اسم پسر که با ت شروع شود
فهرست کاملی از اسم پسر اصیل که با حرف ت شروع میشود به همراه معنی اسم و معرفی ریشه (فارسی، عربی، کردی، ترکی، اوستایی- پهلوی و ...)پیش روی شماست.
اسامی فارسی
تابالنام فرمانداری ایرانی در زمان کوروش پادشاه هخامنشی
تباک
از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاور ایرانی و فرمانروای جهرم در زمان اردشیر بابکان پادشاه ساسانی
تخار
نام چند تن از شخصیتهای شاهنامه، از جمله نام یکی از همراهان فرود
تخواره
نام چند تن از شخصیتهای شاهنامه، از جمله نام پدر خزانه دار خسرو پرویز پادشاه ساسانی
تژاو
از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاور تورانی داماد افراسیاب تورانی
تکاور
تیزتک، (در نظام) مأمور عملیات ویژه در ارتش، دونده، تندرو
تلیمان
از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از پهلوانان در زمان فریدون پادشاه پیشدادی
توار
نوعی ریسمان؛ توارکوه نام کوهی در شمال ایران، شهرستان چالوس ؛ نام محلی در ناحیه برسویر در ایالت دوسِور فرانسه.
تَوانا
دارای قدرت انجام کار، نیرومند، پر قدرت، قادر در مقابل ناتوان.
توان
قدرت، توانایی، توانایی تحمل چیزی، طاقت، توانستن - قدرت، توانایی، تحمل کردن چیزی، طاقت
تورنگ
قرقاول، پرنده ای از خانواده ماکیان، خروس صحرایی، تذرو
تورک
نام پسر شیدسب پادشاه زابلستان
تهماسب
طهماسب، به معنی دارنده اسب قوی
تَهمتن
تنومند، قوی جثه، نیرومند؛ لقبِ رستم پهلوانِ داستانی شاهنامه.
تَهمورث
طهمورث، به معنی قوی جثه و نیرومند
تهمورس
تهمورث، نیرومند، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر هوشنگ پادشاه پیشدادی، ملقب به دیوبند
تهمین
پهلوان، شجاع، پهلوان، از القاب رستم پهلوان شاهنامه
تیرداد
زاده شده در تیرماه؛ نام سه تن از شاهان اشکانی.
تیران
نام پسر اردشیر سوم، نام چند تن از پادشاهان سلسله اشکانی
تیماس
جنگل، بیشه
اسامی عربی
تاجالدینتاجِ دین؛ مورد افتخار برای دین؛ نام پادشاهی از اتابکان لرستان.
تبرّک
مبارک بودن، مبارکی، خجستگی، خوش یمنی؛ برکت گرفتن.
تحسین
ستودن و تمجید کردن، مورد ستایش قرار دادن، آفرین گفتن و نیک شمردن.
تُراب
خاک
تقدیر
سرنوشت
تقی
تقوا پیشه، پرهیزکار
تَمیم
تمام و کامل؛ استوار، سخت؛ نام چند تن از صحابه و اشخاص در جهان اسلام.
توحید
یگانه دانستن خدا؛ اقرار به یگانگی خداوند، یکتا پرستی؛ اخلاص
توفیق
امکان دستیابی به مقصود، موفقیت، کامیابی؛ یاری و تأیید، تأیید پروردگار، مدد الهی
توکل
یقین داشتن به رحمت خداوند و امید بستن به او؛ واگذار کردن کارها به خداوند در جایی که اراده و قدرت بشری کارساز نباشد.
تَهانی
تهنیت گفتن به یکدیگر
اسامی ترکی
تایمازپابرجا، استوار
توماج
چرم دباغی شده؛ تیماج (چرمی رنگی که بوی خوشی دارد).
تیمور
آهن، فولاد؛ نام مؤسس سلسهی تیموریان یا گورکانیان، مشهور به امیر تیمور گورکانی
ترخان
در دوران مغول آنکه خان به او امتیاز ویژه میداده است.
تکش
نام یکی از پادشاخان ساسله خوارزمشاهیان
تکین
پهلوان دلاور
تگین
تکین، پهلوان، دلاور
تورال
جاوید، همیشه زنده
توسن
اسب سرکش
تیمورتاش
نام یکی از طوایف ترک
اسامی کردی
تَوارپرنده
اسامی اوستایی – پهلوی
تور
از شخصیتهای شاهنامه، اسم دومین فرزند فریدون
تورج
نام پسر بزرگ فریدون؛ همان تور که توران منسوب به اوست، چنانکه ایران منسوب به ایرج است.
اسامی عبری
تارخ(= تارح) به معنی تنبل؛ نام پدر حضرت ابراهیم(ع)
اسامی لری
تیام(دخترانه و پسرانه) چشمانم؛ عزیز و گرامی
اسامی یونانی
توماتوام، همراه، نام یکی از حواریون حضرت عیسی (ع)
اسامی ارمنی
تیگرانخوب و پسندیده، نام پادشاه ارمنستان و داماد مهرداد ششم، نام یکی از سرداران خشایار پادشاه هخامنشی
اسامی آرامی
توفان(دخترانه و پسرانه) جریان هوای بسیار شدید، هیاهو و غوغا
منبع: سایت ستاره
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}