قبل از ورود به دبستان
کودکان، قبل از ورود به دبستان، باید از موقعیت پرورشی مناسبی برخوردار بوده باشند و موفقیت آنان در دوره بعد از دبستان، مبتنی بر بهره گیری و دست ورزی، وسعت احساس، و شناخت تجربی در در طبیعت است.
جریان تربیت در صورتی نتیجه بخش خواهد بود که کودک از محتوای تعلیم و تربیت اسلامی - که تمامی دستورها و آداب و احکام آن در زمینه های مختلف هماهنگ با یکدیگرند برخوردار گردد و پرورش او نیز با موفقیت انجام پذیرد، زیرا در امر تعلیم و تربیت اسلامی، توجه به بعضی از مسائل تربیتی وغفلت از بعضی دیگر موجب انحراف اخلاقی و پرورش یک بعدی انسان خواهد شد؛ چنان که در طول تاریخ این امر اتفاق افتاده و شخصیتهای یک بعدی برای خود و جامعه مضر بوده اند و هر یک با اعمال نظر خود، جامعه را به سمتی انحرافی کشانیده اند.
مسأله دیگر، هماهنگی بین زمان و اصول تربیتی مناسب است. رعایت این اصل که در چه زمانی چه چیزی را باید به کودک آموخت، موجب موفقیت اولیا و مربیان در امر آموزش خواهد شد. باید توجه داشت که کودک همواره در حال تأثیر پذیری است و این امر تنها منحصر به شرایط معین یا زمان معین آموزش رسمی نمی شود، بلکه در فرصتهای دیگر نیز کودک ، تحت تربیت و آموزش غیر رسمی قرار دارد و چه بسا آموزشهای غیر رسمی، تأثیر بیشتری از آموزشهای رسمی داشته باشند.
عوامل مهم دیگر که در تربیت کودک و شکل گیری شخصیت وی به طور غیر مستقیم و غیر رسمی تأثیر می گذارند، عبارتند از:
١- نحوه ارتباط و هماهنگی پدر و مادر با یکدیگر .
۲- دوستی و معاشرت با اطرافیان، همسالان، همسایگان و فامیل.
3- شخصیتهایی که در مقابل او قرار گرفته اند و افراد مهمی که کودک در زندگی، با آنها در تماس و ارتباط است.
۴- معیارها و ارزشهایی که کودک براساس آن تهدید یا تنبیه می شود.
۵- حوادث و مسائلی که در زندگی کودک، پیش می آید و نحوه برخورد اطرافیان با آنها.
۶- ارزشهایی که خانواده برای کودک، مهم جلوه می دهند.
۷- چگونگی گذراندن اوقات فراغت. ۸- و مهمتر برنامه های رسانه های ارتباط جمعی است .
کودکان، قبل از ورود به دبستان، باید از موقعیت پرورشی مناسبی برخوردار بوده باشند و موفقیت آنان در دوره بعد از دبستان، مبتنی بر بهره گیری و دست ورزی، وسعت احساس، و شناخت تجربی در در طبیعت است. هر چه کودکان از دایره وسیعتری از ادراکات حسی و تجربی برخوردار باشند، زمینه فراوانی برای درک و تفکر و شناخت در دوران بعد از هفت سالگی خواهند داشت.از طرفی باید مربیان و معلمان، توجه داشته باشند که پرورش فکری و آموزشی کودکان نمی تواند جدای از مسائل عاطفی و احساسی و اخلاقی بوده باشد.پرورش فکری کودک و تربیت وی تا حد زیادی با رفتار همه روزه والدین و برخوردها و برنامه های مورد علاقه آنها ارتباط مستقیم دارد و ایمان و آگاهی والدین نسبت به ارزشهای اسلامی در عمل، چگونگی و روش برخورد صحیح آنان با کودکاندرک و یادگیری کودک در بسیاری از اوقات، تحت الشعاع مسائل عاطفی و پرورشی قرار می گیرد و بر اثر برخوردهای نامناسب والدین یا مربیان با کودک و دلسردی او، تمرکز حواس او در کلاس درس از بین می رود. عدم توجه والدین و مربیان به این موضوع، ممکن است کودک را در یادگیری مسائل آموزشی دچار مشکل کند و تلاش و علاقه او را از بین ببرد.
انضباط در تعلیم و تربیت نه به منظور محدود کردن و یا تحت فشار قرار دادن شخصیت کودک ، بلکه برخورد مطلوب و متناسب با سن کودک است، به طوری که بر اساس آن، رفتار کودک شکلی منطقی به خود گرفته و در زمان و مکان مختلف با توجه به تواناییهایش پاسخی مناسب ارائه می دهد، و در آینده می آموزد که چگونه از وقت و امکانات خود کمال استفاده را نموده و در کارها اعتماد به نفس پیدا کند.
به موازات انضباط، باید احترام به کودک نیز مورد توجه خاص قرار گیرد، چرا که احترام متقابل، مبنا واساس روابط بین مربی و کودک بوده و در این صورت است که کودک در مقابل دستورها به مثابه تبعیت از همسالان تسلیم شده و از خودسریهای بی رویه جلوگیری می شود. خواستههای صحیح و معقول و پی گیر و در عین حال قاطع والدین، کودک را در یافتن روشهای صحیح رفتاری یاری می دهد.
مهمترین مسأله در پرورش فکری، علمی و آموزشی کودکان، متکی بودن مسائل آموزشی به جنبه های احساسی و عاطفی مورد علاقه کودکان و همچنین توجه به نیازهای روانی آنان در این دوران است. در چنین شرایطی کودک با شوق و علاقه معلومات تازه ای دریافت می کند و تلاش خود را برای کشف هرچه بیشتر حقایق، افزونتر می سازد.
پرورش فکری کودک با پیوندهای عاطفی و احساسی همراه با جهت گیریهای صحیح والدین و مربیان، در هدفدار بودن نظام و توجه به مبدأ آفرینش - که سرچشمه همه کمالات است - به اوج خود می رسد و در صورت سازماندهی صحیح برنامه های پرورشی، برنامه های آموزشی کودک ، نتیجه بخش واقع خواهد شد و به موفقیت خواهد رسید.
آموزش مفاهیم درسی بدون در نظر گرفتن شرایط عاطفی کودک و بدون پیدا کردن مرکز رغبت و علاقه وی و بدون برخورداری از برنامه ریزی صحیح، موجب حفظ معلومات سطحی و فشار و خستگی روحی فراوان کودک در کلاس خواهد شد. از طرف دیگر، والدین باید کودک را در جهت درک صحیح کارها و رویدادها و حوادث مختلف در محیط خانه و مدرسه مورد توجه قرار داده و راهنمایی کرده و یاری دهند.
همچنین پرورش فکری کودک و تربیت وی تا حد زیادی با رفتار همه روزه والدین و برخوردها و برنامه های مورد علاقه آنها ارتباط مستقیم دارد و ایمان و آگاهی والدین نسبت به ارزشهای اسلامی در عمل، چگونگی و روش برخورد صحیح آنان با کودکان، شرط لازم برای سازماندهی و برنامه ریزی پرورش فکری خردسالان است، و تنها در صورت عمل، کودک خود را از طریق بهره گیری از راههای مثبت و سازنده ، آماده ورود به مرحله آموزشی خواهند کرد.
اهداف تربیتی در مرحله دبستان، عبارتند از : ایجاد زمینه عادتهای مطلوب و سنتهای صحیح، به وجود آوردن نوع دوستی، برقراری روابط دوستانه بین کودکان و بزرگسالان، رعایت قواعد و قوانین زندگی، مهربانی و دلسوزی نسبت به دیگران، آماده شدن برای قبول نظم و انظباط اجتماعی، علاقه به ارزشهای انسانی و احترام متقابل.
منبع: والدین و مربیان مسؤول، رضا فرهادیان، چاپ پنجم، مؤسسه بوستان کتاب، قم 1392
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}