تاريخچه طلا و جواهر





بوميان، قرن‌ها پيش، طبيعت را به خود حلقه‌آويز مي‌کردند. آنها معتقد بودند طبيعت، تمام قدرت جادويي خود را در گل و برگ و چوب و سنگ ذخيره کرده و آنهايي که حلقه‌اي از گل يا نخ يا سنگ به دور گردن و کمر خود مي‌آويزند، قدرت طبيعت را به بهاي رواج زيبايي مي‌خرند. تاريخ بشريت از تاريخ زيورآلات جدا نيست. گرايش به زيبايي و زيباتر شدن هميشه در همه جا وجود داشته. با ظهور اولين مدسازان ماقبل تاريخ (نخستين انسان‌هايي که به لحاظ آناتوميک مي‌توان آنها را انسان مدرن ناميد) قدرت‌هاي جادويي و نمادين زيورآلات به سراپاي تاريخ بشريت آويخته شد. حالا هم برخي از مردم با اين باور که ارواح شرور از خانه و خانواده‌شان دور مي‌شود، نماد دلفين يا اسب تک‌شاخ را روي سنگ مي‌تراشند و بر سر در خانه‌شان نصب مي‌کنند. برخي مسيحيان براي دفع ارواح بد و خبيث، دوري از گناه، حمايت در برابر انواع خطرها و دشمني و نجات‌ زن باردار حين زايمان، شمايل مسيح و حواريون را از طلا و کهربا مي‌سازند و روي ميز دعا مي‌گذارند.

مردها پيشگام‌ بودند

گرچه امروز اغلب طرفداران وسايل زينتي را خانم‌ها تشکيل مي‌دهند ولي هزاران سال پيش، مردها بودند که براي اولين بار با برگ درختان، موهايشان را زينت ‌دادند. 3 هزار سال پيش از ميلاد مسيح، هنرمندان سرزمين فراعنه اولين کساني بودند که طلا را کشف کردند و چون چکش‌خور خوبي داشت، از آن براي فراعنه تاج و گردن‌بند ساختند.
1400 سال پيش از ميلاد مسيح، در يونان باستان، مرواريدهاي زيبا به شکل‌ گل و صدف و پروانه تراش خورد. هزار و 100 سال بعد، يعني دقيقا 300 سال پيش از تولد مسيح، يونانيان دست به ساخت زيورآلات چندرنگ زدند و در اين ميان از زمرد، عقيق سرخ، لعل کبود و مرواريد استفاده کردند. آنها سنگ‌هاي رنگي، شيشه و مينا را هم در کارهاي خود به کار بردند.
طلاي معروف ايتاليا 8 سال پيش از تولد مسيح به بازار آمد و از آن پس، آوازه‌ي زيبايي آن طلاها سراسر جهان را پر کرد. در قرن 13 ميلادي، استفاده از جواهرات در اروپاي باستان متداول شد و مي‌شد به وفور لباس‌هاي اشرافي مملو از جواهرات را بر تن زنان ديد. اين در حالي بود که در فرانسه، به تن داشتنِ کمربند زينتي و جواهرات براي شهروندان، ممنوع بود. با شروع رنسانس در قرن 14 و کشف راه‌هاي دريايي و سرزمين‌هاي جديد در آمريکا و استخراج طلا، استفاده از گردن‌بند و گوشواره و سنجاق لباس در طبقه اشراف رايج شد. در اين عصر، زيورآلات براي مراسم مذهبي استفاده مي‌شد و فقط تاجران قدرت خريد آن را داشتند. اما کم‌کم جواهرات هم مانند تمام چيزهاي ديگر فراگير و همگاني شد.
طراحي جواهرات به صورت آن‌چه امروز مي‌شناسيم، از قرن 16 آغاز شد. تمام زيورآلاتي که براي اولين بار در ايتاليا و فرانسه ساخته شده هم‌اکنون در موزه هنر لندن و لوور پاريس نگهداري مي‌شود.

جواهرات رمانتيک

در قرن 17 براي اولين بار حلقه، انگشتر و زنجير ساعت در فرانسه ساخته شد. همزمان با انقلاب صنعتي در سال 1789 طراحي، ساخت و فروش جواهرات ممنوع شد و در حدود 3 سال بعد مجددا رواج پيدا کرد. آغاز شکوفايي جواهرات در اروپا را بايد قرن 19 دانست. وقتي ويکتوريا در سال 1837 ملکه‌ي انگلستان شد، جواهرات بيشتر حالتي رمانتيک يا ناسيوناليستي داشتند. با به‌سلطنت‌رسيدن ملکه ويکتوريا، آمريکايي‌ها و انگليسي‌ها هم دست به ساخت جواهرات زدند.

گول‌زنک‌هاي پرخريدار

ايتاليايي‌ها خريداران اصلي سنگ‌هاي گرانبها و مرواريدهاي اصلي شرقي بوده‌اند. تجار ايتاليايي، جواهرات را به قيمت نازل از شرق مي‌خريدند و به‌گزاف به اروپاييان مي‌فروختند. در ميان جواهرات، مرواريدهاي سفيد هند و ايران ارزش بالايي داشت. ونيزي‌ها کم‌کم براي آن‌که فروش و سودشان را بالاتر ببرند به فکر افتادند که سنگ‌هاي مصنوعي شبيه مرواريد بسازند و به قيمت پايين‌تر به مردم عادي بفروشند و سرانجام 1300 سال پيش، با مخلوط کردن پودر شيشه سفيد، سفيده تخم‌مرغ و ماده لزج حلزون، مرواريد مصنوعي ساختند.

جواهرات مردگان

جواهرات مردگان با فوت شاهزاده آلبرت باب شد. جواهرات مرده، شامل تمامي سنگ‌هاي گرانبهاي مشکي مي‌شد که به صورت تاج روي سر مرده قرار مي‌دادند. اطرافيان آنها تا ماه‌ها از هيچ جواهري استفاده نمي‌کردند.

فانتزي‌ترها

از سال 1960 به بعد، طراحان جواهرات تصميم گرفتند از روش‌ها و طرح‌هاي سنتي کمي فاصله بگيرند و فانتزي‌تر بشوند. اولين کساني که مشتاقانه به سمت اين جواهرات رفتند، بازيگران بنام هاليوود بودند که باعث شدند اين سبک از جواهرسازي در تمامي جهان رونق پيدا کند. امروز هم مي‌توانيد انواع و اقسام اين جواهرات فانتزي را که مخلوطي از طلاي زرد (طلا+ آلياژ برنز)، طلاي سفيد (طلا+ آلياژ نقره) و انواع سنگ‌هاي قيمتي است، بيابيد.
منبع:http://salamatiran.com