آگاهي و تفكر؛ لوازم دفع شايعه
آگاهي و تفكر؛ لوازم دفع شايعه
آگاهي و تفكر؛ لوازم دفع شايعه
شايعه به دليل پيوند با انسان پديده اي اجتماعي است كه در تمام جوامع انساني متداول است و تصور جامعه بدون وجود شايعه امري محال به نظر مي رسد...
شايعه بيان نگراني ها و اضطراب هاي بخشي از مردم در برابر فريب اطلاعاتي است. شايعه در رديف پيامهايي است كه براي تحريك هيجاني، ترس را فرياد مي كشد. شايعه كسي را قانع نمي كند، چيزي را به زبان مي آورد كه عموم حاضرند آن را باور كنند. شايعه گرچه با شواهد پشتيباني نمي شود با اين حال گسترش مي يابد، چون مردمي كه آن را مي شنوند بازگو مي كنند. فرد فقط وقتي شايعه را تكرار مي كند كه بعضي از نيازهاي او بدين وسيله برآورده شود. هنگامي كه شايعه به سرعت و در سطح گسترده اي منتشر مي شود بدين معني كه در ميان مردمي كه آن را تكرار مي كنند نفرت، ترس و يا اميد گسترش يافته است. حتي مردمي كه به شايعه اعتقاد ندارند آن را بازگو مي كنند زيرا بدين وسيله، امكاني براي بروز هيجانات خود كه در غير اين صورت بايد سركوب شود پيدا مي كنند.
براساس پژوهش هاي انجام شده در شايعات از هر نوع كه باشد دو فرآيند آشكار وجود دارد:
* فرآيند تعديل (به جزييات تبديل شدن) كه معناي آن تحويل و تبديل به جزييات است.
* برجسته سازي است كه اين امر در مواردي آشكار مي شود كه اگر جزييات خاصي از بين برود بر روي جزييات ديگر تأكيد بيشتري به عمل مي آيد. وقتي داستاني در محله يا شهري به صورت شايعه انتشار يافت، در جريان انتقال خود از فردي به فرد ديگر دچار دگرگوني و تغييرات اساسي مي شود و در پايان به شكلي بازگو مي گردد كه هيچ گونه شباهتي به اصل داستان نداشته و بدين ترتيب هدف داستانسراي شايعه ساز تحقق نمي يابد. در فرآيند برجسته سازي بخشي از محتواي داستان نسبت به بخش ديگر بزرگتر مي شود و مورد تأكيد بيشتري قرارمي گيرد.
مي توان افسانه ها را به عنوان شايعه استحكام يافته تعريف كنيم. افسانه خبر شنيده اي است كه از دوامي غيرمعمول برخوردار است و در پي مسابقه اي از تحريف و دگرگوني ديگر در اثر انتقال از يك نسل به نسل ديگر تغيير نمي يابد. شايعه در گذشته باقي نمي ماند، فاصله زمان و مكان را برمي دارد و آهنگ و ريتم جديدي به خود مي گيرد. فرآيند جدا ماندن شايعه منطقي است. بتدريج كه از واقعه دور مي شويم شايعه مانند هر چيز ديگر ارزش خود را از دست مي دهد.
- مخاطبان ناهمگون و پراكنده
- مجراهاي انتقال رسمي و غيررسمي
- شبكه هاي پخش ناپايدار و زودگذر
- سرعت شگفت انگيز
- محتواي تازه و به روز
- بده بستان جمعي
- هزينه اندك
- قابليت پذيرش بسيار
- ناموثق ترين نوع خبر
- ابزاري برابر مقابله با محروميت
- قابليت كنترل بسيار دشوار
- نوعي فرافكني
- توليد ساده
- بازتاب غيرقابل پيش بيني
- مبارزه با آن پيچيده است.
- بدون هرگونه احساس گناه
اما شايعه چگونه به وجود آمد. امپراتورهاي رم باستان، چنان دچار بلاي شايعه شده بودند كه عده اي را به عنوان قراولان شايعه به كار گمارده بودند (به عنوان خبرين). وظيفه اين افراد رفتن به ميان مردم و گزارش كردن شنيده هاي خود به قصر امپراتور بود. ماجراهاي روزمره اي كه به اين صورت به قصر مي رسيد محك خوبي براي سنجش افكار عمومي بود.
در يونان باستان «توسيديد» ضمن نقل واقعه طاعون آتن به ذكر رواج شايعات مي پردازد. از جمله اينكه شايعه شده بود چاهها به سم آلوده شده اند. «ويرژيل» شاعر رومي يك قرن قبل از ميلاد مسيح اين واقعه را به صورت دراماتيك وصف كرده است. او مي گويد شايعه پيام آور اشتباه و شر و پيك حقيقت و تيزپاترين بلاهاست كه در دلها وحشت افكنده و در حين انتشار قدرت مي گيرد.
اين پديده در گذشته به هنگام بحرانهاي عمومي از قبيل جنگ، قحطي و حوادث طبيعي و بروز بيماريهاي واگير رواج مي يافت. اما با وقوع انقلاب صنعتي در اروپا شايعه بيشتر به قلمرو سياسي، اجتماعي و اقتصادي گام نهاد و به طور مستقيم به امور روزمره و عيني حيات اجتماعي پيوند خورد.
- وجود ابهام در موضوع موردنظر كه اين امر مي تواند ناشي از عدم وجود اخبار موثق در مورد يك حادثه مهم باشد. اين درجوامعي اتفاق مي افتد كه سيستم انتقال اخبار و اطلاعات در اثر وجود سانسور فعاليت درستي نداشته باشد.
شايعه سازان براي كار خود توجيهاتي دارند كه عبارتند از:
* ايجاد بدبيني نسبت به نظام و مسئولان يك جامعه
* افزايش اضطراب و نگراني در مردم
* ترور شخصيت
* ايجاد فضاي ناسالم اجتماعي
* ايجاد تقابل و صف بندي ميان قشرهاي مختلف مردم
* ايجاد وجاهت اجتماعي
در مواردي شايعه به انتقال دهنده نوعي اعتبار مي بخشد و او را هرچند به صورت ظاهري و موقتي صاحب موقعيت اجتماعي مي كند زيرا با اينكه هيچ كسي نمي داند منبع اوليه پيام چه كسي بوده با اين حال انتقال دهنده شايعه چنين وانمود مي كند كه خبر را خود از يك منبع مهم و با نفوذ كسب كرده است.
* فرافكني: فرد ممكن است بدين سبب شايعه را بازگو كند كه بخواهد از ترس ها، آرزوها و خصومت هايي كه احتمالا از وجود آنها در خود آگاه نيست رهايي يابد.
در آمادگي پذيرش شايعه تفاوت هاي فردي و اجتماعي و فرهنگي دخالت دارند. افرادي كه از لحاظ اعتماد به نفس در سطح پايين تري قرار دارند و همچنين افراد كم سواد كه از حوادث و اتفاقات پيراموني خود بي خبرند، بيشتر تحت تأثير شايعه قرار مي گيرند. افرادي كه از سلامت رواني بيشتري برخوردارند نسبت به افرادي كه فاقد اين ويژگي هستند كمتر شايعات را مي پذيرند.
يك شايعه سرعت چشمگيري دارد. چنانكه بنابر محاسبه اي، سرعت آن را معادل 600 كيلومتر در يك ساعت تخمين مي زنند. شايعات به دليل گيرايي و كششي كه دارند همواره سريع تر از خود شايعه ساز و با سرعتي باورنكردني در جامعه حركت مي كنند.
راه هاي خنثي كردن شايعه نيز عبارتند از:
* حضور مسئولان در ميان مردم
* پرهيز از شعارهاي بدون عمل
* ارايه به موقع خبر و پرهيز از وجود سانسور در اطلاع رساني
* ارايه يك تحليل و جمع بندي مشخص از شرايط حاكم بر كشور و در ميان گذاشتن واقعيات و مشكلات با مردم.
در روزهاي اخير شايعات سياسي به داغ ترين نوع شايعات تبديل شد. كساني كه آگاهي كمتري داشتند زودتر شايعات را باور كردند. سوار شدن افراد بر موج احساسات و ايجاد فضاي هيجاني به گسترش و باورپذيري شايعات كمك كرد. اگر سطح آگاهي هاي مردم افزايش يابد و مردم به تفكر عادت كنند آنگاه هرچيزي را به سرعت نمي پذيرند و روي آن تأمل مي كنند.
منبع: روزنامه کیهان
/س
مفهوم شايعه و ويژگي هاي آن
شايعه بيان نگراني ها و اضطراب هاي بخشي از مردم در برابر فريب اطلاعاتي است. شايعه در رديف پيامهايي است كه براي تحريك هيجاني، ترس را فرياد مي كشد. شايعه كسي را قانع نمي كند، چيزي را به زبان مي آورد كه عموم حاضرند آن را باور كنند. شايعه گرچه با شواهد پشتيباني نمي شود با اين حال گسترش مي يابد، چون مردمي كه آن را مي شنوند بازگو مي كنند. فرد فقط وقتي شايعه را تكرار مي كند كه بعضي از نيازهاي او بدين وسيله برآورده شود. هنگامي كه شايعه به سرعت و در سطح گسترده اي منتشر مي شود بدين معني كه در ميان مردمي كه آن را تكرار مي كنند نفرت، ترس و يا اميد گسترش يافته است. حتي مردمي كه به شايعه اعتقاد ندارند آن را بازگو مي كنند زيرا بدين وسيله، امكاني براي بروز هيجانات خود كه در غير اين صورت بايد سركوب شود پيدا مي كنند.
براساس پژوهش هاي انجام شده در شايعات از هر نوع كه باشد دو فرآيند آشكار وجود دارد:
* فرآيند تعديل (به جزييات تبديل شدن) كه معناي آن تحويل و تبديل به جزييات است.
* برجسته سازي است كه اين امر در مواردي آشكار مي شود كه اگر جزييات خاصي از بين برود بر روي جزييات ديگر تأكيد بيشتري به عمل مي آيد. وقتي داستاني در محله يا شهري به صورت شايعه انتشار يافت، در جريان انتقال خود از فردي به فرد ديگر دچار دگرگوني و تغييرات اساسي مي شود و در پايان به شكلي بازگو مي گردد كه هيچ گونه شباهتي به اصل داستان نداشته و بدين ترتيب هدف داستانسراي شايعه ساز تحقق نمي يابد. در فرآيند برجسته سازي بخشي از محتواي داستان نسبت به بخش ديگر بزرگتر مي شود و مورد تأكيد بيشتري قرارمي گيرد.
مي توان افسانه ها را به عنوان شايعه استحكام يافته تعريف كنيم. افسانه خبر شنيده اي است كه از دوامي غيرمعمول برخوردار است و در پي مسابقه اي از تحريف و دگرگوني ديگر در اثر انتقال از يك نسل به نسل ديگر تغيير نمي يابد. شايعه در گذشته باقي نمي ماند، فاصله زمان و مكان را برمي دارد و آهنگ و ريتم جديدي به خود مي گيرد. فرآيند جدا ماندن شايعه منطقي است. بتدريج كه از واقعه دور مي شويم شايعه مانند هر چيز ديگر ارزش خود را از دست مي دهد.
ويژگيهاي شايعه و چگونگي پيدايش آن
- مخاطبان ناهمگون و پراكنده
- مجراهاي انتقال رسمي و غيررسمي
- شبكه هاي پخش ناپايدار و زودگذر
- سرعت شگفت انگيز
- محتواي تازه و به روز
- بده بستان جمعي
- هزينه اندك
- قابليت پذيرش بسيار
- ناموثق ترين نوع خبر
- ابزاري برابر مقابله با محروميت
- قابليت كنترل بسيار دشوار
- نوعي فرافكني
- توليد ساده
- بازتاب غيرقابل پيش بيني
- مبارزه با آن پيچيده است.
- بدون هرگونه احساس گناه
اما شايعه چگونه به وجود آمد. امپراتورهاي رم باستان، چنان دچار بلاي شايعه شده بودند كه عده اي را به عنوان قراولان شايعه به كار گمارده بودند (به عنوان خبرين). وظيفه اين افراد رفتن به ميان مردم و گزارش كردن شنيده هاي خود به قصر امپراتور بود. ماجراهاي روزمره اي كه به اين صورت به قصر مي رسيد محك خوبي براي سنجش افكار عمومي بود.
در يونان باستان «توسيديد» ضمن نقل واقعه طاعون آتن به ذكر رواج شايعات مي پردازد. از جمله اينكه شايعه شده بود چاهها به سم آلوده شده اند. «ويرژيل» شاعر رومي يك قرن قبل از ميلاد مسيح اين واقعه را به صورت دراماتيك وصف كرده است. او مي گويد شايعه پيام آور اشتباه و شر و پيك حقيقت و تيزپاترين بلاهاست كه در دلها وحشت افكنده و در حين انتشار قدرت مي گيرد.
اين پديده در گذشته به هنگام بحرانهاي عمومي از قبيل جنگ، قحطي و حوادث طبيعي و بروز بيماريهاي واگير رواج مي يافت. اما با وقوع انقلاب صنعتي در اروپا شايعه بيشتر به قلمرو سياسي، اجتماعي و اقتصادي گام نهاد و به طور مستقيم به امور روزمره و عيني حيات اجتماعي پيوند خورد.
علل شايعه درگذشته و حال
- وجود ابهام در موضوع موردنظر كه اين امر مي تواند ناشي از عدم وجود اخبار موثق در مورد يك حادثه مهم باشد. اين درجوامعي اتفاق مي افتد كه سيستم انتقال اخبار و اطلاعات در اثر وجود سانسور فعاليت درستي نداشته باشد.
ارضاي نياز و محروميت:
شايعه سازان براي كار خود توجيهاتي دارند كه عبارتند از:
* ايجاد بدبيني نسبت به نظام و مسئولان يك جامعه
* افزايش اضطراب و نگراني در مردم
* ترور شخصيت
* ايجاد فضاي ناسالم اجتماعي
* ايجاد تقابل و صف بندي ميان قشرهاي مختلف مردم
* ايجاد وجاهت اجتماعي
در مواردي شايعه به انتقال دهنده نوعي اعتبار مي بخشد و او را هرچند به صورت ظاهري و موقتي صاحب موقعيت اجتماعي مي كند زيرا با اينكه هيچ كسي نمي داند منبع اوليه پيام چه كسي بوده با اين حال انتقال دهنده شايعه چنين وانمود مي كند كه خبر را خود از يك منبع مهم و با نفوذ كسب كرده است.
اطمينان آفريني و حمايت عاطفي:
* فرافكني: فرد ممكن است بدين سبب شايعه را بازگو كند كه بخواهد از ترس ها، آرزوها و خصومت هايي كه احتمالا از وجود آنها در خود آگاه نيست رهايي يابد.
پرخاشگري:
پيشكش كردن مطالب خوشايند:
در آمادگي پذيرش شايعه تفاوت هاي فردي و اجتماعي و فرهنگي دخالت دارند. افرادي كه از لحاظ اعتماد به نفس در سطح پايين تري قرار دارند و همچنين افراد كم سواد كه از حوادث و اتفاقات پيراموني خود بي خبرند، بيشتر تحت تأثير شايعه قرار مي گيرند. افرادي كه از سلامت رواني بيشتري برخوردارند نسبت به افرادي كه فاقد اين ويژگي هستند كمتر شايعات را مي پذيرند.
يك شايعه سرعت چشمگيري دارد. چنانكه بنابر محاسبه اي، سرعت آن را معادل 600 كيلومتر در يك ساعت تخمين مي زنند. شايعات به دليل گيرايي و كششي كه دارند همواره سريع تر از خود شايعه ساز و با سرعتي باورنكردني در جامعه حركت مي كنند.
راه هاي خنثي كردن شايعه نيز عبارتند از:
* حضور مسئولان در ميان مردم
* پرهيز از شعارهاي بدون عمل
* ارايه به موقع خبر و پرهيز از وجود سانسور در اطلاع رساني
* ارايه يك تحليل و جمع بندي مشخص از شرايط حاكم بر كشور و در ميان گذاشتن واقعيات و مشكلات با مردم.
در روزهاي اخير شايعات سياسي به داغ ترين نوع شايعات تبديل شد. كساني كه آگاهي كمتري داشتند زودتر شايعات را باور كردند. سوار شدن افراد بر موج احساسات و ايجاد فضاي هيجاني به گسترش و باورپذيري شايعات كمك كرد. اگر سطح آگاهي هاي مردم افزايش يابد و مردم به تفكر عادت كنند آنگاه هرچيزي را به سرعت نمي پذيرند و روي آن تأمل مي كنند.
منبع: روزنامه کیهان
/س
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}