آرامش متقابل زوجین
با پیوند ازدواج، روحیات معنوی انسان تقویت می شود و انسان به معنویات بیشتر گرایش می یابد. در نتیجه ازدواج، چشمها کنترل می شود؛ آتش شهوت افراد در اثر ارضای صحیح و قرار گرفتن در مسیر درست.
تا پیش از این، رفتارها و فعالیت های احساسی و عاطفی آنان بسیار محدود، ناپخته، ناقص و گاه منحرف بوده است. همه این فعالیت ها و به قول معروف بده بستانهای احساسی و عاطفی که روز به روز بر تنوع، کمال و پختگی آن افزوده می شود، تجارب جدیدی است که تنها در سایه پر مهر پیوند مقدس زناشویی حاصل شده است. این مسئله زمانی به اوج می رسد که فرزندانی به عرصه زندگی پا می گذارند.به گواهی فرهنگ موجود در بسیاری از جوامع و ملل، انسانها پس از ازدواج، از فضای فکری و احساسی گذشته فاصله می گیرند و به کمک تجارب جدید و اموری که از دیگران می آموزند، آرام آرام، شخصیت و منشی جدید در آنان شکل می گیرد. آنها هرچه از مجردی و عزوبت فاصله می گیرند، با فضای جدید، انسی بیشتر و عمیق تر می یابند.صادق آل محمد (علیهم السلام) از پدران بزرگوارشان و آنان از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) چنین نقل می کنند ( عن الصادق عن آبائه انه قال: قال رسول الله : من تزوج فقد أحرز نصف دینه فلیتق الله فی النصف الباقی)آن کس که ازدواج می کند، نصف دینش را به دست آورده است. پس باید برای به دست آوردن نصف دیگر آن تقوای الهی را پیشه خویش سازد(1)
بنابراین، با پیوند ازدواج، روحیات معنوی انسان تقویت می شود و انسان به معنویات بیشتر گرایش می یابد. در نتیجه ازدواج، چشمها کنترل می شود؛ آتش شهوت افراد در اثر ارضای صحیح و قرار گرفتن در مسیر درست، فروکش می کند؛ افراد، پاک دامن باقی می مانند و سرانجام حریم حدود الهی بیشتر مراعات می شود و زمینه بسیاری از گناهان و بی دینی ها خودبه خود رخت برمی بندد. بی بندوباری ها و لجام گسیختگی های اجتماعی که اغلب در جوانان بیش از دیگر گروه های سنی دیده می شود، موجب دوری آنان از معنویات و معارف دینی و احکام الهی است. ازدواج می تواند سد محکمی در برابر این نوع رفتارهای ناپخته و ناهنجار اجتماعی و سوق دادن افراد به سوی معنویات و معارف دینی باشد. در حقیقت، با چنین فضایی دین و ایمان افراد به گونه ای بیمه می شود. ازدواج مانع و پوششی برای هر نوع بی حرمتی، حریم شکنی، پرده دری، بی عفتی، بی بندوباری، فساد و فحشاء تهدیدهای فیزیکی و روحی و روانی و افشای اسرار است و زمینه مناسبی را برای حالات و ملکات روحی و معنوی در انسان ایجاد خواهد کرد. اغلب ارتباطهای نامشروع انسانی، به ویژه ارتباط جنسی بین دو فرد که زاییده ارضا نشدن درست و کنترل نکردن غریزه قدرتمند جنسی در انسان است، موجب چنین پیامدهای نامیمونی است. خداوند ازدواج را بهترین شیوه حل این معضل بزرگ زندگی فردی و اجتماعی انسان قرار داده است. به بیان قرآن، ازدواج بهترین وسیله پوشاندن و سایه افکندن هر کدام از زن و مرد برای دیگری است. در نتیجه، از انواع مفاسد اجتماعی پیشگیری می شود: هن لباس لکم وأنتم لباس لهن (بقره، ۱۸۷).
این حقیقت به دلیل های گوناگون رخ میدهد؛ چراکه در درجه نخست، نفس ازدواج و تشکیل خانواده نوعی پیروی از دستورها و توصیه های الهی و عمل کردن به سنت نبوی است؛ دوم، زوجین بدین وسیله به هم عشق و علاقه بیشتری می یابند و ابراز محبت می کنند؛ سوم، از این پس، هریک از زن و شوهر، به خویشان و ارحام طرف مقابل نگاهی همراه با مهر و محبت خواهد داشت؛ چهارم، حاصل این پیوند مبارک فرزندانی خواهد بود که موجب روشنی چشم آنها و همه خویشان می شود.
هریک از موارد یادشده اثری پربرکت در جهت اراده و خواست حضرت حق - تبارک و تعالی است و موجب افزایش ایمان و روحیات معنوی بیشتر در انسان خواهد شد.( افزون بر آنچه گفته شد، این نکته نیز اهمیت دارد که انجام تکالیف الهی برای انسان سخت است. نفس آدمی به راحتی به آن رضایت نمی دهد. خداوند برای حل این نقیصه در انسان، زندگی او را با لذتهایی همراه کرده است تا نفس او به آن لذتهای حلال آرامش یابد و انجام تکالیف الهی برایش راحت تر شود. امام علی دراین باره می فرمایند: روحوا قلوبکم فإنها إذا أکرهت عمیت؛ «به دلها آرامش ببخشید؛ زیرا اگر ناراحت شوند کور خواهند شد» (محمدبن زین الدین بن ابی جمهور، عوالی اللئالی، ج۳، ص۲۹۹). بودن با همسر و لذت بردن از او این زمینه نشاط و آرامش را برای انسان فراهم می کند و دل او را از غم و اندوه و در نتیجه، مردن و کور شدن نجات خواهد بخشید. نفوس بندگان خدا و پرهیزگاران به چنین امور لذت بخشی نیازمند است. آن گاه در بستری آماده که به لطف پیوند مقدس زناشویی گسترده شده است، عبادت حق تعالی نیکوتر انجام خواهد شد (مولی محسن فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج۳، ص۱۹)
به گواهی فرهنگ موجود در بسیاری از جوامع و ملل، انسانها پس از ازدواج، از فضای فکری و احساسی گذشته فاصله می گیرند و به کمک تجارب جدید و اموری که از دیگران می آموزند، آرام آرام، شخصیت و منشی جدید در آنان شکل می گیرد. آنها هرچه از مجردی و عزوبت فاصله می گیرند، با فضای جدید، انسی بیشتر و عمیق تر می یابند.
این رخداد، چندان واقعی و جدی است که نه تنها عامه مردم و گروههای اجتماعی، بلکه ادیان و شرایع نیز آن را مهم می شمارند و برای افراد متأهل، احکام و سنن جدیدی را در نظر می گیرند.
این جایگاه جدید برای کسانی که تازه ازدواج می کنند بسیار مهم است؛ به گونه ای که افراد و گروه های اجتماعی، اعم از جوامع دینی یا غیردینی، از همان روزهای نخست، از فرد متأهل انتظارهایی دیگر دارند. آنان به مرد یا زن متأهل با دیدی دیگر نگاه می کنند. در برخی جوامع از مردان و زنان متأهل انتظار دارند، درست از روز پس از ازدواج، از پوشش و آرایشی جدید استفاده کنند و گفتار و رفتاری متفاوت با گذشته داشته باشند. اما در همه این موارد، انتظار آن است که هالهای از سنگینی، متانت و وقار آن را پوشش دهد و فرد از ناپختگی و خامی دوران عزوبت و تجرد به دور باشد؛ به گونه ای که اگر فرد آن گونه که انتظار می رود تغییر نکند، شخصیتی ناسالم و سنت شکن شمرده می شود.
پینوشت:
1. ابوجعفر محمد بن حسن طوسی، الأمالی، ص۵۱۸؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۱۰۰، ص۲۱۹
منبع: همسران شایسته، اسد الله طوسی، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(قدس سره)، قم ۱۳۹۱
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}