مهمترین دوران زندگی
هنگامی که کودک با تمام قوا و نیروی خویش سرگرم بازی و فعالیت است نباید به او دستور داد، امر و نهی کرد ویا او را از جنب و جوش نشاط آورش بازداشت .
تصور این بود که اگر کودک از نظر تغذیه ، پوشاک ، بهداشت، مسکن و امکانات تحصیلی در تنگنا نباشد، در رشد و بلوغ جسمانی و همچنین رشد استعدادهای تحصیلی از همه جلوتر خواهد بود.
اما امروزه این حقیقت به تجربه آشکار گردیده است که کودک در تمام مراحل رشد و بلوغ، نه تنها نیازمند توجه و مراقبت کامل جسمانی است، بلکه در تواناییهای احساسی، ادراکی، تخیلی و ذهنی و همچنین در مهارتهای کلامی و بدنی، نیاز مبرمی به محبت و راهنماییهای آگاهانه و علمی دارد.
غالبا اختلال و تنشهایی که در رفتار و اعمال جوانان در دوران بلوغ ظاهر می گردد، ناشی از کمبود توجه در دوران مهم و حساس طفولیت و نبودن برنامه های صحیح پرورشی در جهت رشد و باروری فکری و عقلانی افراد در این مرحله است. زمانی که مشکلات رفتاری و اجتماعی جوانان و بزرگسالان مورد تجزیه و تحلیل دقیق علمی قرار گیرد، این مسأله روشن می گردد که کمبود توجه و محبت و مراقبتهای پرورشی اولیا و والدین در نخستین سالهای زندگی کودک است که بعدها منجر به عدم سازش و انطباق او با محیط و همچنین به وجود آمدن انحرافات اخلاقی و اجتماعی و سرکشی نسبت به قوانین جامعه می گردد.
اساسی ترین مسأله در بهداشت روانی دوران هفت سال اول، مسأله آزادی در رشد و کسب تجربه است. در این دوران چون ذهن کودک هنوز رشد کافی نکرده، عملا برای تجزیه و تحلیل عقلی آمادگی ندارد و از طرفی حواس پنجگانه نقش بسیار مهمی در فعالیتها و عکس العملهای کودک به عهده دارد.نباید طفل را از بازی و فعالیتهای طبیعی بازداشت و در مقابل خواسته ها و تمایلاتش سد و مانع ایجاد کرد، بلکه کودک باید این دوران را به طور طبیعی و آزاد سپری کند، لذت ببرد، به بازی بپردازد، کنجکاوی و تجربه کند؛ اینها همه خود از اهداف تربیتی این دوران است.از طریق حواس، کودک به فعالیتهای حسی و حرکتی رو می آورد. او دوست دارد بدود، بازی کند، بجهد، جست و خیز کند و چیزهای جدیدی را در زندگی تجربه و کشف کند. لذا علاقه دارد به هر چیزی که در اطراف خود می بیند دست بزند و خود به تنهایی با حواسش آن را بیازماید و تجربه کند.
آزادی در استفاده و بهره گیری از حواس و عضلات است که زمینه ساز خلاقیت و رشد و شکوفایی حسی و حرکتی کودک می شود. در این دوران نباید کاری کرد که به سیادت و آقایی کودک لطمه ای وارد شود.
هنگامی که کودک با تمام قوا و نیروی خویش سرگرم بازی و فعالیت است نباید به او دستور داد، امر و نهی کرد ویا او را از جنب و جوش نشاط آورش بازداشت . والدینی در پرورش فرزند خود موفقند که فرصتهایی برای تربیت کودک خویش اختصاص دهند و نیز کشوری رو به رشد و پیشرفت است که بتواند امکانات و شرایط مناسبی جهت فعالیتها و جنب و جوش و بازی کودکان و نونهالان خود فراهم آورد. اگر کودک برای رشد خود محیط مساعدی پیدا کند و انرژی متراکم وجودی اش در شرایط و فضای مناسب و در جهت صحیح مصرف شود از لحاظ بهداشت روانی، تعادل روحی و اخلاقی خود را به دست خواهد آورد.
کودک باید در کمال آزادی و راحتی و برخورداری به سر برد. اگر به سیادت وی به هر دلیلی و به هر اندازه ای خدشه وارد شود تعادل روحی و روانی و اخلاقی او به هم خواهد خورد. بیشتر مشکلات و اختلالات روانی کودکان در مدارس مولود فراهم نبودن زمینه های پرورشی قبلی در خانواده است.
طفلی که به دنیا می آید، باید این آرامش و آزادی را در کنار مهر و محبت مادر احساس کند، به موقع خوابانیده شود، به موقع بیدار شود، شیر داده شود، لباسهای آلوده اش تعویض شود، و به گریه های وی پاسخ مناسب داده شود. اگر واکنشها و رفتار والدین، بخصوص در این دوران، در قبال کودک به اندازه و به موقع صورت پذیرد، کودک نیز در آینده از تعادل روانی و اخلاقی و هماهنگی بیشتری در شخصیت برخوردار خواهد شد، در غیر این صورت عدم تعادل روحی و روانی و ناسازگاریهای رفتاری را به دنبال خواهد داشت.
کودک باید در این دوران بدود، بازی کند، لذت ببرد و روح لطیفش از محبتها و استقبال و پذیرایی گرم اطرافیان سیراب شود. در این دوران روحیه کودک بسیار ظریف و لطیف و حساس است و به هیچ وجه نباید آزرده شود. اصولا این دوران، دوران سیادت و آقایی کودک است نه دوران فرمانبرداری و اطاعت.
بعضی از والدین بر این تصورند که کودک باید در این سنین به تمام حرفها و امر و نهیهای آنان گوش فرا دهد و مطیع محض آنان باشد. اینان بچه ای را خوب می دانند که تنها حرف شنو باشد و هیچ کاری نکند؛ از جای خود تکان نخورد؛ جست و خیزی نداشته باشد ؛ کنجکاوی نکند، و تنها در گوشه ای ساکت و صامت بنشیند و مزاحم اطرافیان خود نشود. غافل از این که این دوران از دیدگاه تربیتی اسلام و همچنین از نظر علمی، دوران سیادت و آزادی کودک و دوران همه چیز خواستن، تحرک و جنب و جوش داشتن، دوران بازی وتفریح، دوران فعالیتهای آزاد و بالاخره دوران آزادی و شکفتگی کودک است.
در این دوران نباید طفل را از بازی و فعالیتهای طبیعی بازداشت و در مقابل خواسته ها و تمایلاتش سد و مانع ایجاد کرد، بلکه کودک باید این دوران را به طور طبیعی و آزاد سپری کند، لذت ببرد، به بازی بپردازد، کنجکاوی و تجربه کند؛ اینها همه خود از اهداف تربیتی این دوران است.
والدینی در آینده روی کودک تأثیر و نفوذ کلام خواهند داشت که در این مرحله بهتر و بیشتر فرمانبردار باشند. پدر و مادری که در مقابل خواسته ها و نیازهای طبیعی جسمی و روانی کودک می ایستند، تأثیر و نفوذ خود را نسبت به وی شدیدة از دست خواهند داد و از طرفی مانع رشد و شکوفایی استعدادهای نهفته در وجود او می شوند.
منبع: والدین و مربیان مسؤول، رضا فرهادیان، چاپ پنجم، مؤسسه بوستان کتاب، قم 1392
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}