عفت و پاکدامنی گوهری گرانبهاست که پروردگار به انسان ارزانی داشته است. خداوند انسان را پاک و عفیف آفریده است و بی شک دوست دارد با همان طهارت و پاک دامنی به سوی او بازگردد. بسیاری از آیه‌های قرآن به گونه های مختلف به حفظ و حراست از عفت و پاکدامنی در زنان و مردان مؤمن تأکید دارد.
 
اما چگونه؟ به راستی، انسان با وجود موانع و مشکلات فراوانی که هواهای نفسانی و شیطان بر سر راهش نهادهاند، چگونه باید این مسیر پرخطر را به سلامت طی کند؟
 
در این مورد نیز ازدواج به منزله تنها روش مجاز و ثمربخش معرفی شده است. امام صادق (علیه السلام) از جد بزرگوارشان رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) درباره اثر پربرکت حفظ عفت و پاکدامنی و چگونگی عملی ساختن آن چنین می گویند:

کسی که دوست دارد پاک و طاهر به دیدار پروردگار برود، باید با انتخاب همسر، زمینه عفت و پاکدامنی خود را فراهم آورده (1) حضرت در بیانی دیگر، ازدواج را موجب پاکدامنی و عفاف میدانند ای گروه جوانان، هر کدام از شما که می توانید، ازدواج کنید؛ زیرا ازدواج در عفت چشم و پاک دامنی مؤثرتر است... (2)
 
کمال انسان در عقل، پختگی و تجربه ای است که طی گذران عمر در دنیا و استفاده از مواهب خدادادی به دست می آورد. از جمله اموری که به انسان در رسیدن به کمال و پختگی کمک می کند ازدواج است. به نظر استاد شهید مرتضی مطهری ا برخی از ویژگی های اخلاقی تنها در پی تشکیل خانواده در انسان زنده می شود. به باور ایشان، زنده شدن ویژگی های پسندیده ای چون خروج از خود طبیعی فردی، گسترش یافتن شخصیت انسان، توجه به دیگران و علاقه مندی به سرنوشت ایشان، و موارد دیگری از رشد و کمالاتی از این دست، با ریاضت های طولانی اخلاقی و عرفانی یا حتی با جهاد با نفس، نماز شب، ارادت به نیکان و..، نیز به طور کامل دست یافتنی نیست، ولی با ازدواج و تشکیل خانواده به بسیاری از آنها می توان دست یافت. کسانی که این دوران را نگذرانده و عزب مانده اند، تا پایان عمر نوعی خامی در آنان وجود داشته است. (3)هریک از مرد و زن تا پیش از ازدواج عضوی از خانواده ای بودند و زیر سرپرستی پدر یا مادرشان زندگی می کردند. این پدر و یا مادر بودند که مسئولیت تمام و کمال کارهای خانه را بر دوش داشتند و به رتق و فتق امور می پرداختند. فرزندان نیز کمتر مسئولیتی را در خانه یا بیرون از خانه بر دوش داشتند. به همین دلیل که محرومیت از ازدواج، انسان را از رسیدن به این درجات از کمال باز می دارد، در روایات، با تجلیل از ازدواج کنندگان، کسانی که به این کار تن نمی دهند، نکوهش شده اند. رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) می فرمایند:
 
بهترین افراد امت من کسانی اند که ازدواج می کنند و بدترین آنان عزبهایند».(4) در سایه این کمال و پختگی است که بسیاری از توانمندی های خدادادی انسان شکوفا می شود. به اختصار به برخی از آنها اشاره می شود:
کمال اخلاقی - اجتماعی از ارزشمندترین سرمآیه‌های معنوی انسان در نظام اخلاقی اسلام، آزادی معنوی، خشوع و تذلل، به ویژه در قبال خداوند و بندگان مؤمن او، بیرون آمدن از لاک خود حوری و خودپسندی، توجه به غیر، احسان، انفاق، ایثار و از خودگذشتگی در قبال دیگران است. موارد یادشده، ویژگی های نیک و رفتارهایی پسندیده است که در آغاز به صورت توان و استعدادی خدادادی در انسان نهفته است. ازدواج و فرایند زندگی، بستری مناسب است تا این توانایی ها آرام آرام شکوفا شود.
 
پیوند مقدس زناشویی بین مرد و زن، آغاز نگاه به غیر و فرصتی است تا بخشی از توان و انرژی خود را برای دیگری صرف کنند. همراه با پیوند مقدس زناشویی، در هریک از مرد و یا زن در قبال همسرش احساس غیرت و حمیت زنده می شود. این ویژگی پسندیده اخلاقی - اجتماعی آرام آرام در او به صورت ملکه بروز خواهد کرد؛ به گونه ای که او در خود چنین احساسی را در قبال نوامیس دیگران نیز احساس خواهد کرد. زنده شدن حس مسئولیت پذیری در برابر همسر، روحیه احساس مسئولیت را در قبال دیگر بانوان و زنان جامعه نیز در انسان زنده می کند؛ احساسی که پیش از این و در دوران عزوبت و تجرد در آنان کمتر دیده می شود. همین داستان درباره فرزندان نیز صادق است. زن و مرد که با عنایت الهی پدر و مادر شده اند، به فرزند عشق و علاقه وافری نشان می دهند و هرآن بر ژرفا و گستره آن افزوده می شود. از این رهگذر، آنان به هر کودکی ابراز علاقه می کنند و به آنها بیشتر توجه نشان می دهند. بنابراین، تأثیر ازدواج در زنده شدن این فضایل و کمالات بر کسی پوشیده نیست و کمتر عاملی چون ازدواج تأثیری چنین شگرف را در افراد ایجاد می کند.
 

تجربه مدیریتی

هریک از مرد و زن تا پیش از ازدواج عضوی از خانواده ای بودند و زیر سرپرستی پدر یا مادرشان زندگی می کردند. این پدر و یا مادر بودند که مسئولیت تمام و کمال کارهای خانه را بر دوش داشتند و به رتق و فتق امور می پرداختند. فرزندان نیز کمتر مسئولیتی را در خانه یا بیرون از خانه بر دوش داشتند. اما با ازدواج و تشکیل کانونی جدید، آن پسر یا دختر دیروز، خود سرپرست و گرداننده اصلی امور زندگی در داخل خانه و رتق و فتق امور در بیرون از خانه می شود. آنان باید خود به ناچار بار زندگی را بر دوش بکشند و به مقصد برسانند. از این پس، این زوج جوان با تجارب اندکی که اندوخته اند و کمک هایی که می گیرند، مدیریت و رسیدگی امور خانه را خودشان بر دوش می گیرند و آرام آرام به پیش خواهند برد. این مسئله کم کم موجب شکوفایی توان و استعداد مدیریتی آنان می شود و از آن دو، به ویژه مرد، مدیرانی لایق خواهد ساخت. آنها رفته رفته مدیرانی توانمند خواهند شد؛ به گونه ای که حتی بیرون از کانون خانواده، در سرپرستی و مدیریت مراکز و نهادهای اجتماعی به موفقیت‌هایی دست خواهند یافت.
 
پی‌نوشت‌ها:
1. محمد بن یعقوب الکلینی الرازی، الکافی، ج 6، ص ۲۱۶
2. رضی الدین حسن بن فضل طبرسی، مکارم الأخلاق، ص۱۹۷؛ میرزاحسین النوری الطبرسی، مستدرک الوسائل، ج 14، ص۱۵۷
3. تاج الدین شعیری، جامع الأخبار، ص ۱۰۲
4. تهذیب الاحکام، ج ۳، ص ۳۸۶
 
منبع: همسران شایسته، اسد الله طوسی، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(قدس سره)، قم ۱۳۹۱