در جوامع ساده مانند جوامع روستایی و عشایری، هویت یابی نوجوانان با مشکلات کمتری مواجه است، زیرا اسوه‌های موجود در این گونه جوامع تنوع زیادی ندارند و معمولا چند نوع شغل و شخصیت معدود، به عنوان اسوه‌های قالبی، در مقابل نوجوان وجود دارد که بدون برخورد با مشکلات زیاد، می تواند خود را با آنان همسان سازی کند. از این رو در جامعه ساده ایران، به فراوانی با نوجوانان چهارده یا پانزده ساله ای روبه رو می شویم که مانند مردان و زنان آن جامعه رفتار میکنند و در جمع شان و تقریبا همپای آنها رفتار و اظهارنظر می کنند. یک نوجوان چهارده ساله روستایی مثل یک مرد بزرگسال درباره آبیاری و دروی محصول و به چرا بردن گوسفندان اظهارنظر می کند و با کفایت دست به عمل می زند. به عبارت دیگر، در جوامع ساده دوره نوجوانی از لحاظ هویت یابی کوتاه تر و در جوامع پیچیده طولانی تر است.
 
یکی از عناصر بسیار مهم در هویت‌یابی، هویت یابی جنسی است. یک نوجوان درباره جنسیت خویش و نقش‌های مربوط به آن نیز باید به تصور روشنی برسد. پسر باید خصوصیات یک مرد را بشناسد، دختر نوجوان نیز باید درباره مشخصات یک زن به تصویر روشنی برسد. در این میان، وظایف یک پسر و یک مرد در مقابل یک دختر و یک زن و بالعکس نیز از اجزای این هویت یابی است.
 
به عبارت دیگر، نوجوان ضمن دانستن نقش های جنسیتی خود در آینده و نیز حدود آنها باید به وظایف خود در مقابل جنس مخالف نیز واقف باشد. در صورتی که نوجوان در زمینه هویت جنسی خود به تصویر و تعریف روشنی برسد، رفتارش نیز از توان و تعادل مطلوبی برخوردار خواهد شد، در غیر این صورت، دچار آشفتگی شده، با مسائل و مشکلات عدیده ای روبه رو خواهد شد.
 
یکی از وظایف مهم تعلیم و تربیت، ارائه تصویر روشنی در زمینه های دوستی دختران و پسران، برخوردهای اجتماعی آنان، عشق و امثال آن است. دختری که در مقابل متلک گویی چند پسر، این سؤال برایش پیش می آید که: آیا آنان عشقشان واقعی است یا نه؟، معلوم است هیچ شناخت درستی از جنس مقابل و نیز معنای عشق ندارد. پاسخ گویی به این گونه سوال ها، می تواند نوجوان را در هویت یابی جنسی یاری کند.خانوادهای که فرزند نوجوان خود را بدون توجه به شخصیت و ارزش وی، تهدید و عتاب و خطاب و سرزنش کرده، حتی کتک می زند، باید بداند که به یک عنصر اساسی در شخصیت نوجوان بی توجهی کرده و آسیب چنین اعمالی به سادگی زایل نمی شود.مسئولیت تعلیم و تربیت در این زمینه، آموختن ویژگیها و وظایف دو جنس مخالف است، و اینکه این وظایف در چه سن و زمانی باید به انجام برسد. ارائه چنین آموزههایی، نوجوانان را از بلاتکلیفی و آشفتگی - مانند آنچه در پرسش های یادشده مشاهده می کنیم، رهایی می بخشد.
 

اعمال سختگیری و خشونت برای نوجوانان

یکی از عوامل موثر در ایجاد برخوردهای نامناسب بین دختر و پسر، ناشی از سختگیری و خشونت خانواده به آنها است. نوجوانی آغاز استقلال فکری و شخصیتی است. هرچند در این سنین، نوجوان به جایی نرسیده است که بتواند کاملا مستقل عمل کند، باید به کمک خانواده و مدرسه استقلال را تمرین کند. به عنوان یک فرد ارزشمند، در زمینه مسائل مختلف زندگی تصمیم بگیرد و به تصمیم خود جامه عمل بپوشاند. در صورتی که عوامل مختلف محیطی، از جمله سختگیری و خشونت خانواده، مانع رشد استقلال شخصیت نوجوان شود، کمترین آسیب آن، پرورش نیافتن صحیح و همه جانبه شخصیت وی خواهد بود. چنین آسیبی باعث می شود نوجوان نتواند در زندگی، به تصمیم و اراده مستقل دسترسی پیدا کند، و در بزرگسالی نیز، فردی غیرمصمم، بی اراده و منفعل خواهد شد.
 
تحت تأثیر فشارهای اجتماعی که ممکن است از جانب همسر، همکاران، همسایگان، دوستان و حتی فرزندان وی به او وارد شود، تصمیم های خود را روز به روز و حتی لحظه به لحظه عوض کند. چنین فردی نه تنها برای زندگی خود آسیب ایجاد میکند، زندگی را برای اطرافیان خویش نیز تنگ و تلخ می کند. عدم توجه به پرورش استقلال در شخصیت نوجوان آسیب های دیگری نیز به او می زند. از دیگر آسیبها در این زمینه، ایجاد اختلال در روابط اجتماعی فرد با دیگران است. وجود افراط و تفریطها در روابط اجتماعی، می تواند حاصل یک شخصیت غیر مستقل و منفعل باشد. فردی که بیش از حد به دیگری متکی است یا خود را به تنهایی قابل تصور نمی داند و پیوسته نیازمند و محتاج به دیگران است، نمونه شخصیت وابسته در روابط اجتماعی است.
 
نقطه مقابل این شخصیت، فردی است که از برقراری هرگونه رابطه اجتماعی با دیگران عاجز است. خود را در تنهایی محصور می سازد، هرچند ممکن است در جامعه زندگی کند و با دیگران ارتباط ظاهری داشته باشد، اما فردی تنها و منزوی است که نمی تواند با هیچ کس رابطه ای صمیمانه و عمقی برقرار کند. چنین فردی حتی اگر ازدواج هم بکند، نمی تواند با همسر خود رابطه صمیمانه ایجاد کند. چنین اختلال هایی در رفتار اجتماعی، می تواند ناشی از عدم پرورش استقلال روانی در شخصیت نوجوان باشد. این دو نوع شخصیت را اصطلاحا می توانیم شخصیت اتکائی و شخصیت منزوی بنامیم یکی از عوامل خانوادگی که در عدم شکل گیری شخصیت مستقل نوجوان تأثیر به سزایی دارد، خشونت و سخت گیری به اوست. خانوادهای که فرزند نوجوان خود را بدون توجه به شخصیت و ارزش وی، تهدید و عتاب و خطاب و سرزنش کرده، حتی کتک می زند، باید بداند که به یک عنصر اساسی در شخصیت نوجوان بی توجهی کرده و آسیب چنین اعمالی به سادگی زایل نمی شود. بسیاری از نوجوانان از پدر و مادر خود گله مندند که آنان را سرزنش کرده، با خشونت رفتار می کنند. دختری هفده ساله در نامه اش چنین می نویسد:
 
من پدر و مادر خیلی بدی دارم. مادرم همیشه حرف‌های زشت از دهانش بیرون می آید. او مرا کتک می زند و من نیز در مقابل او ساکت می ایستم، تا شاید به دلیل سکوت من، از کار خود دست بکشد اما او زیادتر می زند و من همیشه با چشمانی گریان از خانه راهی مدرسه می شوم. وقتی دختران هم سن و سال خودم را می بینم از خود و خانواده ام احساس بدی پیدا می کنم.
 
این نامه یکی از نمونه های رفتار خشونت آمیز با نوجوان است. این خانم در ادامه نامه خود به برقراری رابطه با یک پسر اعتراف می کند. شاید بتوانیم این رابطه پنهانی با پسر را، ناشی از وجود این جو نامطلوب در خانه بدانیم. خانواده ها باید سعی کنند شرایط را به گونه ای فراهم آورند که نوجوان، خود را متعلق به خانواده خود بداند و به این تعلق نیز افتخار کند. در صورتی که جو مناسب عاطفی و روانی در خانواده وجود داشته باشد، برای نوجوان تحمل بسیاری از مشکل ها از قبیل فقر، بیماری، شکست و... ساده خواهد شد.
 
منبع: دخترانه، مهدی نیک خو، مؤسسه بوستان کتاب،چاپ اول،قم 1393