کی دلش می خواهد دکتر بشود؟ دستش بالا! خودتان بهتر می دانید؛ ولی دکتر شدن به این آسانی نیست، باید برای آن زحمت زیادی کشید و به قول قدیمی ها، دود چراغ خورد؛ ولی یک عده هستند که از دکتری فقط دست خط بدش را دارند و با اعتماد به نفس بالا می خواهند دکتر بشوند! همین حالا درگوشی به شما بگویم که این‌که می گویند دکترها بدخط هستند، شایعه ای بیش نیست! شایعه که چه عرض کنم، یک شوخی کوچولو با دکترها!
 

یادی از زمان های نه‌چندان دور

خیلی سال ازش نگذشته است، روزی بود که تنها راه ارتباطی بین افراد در شهرهای مختلف نامه‌نگاری بود. اگر فرزندی می رفت سربازی، برای تحصیل به شهر یا کشور دیگر یا مدت زیادی دور از خانه و خانواده اش بود، برای همه نامه می نوشت و توی نامه، هی قربان صدقه ی خانواده اش می رفت و برای شان ابراز دلتنگی می کرد و شرط ادب و احترام حکم می کرد که نامه تمیز و بدون خط خوردگی نوشته شود، خط خوش که جای خود داشت! آن موقع ها خط خوب ارج و قُرب داشت و همه سعی می کردند تمرین کنند تا خط شان خوب شود؛ اما بعدها که تلفن به خانه ها آمد و بعدتر که اینترنت شد همه کاره، کم‌تر کسی زحمت نوشتن به خودش داد و نامه نگاری به آن شکل از بین رفت. شاید هم همین باعث شد افراد انگیزه و ذوق کم‌تری برای داشتن خط خوب داشته باشند.
 

تکنولوژی مقصر نیست!

با این حال نمی شود همه ی تقصیرها را گردن تکنولوژی انداخت. درست است که تکنولوژی همه را به هول و ولا انداخته و همه، همیشه عجله دارند، برای شان راحت تر این است که یک فونت جدید و زیبا روی گوشی یا لپ تاپ شان نصب کنند، ولی گاهی بد نیست کمی آهسته حرکت کنیم، این‌قدر عجله نداشته باشیم. بد نیست هنرمند درون مان را قلقلک بدهیم. خط خوش یک هنر است، شاید شما هم تجربه اش کرده باشید، وقتی سراغ یک هنر می روید، آرامش سراغ تان می آید. یک آرامش روحی دلپذیر که توی این زمانه‌ی شلوغ، کم‌تر جایی می توان پیدایش کرد.
 

خط زیبا نشانه ی شخصیت شماست!

به نظر من همان قدر که به تیپ و قیافه و تمیزی مان اهمیت می دهیم، باید به چیزهای دیگر مثلا همین دست خط اهمیت بدهیم. فرض کنید شما آقا یا خانم مهندس شدید و رفتید برای استخدام توی یک اداره ی خیلی مهم. یک فرم جلوی تان می گذارند برای پُر کردن مشخصات و توانایی های تان، به نظرتان چه‌جور فرمی رئیس را تحت تأثیر قرار می دهد؟ یک فرم کثیف و بدخط یا یک فرم خوانا و تمیز؟حالا اصلا آینده را بی خیال! توی همین مدرسه، معلم بنده ی خدا چندبار سر امتحان آمده و گفته لطفا جواب ها را خوانا بنویسید؟ شاید بعضی هایتان این تجربه را داشته اید که به خاطر تودرتو نوشتن و بدخط نوشتن، جواب درست تان دیده نشده و نمره اش را نگرفتید!
 

تاریخچه ی خطاطی

خطاطی از آن هنرهای خیلی قدیمی است که برای ما ایرانی ها اهمیت زیادی دارد. آن قدیم ها که دستگاه چاپ نبود و کتاب ها را دستی چاپ می کردند، هرکس خط خوبی داشت، شروع می کرد به کتابت و از روی کتاب اصلی با خط خوب می‌نوشت. فکرش را بکنید! اگر کتاب های خطی را می دادند دست یک آدم بدخط، الان چه بلایی سر شعر و ادب و تاریخ فارسی آمده بود؟! کسی می توانست آن کتاب ها را بخواند و زنده نگه دارد؟ آن زمان ها خطاط ها برو و بیایی داشتند، برای خودشان شاگرد داشتند، یک عمر زحمت می کشیدند تا خط شان بی عیب و ایراد باشد. بد نیست بروید و با چند تا خطاط معروف ایرانی آشنا بشوید. همین طور جست و جو کنید و ببینید خط فارسی چه چرخش هایی داشته تا به این شکل درآمده.
 

یک تصمیم خوب

بعضی ها خط شان بد نیست، ولی حوصله ‌ی‌شان کم است. سعی کنید آدم باحوصله ای باشید. شاید هم قواعد خوش نویسی را بلد نیستید، بهتر است هرچه زودتر توی یک کلاس خط ثبت نام کنید. نمی خواهد حتما بروید خطاطی با قلم  نِی یاد بگیرید، خط تحریری با همان مداد و خودکار برای راه انداختن کارهای روزمره کافی است. کسی از شما انتظار ندارد توی خطاطی به درجه ی استادی برسید؛ اما از کجا معلوم؟! شاید هم وقتی رفتید گود و با اصول خطاطی آشنا شدید، آن‌قدر علاقه مند شدید و از خودتان استعداد نشان دادید که به آن درجه هم رسیدید!

نویسنده: هاجر زمانی
تصویرساز: الهام درویش