بزرگ و کوچک ندارد، مطمئنم برای همه ی مان پیش آمده که تصمیم گرفتیم طرحی نو دراندازیم و یک وسیله ی کاربردی مثلاً یک قفسه برای اتاق مان بسازیم یا برای راحت شدن کارمان، ابزاری مخصوص بسازیم.

بعضی‌ها وقتی فکر جدیدی به ذهن شان ‌می‌رسد، فوری دست به کار ‌می‌شوند و حتی یک دقیقه از وقت شان را تلف نمی‌کنند و مشغول ساخت وساز ‌می‌شوند. هنوز زمان زیادی از شروع کارشان نگذشته که فریادشان به هوا ‌می‌رود: «وای! فکر این جایش را نکرده بودم.» همان اول یک گوشه از کارشان به مشکل برخورده که ممکن است اجرایش حتی از توان و معلومات شان خارج باشد یا نیاز به ابزاری باشد که ما نداریم. آن وقت چه ‌می‌شود؟ وقت و وسایلی که به کار بردیم، به راحتی از بین ‌می‌رود.

گاه با کمی فکر ‌می‌شود مشکل را برطرف کرد و از راه دیگری رفت؛ اما بعضی وقت‌ها هم ‌می‌فهمیم ایده ی مان از بیخ و بُن مشکل داشته و اصلاً عملی نیست! پس به نتیجه ‌می‌رسد خیلی سریع دست به کار شدن آن قدرها هم خوب نیست!

بعضی‌ها هم وقتی به وسیله ای نیاز پیدا ‌می‌کنند، مثلاً یک عدد گوشی ناقابل، فوری به بازار ‌می‌روند و اولین چیزی که چشم شان ‌می‌گیرد، ‌می‌خرند. تا این جایش همه چیز شیرین به نظر ‌می‌رسد؛ اما یک کم که بگذرد، نقطه‌ ضعف های گوشی دست شان ‌می‌آید یا متوجه ‌می‌شوند این مدل، نیاز ما را برطرف نمی‌کند یا یک مدل دیگر هست که با همان قیمت، ولی کارایی بیش تری دارد. خلاصه که آخرش پشیمان ‌می‌شوند و معمولاً راه برگشتی هم وجود ندارد.

 

راه حل چیست؟

راه حل ساده است. باید قبل از انجام هرکار و هرتصمیم، فکر کنیم. اگر مسئله پیچیده تر از این حرف‌هاست و باید وقت بیش تری بگذاریم، مثلاً نقشه بکشیم و محاسبه کنیم، توی گوگل سرچ کنیم و راه‌های مختلف را بالا و پایین کنیم، با چند نفر کارشناس و نیروی ماهر در آن کار مشورت کنیم و از همه هیجان انگیزتر! شاید نیاز باشد چندتا کتاب ناقابل را به دقت مطالعه کنیم و معلومات مان را بالا ببریم. باید همه ی جوانب کار را درنظر بگیریم و مطمئن شویم که به اندازه ی کافی در آن مورد ‌می‌دانیم و بالاخره وقت اجرا و عملی کردن ایده‌های مان یا یک خرید خوب رسیده است!
 

غولی به اسم تحقیق

اکثر دانش آموزها یا دانشجوها وقتی اسم تحقیق به گوش شان ‌می‌خورد، آه از نهادشان بلند ‌می‌شود و اخم‌های شان توی هم ‌می‌رود؛ چراکه معمولاً کسی از تحقیق دل خوشی ندارد و به نظرشان تحقیق یک کار وقت تلف کن است که وقتی توی یک درس نمره کم ‌می‌آورند، باید بروند سراغش یا وقتی معلم و استاد ‌می‌خواهد حال دانش آموزها را بگیرد، یک تحقیق سخت بهشان ‌می‌دهد!

اما این‌ها غافل از آن هستند که پژوهش و تحقیق، مبنا و پایه ی پیشرفت‌های امروزی و همه ی زمینه‌ها و علوم مختلف و فناوری است.

 

پژوهشکده

شاید اسم پژوهشکده را شنیده باشید. توی هرپژوهشکده، یک عده آدم کار بلد و علاقه مند به علم و دانش هست که دور هم جمع شده  و سال‌های زیادی از عمرشان را صرف مطالعه و تحقیق ‌کرده اند؛ مثلاً در مورد یک داروی خاص یا حتی رشته‌های علوم انسانی و اجتماعی! فرقی نمی کند به چه رشته ای علاقه مند باشید، چون در همه ی علوم، پژوهش حرف اول را ‌می‌زند و کسی که بدون تحقیق دست به اجرای پروژه ای بزند، مطمئناً با شکست روبه رو ‌می‌شود مگر این که شانسش خیلی خیلی خوب باشد!

برای همین است که این روزها دولت‌ها و حکومت‌ها تمرکزشان را روی تحقیق و پژوهش گذاشته اند، حتی پژوهش در مورد مردم کشورهای دیگر!

توی کشور خودمان هم به این موضوع اهمیت زیادی داده ‌می‌شود. این روزها پژوهشکده‌ها و شرکت‌های دانش بنیان زیادی را ‌می‌بینید که مشغول کار هستند و نتیجه ی تحقیق شان را در اختیار بقیه قرار ‌می‌دهند تا به کمک پژوهش آن‌ها، راحت تر بشود ایده‌ها را عملی کرد.

 

راز موفقیت

راز موفقیت در هرزمینه، سخت کوشی است. درست است که خیلی از اکتشافات و اختراعات در زمان‌های قدیم اتفاقی و شانسی به دست آمده، ما الان توی زمانه ای هستیم که علم و دانش حرف اول را ‌می‌زند و تنها به وسیله ی پیشرفت‌های علمی ‌می‌توانیم کشور عزیزمان را سربلند کنیم و از هیچ ابرقدرتی نترسیم! درواقع علم و دانش سلاحی است که به وسیله ی آن ‌می‌توانیم خودمان را ثابت کنیم؛ پس چقدر خوب است از دوره ی نوجوانی و شکوفایی مثل یک پژوهشگر به دنیا نگاه کنیم؛ ساده بین نباشیم و بدون مطالعه و شناخت توی زندگی تصمیم نگیریم.

نویسنده: هاجر زمانی