موعود روزگاران در شعر شاعران






درآ موعود، حسن مطلع این شعر نام توست
و با هر واژه, ضرباهنگِ خوش­آهنگ گام توست1

***

ز سوز عشق تو چون گرم التهاب شوم
چو شمع شعله كشم آن‌قدر كه آب شوم
من و عندمی درگاه مهدیِ موعود
كه با شنیدن نامش در انقلاب شوم2

***

صدایت می‌كنم، عالم شمیم عود می‌گیرد
و چشمانم به یاد تو، غمی مشهود می‌گیرد
سواحل در سواحل, خاك سرگرم گل‌افشانی است
كه روزی رنگ و بو از آن گل موعود می‌گیرد3

***

گوهری از صدف بحر وجود
پرده از چهره رخشنده گشود
آفتاب كرم و جود دمید
عاشقان! مهدی موعود رسید4

***

ای منتظران مژده كه آمد گه دیدار
بر بام برآیید كه شد ماه، پدیدار
هادیِّ امم، مظهر حق، مهدی موعود
آن قائم غایب ز نظر، واقف اسرار5

***

به كوره راه شب ای ماهتاب، با من باش
دراین مسیر پر از اضطراب با من باش
صلاي مهدی موعود مي‌رسد از چرخ
كه شد دعای فرج مستجاب، با من باش6

***

من شك ندارم می‌رسد آن فرصت موعود
سرسبز می‌گردد زمین از بركت موعود
من شك ندارم آسمان هم رام خواهد شد
روزی به زیرگام‌های قدرت موعود
می‌آید آن مردی كه می‌گویند می‌بارد
از آسمان دست‌هایش، رحمت موعود
گفتند می‌آید و روشن می‌كند یك روز
چشمانمان را آفتاب بر قامت موعود
اما دل من، اين دل مشتاق و شيدايى
طاقت ندارد بیش از این بر غیبت موعود
در انتظارم تا طلوع صبح آدینه
ای كاش باشم در ركاب حضرت موعود7

***

دُرُست نیست كه تنها به نان بیندیشیم
بیا به درد دل دیگران بیندیشیم
به آن وجود درخشان، حقیقت موعود
بدون وهم و بدون گمان بیندیشیم8

پي‌نوشت‌ها:

1.محمدتقي اكبرى
2.محمدعلی‌مجاهدی (پروانه)
3.صالح محمدی امین
4.عباس براتی‌پور
5.محيط قمى
6.محمدعلی مجاهدی (پروانه)
7.الهام امینى
8.محمود سنجرى

منبع: گلبرگ شماره 110