یکی از آگاهیهای بسیار مهم در زندگی جوان، قبل از شناختن محیط و پدیده های پیرامونش، آشنایی با «خود» است. توجه به خویشتن و آگاهی درباره «خود» یکی از شگفتیهای نظام آفرینش است، زیرا انسان علاوه بر علم و آگاهی به اشیا و دیگران، نسبت به «خود» ، آگاهی و توجه حضوری دارد (علم حضوری: ماهر یک خویشتن خود را بلافاصله و بدون واسطه، به محض این که به «خود» توجه کنیم، می یابیم ؛ ادراک ما از خودمان علم حضوری است، اما در علم حصولی این طور نیست. صورت اشیا در ذهن ما به واسطه حواس حاصل می شود و آن گاه ما آن را درک می کنیم. برای مطالعه بیشتر به کتاب آموزش فلسفه ، نوشته استاد محمد تقی مصباح، ج اول، بحث علم حضوری، مراجعه شود)و در عین حال می تواند توجه خود را به شخصیت خویش متمرکز سازد و رفتار و کردار خود را مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهد، حتی بهتر از یک پدیده خارجی، «خود» و رفتار خود را مورد مطالعه و تجربه و جستجوی علمی قرار دهد.
 
انسان اطلاعات علمیی که از خارج دریافت می کند، ممکن است همراه با خطا و اشتباه باشد، ولی درباره «خود» خطا نمی کند. در این باره قرآن می فرماید، انسان به نفس خود آگاهی دارد، اگر چه (برای خطاهایش عذر تراشی کند). «بل الإنسان على نفسه بصیرة * ولو ألقى معاذیره» (قیامة ۷۵ آیه ۱۴ و ۱۵).انسان وقتی باطن خویش را شناخت و اصلاح کرد، رفتاری که از او صادر می گردد نیز اصلاح می شود. جوان دارای این قدرت خواهد بود که در برابر موفقیتها و یا شکستهای زندگی، خود را نبازد و با تقویت ایمان و توکل به خدا با عزمی راسخ، در حوادث به جلو گام بردارد؛ زیرا غرور برخاسته از موفقیت یا نومیدی حاصل از شکست ، هر دو برای وی خطرناک است .
 
مطالعه فرازهای زندگی رهبران بزرگی که منشأ خدماتی به انسانها بوده اند و آنان را به سوی دانش و عدالت و خداپرستی هدایت کرده اند، ما را به این نکته آگاه می سازد که: این گونه افراد از جمله کسانی بوده اند که دوران حساس بلوغ خود را به سلامتی و پاکی پشت سر گذاشته و ایام جوانی را آگاهانه سپری کرده و از قدرت جوانیشان بیشترین استفاده را نموده اند. آنان شیوه ای را برگزیده اند که استعدادهایشان را در جهت کمال ، شکوفا کرده و همواره وجودشان برای خود و دیگران منشأ خیر و برکت بوده است.باید دانست که اگر ما دارای هدف واعتقادی صحیح و عاقلانه باشیم، آن هدف در زندگی به ما آرامش و دلگرمی و نیرو می دهد و ما را با پشتکار زیاد وارد معرکه زندگی کرده و به پیش می راند و در پایان، ما شادمانه با موفقیتی تمام به آن هدف دست خواهیم یافت.اندیشیدن و درس آموزی از زندگی دانشمندان علوم و رهبران دینی بویژه پیامبران بزرگ به جوان کمک می کند که در موقعیتها و مراحل مختلف زندگی براساس بهترین و ارزشمندترین دستاوردها عمل نماید تا استعدادهای خود را شکوفا سازد. اما کسانی که موجب فساد و گمراهی خود و دیگران گردیده اند، بیشتر افرادی بوده اند که در دوران مهم و بحرانی بلوغ، انحراف و آلودگی فراوان پیدا کرده و آسیبهای جبران ناپذیری به شخصیتشان وارد شده است . بنابراین بی اطلاعی جوان از مسائل حساس دوران بلوغ، موجب اختلال روانی و تزلزل در شخصیتش گردیده و در نهایت، آینده ای مبهم و تاریک در انتظارش خواهد بود .
 

آینده نگری برای جوان

جوانان در آینده اوقات زیادی در پیش رو خواهند داشت و هر وقت، فرصت دست دهد، حق دارند از آنها استفاده نمایند، ولی چگونه ، چطور و با چه هدفی؟  یک جوان با ایمان، با بینش صحیحی که درباره خود و این رویدادها دارد، حوادث ناگوار و غیر اختیاری را، به عنوان یک پل و نردبان ترقی و وسیله آزمایش الهی - که کمال و رشد و سعادت او در گرو آن است تلقی می کند و با عبور آگاهانه از آن، آینده تابناک خود را رقم می زند.
حوادث و پیشامدهای دوران جوانی انسانهای بزرگ (رهبران اجتماعی و مذهبی، همچون : امام خمینی، شیخ انصاری، علامه طباطبایی و دانشمندان علوم طبیعی، چون: انیشتین، ادیسون، پاستور و ...) همه گویای این حقیقت است که اینان با درک درست و بینش صحیحی که نسبت به ناگواریها داشته اند، به نحو شایسته ای با آن برخورد کرده و پیروزمندانه از آن گذشته اند.
 
به طور کلی باید دانست که اگر ما دارای هدف واعتقادی صحیح و عاقلانه باشیم، آن هدف در زندگی به ما آرامش و دلگرمی و نیرو می دهد و ما را با پشتکار زیاد وارد معرکه زندگی کرده و به پیش می راند و در پایان، ما شادمانه با موفقیتی تمام به آن هدف دست خواهیم یافت.

واقع بینی

این تمایل در بیشتر ما وجود دارد که کسالت و تنبلی خود را نادیده گرفته و شکست در کارها را به گردن دیگران و یا پیشامدها می اندازیم و نواقص و معایب خود را به حساب نیاورده و در صدد برطرف کردن آن نیز نمی باشیم. تجربه نشان داده است که ما همیشه مایل هستیم کارها را آن طور که دلمان می خواهد، ببینیم، نه آن طور که هستند. دوست نداریم درباره معایب و نقصهای خودمان اندکی بیندیشیم، در حالی که تفکر در این باره موجب جلوگیری از تکرار خطا در کارهای بعدی ما خواهد شد.
 
با این بینش هر روز که از عمرمان می گذرد، یک قدم در جهت کمال و بی نقصی به پیش می نهیم. به همین جهت است که حضرت على الا می فرماید : شناخت خویش بالاترین و سودمندترین شناختهاست و حتی شناخت آفریدگار جهان را منوط به شناخت خود دانسته اند، زیرا تا انسان خود را نشناسد و انگیزه ها و خواسته های درونی خویش را به طور صحیحی تحلیل نکند و با هدف آفرینش در این جهان آشنا نگردد، نمی تواند مسائل زندگی خود را به طرز درستی ارزیابی کند و درباره آنها قضاوت و انتخاب صحیحی داشته باشد. .
 
منبع: والدین و مربیان مسؤول، رضا فرهادیان، چاپ پنجم، مؤسسه بوستان کتاب، قم 1392