وقف کردن و شرایط آن
وقف کردن و اموال موقوفه شرایط خاصی دارند که ما در این مقاله به آن ها می پردازیم.
تعریف وقف در قانون مدنی
طبق ماده 55 قانون مدنی: «وقف عبارت است از این که عین مال حبس و منافع آن تسبیل شود، منظور از حبس نمودن عین مال، نگه داشتن عین مال از نقل و انتقال و همچنین از تصرفاتی که موجب تلف عین گردد.زیرا مقصود از وقف، انتفاع همیشگی موقوف علیهم از مال موقوفه است و بدین جهت هم آن را وقف گفته اند. منظور از تسبیل منافع، واگذاری منافع در راه خداوند و امور خیریه و اجتماعی می باشد.
انواع وقف
به طور کلی دو نوع وقف وجود دارد:
وقف عام
اگر چیزی را وقف کنیم که مخصوص گروه یا طبقه مشخصی از افراد نباشد و مصرف عام المنفعه داشته باشد به آن وقف عام می گویند. مثل وقف مدرسه، وقف مسجد، وقف مجالس روضه خوانی و...وقف عام به دو صورت عملی می شود:
وقف انتفاعی: وقتی واقف از وقفی که کرده انتظار درآمد نداشته باشد. مثل وقف زمین برای ساختن مدرسه یا مسجد و...
وقف منفعتی: وقتی که واقف از وقف مال خود انتظار درآمد دارد تا درآمد آن را صرف امور خیریه کند. مثل وقف مغازه یا باغ و... که در این صورت اداره اوقاف یا کسی که در وقف نامه اسمش ذکر شده وظیفه دارد نحوه مصرف درآمد حاصل را مشخص کند.
نکته: به آن دسته از موقوفاتی که توسط متولیان اداره می شود غیرمتصرفی و به آن دسته از موقوفاتی که اداره اوقاف متولی اداره درآمد آنهاست متصرفی می گویند.
وقف خاص
اگر موردی را برای شخص یا اشخاص مشخص شده ای وقف کنیم به آن وقف خاص می گویند. مثلا وقف بر اولاد
چه اموالی را می توان وقف کرد؟
اموالی را می توان وقف کرد که علاوه بر این که قابلیت ماندگاری دارند امکان بهره برداری از منافع آن وجود داشته باشد. مثلا اقلام مصرفی که از اصل آن استفاده می شود قابل وقف کردن نیست اما اموالی مثل ظروف، میز، ساختمان، باغ و زمین قابلیت وقف دارند.
شرایط وقف کننده
وقف کننده باید دارای این شرایط باشد:مکلف باشد.
عاقل باشد.
با قصد اختیار باشد.
شرعا بتواند در مال خود تصرف کند.
شرایط وقف اموال چیست؟
یکی از آداب و سنت های حسنه و خوب، در جامعه اسلامی وقف اموال می باشد همچنین وقف کردن یکی از راه های نیکوکاری و کمک به دیگران است. در این مقاله می خواهیم شما را با وقف اموال و اینکه شرایط وقف اموال چیست؟، بیشتر آشنا کنیم.
معرفی وقف و انواع آن
وقف، در ماده ۵۵ قانون مدنی به معنای، عین مال حبس و منافع آن تسبیل شود، می باشد. در اینجا حبس نمودن، به معنای نگاه داشتن عین مال در برابر نقل، انتقال و تصرف است و همچنین تسبیل منافع، به معنای واگذاری منافع در راه خدا، امور خیریه و اجتماعی می باشد.
در قانون دو نوع وقف اموال وجود دارد، یک نوع آن وقف عام میباشد که برای کارهای عام المنفعه است، به این معنی که وقتی مالک، مال یا ملک خودش را برای کارهای عمومی و عام المنفعه وقف میکند، به آن وقف، وقف عام میگویند.
نوع دیگر وقف، وقف خاص است. این وقف وقفی است که به افراد معینی اختصاص داشته باشد، به بیان ساده تر، زمانی که یک مالک، مال غیر منقول یا مال منقول قابل دوام خود را وقف می کند تا فرزندانش یا اشخاص مشخصی از منافع مال بهرهمند شوند، به این وقف، وقف خاص میگویند.
ارکان وقف
اگر می خواهید بدانید شرایط وقف اموال چیست؟، ابتدا باید با ارکان وقف آشنا شوید. وقف اموال دارای سه رکن می باشد. در زیر به تعریف هر کدام می پردازیم.
واقف: به مالک ملکی که قصد وقف اموال خود را دارد و میخواهد منافع متعلق به اموال خود را برای دیگران وقف کند، واقف می گویند.
عین موقوفه: به مالی که متعلق به واقف بوده و در جهت امور خیریه وقف شده باشد را موقوفه یا عین موقوفه می گویند.
موقوف علیهم: همانطور که گفتیم واقف، ملک یا مال خود را میخواهد برای دیگران وقف کند. کسانی که از این اموال و منافع واقف استفادهمیکنند را موقوف علیهم میگویند. این افراد هم می توانند افراد مشخص و محصوری باشند و هم می توانند تمام افراد جامعه باشند.
عقد وقف از چند رکن تشکیل شده است:
1. «واقف»: به شخصی که مالی را وقف کرده است؛ واقف میگویند. در واقف شرط شده است که دارای بلوغ، جایز التصرف (مثلاً مجنون نباشد) و عاقل باشد.[3]
2. «موقوف»: یعنی مالی که وقف شده است. مال وقف شده باید اولاً: عین باشد؛ یعنی وجود خارجی داشته باشد، پس اگر از کسی طلبکار بود، آن طلب فی الذمه را نمیتواند وقف کند.
ثانیاً: آنچه وقف میشود باید به مِلک در آید، برای نمونه؛ برخی از اموال که به ملکیت مسلمانان در نمیآید مانند؛ خوک، سگ، و مشروب را نمیتوان وقف کرد.
ثالثاً: از آن چیز انتفاع حاصل شود؛ بدون آنکه اصلش از بین برود.
رابعاً: به قبض دادن آن جایز باشد؛ یعنی اگر چیزی را وقف کند که مالک آن نیست، نمیتواند آنرا به ملک دیگران در آورد. پس وقف چنین مالی نیز صحیح نمیباشد.[4]
3. «موقوف علیهم»: یعنی کسانی که مال مذکور برای آنان وقف شده است. آنان نیز باید دارای شرایطی باشند که به ترتیب میآید:
الف. باید موجود باشند و حضور داشته باشند، به این معنا که نمیتوان ابتداءً برای عدهای که وجود خارجی ندارند، وقف کرد. بله! اگر برای عدهای مثلاً اشخاصی که حاضرند و وجود دارند وقف شود.
و چنین گفته شود که این وقف برای فرزندان آنان و فرزندان فرزندان آنان (تا زمانی که فرزندی دارند یا آنکه مثلاً تا هفت نسل بعد خود یا ...) که هنوز وجود خارجی ندارند چون به تبع حاضرین و موجودین چنین وقفی تحقق یافته است، اشکالی ندارد.
ب. معیّن باشند؛ یعنی کسانی که میخواهند از وقف استفاده کنند باید مشخص شده باشند، بهطور مثال نمیتوان چنین وقف کرد: «فلان مقدار از اموال را وقف برخی از فرزندان پسر خود میکنم»؛ زیرا موقوف علیهم مشخص نیست.
ج. در موقوف علیهم شرط شده است که وقف برای آنان صحیح باشد؛ مثلاً مسلمان؛ نمیتواند برای راهزنان وقف کند و بگوید: «این مال را جهت راهزنان فلان منطقه وقف کردم!». یا بگوید: «این مال را برای شاربان خمر وقف کردم!»، یا مسلمانی برای کافران حربی؛ مالی را وقف کند؛ همه این موارد جایز نیست.[5]
4. وقف کردن مسلمان مالى را برای کافر حربى باطل است اگر چه با واقف خویشاوندى داشته باشد[6] ولى درباره وقف کردن مسلمان بر کافر ذمّى برخی از فقها گفتهاند که جایز است اگر چه بیگانه باشد.[7] و برخی دیگر گفتهاند بر کافر ذمی بیگانه صحیح نیست.[8]
وقف مسلمان بر کافر مرتد غیر فطری(ملی) صحیح است.[9] اما برای مرتد فطری محل تأمل است.[10]
5. وقتی که شرایط بالا تحقق یافت؛ حال میتوان وقف کرد که خود وقف نیز دارای شرایطی است. در وقف شرط شده است که:
1. دوام داشته باشد؛ پس اگر بگوید: «وقف کردم این باغ را بر فقرا تا یکسال» از حیث وقف باطل است.[11]
2. وقف منجّز باشد؛ یعنی وقف بر چیزی معلّق نکند؛ مانند اینکه بگوید: «وقف کردم فلان مال را اگر اول ماه بیاید».[12]
3. اقباض: یعنی از ملکیت خود خارج کردن و به موقوف علیهم پرداخت کردن و قبض مال موقوفه توسط آنان.[13]
شرایط وقف اموال چیست؟
شرایط صحت وقف نیز به سه دسته شرایط واقف، شرایط موقوف علیهم و شرایط موقوفه تقسیم بندی می شود.
شرایط واقف: واقف، مانند ویژگی های شرایط انجام هر عمل حقوقی دیگر باید دارای اهلیت قانونی باشد، یعنی ویژگی هایی مانند بلوغ، عقل، اختیار و … دارا باشد.
طبق ماده ۵۷ قانون مدنی واقف، علاوه بر داشتن اهلیت شرع و قانون، باید صاحب ملک و مالی باشد که قصد وقف آن را دارد. بنابراین اگر مالک نباشد و ملک متعلق به شخص دیگری باشد امکان وقف آن وجود ندارد.
شرایط موقوف علیهم: حال می خواهیم بگوییم که شرایط موقوف علیهم در شرایط وقف اموال چیست؟. چهار شرط برای موقوف علیهم وجود دارد که در زیر بیان شده است.
موجود باشد: به این معنی که در زمان وقف، زنده و موجود باشد. امکان وقف برای کسی که زنده نیست وجود ندارد. یک نکتهای که وجود دارد این است که طبق ماده ۹۵۷ قانون مدنی، وقف برای جنین امکان پذیر می باشد مشروط به اینکه زنده متولد شود.
اهلیت تملک داشته باشد: موقوف علیهم باید بتواند قانوناً و شرعاً تملک داشته باشد. به عنوان مثال: وقف اموال برای خارجی ها که در ایران اهلیت تملک ندارند، درست نیست. زیرا قانون ایران به آنها اجازه مالکیت اموال غیرمنقول در خاک ایران را نداده است.
معین بودن: موقوف علیهم باید توسط واقف به طور دقیق مشخص و معین گردد. یعنی واقف باید مشخص کند که مال خود را برای چه کسانی به وقف می گذارد.
عدم وقف برای خود واقف: موقوف علیهم نباید خود واقف باشد و باید کسانی غیر از خود واقف باشند، زیرا وقف بر نفس باطل می باشد. در اینجا باید بگوییم که واقف می تواند مانند دیگران از منافع آن چیزی که وقف کرده بهرهمند شود ولی نمی تواند برای خودش به تنهایی وقت کند. به عنوان مثال شخصی که زمینی را برای ساختن مسجد وقف می کند خودش نیز می تواند پس از ساخت از آن مسجد استفاده کند.
شرایط عین موقوفه: عین موقوفه نیز در شرایط اموال وقف باید دارای چهار ویژگی باشد.
معین باشد: به این معنا که واقف باید معین کند که چه چیزی یا چه قسمتی از مال خودش را میخواهند وقف کند. اگر غیر از این باشد و مال وقف شده مشخص نباشد اصل وقف باطل میشود.
قابلیت انتفاع داشتن: واقف باید مال یا ملکی را وقف کند که بتوان از آن استفاده کرد، اگر امکان استفاده از آن مال یا ملک وجود نداشته باشد، وقف صحیح نمی باشد.
قابلیت تحویل و تسلیم: یکی دیگر از شرایطی که عین موقوفه باید داشته باشد این است قابلیت تحویل و تسلیم شی مورد نظر امکان پذیر باشد. یعنی موقوف علیهم قابلیت این را داشته باشد که از مالکیت خارج شده و در تسلط دیگری قرار بگیرد.
قابلیت بقا و ماندگاری: احتمالا شما هم جمله وقف صدقه جاریه است، را شنیده اید. قابلیت بقا و ماندگاری بیانگر همین جمله است. یعنی همین ماندگاری است که وقف را امکان پذیر می کند. بنابراین زمانی میتوان مال یا منافعی را به نیت خیرخواهانه اختصاص داد که ماندگار باشد و امکان استفاده مستمر از آن برای عموم و کلیت جامعه وجود داشته باشد.
پرسش و پاسخ در زمینه وقف اموال
شرایط فروش ملک وقفی در شرایط وقف اموال چیست؟
به طور کلی املاکی که وقف شدهاند قابل فروش نیستند مگر این که دارای شرایط زیر باشند.
ترس از اینکه در آینده ای نه چندان دور، آن ملک خراب شود.
زمانی که بین موقوف علیهم اختلاف شدید پیدا شود و کار به خون و خونریزی کشیده شود.
زمانی که در بین موقوف علیهم اختلاف پیدا شود و پیش بینی شود که امکان تخریب ملک وقفی وجود دارد.
آیا امکان وقف ملک مشاع وجود دارد؟
بله، مالک می تواند به اندازه سهم خودش هر نوع تصرف حقوقی را انجام دهد اما امکان تصرف مادی نیازمند رضایت سایر شرکا میباشد. اگر شخصی سهم خودش را از ملک مشاعی وقف کند،
اداره اوقاف اقدام به جداسازی آن بخش وقف شده میکند و اگر اداره اوقاف نتواند آن بخش را جدا کند، سهم بقیه شرکا را خریداری می نماید، و اگر یکی از شرکا راضی به فروش نباشد میتوان آن بخش وقف شده را فروخت و مبلغ آن را برای انجام کارهایی که مد نظر واقف بوده است، صرف کرد.
شرایط عزل متولی در شرایط وقف اموال چیست؟
عزل متولی در صورتی امکان پذیر می باشد که، آن شخص به مصلحت موقوف عمل نکند، بر خلاف وقفنامه عمل کند، امانتداری را رعایت نکند و یا اینکه برای اداره آنجا ناتوان شده باشد.
آیا مال وقفی را می توان فروخت؟
در صورتی می توان مال وقفی را فروخت که:مال موقوفه خراب شده باشد.
ترس از خراب شدن آن به حدی برسد که امکان بازسازی ان وجود نداشته باشد.
اختلاف بین افرادی که برای آن ها وقف شده به حدی باشد که احتمال قتل و خونریزی وجود داشته باشد.
احکام وقف
اگر کسی چیزی را وقف کند از ملک او خارج می شود و خود او یا دیگران نمی توانند آن را ببخشند یا بفروشند و کسی هم از آن ملک ارث نمی برد ولی در بعضی از موارد فروختن اشکالی ندارد.اگر کسی ملکی را برای وقف معین کند و پیش از خواندن صیغه وقف پشیمان شود یا بمیرد، وقف درست نیست.
کسى که مالى را وقف مى کند، باید از موقع خواندن صیغه، مال را براى همیشه وقف کند و اگر مثلا بگوید تا ده سال وقف باشد و بعد از آن نباشد، وقف صحیح نیست.
وقف کننده اگر چیزى را بر خودش وقف کند مثل آن که دکانى را وقف کند که عایدى آن را بعد از مرگ او خرج مقبره اش نمایند، صحیح نیست.
وقف کننده اگر براى چیزى که وقف کرده متولى معین کند، باید مطابق قرارداد او رفتار نمایند.
وقف کننده اگر ملکى را وقف عام کند ولی براى آن ملک متولى معین نکرده باشد، اختیار آن با حاکم شرع است.
اگر ملک وقف خراب شود از وقف بودن بیرون نمى رود.
ملکى که مقدارى از آن وقف است و مقدارى از آن وقف نیست اگر تقسیم نشده باشد، حاکم شرع یا متولى مى تواند با نظر خبره، سهم وقف را جدا کند.
اگر متولى وقف خیانت کند و عایدات آن را به مصرفى که معین شده نرساند، حاکم شرع، امینى را به او ضمیمه مى نماید که مانع از خیانتش شود و اگر ممکن نباشد مى تواند به جاى او متولى امینى معین کند.
اگر ملکى را براى تعمیر مسجدى وقف کنند، چنانچه آن مسجد احتیاج به تعمیر ندارد و انتظار هم نمى رود که تا مدتى احتیاج به تعمیر پیدا کند، مى توانند عایدات آن ملک را به مصرف مسجدى که احتیاج به تعمیر دارد برسانند.
نواع تولیت و نکات آن
تولیت چهار قسم است:
1- استقلال
2- اجتماع
3- ترتیب
4- اطلاق ( عدم تصریح بر نوع تولیت که در این فرض متولیان باید به اجتماع اداره کنند )
لازم به ذکر است تصرف موقوفه به عنوان تولیت دلیل بر تولیت نیست.
کسی که واقف او را متولی قرار داده می تواند بدوا تولیت را قبول یا رد کند و اگر قبول کرد دیگر نمی تواند رد نماید و اگر رد کرد مثل صورتی است که از اصل متولی قرار داده نشده باشد.
هر گاه واقف برای دو نفر یا بیشتر به طور استقلال تولیت قرار داده باشد هر یک از آنها فوت کند دیگری یا دیگران مستقلا تصرف می کنند و اگر به نحو اجتماع قرار داده باشد، تصرف هر یک بدون تصویب دیگری یا دیگران نافذ نیست و بعد از فوت یکی از آنها، حاکم شخصی را ضمیمه آنکه باقی مانده است می نماید که مجتمعا تصرف کنند
واقف یا حاکم نمی تواند کسی را که در ضمن عقد وقف متولی قرار داده شده است عزل کند مگر در صورتی که حق عزل شرط شده باشد و اگر خیانت متولی ظاهر شود، حاکم ضم امین می کند. عدم عزل متولی توسط واقف، زمانی است.
که متولی توسط واقف تعیین شده باشد وگرنه هرگاه متولی یا ناظر نسبت به عین یا منافع موقوفه تعدی یا تفریط نماید یا در انجام وظایف مقرر در وقفنامه و قانون و آیین نامه ها و مقررات مربوط، مسامحه و اهمال ورزد، با رسیدگی شعبه تحقیق و حکم دادگاه، حسب مورد معزول یا ممنوع المداخله یا ضم امین خواهد شد.
هیئت تحقیق اوقاف مرکب از دو قسمت حقوقی و حسابرسی است و شعب آن بر حسب ضرورت در مراکز استان ها و شهرستان ها تامین می گردد.
ادارات اوقاف و اشخاص ذینفع در صورتی که اعتراض داشته باشند، می توانند پس از ابلاغ نظر شعبه تحقیق، اعتراض خود را در دادگاه های دادگستری طرح نمایند.حکم بالا در مورد بنیادها و موسسات خیریه و اماکن مذهبی و اسلامی نیز جاری است.
حق التولیه متولی یا سازمان ( در قبال اعمال تولیت نسبت به موقوفات متصرفی ) همچنین حق النظاره ناظر، به میزان مقرر در وقف نامه است و در صورتی که وقفنامه موجود نباشد و یا میزان حق التولیه و حق النظاره در آن تعیین نشده باشد، حق التولیه به مقدار اجرت المثل از عایدات خالص خواهد بود.
سازمان حج و اوقاف و امور خیریه، وجوهی را که از محل هدایای مستقل و حق التولیه و حق النظاره دریافت می دارد، طبق بودجه ای که هر سال تنظیم و به تصویب هیئت دولت خواهد رساند، راسا به مصرف می رساند.
در مواردی که ضم امین می شود، دادگاه می تواند سازمان حج و اوقاف و امور خیریه را نیز به عنوان امین تعیین کند.
موقوفاتی که متولی آنها عزل یا فوت می شود، تا تشخیص متولی بعدی و موقوفاتی که متولی آنها ممنوع المداخله می شود تا رفع ممنوعیت یا ضم امین در حکم موقوفات بدون متولی است.
اثلاث باقیه، محبوسات، نذور، صدقات و هر مال دیگری که به غیر از عنوان وقف برای امور عام المنفعه و خیریه اختصاص یافته، در حکم موقوفات عامه است و چنانچه فاقد متولی و متصدی باشد، با اذن ولی فقیه، تحت اداره و نظارت سازمان اوقاف و امور خیریه قرار خواهد گرفت
سازمان حج و اوقاف و امور خیریه، نسبت به مواردی به عهده آن گذاشته شده، در صورت عدم اقدام متولی یا امناء یا موقوف علیهم، حق تقاضای ثبت و سیر اقدامات لازم و اعتراض و اقامه دعوا را دارد. همچنین می تواند در مواردی که لازم بداند و مصلحت موقوفه ایجاد نماید، در دعاوی مربوطه وارد دعوی شده و به احکام صادره اعتراض کند.
هرگاه شخص یا اشخاصی که در وقف نامه به عنوان متولی معین شده اند، وجود نداشته باشند یا اوصاف مقرر در وقف نامه منطبق با شخص یا اشخاص معینی نگردد، در حکم موقوفه مجهول التولیه است
در موقوفاتی که شرط مباشرت نشده باشد، هرگاه متولی برای انجام تمام یا قسمتی از امور مربوط به موقوفه وکیلی انتخاب کند وکیل مزبور باید توانایی انجام مورد وکالت را داشته باشد. در صورتی که وکیل انتخابی به تشخیص سازمان، قادر به ایفاء وظیفه محوله نباشد، مراتب کتبا به متولی ابلاغ خواهد شد.
هرگاه ظرف دو ماه برای متولیان مقیم ایران و چهار ماه برای متولیان مقیم خارج از کشور، متولی اقدام به تغییر وکیل ننماید، موضوع به دادگاه صالح احاله و پس از ثبوت عدم توانایی وکیل مزبور، با ابلاغ سازمان، از دخالت ممنوع می شود.
این حکم شامل وکلایی که قبلا انتخاب شده اند نیز خواهد بود.وکیل مزبور زیر نظر متولی کار کرده و با انتخاب وکیل از سوی متولی، مسوولیت متولی منصوب واقف، زایل نمی شود.
لازم به ذکر است متولی نمی تواند تولیت را به دیگری تفویض کند زیرا این امر موجب واگذاری سمت و رها شدن متولی از مسوولیت می شود. اما اگر واقف در ضمن عقد وقف به او این اذن را داده باشد، متولی می تواند تولیت را به دیگری تفویض کند.
به متولی و ناظر ممنوع المداخله در زمان ممنوعیت، حق التولیه و حق النظاره تعلق نخواهد گرفت مگر آنکه برائت آنان ثابت شود و در مواردی که ضم امین می شود، اوقاف حق امین را خواهد پرداختچون ناظر معمولا بر مال موقوفه تصرف ندارد،
برخلاف متولی، تعدی و تفریط وضع او را به غاصب تبدیل نمی کند و تنها مسوول خساراتی است که در نتیجه اهمال و کوتاهی او در نظارت به بار آمده است.
در مورد اراضی که برای احداث مراکز آموزشی یا درمانی وقف می شود، در صورتی که متولی بدون عذر موجه در مناسب با تشخیص سازمان اقدام موثری برای احداث آن مراکز نکند و الزام متولی هم به انجام آن ممکن نباشد،
سازمان می تواند حسب مورد آن اراضی را در اختیار آموزش و پروش، وزارت بهداری، سازمان بهزیستی، هلال احمر یا سازمان دیگری که وظایف آن متناسب با اهداف واقف باشد قرار دهد.
تا اقدام لازم را به عمل آورنددر مواردی که مطابق قانون مدنی یا این قانون ضم امین می شود، دادگاه ها می توانند سازمان حج و اوقاف و امور خیریه را هم به عنوان امین تعیین کنند.
نسبت به تعدی و تفریط و سایر تخلفات مدیران و امناء و موسسات خیریه، طبق اساسنامه موسسه و بنیاد مربوط اقدام خواهد شد و در موردی که اساس نامه آنها در این موارد ساکت یا ناقص باشد، مشمول مقررات فوق خواهد بود.
کلیه مباشران موقوفات و اماکن مذهبی،
اعم از متولی و ناظر و امناء و مدیران و بنیادهای خیریه مذکور در این قانون، در حکم امین می باشند.
در صورت تعدی یا تفریط یا تخلفات دیگر، ملزم به تادیه حقوق و وجوه و اموال و جبران خسارت ناشی از اعمال خود خواهند بود. هرگاه عمل آنها مشمول عناوین کیفری باشد، از طریق مراجع قضایی نیز تعقیب و به مجازات مقرر محکوم خواهد شد.
پی نوشت:
[1]. محقق حلّی، جعفر بن حسن، شرائع الإسلام فی مسائل الحلال و الحرام، محقق و مصحح: بقال، عبد الحسین محمد علی، ج 2، ص 165، قم، مؤسسه اسماعیلیان، چاپ دوم، 1408ق.
[2]. ر.ک: همان.
[3]. همان، ص 167.
[4]. همان، ص 166 - 167.
[5]. همان.
[6]. علامه حلّی، حسن بن یوسف، تبصرة المتعلمین فی أحکام الدین، محقق، مصحح، یوسفی غروی، محمد هادی، ص 126، تهران، مؤسسه چاپ و نشر وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، 1411ق؛ ابن فهد حلّی، جمال الدین احمد بن محمد، المهذب البارع فی شرح المختصر النافع، محقق، مصحح، عراقی، مجتبی، ج 3، ص 57، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1407ق.
[7]. تبصرة المتعلمین فی أحکام الدین، ص 126؛ المهذب البارع فی شرح المختصر النافع، ج 3، ص 57؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ج 2، ص 71، قم، مؤسسه مطبوعات دار العلم، چاپ اول، 1379ش.
[8]. قطّان حلّی، شمس الدین محمد بن شجاع، معالم الدین فی فقه آل یاسین، محقق و مصحح: بهادری، ابراهیم، ج 1، ص 554، قم، مؤسسه امام صادق(علیه السلام)، چاپ اول، 1424ق.
[9]. علامه حلّی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام فی معرفة الحلال و الحرام، ج 2، ص 392، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1413ق؛ بصرى بحرانى، زین الدین محمد امین، کلمة التقوى، ج 6، ص 137، قم، نشر سید جواد وداعى، چاپ سوم، 1413ق؛
[10]. تحریر الوسیلة، ج 2، ص 71.
[11]. امام خمینی، تحریر الوسیلة، مترجم: اسلامی، علی، ج 3، ص 115، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ بیست و یکم، 1425ق.
[12]. برخی از فقها چنین وقفی را احتیاطاً باطل دانستهاند. ر.ک: تحریر الوسیلة (ترجمه)، ج 3، ص 118.
[13]. شرائع الإسلام، ج 2، ص 171.
منبع:
سایت ستاره
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}