازم است زنان حجاب بیشتری را رعایت نمایند.[7]

شهید مطهری (ره) در پاسخ این پرسش که «چرا زن مکلف شده است که خود را بپوشاند و مرد مکلف نشده است؛ و پوشش به عنوان وظیفه زن ذکر شده است، نه به عنوان وظیفه مرد» چنین می گوید:

«سر این امر واضح و روشن است، و آن این که زن و مرد نسبت به یک دیگر احساسات مشابه ندارند، و از نظر وضع خلقت هم وضع غیرمشابهی دارند. یعنی این زن است که مورد تهاجم چشم و اعضا و جوارح و دست و همه بدن مرد است، نه مرد مورد تهاجم زن.

به طور کلی، جنس نر و ماده در عالم این طورند، اختصاص به زن و مرد انسان ندارد، جنس نر در خلقت «گیرنده» خلق شده است، و جنس ماده به عنوان موجودی که مورد تهاجم جنس نر قرار می گیرد، در هر حیوانی هم که شما نگاه کنید، آن که به سراغ جنس دیگری می رود، همیشه جنس نر است.. . جنس ماده در عین این که طالب جنس نر است، ولی به این صورت نیست که او به سراغ جنس نر برود و به همین دلیل است که در انسان هم، جنس نر است که باید برود، خطبه کند، و دختر را خواستگاری کند. خواستگاری کردن پسر از دختر یک امر بسیار عادی و یک امر بسیار طبیعی و فطری است. در سال های اخیر کسانی که ندانسته، یا بگویم تحمیق شده دم از تساوی حقوق زن و مرد می زنند، و تساوی را با تشابه اشتباه می کنند و خیال می کنند تفاوت جنس مرد و زن فقط و فقط در آلات تناسلی آن ها است و هیج تفاوت دیگری در کار نیست، می نویسند: این عجب عادت بدی شده! چرا پسرها باید به خواستگاری دخترها بروند؟ نه، بعد از این رسم این جور باشد، که دخترها هم به خواستگاری پسرها بروند!

اول این که: این مبارزه با قانون خلقت است، اگر قانون خلقت را در همه جانداران عوض کردید، این جا هم می توانید.

دوم این که: این خودش یک امری است که به این وسیله ارزش جنس ماده بالا رفته است، یعنی جنس نر به گونه ای خلق شده که طالب است و باید رضایت او را به دست بیاورد.. . اساساً وضع زن با مرد در اصل خلقت متفاوت است و به همین دلیل این زن است که برای جلب مرد خودآرایی می کند. مرد هرگز با خودآرایی نمی تواند نظر زن را به خود جلب کند. زن و زیور، زن و آرایش دو موجود توام با یک دیگرند. زن موجودی است ظریف و لطیف. در هر جنسی (حتی در غیرانسان هم) جنس ماده همیشه ظریف تر و مظهر جمال و زیبایی و آرایش است و وقتی می خواهند فتنه ایجاد نشود، به آن که مظهر جمال است باید بگویند خودت را نشان نده! نه به آن که مظهر خشونت و قوت است، آن که جلب نظری ندارد. به آن که جلب نظر می کند، می گویند: اسباب غوایت و گمراهی فراهم نکن! در دنیای امروز به کار دیگری رو آورده اند و البته این یک چیزی است، که من به طور قطع و یقین می گویم، امری نیست که دوام داشته باشد و آخر سرشان به سنگ خواهد خورد و به ناموس خلقت برخورد می کند. این که زن ها کوشش می کنند برای «مردنمایی»، و برعکس پسرها و مردها کوشش می کنند در جهت «زن نمایی» و «دخترنمایی»، یکی از آن هوس های کودکانه زودگذر بشر است و بیش تر هم در ناحیه پسرها دیده می شود. این دیگر یک پدیده مخصوص زمان ماست و از نظر من یک پدیده زودگذر است.. . این یک امری است برخلاف خلقت و اصول فطرت...».[8]

بنابراین جاذبه و کشش جنسی و زیبایی خاص زنانه، یکی دیگر از علت های این حکم است؛ بنابراین جذابیت مو و دیگر اندام ها در مورد زن و مرد یکسان نیست و همین طور تحریک پذیری زنان و مردان به یک صورت نمی باشد و این مسئله از نظر علمی نیز کاملًا پذیرفته است.


3- آسیب پذیری بیشتر زنان

باید توجه داشت همان گونه که کیفیت و کمیت تحریک کنندگی و تحریک شوندگی در زنان و مردان متفاوت است. از طرفی میزان آسیب سازی و آسیب پذیری هرکدام از زن و مرد نیز در این زمینه متفاوت می باشد. ازاین رو در اسلام اگر چه هر دو جنس زن و مرد موظف به رعایت شئونات اسلامی هستند ولی کیفیت آن در مورد زن مورد تأکید بیشتر قرار گرفته است.


پی نوشت ها:
[1] . وسائل الشیعة، ج 5، 23/ 10.
[2] . تحف العقول عن آل الرسول، ص 113.
[3] . شیخ حر عاملى، وسائل‏الشیعة، قم، موسسه آل البیت، اول، ج 5، ص 24.
[4] . هدایت‏خواه، ستار، زیوز عفاف، مشهد، معاونت پژوهشى اداره کل آموزش و پرورش خراسان، 1375 ش، دوم، صص 230- 235.
[5] . ر. ک: مجموعه‏آثار استادشهید مطهرى(مسئله حجاب)، ج 19، ص 437.
[6] . ر. ک: روژه پیره، روان‏شناسى اخلاقى زن و مرد، محمد حسین سرورى، انتشارات همگام، اول، 1361، ص 44
[7] . هدایت‏خواه، ستار، زیوز عفاف، مشهد، معاونت پژوهشى اداره کل آموزش و پرورش خراسان، 1375 ش، دوم، ص 230- 235.
[8] . مجموعه آثاراستاد شهید مطهرى(آشنایى با قرآن)، ج 26، ص 452.

منبع: حوزه نت