دعای نجات از شر

برای نجات از هرگونه شر باید به خدای بزرگ پناه برد؛ همانطور که خودش دستور داده:

«قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ. مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ. وَ مِنْ شَرِّ غاسِقٍ إِذا وَقَبَ. وَ مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِی الْعُقَدِ. وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ» (سوره فلق)
«بگو: پناه می برم به پروردگار سپیده صبح. از شرّ تمام آنچه آفریده است. و از شرّ هر موجود شرور هنگامی که شبانه وارد می شود. و از شرّ آنها که با افسون در گره ها می دمند (و هر تصمیمی را سست می کنند). و از شرّ هر حسودی هنگامی که حسد می ورزد!»


کلمات مفهومی دعای نجات از شر

کلمه «فلق» مثل «فجر» به معناى شکافتن است، شکافتن سیاهى شب یا سپیده صبح.

مراد از «غاسِقٍ» آغاز شب است که تاریکى را به همراه مى‌آورد. شاید مراد از «غاسق» هر موجود ظلمت آور باشد که تاریکى‌هاى معنوى را به همراه خود مى‌آورد و گسترش مى‌دهد. از آنجا که افراد شرور، براى حمله و هجوم و یا توطئه چینى از تاریکى شب استفاده مى‌کنند، لذا به خدا پناه مى‌بریم از شرورى که در شب واقع مى‌شود.

«نفاثات» از «نفث» به معناى دمیدن و «عُقَد» جمع «عَقد» به معناى گره است. تبلیغات سوء، جوسازى‌ها، سخن چینى‌ها، جاسوسى‌ها و شایعه‌پراکنى‌ها، نمونه هایى از «النَّفَّاثاتِ فِی الْعُقَدِ» است.


انواع شر در دعای نجات از شر

با اینکه‌ «شَرِّ ما خَلَقَ» شامل تمام شرور مى‌شود، ولى نام سه شر را به خاطر اهمیتى که دارد، جداگانه آورده است:

- شرور پنهان و در تاریکى‌ها. (مِنْ شَرِّ غاسِقٍ إِذا وَقَبَ)

- شرور زبان‌هاى ناپاک. (مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِی الْعُقَدِ)

- شرور حسادت‌ها و رقابت‌هاى منفى. (وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ)

در این سوره، در برابر سه شر بیرونى، به یک صفتِ الهى پناه مى‌بریم؛ «بِرَبِّ الْفَلَقِ»


نکات طلایی دعای نجات از شر

1- پناه بردن به خدا را باید به زبان جارى کرد. (قُلْ أَعُوذُ)

2- به خاطر زیادى خطرات و اهمیت آن انبیا نیز باید به خدا پناه برند. (قُلْ أَعُوذُ)

3- اصلاح خود و جامعه، بدون استمداد و پناهندگى به خداوند امکان ندارد. (قُلْ‌ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ)

4- چون شرور بر قلب و فکر انسان قفل مى‌زنند، باید به قدرتى پناه برد که شکافنده و شکننده قفل‌ها و موانع باشد. (بِرَبِّ الْفَلَقِ)

5- در دعا با دید وسیع برخورد کنید. (شَرِّ ما خَلَقَ) همه مخلوقات را در برمى‌گیرد.

6- در میان همه شرور، شر حسادت، تفرقه افکنى، عهد شکنى و توطئه‌هاى پنهان اهمیت بیشترى دارد. (مِنْ شَرِّ غاسِقٍ‌... شَرِّ النَّفَّاثاتِ‌... شَرِّ حاسِدٍ)

7- دشمن آنقدر مى‌دمد تا تبلیغاتش مؤثر واقع شود. («نفاثات» جمع «نفاثة»، صیغه مبالغه است)

8- با وسوسه‌ها عقاید سست مى‌شود و حرف اثر مى‌کند. (مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِی الْعُقَدِ)

9- حسادت، دارویى جز پناه بردن به خدا ندارد. (قُلْ أَعُوذُ... إِذا حَسَدَ)

10- زمینه‌ها زمانى خطرناک است که به فعلیت در آیند. (حاسِدٍ إِذا حَسَدَ)

11- حسادت، کم و بیش در افراد هست؛ اقدام عملى بر اساس آن گناه است. (إِذا حَسَدَ)

12- با اینکه هرچه خدا آفریده، خیر است ولیکن هر چیزى اگر در مسیر صحیح خود قرار نگیرد، شرّ مى‌شود. چنانکه آهن خیر است ولى اگر چاقو شد، امکانِ سوء استفاده از آن وجود دارد. (مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ)

13- شرّ از سوى مخلوقات است، نه از سوى خالق و نه ناشى از خلقت. (شَرِّ ما خَلَقَ)

14- شب براى مردان خدا، زمان بندگى و عبادت است ولى براى نامردمان، زمان توطئه و تهدید و هجوم است. (مِنْ شَرِّ غاسِقٍ)


از دعای نجات از شر می آموزیم که

خداوند، به پیامبر (ص) فرمان داد که خود را در پناه او قرار دهد: قل أعوذ بربّ الفلق

لزوم به زبان جارى کردن استعاذه به خداوند: قل

خداوند، تدبیرکننده صبحدم و صاحب اختیار طلوع فجر است: بربّ الفلق

اشتقاق مخلوقات از یکدیگر، جلوه ربوبیت خداوند بر آنان است: بربّ الفلق

توصیف خداوند به «تدبیرکننده صبحدم»، از آداب استعاذه به خداوند: قل أعوذ بربّ الفلق

خداوند، آموزنده الفاظ استعاذه به پیامبر (ص): قل أعوذ بربّ الفلق

پیامبر (ص)، در معرض آسیب و خطر و نیازمند امداد الهى: قل أعوذ بربّ الفلق

خداوند، بر حفاظت انسان ها از خطرها و آسیب ها توانا است: قل أعوذ بربّ الفلق

برطرف شدن تاریکى با طلوع سپیده دم، نعمتى بزرگ از جانب خداوند: بربّ الفلق

برطرف شدن تاریکى شب و شکافتن آن با طلوع صبحدم به تدبیر خداوند، دلیل توانمندى او بر نجات انسان ها از حوادث خطرناک: قل أعوذ بربّ الفلق

توجّه به ربوبیت خداوند و حاکمیت تدبیر او بر نظام هستى، برانگیزاننده انسان به پناه بردن به او و اطمینان بخش و دلگرم سازنده پناهندگان است: قل أعوذ بربّ الفلق


منبع: سایت ستاره