رجال عصر پهلوی (11) منوچهر آزمون






دكتر منوچهر آزمون در سال 1309 در تهران متولد شد. تحصيلات ابتدائي و متوسطه را در تهران به پايان رسانيد. در سال 1329 براي ادامه تحصيل به آلمان رفت و در رشتة حقوق سياسي و علوم اجتماعي موفق به اخذ درجه دكترا شد. وي در آلمان به حزب تودة ايران پيوست‌، به عنوان نماينده دانشجويان حزبي فعاليت مي‌كرد. در سال 1336 جذب ساواك ‌شد. دستورات و طرحهاي خاصي را اجرا و ضربات كاري بر تشكيلات وارد ‌كرد. پس از بازگشت به ايران در ساواك بطور رسمي مشغول به كار شد. در سال 1435 مشاور مديرعامل راديو و تلويزيون و در سال 1346 رسماً به سمت معاون سياسي سازمان راديو و تلويزيون ملي ايران منصوب شد. از فروردين سال 1347 عهده‌دار رياست كل خبرگزاري پارس و سپس معاونت وزير اطلاعات شد. در همين زمان به معاونت وزارت كشور رسيد. سپس سرپرستي سازمان اوقاف و با موافقت دولت استاندار فارس شد. به مجلس شوراي ملي راه يافت و سرانجام به وزارت كار و امور اجتماعي منصوب شد. آزمون از مسوولان اوليه و مدافعان حزب رستاخيز در سال 1355 به شمار مي‌رفت‌. با اوجگيري انقلاب اسلامي رژيم در صدد فدا كردن چهره‌هاي بدنام و منفور افتاد. چند تن ازجمله دكتر آزمون دستگير و به زندان محكوم شدند. پس از پيروزي انقلاب اسلامي در دادگاه انقلاب محاكمه و مفسدفي‌الارض شناخته شد و در 20/1/1358 حكم صادر شد در مورد وي به اجرا درآمد.

دكتر آزمون به روايت اسناد ساواك

در يكي از اسناد ساواك چنين مي‌خوانيم:
دكتر منوچهر آزمون فرزند ابوالقاسم‌، متولد 1309، فارغ التحصيل در رشتة علوم اقتصاد سياسي و علوم اجتماعي از دانشگاه «كلن‌» آلمان‌، مدتي در آلمان شرقي تحصيل كرد. سپس به آلمان غربي رفت‌. پس از آن به حزب تودة ايران متمايل شد و به عنوان سخنگوي دانشجويان كمونيست ايراني دانشگاه كلن فعاليت مي‌كرد.
مدتي به عنوان سازمان دانشجويان ملي ايراني در همكاري با ساواك كار مي‌كرد. سپس به ايران بازگشت‌.. همسرش آلماني بود. با داشتن دختري به نام مريم (متولد 1337) كه پس از بازگشت به وطن‌، همسرش دوام نيافت و به زادگاهش بازگشت‌. آزمون با «شهناز مستوفي‌» ازدواج و با دو فرزند خود به نام‌هاي آزاده و نوشينه در شمال شهر تهران زندگي مي‌كرد. وي كه داراي دكتراي علوم اقتصاد از آلمان بود، جزو كارمندان ساواك در آلمان بود كه افرادي چون‌: محمد لواساني‌، فريبرز درافشار، ايوب غمامي‌، منصور قدر، علي شائق‌، رفيع بهزادپور، عبدالعظيم وليان‌، منوچهر پاكروان و... به فعاليت مشغول بودند.

نحوه ارتباط با ساواك

در مورد نحوة ارتباط وي با ساواك سند مشخصي در دست نيست‌، فقط يك نامه از آزمون به شاه با عنوان «نامه‌اي به شاه» وجود دارد كه از كلن در تاريخ 13 اكتبر 1957 نوشته است. متن نامه چنين است:
تقديم به خاك پاي بندگان اعلي حضرت همايون شاهنشاهي جان نثار كه مدتي گول عناصر خائن و وطن فروش را تحت لواي حزب منفور توده فعاليت مي‌كردند، خورده بودم اينك با علم به حقايق در راه حقيقت و شرافت راه يافته‌ام و افتخار مي‌كنم كه سوگند وفاداريم را به شرف عرض برسانم و شرافتم را به گرو مي‌گذارم كه كليه عمر به رهبري ذات اقدس همايوني در راه اعتلاي نام ايران و عظمت وطن عزيز بكوشم‌. استدعا مي‌كتم بذل توجه كرده و اجازه فرمائيد تا در راه زندگي نوين و شادي بخش آينده تحت توجهات شما گام بردارم‌. چاكر و جان‌نثار منوچهر آزمون
منوچهر آزمون در تاريخ 5/9/1336 نيز در پاسخ به يكي از جوابيه‌هاي ساواك مي‌نويسد:
همان طوري كه تيمسار معظم دستور فرمودند.. اميدوارم لياقت اين را داشته باشم كه نيات پاك و با ارزش تيمسار را به مرحله اجرا درآورم‌. استدعايم اين است كه به دوستي و همكاري حقير اعتماد داشته باشيد. آرزو مي‌كنم هر چه زودتر نقشه صحيح مبارزه را تهيه فرمائيد و به مورد اجرا بگذاريد. من ايمان دارم كه صد درصد موفقيت از آن ماست زيرا راه‌، راه حقيقت و شرافت است‌.
* * *
ساواك در گزارش خود، تحليلي از نامة آزمون كرده و وي را متعهد به خدمت در راه عظمت وطن و از شاه تقاضاي بذل توجه كرده است‌.
منوچهر آزمون در سال 1340 به ايران مراجعت كرد و در ساواك رسماً مشغول كار شد. گزارش ساواك مورخ 27/7/40 يادآور مي‌شود كه‌: از بدو انتقال به اين اداره طبق اوامر صادره تيمسار قائم مقام ساواك قبل از ظهرها در اداره‌كل در تحت نظر آقاي طباطبائي و بعد از ظهرها در اين اداره انجام وظيفه مي‌كند. ... در نتيجه امور بررسي بخش كمونيزم بين‌المللي كه به عهده آقاي شهابي و آقاي دكتر آزمون بود، بر اثر رفتن هر دو كارمند مزبور از اين اداره بكلي تعطيل شده است‌.
در تاريخ 24/1/42 در مورد موقعيت حقوق ساواك گزارش مي‌دهد:
از مبلغ پنج هزار مارك معادل 89750 ريال مساعده پرداخت شده به آقاي منوچهر آزمون از محل عمليات مبلغ شش هزار ريال از حقوق فروردين و ارديبهشت وي كسر و جمعا تاكنون مبلغ 41500 ريال به بخش عمليات پرداخت شد.
آزمون در 19/3/1338 به استخدام ساواك درآمد در تاريخ 20/3/43 ساواك وي را مأموريت ‌داد كه از تاريخ 24 خرداد جاري به يكي از كشورهاي اروپايي اعزام شود. ولي نوع مأموريت و كشور ذكر نشده است‌. در تاريخ 20/6/44 باتوجه به دستگيري پرويز نيكخواه و جمعي از مائوئيستها و اعضاي كنفدراسيون دانشجويان ايراني‌، ساواك مي‌نويسد: به فرموده تيمسار رياست ساواك مقرر است نامبرده بالا به منظور همكاري با مقامات اداره دادرسي ارتش در جريان محاكمه متهمين حادثه 21 فروردين كاخ مرمر كه ظرف هفته آينده آغاز خواهد شد، از روز شنبه 20/6/تا پايان محاكمه مذكور در اختيار اداره قرار گيرد.
ساواك سعي مي‌كرد از آزمون و تجربة وي در حزب توده‌، شناخت ماركسيسم‌، كمونيسم در كار آموزشي سود برد. اداره آموزش در تاريخ 17/7/44 مي‌نويسد:
اداره‌كل سوم ساواك براي بالا بردن سطح معلومات و اطلاعات كارمندان بويژه‌، مسوولان بررسي و رهبران عمليات نسبت به مباني ايدئولوژيك و تاكتيك كمونيزم بين‌الملل و تحولات حاصله در آن در هر هفته به مدت دو ساعت براي تعدادي از كارمندان مربوط جلسه بحث و سخنراني در محل اين اداره‌، ترتيب دهد.
خواهشمند است دستور فرمائيد آقاي دكتر آزمون استاد كمونيزم بين‌الملل آن اداره بعد از ظهر روزهاي يكشنبه هر هفته براي اداره جلسه مذكور در اين اداره حضور به هم رساند.
نوع عملكرد آزمون مورد پسند و حتي تشويق مديريت ساواك بوده است‌. در گزارش 24/11/45، ساواك سه جدول مربوط به برگ‌هاي ارزشيابي كار وي مي‌باشد كه تمامي نمرات 20 است غير از سه مورد كه 19 شده است‌.
ساواك در اين جداول موضوعات زير را درباره آزمون به كار برده و همه را موفق دانسته است‌:
سرعت انتقال‌، هوشياري‌، قدرت بيان‌، تهور و از خودگذشتگي‌، ثبات عقيده‌، وظيفه‌شناسي‌، اطلاعات عمومي‌، كارداني‌، قدرت بررسي‌، تجزيه‌و تحليل‌، قدرت تشخيص‌، تخصص در كارهاي اطلاعاتي‌، حفاظتي‌، خودكاري‌، پشت كار، دقت در كار، سرعت در كار، دادن سازمان و تهيه طرح و نقشه و ...
از منظر ساواك يك نيروي اطلاعاتي بايد داراي ويژگيهاي خاص باشد. آزمون عنصري سياسي تشكيلاتي در حزب توده‌، تحصيلكرده اروپا، اهل مطالعه و تحقيق و از همه مهمتر داراي قدرت انتخاب شغل در دوران دانشجوئي بوده است. اينها مشخصه‌هاي مناسبي بود تا از وي يك چهرة مطمئن براي رژيم ترسيم كند.
اعتماد و اطمينان ساواك در مورد وي در حد زيادي بود. وقتي برادرش سياوش آزمون ديپلمه رياضي‌، نماينده سپاهيان انقلاب به دريافت لوح زرين در حضور شاه مفتخر شد ساواك با پيشنهاد منوچهر او را استخدام كرد. وي مدتها كارمند بانك صادرات در تهران بود. در سالهاي 1345 ـ 1346 آزمون به دنبال يك هويت اجتماعي براي خود بود. او مي‌خواست در گردونة قدرت قرار گيرد. خاصه آن كه در محيط بيرون ساواك مورد توجه برخي از مسوولان قرار گرفته بود. مدتها بود كه راديو و تلويزيون از وجودش استفاده مي‌كرد. تا در مشاورت مدير عامل پيش رفت. اما در سال 1346 تقاضاي استعفا يا انتقال به وزارت اطلاعات‌ نخست‌وزيري كرد. از سوي ديگر دانشگاه تبريز باتوجه به جو سياسي منطقه‌از وي دعوت كرد كه براي تدريس هفته‌اي يك بار به آذربايجان برود. دكتر هوشنگ منتظري در نامه‌اي به نصيري مي‌نويسد:
پيرو مذاكرات حضوري طبق وعده‌اي كه فرموديد جناب آقاي دكتر آزمون كارمندان سازمان هفته‌اي چند ساعت تدريس در رشته جامعه‌شناسي دانشكده ادبيات دانشگاه تبريز و همكاري در امور اجتماعي مربوط به دانشجويان اين دانشگاه مورد احتياج مبرم مي‌باشد. مسوولان راديو و تلويزيون نيز يك ماه بعد در تاريخ 14/8/46 در نامه‌اي به نخست‌وزيري مي‌نويسند:
پيرو مذاكرات شفاهي متمني است مقرر فرمائيد آقاي دكتر منوچهر آزمون با حفظ حقوق و كليه مزايا به عنوان مأمور خدمت در اين سازمان به سمت مشاور عالي تلويزيون به منظور نظارت بر برنامه‌هاي اجتماعي و سياسي مشغول به كار شوند. و ساواك موافقت كرد، رياست ساواك مي‌نويسد: موافقت مي‌شود، حقوق خود را از همين جا دريافت دارند.
در اوايل سال 1347 جواد منصوري وزير اطلاعات با موافقت ساواك دكتر آزمون را به سمت رئيس كل خبرگزاري پارس منصوب ‌كرد.
آزمون پس از قبول مسووليت از سوي نصيري مورد تشويق و تكريم قرار گرفت و رسماً در تاريخ 12/11/47 از اداره‌كل‌، به وزارت اطلاعات منتقل شد.
وزارت كشور در تاريخ 5/3/1350 از آزمون براي اداره امور انجمنها و اصناف دعوت به همكاري ‌كرد. ساواك در گردش كاري كه در پرونده آزمون وجود داشته‌، در تاريخ 28/7/50 گزارش ‌داد:
«دكتر منوچهر آزمون‌، دكتراي اقتصاد سياسي از آلمان‌، داراي تاليفاتي پيرامون كتابهاي كمونيسم‌، نوشته‌هاي ديروز، رسالاتي دربارة اصول احزاب و احزاب در ايران از انقلاب مشروطيت تا دوران حاضر، داراي فعاليت و همكاري با مطبوعات و مشاغل‌: مشاورت نخست‌وزيري‌، معاون سازمان تلويزيون ملي ايران‌، رئيس كل خبر گزاري پارس‌، معاون وزارت اطلاعات و معاون وزارت كشور است‌. آزمون كه در ابتداي ورودش در ايران فاقد امكانات مالي بود، در اندك مدت صاحب ثروت ‌شد».
ساواك در تاريخ 9/5/1350 در گزارش مفصلي اموال وي را چنين برمي‌شمارد:
1ـ منزل پنج هزار متر مربع در شاهدشت كرج
2ـ پنج هزار متر مربع در شمال
3ـ شش هزار متر مربع در فرح آباد ساري
4ـ ده هزار متر مربع در بند سرشمشك
و سپس در مورد همسر وي مي‌نويسد: همسر آلمانيش كارين به علت مشكلات زندگي در ايران نماند. در سال 1960 متاركه كرده است‌. دختري از وي به نام كرنليا (مريم‌) دارد.
در اواخر سال 1350 هويدا در حكمي وي را به عنوان معاون و سرپرست اوقاف تعيين كرد و نصيري كارت تبريك براي او نوشت.
اما روند حركت وي بخصوص در سوء استفاده مالي از چشم ساواك دور نمي‌ماند. 6/9/51 شكايتي مي‌رسد داير بر اين كه شكايتي عليه جواد منصور وزير اطلاعات و منوچهر آزمون در زمينه سوء استفاده از مازاد درآمد آگهي‌هاي تجارتي راديو ايران بوده است‌. آزمون وقتي فعاليت را در حزب ايران نوين آغاز ‌كرد، به عنوان چهره‌اي سياسي‌، فكري در راستاي اهداف حكومت بود. وي در تاريخ 31/2/52 در مصاحبه‌اي درباره تغيير در روش آموزش و پرورش مي‌گويد: «اولين جهت سامان دادن به نابساماني و پرورش فعلي آن است كه اين را از دست بخش خصوصي بايد خارج و به دست عوامل خاص در راستاي ثمرات انقلاب سفيد واگذار نمود.»
وقتي در حزب تغييراتي صورت مي‌گيرد، بخصوص در انتخابات هيأت اجرائي‌، آزمون در بين 28 نفر، مقال اول را كسب مي‌كند. فرهنگ فرهي‌، عباس شاهنده‌ و ... در مراحل بعدي‌ قرار گرفتند.
گوئي آزمون نوعي تعجيل براي رسيدن به قله هرم قدرت داشته است.، ساواك در تاريخ 9/12/1353 گزارش مي‌دهد:
آزمون و عده‌اي از رفقايش براي دبيركلي حزب تلاش مي‌كنند آنها مرتباً در خانة آزمون جلسه دارند و از طرفي علاوه بر آزمون‌، كاظم مسعودي كه ظاهراً رفيق دبيركل است و عباس دانشمند و ديگران در جلسات منوچهر آزمون شركت مي‌كنند. همين مسايل برخي رجال را دچار تشويش مي‌كند. مخالفتها در اشكال مختلف به وجود مي‌آيد. خلعتبري معاون وزارت اطلاعات سفري در تاريخ 25/4/52 با هويدا به اردن داشت‌، در اين سفر هويدا مي‌پرسد شما چرا با آزمون درافتاده‌ايد؟ خلعتبري مي‌گويد:
«قربان من كاري با اين دزد ندارم‌. او دزدي مي‌كند خيال مي‌كند كسي نمي‌داند» و براي نمونه چند فقره دزدي آزمون را براي هويدا ذكر مي‌كند.
مسلما رجال رژيم پهلوي همه دزد و چپاولگر بودند و اين مسأله غير قابل پيش بيني نبود. چون وقتي هويدا مي‌شنود نه تنها تعجبي نمي‌كند كه آن را عادي جلوه مي‌دهد و از آن مي‌گذرد.
ولي آنچه مهم بود، جنگ بر سر قدرت بود. در گزارش 30/3/53 ساواك آمده است‌:
آزمون در جلسه‌اي خصوصي گفته است‌:
حزب ايران نوين قدرت خود را از دست داده و اعتقاد توده‌هاي مردم از آن سلب شده‌است‌. اين حزب چهره‌ها و مغزهاي متفكر را از خود رانده‌است‌.
با دريافت گزارش‌هاي مربوط به درگيريها، ساواك نسبت به‌آزمون حساس مي‌شود. مراقبت و تهيه گزارشها وسيعتر و دقيقتر مي‌نمايد.
دكتر آزمون مقالاتي عليه كمونيزم مي‌نويسد، سفير آلمان شرقي از وي براي صرف نهار دعوت به عمل مي‌آورد. اما ساواك مانع از اين ديدار مي‌شود و به آزمون دستور لغو آن را مي‌دهد.
در اواسط سال 1353 جواد منصور و عده‌اي از طرفدارانش براي پيروزي احتمالي وي در انتخابات آينده حرب و دبير كلي فعاليت مي‌كنند. در راس آنان منوچهر آزمون و كاشفي معاون نخست وزير قرار دارند. آزمون در هفته گذشته در حوزه خود سخت ترين حملات را به وضع حزب و نحوه اداره آن شروع كرد. در سال 1355 آزمون به عنوان وزير كار انتخاب شد ونصيري رياست ساواك در تلگرافي اين انتخاب را تبريك گفت‌.
درسال 1357، درست فروردين ماه‌، آزمون در خريد هفتاد ميليون تومان گوسفند، سند 130 ميليون توماني جعل كرده بود. امارژيم كه با نهضت عميق و گسترده اسلامي‌مواجه بود، بدون توجه به اين گونه چپاولگري‌، در فكر ميدان دادن به درباريان بوده است‌.
ساواك به دنبال تهيه طرح يك بازي سياسي بود‌. جمشيد آموزگار به عنوان نخست وزير مسووليت را به عهده ‌گرفت. وي در گزارشي به شاه‌، پيشنهاد كرد‌:
«آقاي آزمون به سمت جناح پيشرو حزب رستاخيز ملت ايران منظور گردد». و شاه در پاسخ مي‌گويد:
در صورتي كه آقاي آزمون سمت مزبور را قبول كند، به وي محول شود. سپس آزمون در ديداري كه با شاه داشت (20/3/57) در خصوص اختلافش با وزارت كشور، مسايل را مطرح ‌كرد. ساواك مي‌نويسد:
دكتر آزمون به حضور اعلي‌حضرت شرفياب شد. اين ملاقات مدت يك ساعت بطول انجاميد و كليه اختلافات، عدم توجه وزارت كشور و اين كه اختلافات از كجا سرچشمه گرفته‌، مطرح شد و درنتيجه وي به دستور شاه درپست استانداري مي‌ماند.
ساواك تمام تلاش خود را در پنهان داشتن‌، رابطة خصوصي ـ عضويت در ساواك‌، استخدام در تشكيلات صرف مي‌كند. در مجموعة تمام پرونده‌هاي ساواك فقط يك مورد گزارش طرح موضوع در بيرون است كه ساواك حساس مي‌شود. در تاريخ 16/6/57 آمده‌است‌:
چند روز پيش در كافه تريا هتل يالما چند نفر از كارمندان بازنشسته و شاغل وزارت دارائي مشغول صحبت بوده و راجع به منوچهر آزمون كه به عنوان وزير مشاور وارد كابينه شده است‌، گفتند: چهارسال معاون ساواك بوده و داراي سوابق بسيار كثيف مي‌باشد.
با روي كارآمدن دولت آشتي ملي و شعارهاي شريف امامي‌، آزمون به عنوان وزير امور اجرائي معرفي شد و فعاليت را آغاز ‌كرد. وي در تاريخ 10/7/57 در مصاحبه‌اي مي‌گويد: حضرت آيت الله خميني و ديگر مخالفان دولت كه در تظاهرات خارج از كشور شركت كرده‌اند، مشمول عفو عمومي گرديده‌اند(!) چون آزمون سعي دارد از حكومت چهره‌اي دمكرات ترسيم كند، چهار روز قبل از «جمعه سياه‌» در مصاحبه‌اي با خبرگزاري آسوشيتد پرس ‌گفت‌:
«(امام) خميني رهبر مذهبي كه از نجف در عراق مبارزات ضد شاه را رهبري مي‌كند‌، مي‌تواند به كشور باز گردد.»
آزمون طي ماههاي پاياني رژيم سعي داشته خود را «چهره‌اي دمكرات‌» و كليت رژيم شاهنشاهي را «مدافع مردم‌» قلمداد كند و مشكلات‌، معضلات‌، اشكالات را به گردن مسوولان و درباريان سطوح دوم و سوم قرار دهد.

سيري در مصاحبه‌ها

دكتر آزمون‌: دولت ارتباط مستقيمي با تمام قشرها بويژه با روحانيت برقرار خواهد كرد. اگر حزب رستاخيز در جامعه بتواند محلي براي خود پيدا كند، مي‌تواند به عنوان يكي از احزاب فعاليت كند. از اين پس درهاي نخست وزيري و دستگاههاي اجرايي به روي همة مردم گشوده است‌.
10/6/57 : مقدمات برطرف كردن نارسائيها از طرف مقامات اجرائي مملكت فراهم شده است و ما جامعة روحانيت را محترم مي‌شماريم‌.
11/6/57: سياست‌هاي گذشته را دليل عمده‌ي وضع موجود دانست و خواستار تجديد نظر در سيستم اجرايي كشور شد.
11/6/57: در آينده بايد در انتظار تحول تازه‌اي در روابط دولت و مراجع روحانيت باشيم‌.
11/6/57: جاي تأسف است كه در اين سالها دروغ پردازي كه وسيله‌اي شده بود براي پيشرفت و وعده‌هاي دروغين‌، اساس جامعه ايران را برهم مي‌ريخت‌، بايد مديران ما آن چنان شهامت داشته باشند كه اگر نارسائي در كارشان وجود دارد، آنها را از بين ببرند. گزارش خلاف ندهند و براي ديگران پرونده‌سازي نكنند.
14/6/57: دكتر آزمون در جلسه هيأت دولت‌: روحانيت هميشه حافظ استقلال و تماميت ارضي مملكت بوده و بديهي است ما هم به عنوان خدمتگزاران صديق اين جامعه تمام تلاشمان اين است كه اگر مشكلاتي وجود دارد، برطرف كنيم‌.
16/6/57 : بنده معتقدم در تهران بايد حكومت نظامي بشود. در واقع آن فرماندار نظامي تشخيص بدهد كه چه ماده‌اي را انجام بدهد و كدام ماده را انجام ندهند.
21/6/57: منوچهر آزمون گفت‌: اعتقاد راسخ هيأت وزيران اين است كه دردهاي اساسي كه ما امروز با آنها دست به گريبان هستيم‌، را مي‌بايد در فساد جست‌وجو كرد. به همين دليل دولت با ايمان به اين عقيده‌، براي مبارزه با فساد از همه طرف و به طرق مختلف اقدام كرده و اقدام خواهدكرد.
22/6/57: مبارزه با متجاوزين به حقوق مردم را سريعاً دنبال خواهندكرد اين يك شعار توخالي نيست‌.

آزمون به روايت ديگران

در جلد دوم خاطرات فردوست آمده است‌: آزمون كه سالها با كمونيستها همكاري داشت‌، صدها نفر از مردم اين مملكت شاهد حركت او بودند. رئيس اوقاف شد و در ظرف چند سال ميليونها تومان ثروت به دست آورد. پدر منوچهر آزمون شغل انبارداري وزارت دارائي را داشت و در يك خانه سه اتاقي زندگي مي‌كردند و اكنون آزمون ميليونها تومان ثروت دارد. فقط يك قلم يك ميليون تومان پول آگهي براي انتخاباتش داده است تا پس از وكيل شدن از تهران به جوانهاي مملكت اين درس را بدهد كه راه ترقي اين است كه نخست توده‌اي بشوند و بعد به مقدسات مملكت تعرض و وقاهت و فحاشي كنند و پس از آن به مقام و منصب برسند. بعد از آزمون رياست اوقاف به محمدحسين احمدي واگذار شد.
مسعود بهنود مي‌نويسد:
منوچهر آزمون در جواني كمونيست بود و از طرف حزب توده براي تحصيل به آلمان شرقي فرستاده شده. در همان جا به استخدام ساواك درآمده و كارمند آن سازمان بود. بعد از دريافت دكترا از دانشگاه لايپزيك به تهران آمد و در بخش مركزي سازمان اطلاعات و امنيت كشور در اداره مربوط به كمونيستها مشغول به كار شد. بعدها مسووليت تبليغات رژيم به وي سپرده شد. وي آخرين بار توانست به انتخابات فرمايشي حزب رستاخيز روحي ببخشد و خود وكيل اول تهران شود. در روزهاي آخر دولت هويدا وارد كابينه شد و سپس به عنوان وزير مشاور همه كاره دولت شريف امامي شد. محمدعلي سفري مي‌نويسد:
دكتر منوچهر آزمون در يك ميهماني شبانه به خبرنگاران مطبوعات گفته بود كه نصيري و ديگر همكاران او در ساواك به جرم جناياتي كه مرتكب شده‌اند، محاكمه و مجازات خواهند شد.

خاطرات لحظات قبل از دستگيري

آزمون در جلسه‌اي با شاه‌، صراحتاً از اوضاع صحبت كرد و به اصطلاح به شاه رهنمود داد و گفت‌:
بايد انقلابي را كه شروع شده است‌، اعلي حضرت خود رهبري كند. دستور بدهيد تمام رجال اين سالها را دستگير كنند. چند نفري را اعدام كنيد، مردم آرام مي‌گيرند!
تيمسار مقدم رئيس ساواك تاب نياورد و گفت‌: خود شما در ليست اعدامي‌ها خواهيد بود... جمع خنديدند شاه با اخم فرمان داد:
حرف جدي بزنيد!
و كسي را راه حلي نبود. در پي اين راه حل و بن بست‌، حكومت نظامي تصويب شد.

لحظه دستگيري

از صبح روز 22 بهمن همگي همچنان در زندان بودند و صداي گلوله‌هائي كه نزديك آنها شليك مي‌شد، پشت پنجره‌ها جمع شدند... همه خوشحال شدند كه لحظة آزادي نزديك شده است‌. ناگهان با نهيب منوچهر آزمون به خود آمدند. آزمون با فرياد به آنها يادآور شد كه بيهوده شادمان نباشيد، آنها مي‌آيند تا ما را اعدام كنند.

اعــدام

پس از پيروزي انقلاب اسلامي‌، آزمون همچون صدها مفسدفي‌الارض و چپاولگران بيت‌المال در زندان بودند و منتظر محاكمه‌. در تاريخ 20 فروردين ماه 1358 دادگاه حكم صادر شده را اعلام كرد. در نخستين ساعات روز دوشنبه به حكم دادگاه انقلاب اسلامي‌، سپهبد امير حسين ربيعي آخرين فرمانده نيروي هوائي شاه‌، منوچهر آزمون وزير و وكيل سابق و يك سر پاسبان در مقابل جوخه اعدام قرار گرفتند.
منبع: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی