به کارگیری محتوای پسندیده

از آداب اسلامی در گفتگو با نامحرم آن است که از محتوای پسندیده در مکالمات استفاده و از به کارگیری مطالب مرتبط با تمایلات غریزی اجتناب شود.

در داستان حضرت یوسف (علیه السلام) در قرآن کریم آمده است که زلیخا و زنان مصر باب مراوده را با یوسف گشودند. آن حضرت که متوجه خطر این مراوده و بیان سخنان تحریک آمیز شد، از خداوند اینگونه مدد خواست:

قالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَی مِمَّا یدْعُونَنِی إِلَیهِ وَ إِلَّا تَصْرِفْ عَنِّی کیدَهُنَّ أَصْبُ إِلَیهِنَّ وَ أَکنْ مِنَ الْجاهِلِینَ؛[1]

گفت: پروردگارا! زندان نزد من محبوبتر است از آنچه اینها مرا بسوی آن می خوانند! و اگر مکر و نیرنگ آنها را از من باز نگردانی، بسوی آنان متمایل خواهم شد و از جاهلان خواهم بود!

از این آیه استفاده می شود که طرح چنین مطالبی در گفتگو با نامحرم تا آنجا خطرناک است که یوسف (علیه السلام) نیز با آن مقام طهارت و قداست، از آن بیمناک بوده و حاضر می شود با رفتن به زندان، خود را از چنین موقعیتی خلاصی بخشد.


پرهیز از شوخی با نامحرم

از آنجا که شوخی کردن با نامحرم، حریم میان آنها را کم رنگ نموده و احتمال وقوع گناه را در بین آنان تقویت می کند، اولیای دین افراد را از مزاح با نامحرم برحذر داشته اند.

و از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز نقل شده است که فرمودند:

مَنْ فَاکهَ امْرَأَةً لَا یمْلِکهَا- حُبِسَ بِکلِّ کلِمَةٍ کلَّمَهَا فِی الدُّنْیا أَلْفَ عَامٍ فِی النَّار؛[2]

کسی که با زن نامحرمی مزاح کند، به ازای هر کلمه ای که با او سخن گفته، هزار سال در دوزخ حبس می شود.

ابابصیر، از شاگردان امام صادق (علیه السلام) می گوید در کوفه به زنی قرآن می آموختم و روزی اتفاق افتاد که با او مزاح کردم. هنگامی که در مدینه به محضر امام باقر (علیه السلام) وارد شدم، مرا سرزنش کرد و فرمود:
مَنِ ارْتَکبَ الذَّنْبَ فِی الْخَلَاءِ لَمْ یعْبَأِ اللَّهُ بِهِ- أَی شَی ءٍ قُلْتَ لِلْمَرْأَةِ- فَغَطَّیتُ وَجْهِی حَیاءً وَ تُبْتُ- فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع لَا تَعُد؛[3]

کسی که در خلوت مرتکب گناه شود، خدا به او اعتنا نمی کند. چه چیزی به آن زن گفتی؟- از خجالت چهره خود را پوشاندم و توبه کردم- حضرت فرمود: دیگر تکرار مکن.


پرهیز از فروتنی در گفتگو

علاوه بر آنکه لازم است محتوای مطالبی که بین دو جنس مبادله می شود، پسندیده باشد، همچنین ضرورت دارد که افراد لحن کلام خود را به گونه ای قرار دهند که از ایجاد هر گونه تحریک، تطمیع و وسوسه در مخاطب جلوگیری شود. خداوند متعال به همسران پیامبر می فرماید:

یا نِساءَ النَّبِی لَسْتُنَّ کأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفا؛[4]

ای همسران پیامبر! شما همچون یکی از زنان معمولی نیستید اگر تقوا پیشه کنید؛ پس به گونه ای هوس انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگویید».


اختصار و اکتفا به حد ضرورت

آنگاه که حضرت موسی (علیه السلام) از مصر خارج شد و به مدین رسید، جمعی از مردان را مشاهده کرد که دور چاه آبی حلقه زده و برای دام های خود، از آن آب می کشند. کمی دورتر دو زن را مشاهده کرد که تنها از گوسفندانشان مراقبت می کردند. حضرت موسی (علیه السلام) که از رفتار آنان تعجب کرده بود، پرسید: «ما خَطْبُکما؛ «کار شما چیست؟ (چرا گوسفندان خود را آب نمی دهید؟!)» آنان پاسخ دادند: «لا نَسْقی حَتَّی یصْدِرَ الرِّعاءُ وَ أَبُونا شَیخٌ کبیرٌ؛[5] ما آنها را آب نمی دهیم تا چوپان ها همگی خارج شوند؛ و پدر ما پیرمرد کهنسالی است (و قادر بر این کارها نیست.)» روشن است که این مکالمه در نهایت ایجاز صورت گرفته و هیچ کلام زایدی مطرح نشده است. حتی هنگامی که آن حضرت گوسفندان آنان را سیراب کرد، بدون گفتن کلمه ای از آنان فاصله گرفت و به جایگاه خویش بازگشت «فَسَقی لَهُما ثُمَّ تَوَلَّی إِلَی الظِّل؛[6] موسی برای (گوسفندان) آن دو آب کشید؛ سپس رو به سایه آورد». این امر نشان می دهد که رعایت اختصار و میزان ضرورت، از شاخص های گفتگوی مطلوب با نامحرم است.


پی نوشت ها:
[1] . سوره یوسف، آیه 33.
[2] . بحار الانوار، ج 73، ص 363.
[3] . بحار الانوار، ج 46، ص 247.
[4] . سوره احزاب، آیه 32.
[5] . سوره قصص، آیه 23.
[6] . سوره قصص، آیه 24.

منبع: حوزه نت