واتیکان و فکر تکفیری
سالهای اولیه بعد از جنگ جهانی دوم حاکی از آنست که مذهب در شرق آسیا جایگاه خود را در چشم انداز سیاسی از دست داده است. در چین مذهب توسط حزب کمونیست ممنوع گردید. حزب کمونیست، مذهب را به عنوان بقایای گذشته فئودالی و "افیون تودهها" می دید.
در مورد کره جنوبی، ماموریت های مسیحی فرامرزی خصوصا آنهایی که در چین فعال بودند به کانال عمده ای برای کمک به پناهندگان کره شمالی در کره جنوبی تبدیل شده بودند. موضوعی که در روابط کره جنوبی و چین با کره شمالی چالش هایی را بوجود آورده است. بر اساس اظهارات رییس هیات آمریکایی-کره ای، مسیحیان با برگزاری راهپیمایی و برگزاری برنامه های دیگر برای رهایی مردم کره شمالی از رژیم اقتدارگرای این کشور، کاملا خود را وقف مساله کره شمالی کرده اند. گروههای مسیحی از قبیل کمیسیون کمک به آوارگان کره شمالی، این کشور را به عنوان بزرگ ترین هدف" مبلغین مذهبی کره ای می بیند. مقامات چینی در سال ۲۰۰۵ تعدادی از مبلغین مذهبی کره ای و امریکایی را به دلیل کمک به مردم کره شمالی دستگیر کردند. برخی از پناهندگان کره شمالی در ایالات متحده نیز با همکاری سازمان های مسیحی امریکایی تلاش کردند تا سند حقوق بشر کره شمالی در سال ۲۰۰۴ را توسط کنگره آمریکا تصویب کنند. البته این تلاش ها ممکن است مذاکره برای توقف برنامه تسلیحات هسته ای پیونگ یانگ را پیچیده کند و موجب رنجش چین یا متحدان آمریکا در منطقه از جمله کره جنوبی که طرفدار رویکرد مسالمت آمیزی هستند، بشود.در کره جنوبی مسیحیت و مذاهب عمده دیگر نتوانستند از سرکوب درازمدت دوران حکومت استعماری ژاپن به طور کامل بهبودی یابند. گرچه مسیحیت، منبع کلیدی حس ملی برای استقلال در دوره نخست استعمار بود، مبلغین مسیحی در کره و اکثر گروههای مسیحی کره ای سرانجام تسلیم سلطه ژاپن شدند.دیگر پیامد فراملی مذهب به بازتابهای فرامنطقهای مناقشه معبد بازو کونی ژاپن بر می گردد. بازدیدهای نخست وزیران ژاپن از این معبد به منبع عمده تنش در منطقه تبدیل شده است. قسمتی از این مشکل به این واقعیت برمی گردد که همان محافظه کاران ژاپنی که درصدد پیوند مجدد دولت و معبد هستند، خودشان بزرگترین منتقد عذرخواهی ژاپن به خاطر تجاوزگری های زمان جنگ می باشند. چین و کره جنوبی که شدیدا به بازدید های نخست وزیر کویزومی از معبد شینتو اعتراض داشتند، نشست های دو جانبه خود را با ژاپن لغو کردند. به علاوه، تعداد ۲۷ هزار و ۸۶۳ تایوانی و ۲۱ هزار و ۱۸۱ کره ای در معبد پازوکونی دفن شده اند.
در ژوئن ۲۰۰۱ بستگان کشته شدگان کره جنوبی با ارائه درخواستی، خواستار حذف نام قربانیان خود از معبد شدند. همچنین در ژوئن ۲۰۰۵، گروهی از تایوانی ها تلاش کردند در این معبد تجمعی اعتراض آمیز داشته باشند. پلیس ژاپن که نگران درگیری خشونت آمیز بین آنها و گروههای افراطی ژاپنی بود (افرادی که با پارک کردن تعدادی وسایل نقلیه در جلوی دروازه اصلی معبد، مانع ورود تایوانی ها شده بودند)، اعتراض کنندگان تایوانی را متوقف کرد. در اکتبر ۲۰۰۵، "کمیته اقدام مشترک علیه پازوکونی" که جنبشی فراملی شامل گروههای کره جنوبی، تایوان، ژاپن، اوکیناوا بود، مبارزه مشترکی را علیه معبد آغاز کرد. این کمیته در سال ۲۰۰۶ با شروع تحقیق درباره دفن کردن غیرژاپنی ها در معبد درخواست هایی را برای دبیرکل سازمان ملل و کمیته حقوق بشر سازمان ملل فرستاد.
سالهای اولیه بعد از جنگ جهانی دوم حاکی از آنست که مذهب در شرق آسیا جایگاه خود را در چشم انداز سیاسی از دست داده است. در چین مذهب توسط حزب کمونیست ممنوع گردید. حزب کمونیست، مذهب را به عنوان بقایای گذشته فئودالی و "افیون تودهها" می دید.
خصوصا، مسیحیت بسیار پیچیده تر بنظر می رسید زیرا به عنوان کارگزار امپریالیسم غرب تلقی می شد. حزب کمونیست در طول شورش های انقلاب فرهنگی درصدد بود تا مذهب را به طور کلی ریشه کن کند به صورتی که نیروهای گارد سرخ کلیساها، معابد و مکان های مذهبی دیگر را نابود کردند. در ژاپن، نیروهای امریکایی، شینتوی دولتی را ممنوع کردند و با گنجاندن یک اصل در قانون اساسی جدید جدایی بین شینتویسم و دولت را تضمین کردند به طوری که ملت جنگ دیده ژاپن را با یک خلاء معنوی رها کردند.
مقامات اشغالگر امریکایی در عوض ممنوعیت شینتویسم دولتی و ستایش امپراطور، به تصویب اصل آزادی مذهب کمک کردند که سرانجام "مسیر را برای ظهور تعداد زیادی از فرقه ها و جریان های رقابتی جدید و همچنین انشعاب هزاران معبد" که رویهمرفته "مذاهب جدید" نامیده می شوند، هموار کرد.
سرانجام، در کره جنوبی مسیحیت و مذاهب عمده دیگر نتوانستند از سرکوب درازمدت دوران حکومت استعماری ژاپن به طور کامل بهبودی یابند. گرچه مسیحیت، منبع کلیدی حس ملی برای استقلال در دوره نخست استعمار بود، مبلغین مسیحی در کره و اکثر گروههای مسیحی کره ای سرانجام تسلیم سلطه ژاپن شدند.
این شرایط استثنایی در حال حاضر پایان یافته و بکار گرفتن نظریه سکولاریزاسیون در مورد آنها درست نیست. در حالی که زمان احیاء مذهب در هر کشور متفاوت است، شرایط سیاسی نسبتا باز در این کشورها برقرار است، از جمله؛ آشوبهای سیاسی که مستلزم توجه دقیق به مشروعیت دولت هستند (چین)؛ خلا معنوی افزاینده عصر رشد سریع اقتصادی و پیشرفت مادی که از دید ائتلاف محافظه کار، انسجام ملی را تهدید می کند (ژاپن) و مشروعیت دولت و انسجام ملی در دوره تحول دموکراتیک (کره جنوبی). ریچارد مدسن دانشمند برجسته حوزه مذهب در چین می نویسد "ساختار سکولار نهادهای سیاسی آسیایی اغلب روح مذهبی را پنهان می کند و این پیکره سیاسی سکولار اغلب همان چیزی است که خارجیها آن را می بینند، در حالی که افراد بومی روح آن را درک می کنند. مدسن برای تبیین نکته خود به بحث و جدل های انجام گرفته درباره معبد پازوکونی اشاره می کند. از دیدگاه وی، اصرار برای بازدید معبد صرفا به خاطر گرامیداشت اسامی کشته شدگان جنگ نیست، بلکه برای عبادت در مکانی است که روح های واقعی کشته شدگان جنگ را در خود دارد.
منبع: دین و نظریه روابط بین الملل، جک اسنایدر، ترجمه سیدعبدالعلی قوام، رحمت حاجی مینه، چاپ اول، نشر علم تهران ۱۳۹۳
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}