ما توی یک دنیای خاکستری زندگی می‌کنیم. منظورم وضعیت نفس گیر آب و هوا نیست. صبر کنید، توضیح می‌دهم!

به لطف تکنولوژی ابزارهای زیادی در اختیار ما قرار دارد؛ ابزارهایی که می‌توانیم خودمان را به دنیا بشناسانیم و بگوییم بعله! من هم هستم. از این ابزارها هم می‌شود استفاده ی خوب کرد، مثلاً راحتی ارتباط با دوست‌ها و آشناهای مان و آگاهی بیش تر و رشد اجتماعی و دانش و هم استفاده‌های نه چندان جالب! یکیش این که نسبت به مسائل اطراف، بی تفاوت شویم، سرمان را بکنیم توی گوشی و چیزی نبینیم یا بی هدف توی دنیای مجازی بچرخیم و آخرش هم یا سردرد بگیریم یا از وقت خواب و استراحت مان بزنیم!

در واقع هم می‌شود لابه لای این شلوغی‌ها، مسائل اصل کاری را پیدا کنیم و هم به حاشیه‌ها بپردازیم. این است که می‌گویم دنیای ما خاکستری است؛ یعنی این ابزارها و امکانات، نه خوب مطلق هستند، نه بد مطلق!

 

کانال یا بنگاه شایعه پراکنی

تلگرام یک برنامه ی پیام رسان است و بهتر از من هم می‌دانی که چه امکاناتی در اختیارمان قرار داده است؛ مثلا یک روز صبح از خواب بیدار شدیم و دیدیم یک امکان جدید به تلگرام اضافه شده است؛ کانال، معنی اش هم توی اسمش هست. می‌توانی به سرتاسر جهان کانال بزنی و با بقیه مرتبط شوی، به همین راحتی! کانال درست کردن هم که کاری ندارد، با چند تا کلیک ناقابل، می‌شود صاحب یک کانال شوی و اداره اش کنی! دیگر گذشت آن زمان‌ها که تنها سمتِ مدیریتی نوجوان‌ها، مبصر بودن توی کلاس بود. حالا به لطف سازنده ی تلگرام، می‌شود هم زمان چند جا مدیر باشی!

وقتی کانال‌ها به وجود آمدند، یک عده خوش حال شدند یک عده ناراحت؛ چون نگاه هرکس به مسائل متفاوت است و از زاویه ی دید خاصِ خودش به دنیا نگاه می‌کند.

طبیعی است که هرچه تعداد اعضای یک کانال بیش تر باشد، می‌تواند بر جنبه ی تبلیغی و درآمدزایی مدیر کانال تأثیر بیش تری داشته باشد. پس اولین جرقه‌های تبلیغ‌های چشم چهارتا کن و عجیب وغریب زده شد! از شایعات مرگ این و آن فرد مشهور گرفته تا درآوردن مار پانصد متری از فلان مدرسه در فلان شهر! یک عده سودجو هم شروع به ادعاهای معجزه وار کردند؛ مثلاً در سه روز رنگ چشم تان را عوض کنید یا در عرض یک ماه میلیاردر شوید! خلاصه به کمک تبلیغ‌های اغراق شده و وعده‌های عجیب و غریب، بقیه را به کانال شان کشاندند و سعی در جذب مخاطب کردند.

در مدت کوتاهی آش شله قلم کاری درست شد که بیا و ببین! کم نبودند آدم‌های ساده ای که فقط به خاطر یک کلیک، سلامتی و پول شان را از دست دادند یا نه، ضرر جسمی ‌و مالی آن چنانی نکردند، فقط ساعت‌ها از وقت باارزش شان را تلف کردند و چشم به صفحه ی گوشی شان دوختند!

 

قدم زدن لب پرتگاه

ممکن است با خواندن این حرف‌ها بگویی خب، این‌ها که آدم بزرگ بودند و با این همه تجربه، توی گرداب کانال‌های بی سروته افتادند، دیگر از منِ نوجوان چه توقع می‌رود؟ جوابم یک جمله ی کوتاه است: خودت را دست کم نگیر!

بگذار باهات خودمانی باشم. بزرگ ترها دیگر درس شان را خوانده اند و کار و زندگی شان مشخص است. به قول قدیمی‌ها، آردشان را بیختند و الک شان را آویختند! این تجربیات ممکن است برای آن‌ها خیلی آسیب نداشته باشد (البته که بی آسیب نیست)؛ ولی برای توی نوجوان که تازه داری سر از کار دنیا درمی‌آوری، ممکن است خیلی گران تمام بشود!

اصلاً نمی‌خواهم بگویم دور گوشی و اینترنت یک خط قرمز بکش! چون بالاخره یک روز باید به این سرزمینِ پرهرج ومرجِ اطلاعاتی وارد بشوی، اما خب، از همین حالا هم باید مواظب خودت و روح زلالت باشی. توی مسیر و جاده ی درست حرکت کنی نه لبه ی پرتگاه!

 

دور زدن ممنوع

من که می‌گویم از همین حالا برای خودت خط قرمزها را توی دنیای مجازی مشخص کن. ممکن است پدر و مادرت خیلی از دنیای تکنولوژی سردرنیاورند و نتوانند در این زمینه راهنمایی ات کنند یا مواظبت باشند، این جاست که کار خودت سخت تر می‌شود؛ پس لطفاً هیچ وقت خودت را دور نزن، به خودت دروغ نگو و خودت را نپیچان! برای خودت ارزش قائل باش و توی هر کانال با هر محتوا سرک نکش؛ چون تو مهم تر از این حرف‌هایی که بازیچه ی دست چند تا آدم فرصت طلب شوی!
 

آن طرف بام

جالبی رنگ خاکستری این است که هم به سیاهی می‌زند و هم به سفیدی! خیالت را راحت کنم که تا دلت بخواهد، آدم‌های خوش فکر و باذوق هستند که از زندگی و وقت با ارزش شان زدند و کانال‌های مفید درست کردند. کانال‌هایی که شاید مخاطبانش چند هزار نفری نباشند، اما همان‌ها هم که هستند، واقعی هستند و گلچین شده! دوست دارند مثل تو توی یک فضای سالم قدم بگذارند و از اوقات فراغت شان درست استفاده کنند.

به لطف این کانال‌ها تو هم می‌توانی به روز باشی و از جدیدترین اخبار و رویدادهای فرهنگی و هنری مطلع باشی. همیشه از شاعرها و نویسنده‌های مورد علاقه ات باخبر باشی و آثارشان را دنبال کنی و مهم تر از همه، سالم سرگرم شوی!

 

مشت نمونه ی خروار

این چند تا کانال، نمونه‌هایی هستند که می‌توانی بهشان سربزنی، اگر کانال‌های خوبی هم می‌شناسی، مخصوصاً در مورد نوجوان‌ها، حتماً به ما معرفی کن!
 
1.   @nojavangram

بابابزرگم می‌گه: آدما هرچی دارن، از نوجوونی و جوونی شون دارن!

من که با این جمله خیلی موافقم! این جمله درواقع شعار «نوجوان گرام» است، یک کانال مخصوص برای نوجوان‌ها که معرفی همه ی چیزهای خوب است برای نوجوان‌ها.

 
2. @kanoonparvareshpr

این کانال اسمش هست «رسانه ی خبری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان»؛ اگر به رویدادها و برنامه‌های مخصوص گروه سنی خودت علاقه مند باشی، خیلی می‌تواند کمکت کند.
 
3.  @khodanegari

اگر دنبال یک کانال با جمله‌های ناب و در مورد خدا هستی و دوست داری متن‌های کوتاه در مورد مناسبت‌های مذهبی بخوانی، این کانال می‌تواند کمکت کند؛ خیلی ساده و صمیمی! اسمش هم هست «خدانگاری».
 
4. Poemstoryradio

این کانال خودش را خیلی مختصر و مفید این طور معرفی کرده است: «رسانه ی صوتی در دسترس اهالی ادبیات».

اگر اهل شنیدن کتاب‌های صوتی هستی، مثلاً رمان و شعر و صد البته کارهای باارزش ادبی، این کانال گزینه ی خوبی است. ساعت‌ها می‌تواند وقتت را با مطالب ارزنده پر کند.

 
5. @nevisandegikhallagh

این هم یک کانال مفید برای نوقلم‌ها و علاقه مندان به نوشتن که هم تمرین نوشتن دارد و هم نقد آثار. به کمک این کانال می‌توانید مسیر خود را توی دنیای نوشتن پیدا و قلم تان را هدفمند کنید! چی بهتر از این؟ 

نویسنده: هاجر زمانی