آگاهي و تفكر؛ لوازم دفع شايعه





شايعه به دليل پيوند با انسان پديده اي اجتماعي است كه در تمام جوامع انساني متداول است و تصور جامعه بدون وجود شايعه امري محال به نظر مي رسد...

مفهوم شايعه و ويژگي هاي آن

شايعه خبري از نوع ابتدايي ترين خبرهاست كه بر پايه هياهويي بي اساس پديد مي آيد. شايعه انتقال پيام و خبر از طريق شفاهي است بي آنكه منبع آن شناخته شود بنابراين خبري است از هر جهت غيردقيق، ناموثق و ناقص. از نقطه نظر مذهبي شايعه معمولا مجموعه اي از غيبت، بهتان و گاه دشنام است كه براساس نص صريح احكام اسلامي تصديق هر يك از موارد فوق و يا سكوت و عدم مقابله با شايعه در حقيقت نوعي مشاركت در جرم و دوستي با مجرم اوليه و از گناهان كبيره محسوب مي شود.
شايعه بيان نگراني ها و اضطراب هاي بخشي از مردم در برابر فريب اطلاعاتي است. شايعه در رديف پيامهايي است كه براي تحريك هيجاني، ترس را فرياد مي كشد. شايعه كسي را قانع نمي كند، چيزي را به زبان مي آورد كه عموم حاضرند آن را باور كنند. شايعه گرچه با شواهد پشتيباني نمي شود با اين حال گسترش مي يابد، چون مردمي كه آن را مي شنوند بازگو مي كنند. فرد فقط وقتي شايعه را تكرار مي كند كه بعضي از نيازهاي او بدين وسيله برآورده شود. هنگامي كه شايعه به سرعت و در سطح گسترده اي منتشر مي شود بدين معني كه در ميان مردمي كه آن را تكرار مي كنند نفرت، ترس و يا اميد گسترش يافته است. حتي مردمي كه به شايعه اعتقاد ندارند آن را بازگو مي كنند زيرا بدين وسيله، امكاني براي بروز هيجانات خود كه در غير اين صورت بايد سركوب شود پيدا مي كنند.
براساس پژوهش هاي انجام شده در شايعات از هر نوع كه باشد دو فرآيند آشكار وجود دارد:
* فرآيند تعديل (به جزييات تبديل شدن) كه معناي آن تحويل و تبديل به جزييات است.
* برجسته سازي است كه اين امر در مواردي آشكار مي شود كه اگر جزييات خاصي از بين برود بر روي جزييات ديگر تأكيد بيشتري به عمل مي آيد. وقتي داستاني در محله يا شهري به صورت شايعه انتشار يافت، در جريان انتقال خود از فردي به فرد ديگر دچار دگرگوني و تغييرات اساسي مي شود و در پايان به شكلي بازگو مي گردد كه هيچ گونه شباهتي به اصل داستان نداشته و بدين ترتيب هدف داستانسراي شايعه ساز تحقق نمي يابد. در فرآيند برجسته سازي بخشي از محتواي داستان نسبت به بخش ديگر بزرگتر مي شود و مورد تأكيد بيشتري قرارمي گيرد.
مي توان افسانه ها را به عنوان شايعه استحكام يافته تعريف كنيم. افسانه خبر شنيده اي است كه از دوامي غيرمعمول برخوردار است و در پي مسابقه اي از تحريف و دگرگوني ديگر در اثر انتقال از يك نسل به نسل ديگر تغيير نمي يابد. شايعه در گذشته باقي نمي ماند، فاصله زمان و مكان را برمي دارد و آهنگ و ريتم جديدي به خود مي گيرد. فرآيند جدا ماندن شايعه منطقي است. بتدريج كه از واقعه دور مي شويم شايعه مانند هر چيز ديگر ارزش خود را از دست مي دهد.

ويژگيهاي شايعه و چگونگي پيدايش آن

- منبع نامشخص
- مخاطبان ناهمگون و پراكنده
- مجراهاي انتقال رسمي و غيررسمي
- شبكه هاي پخش ناپايدار و زودگذر
- سرعت شگفت انگيز
- محتواي تازه و به روز
- بده بستان جمعي
- هزينه اندك
- قابليت پذيرش بسيار
- ناموثق ترين نوع خبر
- ابزاري برابر مقابله با محروميت
- قابليت كنترل بسيار دشوار
- نوعي فرافكني
- توليد ساده
- بازتاب غيرقابل پيش بيني
- مبارزه با آن پيچيده است.
- بدون هرگونه احساس گناه
اما شايعه چگونه به وجود آمد. امپراتورهاي رم باستان، چنان دچار بلاي شايعه شده بودند كه عده اي را به عنوان قراولان شايعه به كار گمارده بودند (به عنوان خبرين). وظيفه اين افراد رفتن به ميان مردم و گزارش كردن شنيده هاي خود به قصر امپراتور بود. ماجراهاي روزمره اي كه به اين صورت به قصر مي رسيد محك خوبي براي سنجش افكار عمومي بود.
در يونان باستان «توسيديد» ضمن نقل واقعه طاعون آتن به ذكر رواج شايعات مي پردازد. از جمله اينكه شايعه شده بود چاهها به سم آلوده شده اند. «ويرژيل» شاعر رومي يك قرن قبل از ميلاد مسيح اين واقعه را به صورت دراماتيك وصف كرده است. او مي گويد شايعه پيام آور اشتباه و شر و پيك حقيقت و تيزپاترين بلاهاست كه در دلها وحشت افكنده و در حين انتشار قدرت مي گيرد.
اين پديده در گذشته به هنگام بحرانهاي عمومي از قبيل جنگ، قحطي و حوادث طبيعي و بروز بيماريهاي واگير رواج مي يافت. اما با وقوع انقلاب صنعتي در اروپا شايعه بيشتر به قلمرو سياسي، اجتماعي و اقتصادي گام نهاد و به طور مستقيم به امور روزمره و عيني حيات اجتماعي پيوند خورد.

علل شايعه درگذشته و حال

- وجود يك رخداد مهم در جامعه
- وجود ابهام در موضوع موردنظر كه اين امر مي تواند ناشي از عدم وجود اخبار موثق در مورد يك حادثه مهم باشد. اين درجوامعي اتفاق مي افتد كه سيستم انتقال اخبار و اطلاعات در اثر وجود سانسور فعاليت درستي نداشته باشد.

ارضاي نياز و محروميت:

در واقع مي توانيم بگوييم كه شايعه نوعي مكانيسم جبراني كاذب ناكامي و سرخوردگي است كه شايعه پردازان از طريق آن بسياري از نيازهاي دروني خود را به بيرون منعكس مي كنند و بدين ترتيب از شدت فشارهاي دروني خود كاسته و در كوتاه مدت به آرامش نسبي مي رسند.
شايعه سازان براي كار خود توجيهاتي دارند كه عبارتند از:
* ايجاد بدبيني نسبت به نظام و مسئولان يك جامعه
* افزايش اضطراب و نگراني در مردم
* ترور شخصيت
* ايجاد فضاي ناسالم اجتماعي
* ايجاد تقابل و صف بندي ميان قشرهاي مختلف مردم
* ايجاد وجاهت اجتماعي
در مواردي شايعه به انتقال دهنده نوعي اعتبار مي بخشد و او را هرچند به صورت ظاهري و موقتي صاحب موقعيت اجتماعي مي كند زيرا با اينكه هيچ كسي نمي داند منبع اوليه پيام چه كسي بوده با اين حال انتقال دهنده شايعه چنين وانمود مي كند كه خبر را خود از يك منبع مهم و با نفوذ كسب كرده است.

اطمينان آفريني و حمايت عاطفي:

بازگو كردن شايعه ممكن است تنش گوينده را با شريك كردن ديگران در تحمل آن كاهش دهد.
* فرافكني: فرد ممكن است بدين سبب شايعه را بازگو كند كه بخواهد از ترس ها، آرزوها و خصومت هايي كه احتمالا از وجود آنها در خود آگاه نيست رهايي يابد.

پرخاشگري:

ممكن است فرد به منظور صدمه زدن به افراد ديگر شايعه را انتقال دهد. شايد او قصد تهمت زدن، غيبت كردن و سپربلا قرار دادن ديگران را داشته باشد.

پيشكش كردن مطالب خوشايند:

شايعه ممكن است به منظور خود شيريني نزد شنونده و يا ارايه اخبار خوشايند بازگو شود.
در آمادگي پذيرش شايعه تفاوت هاي فردي و اجتماعي و فرهنگي دخالت دارند. افرادي كه از لحاظ اعتماد به نفس در سطح پايين تري قرار دارند و همچنين افراد كم سواد كه از حوادث و اتفاقات پيراموني خود بي خبرند، بيشتر تحت تأثير شايعه قرار مي گيرند. افرادي كه از سلامت رواني بيشتري برخوردارند نسبت به افرادي كه فاقد اين ويژگي هستند كمتر شايعات را مي پذيرند.
يك شايعه سرعت چشمگيري دارد. چنانكه بنابر محاسبه اي، سرعت آن را معادل 600 كيلومتر در يك ساعت تخمين مي زنند. شايعات به دليل گيرايي و كششي كه دارند همواره سريع تر از خود شايعه ساز و با سرعتي باورنكردني در جامعه حركت مي كنند.
راه هاي خنثي كردن شايعه نيز عبارتند از:
* حضور مسئولان در ميان مردم
* پرهيز از شعارهاي بدون عمل
* ارايه به موقع خبر و پرهيز از وجود سانسور در اطلاع رساني
* ارايه يك تحليل و جمع بندي مشخص از شرايط حاكم بر كشور و در ميان گذاشتن واقعيات و مشكلات با مردم.
در روزهاي اخير شايعات سياسي به داغ ترين نوع شايعات تبديل شد. كساني كه آگاهي كمتري داشتند زودتر شايعات را باور كردند. سوار شدن افراد بر موج احساسات و ايجاد فضاي هيجاني به گسترش و باورپذيري شايعات كمك كرد. اگر سطح آگاهي هاي مردم افزايش يابد و مردم به تفكر عادت كنند آنگاه هرچيزي را به سرعت نمي پذيرند و روي آن تأمل مي كنند.
منبع: روزنامه کیهان