ستاره ی گمشده




قصه ی غربت و سرگردونیامو
برای پنجره ها زمزمه کردم
هر نفس با شبای ابری و دلتنگ
غصه هام و بی صدا زمزمه کردم
دنبال یه نیمه ی گمشده بود
که با هم یه سیب کامل و بسازیم
دنبال حریفی بودم که من و اون
زندگی مون و به پای هم ببازیم
گشتن و گشتن و تا همیشه گشتن
به همه پنجره ها سرک کشیدن
قصه ی من و تو مثل مهر و ماه
جستجو حتی برای نرسیدن
یه ستاره ام یه ستاره غریبه
گوشه ی یه کهکشون بی نهایت
راه و گم کردم و سرگردون و تنها
وسط یه آسمون بی نهایت..

منبع: http://www.semital.com