وجود کرامت ذاتی و اکتسابی در انسان از یک سوی، و نیروی حب ذات و عزت نفس در او از سوی دیگر موجب شده است تا او در روابطش با دیگر انسان‌ها، این امور مهم را یکی از مؤثرترین معیارهای ارزشمندی روابط انسانی قرار دهد. به این ترتیب که در روابطش با دیگران هرکس که او را عزیز بدارد؛ در جهت عزت نفس وی گام بردارد؛ و برای شخصیت وی حریمی قایل شود، از نظر او انسانی مثبت است. طبیعی است که او با این گونه افراد روابطی مثبت خواهد داشت و آنان را اکرام می کند و احترامی ویژه برایشان قایل است. سر اینکه انسان از توهین و دشنام دادن به خویش بدش می آید، و از تحقیر و توهین می رنجد، همین مسئله است.
 
قرابت زن و مرد به یکدیگر در زندگی و ارتباط بسیار نزدیک آنان با هم موجب شده است این مسئله مهم انسانی و اخلاقی، در روابط آنان بیش از دیگر انواع روابط انسانی، نمود داشته باشد. به همین دلیل، جایگاه اکرام و احترام متقابل زن و مرد به یکدیگر، بسیار با اهمیت است؛ چراکه به طور مستقیم در تحکیم بنیادهای خانواده تأثیرگذار است. بی احترامی زن به شوهر و در برابر، حریم قایل نشدن مرد برای زن و خواسته های او، موجب سردی روابط زناشویی می شود؛ به گونه ای که آرام آرام پیوند مقدس زناشویی را از هم خواهد گسست و بنای باعظمت خانواده را با خطر نابودی روبه رو خواهد کرد. به همین دلیل، با قطع نظر از آثار و برکاتی که احترام و اکرام متقابل در پی دارد، نفس این کار در پیشگاه باعظمت خداوند بسیار با ارزش است و زن و شوهر موظف اند به هم احترام بگذارند و در روابط زناشویی و خانوادگی از بزرگداشت مقام و احترام به یکدیگر فروگذار نکنند.
 
امام صادق (علیه السلام) از زبان پدر بزرگوارشان امام باقر (علیه السلام) خانه درباره لزوم اکرام و حفظ حقوق زنان چنین فرموده اند: (...هرکس با زنی ازدواج کرد و او را به همسری گرفت، باید گرامی‌اش بدارد؛ چراکه خانم‌های شما عشوه‌گر و دلربایند. پس آن [توان خدادادی شان] را ضایع نکنید!» (عن الصادق عن أبیه عنه قال: من اخذ ثوب فلیستنظفه ومن اخذ دابة فلیستفرفهها ومن اتخذ امرأة فلیکرمها فإما أمراه أحدکم لعبة من اخذها فلا یضیعها ومن اتخذ شعرة فلم یفرقه فرقه الله یوم القیامة بمنشار من النار) (1). در نقلی دیگر این روایت از وجود مقدس رسول گرامی اسلام چنین نقل شده است: عن أبی عبد الله صلى الله علیه وسلم قال: قال رسول الله : إنما المرأة لعبة من اخذها فلا یضیعها (2).حضرت خطاب به گروهی که از سجده برخی انسان‌ها به یکدیگر خبر داده بودند، فرمودند: «اگر قرار بود به سجده انسانی بر انسان دیگر امر کرده باشم، بی شک می گفتم زن به همسرش سجده کند »توضیح اینکه، حضرت علیه السلام نیاز زن را اکرام و احترام و نیاز مرد را لعبه و دلربایی زن دانسته اند. حال اگر این نیاز زن برآورده نشود، توان زن (لعبه) که برطرف کننده نیاز مرد است ضایع می گردد. بی توجهی و بی احترامی به زن موجب می شود که او چون گلی پژمرده شود و طراوت، شادابی و نشاط لازم را برای زندگی از دست بدهد. در نتیجه، توان عشوه گری و رفتار همراه با ناز و غمزه و دلربایی اش از بین برود یا کمرنگ شود. در برابر، توجه، اکرام و احترام به زن، موجب افزایش این توان خدادادی در وی می شود. از سوی دیگر، اگر زن وظایف زنانگی خود را، بنا بر آنچه در این روایت آمده است، در قبال شوهرش به خوبی انجام دهد، به واقع برای وی ارزش قایل شده و او را اکرام و احترام کرده است. این گروه از زنان و مردان از زندگی و فضای حاکم بر خانواده بهترین لذت را خواهند برد.
 
بیان حکیمانه و زیبای پیامبر اسلام که پیش تر از آن بهره بردیم، بیانگر همین حقیقت است که آن بزرگوار درباره اهمیت توجه به همسر، به ویژه زنان فرمودهاند: (برادرم جبرئیل مرا از امری مهم باخبر ساخت و پیوسته مرا به توجه و مراقبت امور و حقوق زنان سفارش می کرد. این سفارش ها و تأکیدها آن قدر فراوان بوده است که من گمان بردم شوهر حتی یک «أف» نیز نمی تواند به او بگوید». (... أخبرنی أخی جبرئیل ولم یزل یوصینی بالنساء حتى ظننت أن لا یحل لزوجها أن یقول لها أف )(3). این روایت بخشی از حدیثی معروف به حدیث حولاست که در آن رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) در پاسخ به بانویی به همین نام، درباره حقوق زن و مرد در قبال هم مطالبی را فرموده اند. بخشی از این حدیث طولانی پیش تر آمده است.

همچنین حضرت خطاب به گروهی که از سجده برخی انسان‌ها به یکدیگر خبر داده بودند، فرمودند: «اگر قرار بود به سجده انسانی بر انسان دیگر امر کرده باشم، بی شک می گفتم زن به همسرش سجده کند » (عن أبی عبد الله صلى الله علیه وسلم قال: إن قوما أتوا رسول الله فقالوا: یا رسول الله! إنا رأینا أناس یسجد بضهم لبعض. فقال رسول الله لو أمرت أحدا أن یسجد لأحد لأمرت المرأة أن تسجد لزوجها )(4).
 
چنین مضامینی از آن بزرگواران بارها نقل شده است که از اهمیت لزوم توجه و احترام زن و مرد به یکدیگر در زندگی زناشویی نشان دارد. روایاتی چون: (عن النبی صلى الله علیه وسلم قال: ما زال جبرئیل یوصینی فی أمر النساء حتى ظننت أنه سیحرم طلاقهن) «جبرئیل پیوسته مرا به مراقبت از امور و حقوق زنان سفارش می کرد. این سفارش آنقدر زیاد بود که من گمان کردم که طلاق آنان در هر وضعیتی ممنوع است» (5).
 
پی‌نوشت‌ها:
  1. عبدالله بن جعفر حمیری، قرب الإسناد، ص۳۳؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج ۲۳، ص ۸۵
  2. محمد بن یعقوب الکلینی الرازی، الکافی، ج ۵، ص۵۱۰
  3. محمد بن الحسن الحر العاملی، وسائل الشیعة، ج14، ص۲۰۲
  4. محمد بن یعقوب الکلینی الرازی، الکافی، ج۵، ص۵۰۷؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج ۱۷، ص۶۰۸؛ محمد بن الحسن الحر العاملی، وسائل الشیعة، ج ۲۰، ص۱۹۳
  5. ابن ابی جمهور احسائی، عوالی اللئالى، ج ۱، ص ۲۵۶؛ میرزاحسین النوری الطبرسی، مستدرک الوسائل، ج ۱۰، ص۲۵۰؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۱۰۰، ص۲۰۳
 
منبع: همسران شایسته، اسد الله طوسی، چاپ اول، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(رحمه الله)، قم ۱۳۹۱