تجربه نشان میدهد که میتوان از راهبردها و اصول زیر برای رشد و تربیت ابرخلاقان استفاده کرد.
 
 ١- اصل بازگشت به طبیعت برای اینکه بتوانیم زندگی بهتری داشته باشیم باید به طبیعت بازگشته و مطابق با نظم و دیسیپلین و قوانین طبیعت رعایت کنیم. قوانین به ما می آموزد برای پیشرفت باید آهسته و تدریجی حرکت کرد، خشونت را کنار گذاشت، آسمان و زمین و کهکشانها را دوست داشت و عشق میان انسان و طبیعت باید دوباره احیاء گردد و انسان بپذیرد که با نابودی طبیعت نمی تواند به پیشرفت برسد.
 
 ٢- اصل آینده نگری جهان به سوی آینده در حرکت است. این وظیفه هر انسانی است که خود را برای زندگی در آینده آماده کند. افراد خلاق در محدوده های گذشته با حال باقی نمانده و افق دیدشان به سوی آینده است. فرد خلاق میداند زندگی مجموعه ای از برخوردها با آینده است. مجموعه‌ای از آنچه بوده ایم، نیست بلکه عبارت است از آنچه که آرزو می کنیم امیرحسینی، ۱۳۸۴: ۷۸). اما باید دانست که امروز دیگر حتى تحقق خواسته های بشر یک آرزوی دست نیافتنی نیست بلکه انسان می تواند هر آنچه در ذهن دارد را تحقق بخشیده و ایجاد کند. آیا کسی تصور می کرد روزی برادران رایت اولین هواپیما را اختراع کنند؟ آیا روزی بشر فکر می کرد که بتواند به کره ماه یا مریخ سفر کند؟ اما امروز این آرزو به یک امکان مبدل شده است. پس ابرخلاقان همواره آینده را در مشتهای خود می گیرند.
 
۳- اصل کار تیمی یکی از ویژگیهای رشد نبوغ و خلاقیت در افراد انجام کارها به صورت گروهی است. ما بدون کار گروهی نمی توانیم به موفقیت برسیم. جان سی ماکسول معتقد است که برای حداکثر رساندن قابلیت های فردی باید به کار گروهی روی آوریم. او معتقد است که با کار گروهی می توان به موفقیت رسید (2001,Maxwell). او هفده اصل را در کار گروهی موثر میداند که به شرح زیر است: ١- تطبیق پذیری ۲- حس همکاری ٣- تعهد ۴- قابلیت برقراری ارتباط ۵- شایستگی ۶- قابل اطمینان بودن ۷- با انضباطی ۸- کمک به رشد و ارتقاء دیگران ۹- علاقه‌مند ی ۱۰- هدفمندی ۱۱- آگاه از مأموریت خود ۱۲- آمادگی 13- ایجاد رابطه و پیوند 14- اصلاح فردی ۱۵- از خود گذشتگی ۱۶- راه حل مداری ۱۷- پشتکار .چرخش ذهن انسان از اعماق زمین آغاز گشته تا دورترین نقطه در کهکشان میسر است. ابرخلاق می تواند خود را به تفکر متکثر، موجی شکل، دوار، پرتحرک و پویایی خلاق عادت دهد و سوار بر بال رؤیاها در زمین شگفتی ایجاد کند.به نظر می رسد با توجه به اصول ذکر شده بالا می توان در کار گروهی به موفقیت رسید. لذا آنچه که در مدرسه نابغه‌ها باید مدنظر قرار گیرد توجه به کار گروهی است.
 
 ۴- اصل تغییر تغییر پایه خلاقیت است. در جامعه شبکه ای همه چیز در حال تغییر است. انسانی که تغییر را نمی پذیرد، به شیء مبدل شده و توان حرکت رو به جلو را نخواهد داشت. برای ابرخلاق شدن باید تغییر به خصیصه اصلی افراد تبدیل شود. با پذیرش تغییرات می توان هر غیرممکنی را ممکن ساخت.
 
 ۵- اصل عشق عشق نیرویی است که در تار و پود هستی وجود دارد. هر جا که عشق بزرگی هست معجزات بزرگی اتفاق می افتد. عشق سرنوشت بشر و تاریخ را تغییر می دهد. با نیروی عشق می توان از زمین به دورترین نقطه کهکشان پرواز کرد. در جامعه ای که مردم عشق را می فهمند سرمایه بزرگی وجود دارد. برای روشن شدن موتور خلاقیت، سوخت عشق ضروری است. به قول پائلو کوئیلو وقتی آدم عاشق است همه چیز بیشتر معنا پیدا می کند (پائلو کوئیلو، ۱۳۷۴). عشق اگر در معنای واقعی آن درک شود، می تواند به عاملی در راستای رشد معنوی و روحی افراد مبدل گردد. عشق زمان و مکان را در هم می نوردد و انسانها را به سعادت و خوشبختی می رساند.
 
 ۶- اصل اتصال به رؤیاهای نامرئی رؤیاها پیام‌های پرتوانی از قلمرو ناخودآگاهند. جهان تخیل، اشراق و رؤیاهایمان به ما امکان دسترسی به خرد درونی را می دهد. نود درصد استعدادهای ما در اینجا نهفته است. آلن هوانگ دانشمند آزمایشگاههای معروف بل، نخستین رایانه نوری را، که مهم ترین سدشکنی در علوم رایانه از هنگام اختراع ریز تراشه ها بود، به علت آنچه که در هنگام خواب برای او به وقوع پیوسته بود، اختراع کرد (امیرحسینی، ۱۳۸۴، ۸۱). انسان خلاق موجودی است که می تواند با سیر و سفر در رؤیاهایش به سوژه هایی دست یابد که کمتر کسی تاکنون به آنها اندیشیده است. لذا برای تربیت ابرخلاقان توجه به رؤیاهای آنان یک ضرورت است.
 
 ۷- اصل جذب ابرخلاق کسی است که قدرت جذب خوبیها و زیبایی ها را دارد و می تواند با قرار گرفتن در فضای مثبت اندیشی راه را برای حرکت خود هموار سازد. انسان موجودی است که در صورت پیدا کردن نگاه مثبت می تواند با امیدواری و تلاش خوبیها را به سمت خود جذب و از پلیدیها فاصله بگیرد. لذا اگر قانون جذب را با تکرار جملات مثبت به کهکشانها انجام دهیم به مرور در مسیر موفقیت و پیروزی قرار می گیریم.
 
 ۸- اصل خودشناسی در مدرسه نابغه‌ها باید خودشناسی محور برنامه ریزی ها قرار گیرد. سوال من کیستم یکی از مهم ترین سوالاتی است که هر فرد باید بتواند به آن پاسخ دهد؟ اگر ما بفهمیم که کیستیم در آن صورت می توانیم با شور و شوق و قدرت به سوی آینده قدم برداریم. گفته میشود که خودشناسی پایه خداشناسی است و تا زمانی که ما خود را نشناسیم از شناخت خداوند متعال محرومیم. لذا برای آن که بتوان هدف از خلقت، هستی و مسیر حرکت آن را فهم کرد باید از خودمان شروع کرده و با فهم شگفتیهای وجودی، در مسیر رشد شخصیتمان حرکت کرده تا موتور خلاقیت ما روشن شود.
 
9- اصل تفکر خلاق برای ابرخلاق شدن باید خلاقانه زیستن را یاد گرفت و برای خلاقانه زیستن باید ذهن و احساس خود را به تفکر خلاق تجهیز نمود. انسان موجودی متفکر است. موجودی که می تواند نه بگوید، پرواز کند، سکوت کند، بالا رود، پایین آید و ذهنش را در همه ابعاد به حرکت در آورد. چرخش ذهن انسان از اعماق زمین آغاز گشته تا دورترین نقطه در کهکشان میسر است. ابرخلاق می تواند خود را به تفکر متکثر، موجی شکل، دوار، پرتحرک و پویایی خلاق عادت دهد و سوار بر بال رؤیاها در زمین شگفتی ایجاد کند.
 
منبع: جامعه‌شناسی نخبه‌پروری، مهرداد ناظری، چاپ دوم، نشر علم، تهران 1396