یکی از قشرهای محبوب جامعه که به نوعی مردم با اسم و یاد آنها زندگی می کنند و حضور آنها را در کنار خود ارج می نهند بازیگران ارزشی در رسانه های شنیداری و دیداری است، این قشر محبوب جامعه تأثیر مستقیم و مهمی در تغییر سبک زندگی و بینش اجتماعی و فرهنگی جامعه برعهده دارند، از این رو نوع عملکرد و رفتار آنها در فضای رسانه و جامعه می تواند آثار و تبعات خوب و بدی را به دنبال داشته باشد، این نوشتار بهانه ای شد که به برخی ساختار شکنی های این قشر محبوب جامعه اشاره کنیم.


فاصله 1000 فرسخی بازیگران از مردم و جامعه

گاهی اوقات وقتی به ماهیت و سبک زندگی برخی از بازیگران نگاه می کنیم گویی آنها قشر خاصی از جامعه بوده که هیچ گونه سنخیت و ارتباطی با اقشار دیگرجامعه ندارند، گویی جنس و خون آنها متفاوت از آحاد مردم است، متمایل شدن به زندگی لاکچری و ندیدن جایگاه حرفه ای خود در جامعه و استفاده از بادیگارد و گروه تشریفات و محافظت مخصوص به خوبی گویای این فاصله 1000 فرسخی بین مردم و بازیگران محبوب دارد، یا ندیدن درد و رنج جامعه و متمایل شدن به سبک و سیاق زندگی هالیودی، موضوعاتی است که به خوبی گویای دور شدن آنها از بطن جامعه است، هر چند که امروز حال سینمای ما هم بهتر از حال و روز زندگی بازیگران نیست، چرا که آن طور که باید و شایسته است ذائقه و فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی مورد توجه و اهمیت قرار نمی گیرد.


بازیگران محبوب چه خصوصیات و ویژگی هایی دارند؟

1-مردم دار و بدون تکبر
مردم داری و دوری از تکبر و خود بزرگ بینی یکی از مهمترین اصول و شاخص های اخلاقی بازیگران نمونه و محبوب است، به هر اندازه سلبریتی های بازیگر روح مردم داری و مردم دوستی را در روح و جان خود تقویت نمایند و از رذایلی که به شدت تنفرآمیز و منزجر کننده است دوری کنند، مردم بهتر آنها را می پذیرند و آنها را محبوب خود قرار می دهند، رذیله تکبر از جمله صفاتی است که خدای متعال نیز از آن ابراز انزجار و دوری کرده و بیان داشته که متکبران را دوست ندارد: «وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ وَ لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ[1] ؛ (پسرم!) با بى ‏اعتنایى از مردم روى مگردان، و مغرورانه بر زمین راه مرو که خداوند هیچ متکبّر مغرورى را دوست ندارد.» روح نخود و تکبر از چنان آسیب و اثری برخوردار است که به شدت موجبات تنفر و دوری مردم را فراهم می نماید، موضوعی که به روشنی در منابع روایی نیز منعکس شده است. در منابع روایی نقل شده است: «لَیْسَ لِمُتَکَبِّرٍ صَدِیقٌ‏؛[2] برای متکبر دوستی وجود ندارد.» با وجود تکبر نه تنها دوستی واقعی باقی نمی ماند، بلکه زمینه تنفر عمومی نیز به وجود می آید. امام صادق (علیه السلام) فرمود: «أَمْقَتُ النَّاسِ الْمُتَکَبِّرُ؛[3] منفورترین [و مبغوض ترین [مردم، متکبر است.» و یا در روایت دیگر نقل شده است: «مَا اجْتُلِبَ الْمَقْتُ بِمِثْلِ الْکِبْرِ؛[4] چیزی مانند تکبر خشم مردم را بر نمی انگیزد.» استفاده از خدمات تشریفاتی لاکچری و محافظین قول پیکر توسط بازیگران سینما و تلویزیون که تقریباً صفر درصد احتمال سوء قصد هم در خصوص آنها وجود ندارد با روح تواضع و فروتنی همخوانی نداشته، بلکه زمینه تقویت رذیله خطرناک و ویرانگر تکبر را تقویت می کند
هر چند امروزه راه های محبوب شدن و فتح قلب های مردم واژگون شده و مسیرهای غلطی در پیش روی بازیگران قرار می گیرد، ولی اگر مطالعات مردم شناسی و جامعه شناسی دقیقی داشته باشیم به خوبی به این مطلب دست پیدا خواهیم کرد که محبوب ترین بازیگران کسانی هستند که ساده زیست تر بوده و به دنبال فخر فروشی نباشند.
2-عمل صالح و پیشتازی در نیکو کاری
خدای متعال در قرآن کریم کلید های طلایی را در پیش روی آحاد جامعه قرار داده است که استفاده از آنها زمینه محبوبیت و دوستی مردم را فراهم می کند، «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا؛[5]مسلّماً کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده‏اند، خداوند رحمان محبّتى براى آنان در دلها قرار مى ‏دهد!» اگر پا روی حق نگذاریم گاهی اوقات سلبریتی های بازیگر رفتارهای خداپسندانه و اخلاق مدارانه ی خوبی را از خود نشان می دهند، اخلاق و رفتاری که ریشه در آموزه های قرآنی دارد، کمک به نیازمندان و درماندگان و رسیدگی به حال محرومان و مصیبت زدگان بلایای طبیعی و غیر منتظره، اگر برای خشنودی و رضای خدای متعال باشد نه برای خود نمایی معجزه گر بوده و محبوبیت خدای متعال و جلب نظر مردم را در پی خواهد داشت.

3-پرهیز از خودشیفتگی و خودستایی
یکی از اختلالات شخصیتی که برخی افراد بخصوص افرادی که در معرض شهرت ملی و عمومی هستند، به آن گرفتار می شوند خودشیفتگی یا همان نارسیسیسم و از خود راضی بودن است. اگر یک بازیگر سینما و تلویزیون از خود خاطر جمع باشد و دائماً در صفحات تلگرامی و پیج های اینستاگرامی لایوهای زننده و تصاویر نامناسب قرار می دهند و یا اینکه وقتی خبرنگار رسانه از او علت استفاده از بادیگارد و ماشین های میلیاردی را جویا می شود، پاسخ می دهد که دارندگی و برازندگی این چنین روحیه ای می تواند علامت خطر افتادن در دام این چنین رذایل اخلاقی باشد، خودستایی و خودبرتر بینی چیزی نیست که با فرهنگ و اندیشه قرآنی همخوانی داشته باشد کمااینکه باری تعالی در این خصوص می فرماید: «فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقى‏؛[6] پس خودستایى نکنید، او پرهیزگاران را بهتر مى‏ شناسد!»
 
4-متواضع و خوش برخورد
در یک روایت زیبای راهکار جلب محبوبیت دیگران این چنین بیان شده است: «عَوِّدْ لِسَانَکَ لِینَ الْکَلَامِ وَ بَذْلَ السَّلَامِ یَکْثُرْ مُحِبُّوکَ وَ یَقِلَّ مُبغِضوک؛[7]‏ زبانت را به نرم‏گویى و سلام دادن [به همه‏]، عادت بده، تا دوستانت فراوان شوند و دشمنانت اندک گردند.» برخورد متواضعانه و مأدبانه همواره موجب جلب نظر و رأی مردم بوده است، نوعاً مردم بازیگرانی را دوست می دارند که به دور از هر گونه خودشیفتگی و تکبر با مردم با تواضع و فروتنی برخورد نمایند شاخص اخلاقی که موجب محبویت صد چندان بازیگران حرفه ای می شود: در منابع روایی از امام صادق(علیه‏ السلام) نقل شده است: «سَمِعتُهُ یَقُولُ إنَّ فِی السَّمَاءِ مَلَکَینِ مُوَکَّلَینِ بِالعِبادِ فَمَن تَواضَعَ لِلهِ رَفَعَاهُ وَ مَن تَکَبَّر وَضَعَاهُ؛[8] شنیدم آن حضرت می فرماید: در آسمان دو فرشته موکل بندگان خدایند. هر کس فروتنی کند برای خدا، آن دو او را بالا ببرند، و هر کس تکبر ورزد، خوار و ذلیلش کنند.»
 
5-ساده زیستی و دوری از فخر فروشی
هر چند امروزه راه های محبوب شدن و فتح قلب های مردم واژگون شده و مسیرهای غلطی در پیش روی بازیگران قرار می گیرد، ولی اگر مطالعات مردم شناسی و جامعه شناسی دقیقی داشته باشیم به خوبی به این مطلب دست پیدا خواهیم کرد که محبوب ترین بازیگران کسانی هستند که ساده زیست تر بوده و به دنبال فخر فروشی و نشان دادن نمایی از زندگی لاکچری و غیر واقعی خود نباشد. در منابع روایی فخر فروشی یکی از  عامل های نابودی معرفی شده است: «أهلَکَ الناسَ اثنانِ: خَوفُ الفَقرِ ، و طَلَبُ الفَخرِ؛[9]دو چیز مردم را نابود کرده است : ترس از نادارى، و فخر جویى.»

پی نوشت ها:
[1]. سوره مبارکه نحل، آیه 23.
[2]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص310، ح7162.
[3]. ابن بابویه، محمد بن على‏، من لا یحضره الفقیه، ج‏4، ص395.
[4]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص310، ح7167.
[5]. سوره مبارکه مریم، آیه 96.
[6]. سوره مبارکه نجم، آیه 32.
[7]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ؛ ؛ ص435، ح9946.
[8]. کافی(ط-الاسلامیه) ج2 ، ص122 ، ح2.
[9]. تحف العقول، ص215.