معنای انحراف و ضلالت آن است که انسان به مقصد نرسد یا پس از تشخیص آن از آن دور شود.

هدف از هدایت انسان دستیابی به کمال و معرفت الهی است؛ اما اگر انسان یا راه را گم کند یا در راه صحیح، درست حرکت نکند، دچار گمراهی و ضلالت می شود.

اساساً از دید قرآن کریم، هدایت ابتدایی برای تمام مخلوقات وجود دارد؛ اما ضلالت ابتدایی وجود ندارد؛ یعنی خداوند هیچ بنده ای را ابتدائاً گمراه نمی کند، و اگر کسی گمراه شد، او را هدایت نیز می کند. اما اگر کسی خودش راه هدایت را کنار نهد، و بسوی انحراف و گمراهی پیشقدم شود، خداوند او را در طغیان و گمراهی اش، رها می کند؛

چنانچه قرآن کریم در مورد منافقانی که مومنان را مورد تمسخر قرار می دهند، می فرماید: «اللَّـهُ یَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَیَمُدُّهُمْ فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ»[1] خدا [است که‌] ریشخندشان مى‌کند، و آنان را در طغیانشان فرو مى‌گذارد تا سرگردان شوند.

و در ادامه در مورد آنها معتقد است که اینان همانهایی هستند که ضلالت را در مقابل هدایت خریدند که این تجارتی بی سود بوده و هرگز هدایت نمی شوند؛ قرآن می فرماید: « أُولَـئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ وَمَا کَانُوا مُهْتَدِینَ»[2] همین کسانند که گمراهى را به [بهاى‌] هدایت خریدند، در نتیجه داد و ستدشان سود[ى به بار] نیاورد؛ و هدایت‌یافته نبودند.

پس ضلالت، تجارت بدون سود و باعث بسته شدن، عوامل هدایت است.


عوامل انحراف و گمراهی

اما اینکه چه عواملی باعث گمراهی و انحراف در انسان می گردد، از نظر قرآن و احادیث متعددند که به برخی از آنها اشاره می گردد.

۱. رفیق ناشایست
قرآن کریم یکی از عوامل انحراف را رفیق بد می داند بصورتی که در قیامت انسان منحرف پرده از حقیقت برداشته و اعتراف می کند که رفیق بد او را بدین امر، کشانده است؛ قرآن می فرماید: ««وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا؛ یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا؛  لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءنِی وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِلْإِنسَانِ خَذُولًا»[3] و روزى است که ستمکار دستهاى خود را مى‌گزد [و] مى‌گوید: «اى کاش با پیامبر راهى برمى‌گرفتم.» «اى واى، کاش فلانى را دوست [خود] نگرفته بودم. او [بود که‌] مرا به گمراهى کشانید پس از آنکه قرآن به من رسیده بود.» و شیطان همواره فروگذارنده انسان است.

۲. عدم همراهی با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)
در آیه بالا، یکی از عوامل انحراف، عدم همراهی با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، شمرده شده است؛ و این همان چیزی است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در حدیث ثقلین فرمود: «إِنِّی تَارِک فِیکمْ أَمْرَینِ إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَهْلَ بَیتِی عِتْرَتِی»[4] من در میان شما دو چیز باقی می‌گذارم که اگر آنها را دستاویز قرار دهید، هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا و عترتم که اهل بیتم هستند.

از مفاد حدیث اینگونه فهمیده می شود که عدم همراهی انسان با پیامبر اکرم و قرآن و اهل بیت علیهم السلام، عاملی بس بزرگ در گمراهی و انحراف انسان است.

کسانی که فرقه ها و مکتب های مختلف را پدید آورده اند، تماماً کسانی بودند که از تعالیم ناب قرآن و اهل بیت علیهم السلام دور شده اند. فرقه هایی که حتی دم از دین و دینداری زده و تحت عناوین دین درمانی و مذهب درمانی دست به کارهای خلاف شرع و خلاف اخلاق نموده و آنرا به دین نسبت داده تا بدین جهت عده ای را جذب خود و عده ای را از دین بیرون برانند.

قرآن کریم کسانی که دیگران را از راه هدایت به بیراهه می کشانند هشدارهای جدی می دهد و می فرماید: « الَّذِینَ یَسْتَحِبُّونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا عَلَى الْآخِرَةِ وَیَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّـهِ وَیَبْغُونَهَا عِوَجًا أُولَـئِکَ فِی ضَلَالٍ بَعِیدٍ» همانان که زندگى دنیا را بر آخرت ترجیح مى‌دهند و مانع راه خدا مى‌شوند و آن را کج مى‌شمارند. آنانند که در گمراهى دور و درازى هستند.»

ترجیح آخرت بر دنیا، مانع راه خدا شدن، کج شمردن باعث می شود که انسان در گمراهی و انحراف دور و درازی قرار بگیرد.

مکاتب و فرقه های درون مذهب عمدتاً یا از قرآن دور شده اند یا از اهل بیت علیهم السلام. و فرقه های برون دینی، عمدتاً با ایجاد فتنه و القای پوچ گرایی و سپس رهنمون کردن افراد فریب خورده به افسردگی، سپردن اموال به صاحبان فرقه ها و نهایتاً خودکشی فریب خوردگان منجر می شوند.

۳. عدم تبعیت از صراط مستقیم
برخی از فرقه ها یا غلو نموده اند و راه افراط را طی کرده و قسم دیگر، راه تفریط را برگزیده اند؛ و طبیعی است که افراط و تفریط هر دو گمراهی است؛ چنانچه امیرمومنان علیه السلام می فرماید: «الْیَمِینُ وَ الشِّمَالُ مَضَلَّةٌ وَ الطَّرِیقُ الْوُسْطَى هِیَ الْجَادَّةُ عَلَیْهَا بَاقِی الْکِتَابِ وَ آثَارُ النُّبُوَّة»[5] چپ و راست گمراهى، و راه میانه، جادّه مستقیم الهى است که قرآن و آثار نبوّت، آن را سفارش مى ‏کند.

و اینگونه است که افراط کننده و تفریط کننده همیشه در سراشیبی گمراهی قرار می گیرد، و راه مستقیم همان راه قرآن و نبوت و امامت است؛ که قرآن کریم خود به تعبیر دیگر آنرا بیان فرمود که: «وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ ذَلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»[6] و این است راه راست من، از آن پیروی کنید و از راههای دیگر که موجب تفرقه شما از راه اوست متابعت نکنید. این است سفارش خدا به شما، شاید پرهیزکار شوید.

از آیه بالا فهمیده می شود که راه خدا یکی است که همان راه انبیاء و اهل بیت علیهم السلام است؛ دقیقاً همان چیزی که امام صادق علیه السلام ـ درباره معناى صراط ـ فرمود: «هُو الطَّریقُ إلى مَعرِفَةِ اللّه ِ عَزَّوجلَّ، و هُما صِراطانِ: صِراطٌ فی الدُّنیا و صِراطٌ فی الآخِرَةِ، فأمّا الصِّراطُ الذی فی الدُّنیا فهُو الإمامُ المَفروضُ الطاعَةِ، مَن عَرَفَهُ فی الدُّنیا و اقتَدى بِهُداهُ مَرَّ على الصِّراطِ الذی هو جِسرُ جَهَنَّمَ فی الآخرةِ.»[7] آن، راه شناخت خداوند عزّ و جلّ است، و دو صراط وجود دارد : صراطى در دنیاست و صراطى در آخرت . صراط دنیا همان امامى است که اطاعتش واجب است . هرکه در دنیا او را بشناسد و از راهنماییهایش پیروى کند از صراط آخرت که پلى است بر روى دوزخ، بگذرد.

و راه غیر خداست که هزاران راه بوجود آمده و فرقه سازی صورت می گیرد.

نتیجه
با توجه به این حدیث، می توان گفت: هر کس در هر مقام و جایگاه و لباسی که باشد، اگر از صراط دنیا، که امامش است منحرف گردد، قطعاً از گمراهی و انحراف سر در می آورد. انسان با شناخت امام و پیروی از راهنمایی وی، راه را پیدا کند، نه از راهنمایی هر کسی که به زعم ما کرامت یا کار خارق العاده ای از وی سر زند. ای چه بسا برخی از انسانها در خارج از دینداری با بجاآوردن ریاضت های غیر دینی، کارهای خارق العاده ای انجام دهند که ضعیف الایمان ها به آنها به چشم اولیاء الله بنگرند و این آغاز فرقه سازی و انحراف از صراط مستقیم بوده و سرانجام آن، بی تقوایی و عذاب الهی است.

پس سه عامل، رفاقت بد، عدم همراهی با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و عدم پیروی از صراط مستقیم از عوامل مهم انحراف و فرقه سازی از منظر قرآن کریم، است.

نویسنده: محمد طاهری

پی نوشت:
[1] سوره بقره، آیه ۱۵
[2]  سوره بقره، آیه ۱۶
[3]  فرقان/ آیات ۲۷ تا ۲۹
[4]  کلینی، الکافی، دار الکتب الاسلامیه، ج۱، ص۲۹۴.
[5]  نهج البلاغة للصبحی صالح ؛ ص58/ ترجمه دشتى، ص: 61
[6]  سوره انعام، آیه 153
[7]  بحار الأنوار : 24/ 11/3 .