بچه‌ها  عاشق شخصیت‌های  کارتونی هستند. در هر عصری بچه‌ها‌ی آن دوران یک سری شخصیت‌های  کارتونی را می شناسند و با آنها ارتباط عاطفی و روحی برقرار می کنند. اگر بتوان این شخصیتها را نمونه سازی کرد و به سر کلاسها آورد و یا اینکه انیمیشنهای آنها را نمایش داد این فضاسازی ها بچه‌ها  را خوشحال خواهد کرد. حتی میتوان در تدریس دروس از شخصیت و کاراکترهای کارتونی نمونه سازی شده، استفاده کرد.
 
در هر جامعه ای توده مردم علاقه‌مند  برقراری ارتباط با قهرمانان ورزشی، ستارگان سینما و سایر شخصیت‌های  تأثیرگذار هستند. اگر بتوان این شخصیت‌های  معروف و مشهور را به کلاس درسها آورد و از آنها درخواست کرد که یک روز را در تدریس به معلم ها کمک کنند، این شرایط می تواند بسیار جذاب و مورد توجه بچه‌ها  قرار گیرد. حتی می توان فیلم هایی را که این ستارگان مشهور بازی کرده اند، با حضور آنها برای بچه‌ها  نمایش داد و بعد ستاره مشهور در مورد فیلم خود با بچه‌ها  صحبت کرده و به سؤال های آنها پاسخ دهد. حتی می توان مجموعه عوامل یک فیلم را به مدرسه دعوت کرد تا با تعامل میان دانش آموزان و دست اندرکاران یک فیلم، بچه‌ها  روز خارق العاده ای را تجربه کنند.
 
یکی از روشهای مواجهه خلاق، گل باران کردن مدرسه است. میتوان تمام حیاط و کلاس های درس را با ارائه گل های مختلف تزئین کرد. سپس از بچه‌ها  می خواهیم با گلها نمایش اجرا کنند و در ادامه معلم می تواند با ارائه گل به بچه‌ها  تدریس را آغاز کند. در انتها نیز بهتر است بچه‌ها  گل ها را با یکدیگر رد و بدل کنند تا فضای دوستی و عشق در مدرسه ایجاد شود.هیچ لحظه‌ای، هیچ کلاسی، هیچ هفته‌ای، هیچ ماهی و هیچ سالی نباید به صورت بی خاصیت و بی ارتباط با ساختن ذهن خلاق، هزینه و مصرف شود. در همین لحظه معلمها میتوانند با یک بسته پسته، نخود یا لوبیا در کلاس، فضای شوق، شور و نشاط و نبوغ ایجاد کنند.در هر جامعه ای عده ای از مردم هستند که متفاوت زندگی می کنند یا از قوهی نبوغشان به خوبی استفاده می کنند. اگر مدیران مدارس و یا معلمها بتوانند آنها را شناسایی کرده و به کلاس بیاورند این مواجهه تأثیر عجیبی در رشد خلاقیت بچه‌ها  دارد. مثلا فردی که میتواند با استفاده از مداد و نواختن بر روی لیوانها یک موسیقی زیبا و دلنشین اجرا کند و یا فردی که با سوت زدن صداهای مختلفی در می آورد و یا دعوت از نقاشان برجسته می تواند به بچه‌ها  شوق متفاوت زیستن و یا آشنایی با مردم موفق را بدهد.
 
یکی از روشهای مواجهه خلاق، تصویرسازی‌های عجایب و غرایب در کلاسهاست. مثلا می توان از بچه‌ها  خواست خود را به جای کینگ کنگ قرار دهند و با دوستانشان ارتباط برقرار کنند یا اینکه می توان زندگی را از نگاه یک سمور، شیر یا عقاب ترسیم کننده - نصب کارت پستال به در و دیوار: یک روز را میتوان با نصب کارت پستال های مختلف از طبیعت، اماکن عمومی، چهرهها، لبخند کودکان، فقر و بچه‌ها  را دچار شگفتی کرد. بعد می توان کارت پستال ها را از دیوار برداشته و در مورد آنها بحث و تبادل نظر کرد. آشپزی، یکی از روشهای جالب و کم نظیر در خصوص تقویت نگاه خلاق، توجه و تأکید به درست کردن غذا در مدرسه است. در بسیاری از جوامع این تصور وجود دارد که غذا درست کردن یک کار زنانه و یا مربوط به خانه هاست. در حالی که غذا درست کردن و نحوه پختن یک غذا و تلاش برای تهیه یک غذای خوشمزه، کاری متفاوت و خلاق محسوب میشود. ضمن اینکه در دنیای امروز به مشاغل به صورت جنسیتی نگاه نمی شود. می توان یک روز را به پختن دسته جمعی غذا و تهیه یک غذای مخصوص مطابق کتاب آشپزی اختصاص داد، آن روز بدون شک در ذهن تک تک بچه‌ها  باقی خواهد ماند.

در کشورهایی مثل ژاپن در تعطیلات تابستان، دانش آموزان را به مناطقی خاص برده و در آنجا بچه‌ها  ضمن در کنار هم بودن، از طبیعت بهره لازم را می برند. مثلا سفر به منطقه ای که دارای چشمه آب گرم است، هم خاصیت درمانی دارد و هم برای سلامتی و بازتولید ذهن و بدن بسیار لازم و ضروری است. در هر کشوری این امکان وجود دارد که بچه‌ها  را به مناطق خوش آب و هوا و کم نظیر برد و در آنجا معنای زندگی به معنای لذت و شادی را تجربه کرد.
 
در مدارس سنتی تأکید بر روی درس خواندن، حفظ کردن و گذراندن واحدهای درسی است. در مدارس مدرن، تأکید بر روی خوب زندگی کردن، لذت بردن، شگفتیها را لمس کردن و تجربه کردن موفقیت است. یکی از نتایجی که مواجهه خلاق برای دانش آموزان به همراه دارد، تجربه کسب کردن پول برای دانش آموزان است. میتوان از بچه‌ها  خواست در یک فصل تابستان هر یک به شغل یا کاری رو آورده در آنجا تجربه ای از کار حرفه ای داشته باشند. کسب پول توسط بچه‌ها  چند امتیاز دارد: اولا آنها ارزش پول را بیشتر می دانند. دوم آنکه آنها می فهمند که داشتن یک حرفه یا تجربه کار مهم تر از کسب مدرک است. سوم اینکه بچه‌ها  می فهمند روزی باید در شغلی مشغول به کار شوند و از آن راه، گذران زندگی کنند و نهایتا بچه‌ها  درک بهتری از آینده خود و علایق شان پیدا می کنند.
 
به نظر می رسد که مواجهه خلاق، می تواند برای دانش آموزان لحظاتی ناب، استثنایی و منحصر به فرد خلق کند. دانش آموزان هزاره سوم نیازمند خودباوری، پویایی، ادراک قوی هستند. اگر نتوانیم بچه‌ها  را به نتایج و اهداف مطلوب و موفقیت در زندگی سوق دهیم، چگونه میتوان از دستاوردهای مطلوب نظام آموزشی صحبت کرد؟ انسان بودن موهبتی عظیم است که در هر لحظه می تواند نو و متفاوت شود. خلاق بودن یک رویداد بزرگ است. افراد خلاق چیزهای جدید به دنیا اضافه می کنند. اکنون زنگ ورود به کلاس می خورد و ما در زیر یک سقف به مدت ۹۰ دقیقه فرصت تحول را داریم. هیچ لحظه ای، هیچ کلاسی، هیچ هفته ای، هیچ ماهی و هیچ سالی نباید به صورت بی خاصیت و بی ارتباط با ساختن ذهن خلاق، هزینه و مصرف شود. در همین لحظه معلمها میتوانند با یک بسته پسته، نخود یا لوبیا در کلاس، فضای شوق، شور و نشاط و نبوغ ایجاد کنند. چه بسا کودکانی که دارای استعدادهای فراوانی هستند، اما به دلیل ضعف در تجربه کردن و عملی کردن ایده ها این ظرفیت های بالقوه در آنان دچار ضعف و یا مرگ می شود. دنیا از کپی کارها رو به زوال است، چرا که همهی اصناف و اقشار مانند هنرمندان، صنعتگران، پیشه وران، نویسندگان، شاعران و... کپی کار شده اند.
 
منبع: جامعه‌شناسی نخبه‌پروری، مهرداد ناظری، چاپ دوم، نشر علم، تهران 1396