مولفه های عدالت اقتصادی از منظر آیت الله مهدوی کنی(ره)
بازشناسی جایگاه و کارکرد عدالت در اقتصاد از اهمیت قابل ملاحظه ای برخودار است و تبیین آن از جمله ضرورت های اساسی نظری در حوزه اقتصاد می باشد که این پژوهش، بحث از عدالت اقتصادی و مولفه های آن را با تاکید بر دیدگاه های مرحوم آیت الله مهدوی کنی(ره) که از جمله نظریه پردازان این حوزه می باشند، بحث می کنیم.
عدالت اقتصادی
قبل از تبیین عدالت اقتصادی و مولفه های آن، لازم است که به تفاوت قسط و عدل اشاره شود، در این مورد باید گفت که قسط به معنای عدل و عدم ظلم است، عدل به معنای متعادل بودن و میانه روی است و قسط به معنای ادا کردن سهم می باشد، یعنی سهم هر کس و هر چیز را به اندازه دادن و در مقابل آن ظلم می آید که به معنای ندادن و یا کم دادن سهم دیگران است[1]. در مقام جمع بندی این دو مولفه از نظر آیت الله مهدوی کنی باید بیان کرد که یکی دیگر از فرق های این دو آن است که قسط در امور اجرایی و اقتصادی استعمال می شود ولی عدالت معنای گسترده تری داشته و امور اعتقادی و معنوی را نیز شامل می شود[2].عدالت اقتصادی [3]از مهمترین اهداف و مولفه های اخلاقی اقتصادی اسلام است. یکی از ویژگی های اسلام در موضوعات اقتصادی که پیروان خود را به آن موضوع امر می کند و اهمیت ویژه ای دراندیشه اسلامی دارد عدالت اقتصادی است. عدالت از جمله مهم ترین فضیلت های انسانی می باشد که مربوط به روابط انسان با خدا و خلق می باشد[4] که شایسته است انسان تلاش بر این داشته باشد که در تمام این ابعاد در صدد تحقق این مهم باشد؛ آیت الله مهدوی کنی (ره ) در توصیف عدالت می فرمایند: خداوند می فرماید: « ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس »
همچنین ایشان در جای دیگر می فرمایند :اگر بخواهیم عدالت اقتصادی به معنای خاص خود را در فرهنگ قرآن پی بگیریم از واژه ی قسط می توانیم استفاده کنیم؛ اگر چه در لغت برخی بین عدل و قسط مساوات برقرار کرده اند اما با ملاحظه و تتبع در موارد استعامل قسط در قرآن استفاده می شود که قسط، بیشتر در روابط اجتماعی و ادای حقوق دیگران است و کمتر در مورد داوری و امثال آن به کار رفته است ولی واژه ی عدل و عدالت گسترده تر است[6].
مراد از عدالت در موضوع مورد بحث این است که تبعیض ها و تفاوتهای ناروا رفع شود و برابری همگان در برابر قانون فراهم گردد، همچنین برخورداری یکسان افراد از امـتیازها حاصل شود[7]. بنا بر تعریف یاد شده عدالت اقتصادی در اسلام الگویی است با چهار مولفه اساسی همراه است:
سهمبری براساس میزان مشارکت در فرایند تولید:
سهمبری براساس میزان مشارکت در فرایند تولید[8] به این معنا که هر یک از افراد جامعه به نحو مساوی و برابر با یکدیگر حق مشارکت در تولید و فعالیت های اقتصادی را داشته باشند و وضعیت بازار و اخلاق اقتصادی به نحوی نباشد که افراد کم درآمد و اقشار سطح پایین جامعه از انجام فعالیت های اقتصادی که برای آن ها مقدور می باشد محروم شوند و ممانعت از ورود ایشان به این عرصه ها شود. لذا عدالت اقتصادی از مولفه های مهم اقتصادی در نظام اخلاق اقتصادی اسلام می باشد و اگر این نهاد عدالت اقتصادی در افراد نهادینه شود افراد از حرص و طمع فراوان در این عرصه پرهیز می کنند و حتی در بسیاری از موارد سود و منفعت جمعی را بر منفعت فردی خود ترجیح می دهند. علاوه بر این استاد مرحوم آیت الله مهدوی کنی(ره) در جای دیگری از کتاب اقتصاد اسلامی خود تاکید دارند که یکی از مصداق های عدالت، عدالت میان کارگر و کارفرما می باشد[9]، بنا بر این لازم است که به این بعد از اقتصاد نیز توجه شود که کارگر و کارفرما به میزان فعالیت و مشارکتی که در تولید داشته اند، از آورده اقتصادی بهرهمند شوند.حق برخورداری برابر :
اخلاق اقتصادی مطلوب اسلامی حکم می کند که افراد در جامعه به نحو یکسان و برابر، از آورده ها و مزایای اقتصادی بهره مند شوند و فرایند گردش پول و ارزش اقتصادی به نحوی نباشد که افراد محدودی تمام منابع اقتصادی را تحت تسلط داشته و موجب محرومیت افراد دیگر از مزایای اقتصادی شوند؛ بنابراین یکی از مولفه های مهم اقتصاد اسلامی، حق برخورداری برابر[10] می باشد. لذا بر عهده دولت است که این موجبات تحقق برخورداری برابر افراد جامعه را فراهم آورده و سیاست های اقتصادی جامعه را به نحوی مدیریت کند که همگان بتوانند از مزایای اقتصادی آن بهره مند گردند.بهره مندی صحیح از منابع مالی اسلامی:
از منظر آیت الله مهدوی کنی (ره) باید برای انواع موارد مصرف مورد نیاز جامعه ، به نحوی متناسب از منابع مالی تقسیم بودجه نمود؛ از نظر ایشان، یکی از ارکان مهم اقتصاد اسلامی آن است که مبنای این نظام اقتصادی نه مانند نظریات سرمایه داری است و نه چیزی شبیه نظریات مارکسیستی، بلکه چیزی بین سرمایه داری و مارکسیستی است؛ ایشان در یکی از مطالبی که در جزواتشان در مسجد جلیلی بیان نمودند می فرمایند :«پولی که از راه مالیات یا خمس و زکات در اختیار حکومت اسلامی قرار میگیرد، نباید تمامش صرف حفظ حکومت و سیاست دولت های اسلامی گردد؛ بلکه باید قسمتی از آن صرف بهبود وضع عمومی و کارهای عام المنفعه شود»[11].از دیگر ابعاد و نکته هایی که در بهرهمندی صحیح از منابع مالی باید لحاظ کرد، جایز نبودن کتز مال صامت [12] و در حقیقت اقتصاد اسلامی تاکید بر این مسئله دارد که منابع مالی باید پیوسته در حال گردش و تولید کالا و خدمات و فعالیت تولیدی باشد و در حقیقت نحوه صحیح بهره مند شدن از منابع مالی اسلامی با تاکید بر این اصل اقتصادی است.
توازن نسبی ثروت و درآمد[14]:
از دیگر آموزه های مهم اخلاق اقتصادی اسلام که می توان از ثمرات عدالت اقتصادی دانست، توازن نسبی ثروت و درآمد[15] است. توضیح این که وضعیت مطلوب اقتصادی در اسلام این است که افراد به میزانی که آورده ی اقتصادی در فعالیت های اقتصادی دارند، به نسبت همان آورده ی خود، درآمد اقتصادی داشته باشند و وضعیت اقتصادی جامعه به نحوی نباشد که افرادی با سرمایه اندک، ولی به دلیل وصل بودن به رانت های اطلاعاتی بتوانند در آمدهای هنگفت داشته باشند و در عین حال افراد دیگری با وجود تلاش و زحمت زیاد و آورده فراوان به سود مطلوب خود نایل نشوند، فقط به این دلیل که ایشان به بانک ها و رانت های اطلاعاتی مرتبط نیستند؛ فروشندگان و تولید کنندگان کالا و خدمات در صدد هستند که سود فعلی خود را به حد اکثر برسانند، سهم بیشتری از بازار را به خود اختصاص دهند[16] در صورتی که این اندیشه باید مدیریت شود و نسبت معقولانه ای بین کار و سود دریافتی وجود داشته باشد.پی نوشت ها:
[1] محمدرضا مهدوی کنی، اصول و مبانی اقتصاد اسلامی در قرآن، دانشگاه امام صادق(ع). دفتر نشر (تهران: دانشگاه امام صادق(ع)، دفتر نشر، ۱۳۷۹)، ص105.
[2] همان.
[4] محمدرضا مهدوی کنی، بیست و دو گفتار، دانشگاه امام صادق(ع) و دانشگاه امام صادق(ع) (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۶)، ص153.
[5] (فصلت/ 41 )
[6] مهدوی کنی، اصول و مبانی اقتصاد اسلامی در قرآن.
[7] ایرج توتونچیان و حسین عیوضلو، «کاربرد نظریه عدالت اقتصادی در نظام اسلامی توزیع ثروت و درآمد»، تحقیقات اقتصادی 57، ش. 29 (۱ مهر ۱۳۷۹): ص97-132.
[8] همان.
[9] مهدوی کنی، اصول و مبانی اقتصاد اسلامی در قرآن، ص111.
[10] توتونچیان و عیوضلو، «کاربرد نظریه عدالت اقتصادی در نظام اسلامی توزیع ثروت و درآمد.»
[11] مرکز بررسی اسناد تاریخی، مسجد جلیلی به روایت اسناد ساواک (تهران: وزارت اطلاعات، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۸۸).
[12] مهدوی کنی، اصول و مبانی اقتصاد اسلامی در قرآن، ص197.
[13] Relative Balance
[14] توتونچیان و عیوضلو، «کاربرد نظریه عدالت اقتصادی در نظام اسلامی توزیع ثروت و درآمد.»
[15] همان.
[16] علیرضا مجاهدی نسب، روش های قیمت گذاری (تهران: رادان تحریر، ۱۳۸۴)، ص7.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}