مجموعه ای از اسم پسر که حرف اول آن و است
در اینجا فهرست کاملی از اسم پسر که با حرف و (واو) شروع میشود را به همراه معنی اسم و معرفی ریشه آن می خوانید.
اسامی فارسی
واداننام روستایی در نزدیکی دماوند
وادگان
نام شخصی در وندیداد
واردان
نام دادوری در زمان اردشیر بابکان پادشاه ساسانی
واسپور
لقب نجبا و شاهزادگان اشکانی و ساسانی، نام دانا و هنرمندی در زمان انوشیروان پادشاه ساسانی
وانان
نام روستایی در نزدیکی شهرکرد، نام یکی از پادشاهان اشکانی
وانتیار
نام پسر ایرج به نوشته بندهشن
وجاسب
دارنده اسب بزرگ، نام پسر هباسپ از خاندان کیانیاسم فارسی
وخش
روشنایی، نام چهاردهمین جد آذرباد مهراسپند
وخش داد
داده روشنایی، یکی از سرداران هخامنشی
وراز
گراز که در ایران باستان نشانه زورمندی بوده است.
ورازاد
از شخصیتهای شاهنامه، نام فرمانروای سپیجاب که جزو قلمرو افراسیاب تورانی بوده است.
ورازبنده
بنده نیرومند، از نامهای ساسانیان
ورازپیروز
آن که نیرومند و پیروز است، آن که در زورآزمایی پیروز است.
ورازداد
دارنده زور و نیرومندی، نام یکی از شاهزادگان اشکانی فرماندار ارمنستان در زمان بهرام گور پادشاه ساسانی
ورازمهر
از نامهای زمان ساسانیان
وردانشاه
نام جد مرداویج
ورزا
نام پسرفرشید، پسر لهراسپ پادشاه کیانی
ورزاک
نام پدر مهرترسه وزیر یزدگرد اول پادشاه ساسانی
ورزگمهر
بزرگمهر، بسیار مهربان، نام وزیر انوشیروان پادشاه ساسانی
ورشاد
وظیفه و مقرری
ورنا
برنا جوان، برنا، خوب و نیک
ورونیکا
(دخترانه و پسرانه) نام تیرهای از گیاهان که پوپک از آن دسته است.
وریا
قوی و درشت هیکل ، چکش آهنی بزرگ
وژاسپ
وجاسب، دارنده اسب بزرگ، نام پسر هباسپ از خاندان کیانی
وساک
نساک، نام همسر سیامک پسر کیومرث پادشاه پیشدادی
وسپور
واسپور،لقب نجبا و شاهزادگان اشکانی و ساسانی، نام دانا و هنرمندی در زمان انوشیروان پادشاه ساسانی
وسپوهر
واسپور،لقب نجبا و شاهزادگان اشکانی و ساسانی، نام دانا و هنرمندی در زمان انوشیروان پادشاه ساسانی
وستا
اوستا، نام کتاب مقدس زرتشتیان
وستوی
از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری ایرانی در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی
وستهم
ویستهم، گستهم نام سپهبد بابل در زمان یزدگرد پادشاه ساسانی
وشمگیر
صیدکننده بلدرچین، نام پسر زیار از امرای آل زیار
ونون
نام چهار تن از پادشاهان اشکانی
وه پناه
نام یکی از دادوران مشهور ساسانی
وه وران
بهوران،آنکه دارای روح و روان نیکوست
وهامان
نام پدر سلمان فارسی
وهبرز
نام یکی از دادوران ساسانی
وهرام
بهرام، نام ستاره مریخ ، نام روز بیستم از هر ماه شمسی در ایران قدیم ، نام فرشته موکل بر مسافران و روز بهرام ، نام چندتن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام یکی از فرزندان گودرز گشواد که در دربار کاووس پادشاه کیانی بود
وهزاد
بهزاد، مرکب از وه ( بهتر، خوب) + زاد ( زاده) ، نام اسب سیاوش،زاده خوب و نیکو
وهسود
بهسود، از نامهای زمان ساسانیان
وهشاپور
نام موبدی مشهور در زمان قباد پادشاه ساسانی
وهمن
بهمن، نام ماه یازدهم از سال شمسی، نام فرشته نگهبان چهارپایان سودمند، نام روز دوم از هر ماه شمسی در ایران قدیم، نام یکی از لحنهای قدیم موسیقی ایرانی، نام چندتن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام پسر اسفندیار پسر گشتاسپ پادشاه کیان
وهمنش
بهمنش، کسی که دارای راه و روش نیکویی است
وهمهر
نام مرزبان ارمنستان در زمان بهرام گور پادشاه ساسانی
وهنیا
بهنیا، کسی که از نسل خوبان است.
وهومن
بهمن، نام ماه یازدهم از سال شمسی، نام فرشته نگهبان چهارپایان سودمند، نام روز دوم از هر ماه شمسی در ایران قدیم، نام یکی از لحنهای قدیم موسیقی ایرانی، نام چندتن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام پسر اسفندیار پسر گشتاسپ پادشاه کیان
ویارش
بیارش، دو دلیر
ویراب
از نامهای امروزی زرتشتیان
ویسپار
از نجبای پارس
ویستهم
وستهم، گستهم نام سپهبد بابل در زمان یزدگرد پادشاه ساسانی
ویسه
از شخصیتهای شاهنامه، نام پدر پیران سپهسالار پشنگ فرمانروای توران
ویشتاسب
نام پسرارشامه و پدر داریوش پادشاه هخامنشی
ویناسب
نام دوازدهمین جد آذرباد مهراسپند
ویو
گیو، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر گودرز و از پهلوانان بزرگ ایرانی در زمان کیکاووس پادشاه کیانی
ویوان
نام حاکم رُخّج در زمان داریوش پادشاه هخامنشی
ویهان
نیکان، نامیکی از سرداران دیلمی
ویریا
همت، یکی از کمالات ششگانه که یک بوداسف باید به آن برسد.
اسامی عربی
واجددارنده، دارا، از نامهای خداوند
واحد
یگانه، آن که در نوع خود بی نظیر و منحصر به فرد است.
واصف
به اندازه لازم و مورد نیاز، کافی، وفاکننده
وافی
به اندازه لازم و مورد نیاز، کافی، وفا کننده
والا
بالا عزیز، گرامی، محترم، دارای ارج و اهمیت، اصیل، نژاده
واهب
عطاکننده، بخشنده، از نامهای خداوند
وثوق
اعتماد، اطمینان
وحدت
یگانگی، اتحاد، تنهایی
وحید
یگانه، یکتا، بی نظیر
وحیدالدین
بی نظیر و یگانه در دین، نام دانشمندی از معاصران خاقانی
ولا
دوستی، محبت
ولی
پدر، مادر یا کفیل، دوست و یار نیکان، بالاترین مقام در دین اسلام پس از پیامبر (ص )، لقب علی (ع )، از نامهای خداوند
ولی الله
دوست خداوند، لقب علی (ع)
ویس
دلخواه، لفظی برای نوازش کودکان (ویس با ریشه فارسی اسم دختر بوده به معنی طایفه و قبیله و نام معشوقه رامین در منظومه معروف ویس و رامین)
اسامی کردی
واتیارسخنگو
وادیار
اینطور که پیداست، ظاهر امر
وارش
بارش، باریدن باران
ویس
عشیره یکرنگ، نام دختر قارن و شهرو در داستان ویس و رامین که در ایران قبل از اسلام رواج داشته و طبق قرائن در عهد اشکانیان پرداخته شده است؛ این داستان تا قرن پنجم هجری به زبان پهلوی وجود داشته است.
اسامی ارمنی
وارتاننام پسر بلاش اول پادشاه اشکانی
واروژان
کبوتر نر
ویگن
بیژن
اسامی آشوری
وادامکان مقدس
اسامی یونانی
واراننامی که مورخان یونانی به پادشاهان ایرانی که نامشان بهرام بوده دادهاند.
اسامی سنسکریت
وارونانام یکی از خدایان هندو
اسامی لاتین
ویکتورپیروز شدن، ظفریافتن
منبع: سایت ستاره
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}