آیا شما هم کودکی را با این ویژگی‌ها می‌شناسید؟
۱. دور و برِ دیگر بچه‌ها خیلی خجالتی رفتار می‌کند یا دور و برِ بچه‌های دیگر عصبی یا نگران به نظر می‌رسد و زیاد حرف نمی‌زند. اغلب در گوشه‌ای تنها بازی می‌کند.
۲. کارهای بچه‌های دیگر را تماشا می‌کند، اما با آنها همراه نمی‌شود. گوشه‌ای می‌ایستد و بازیِ دیگران را تماشا می‌کند، اما خودش، تنهایی بازی می‌کند.
۳. خیلی ساکت است. با دیگر بچه‌ها زیاد صحبت نمی‌کند.

در سال ۲۰۰۸ هایدی گزل (Heidi Gazelle) از دانشگاه کارولینای شمالی در شهر گرینزبورو، این دسته‌بندی را برای تقریبا ۷۰۰ دانش‌آموز کلاس سومی تعریف کرد تا بفهمد آنچه روان‌شناسیِ رشد «کودکانِ تنهای مضطرب» می‌نامد، در حقیقت چیست. این دسته از کودکان می‌خواهند با هم‌سن‌وسال‌هایشان تعامل داشته باشند، اما کم‌رویی، آنها را باز می‌دارد.

کودک خجالتی، وقتی دور و برِ بچه‌های دیگر هستند، حس می‌کنند از خارج یک جمع، داخلِ آن را می‌بینند. حتی زمانی که در بینِ آشنایان هستند هم اغلب به تنهایی بازی می‌کنند یا فقط در سکوت بازی و سرگرمیِ دیگران را تماشا می‌کنند، بدون اینکه به آنها محلق شوند.


دور باطل کمرویی

بسیاری از بچه‌های خجالتی، در دام یک دور باطل گرفتار می‌شوند که آن‌ها را از ارتباط با دیگر بچه‌ها باز می‌دارد: آنها در تعاملات اجتماعی احساس ناراحتی می‌کنند، در نتیجه، از تعامل با هم‌سن‌و‌سال‌هایشان خودداری می‌کنند. این یعنی آنها برای صحبت و بازی با بچه‌های دیگر، تمرین کمتری دارند، بنابراین از فرصت کمتری برای توسعه‌ی مهارت‌هایی همچون گفتگو کردن، حل‌و‌فصل بحث‌ها، نوبت گرفتن و یافتن سرگرمی‌های گروهی برخوردارند. کمبود نسبیِ مهارت‌های اجتماعی در آنها، بیشتر به احساس ناراحتی و تمایل به دوری از موقعیت‌های اجتماعی منجر می‌شود.

کودکان خجالتی خودشان را کنار می‌کشند، چون روی ناراحتیِ خود تمرکز دارند. برای مثال، در زنگ‌های تفریح، گوشه‌ای آرام می‌ایستند و از فاصله‌ی سه چهار متری به بچه‌ها زل می‌زنند. متأسفانه پیام ناخواسته‌ای که در این حالت به هم‌سن‌وسال‌هایشان می‌فرستند، این است که نمی‌خواهند با آنها دوست شوند.

بچه‌های دیگر هم بیشترِ اوقات، واکنشی منفی به این رفتار کناره‌گیرانه، نشان می‌دهند. در مقایسه با بچه‌هایی که از دیگران کنار نمی‌کشند، احتمال بیشتری دارد که بچه‌های خجالتی، مورد بی‌مهریِ هم‌سن‌وسال‌هایشان قرار بگیرند. پسرهای خجالتی سخت‌گیرانه‌تر از دخترهای خجالتی مورد قضاوت قرار می‌گیرند. از سوی دیگر، شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه کم‌رویی در برخی جوامع آسیایی از لحاظ اجتماعی مقبولیت بیشتری دارد (برای مثال تحقیقی که روبین و همکارانش در ۲۰۱۰ انجام دادند).
 



انواع مختلف بچه خجالتی

براساس مشاهدات میدانی و مقایسه با هم‌سن‌‌وسال‌ها، گزل (Gazelle)، سه زیرگروه مهم از کودکان خجالتی، با الگوهای بسیار متفاوتی برای روابط اجتماعی را شناسایی کرد. همه‌ی این کودکان، رفتارهای خجالتی که پیش‌تر عنوان شد را نشان دادند، اما علاوه بر آن رفتارهای تعریف‌شده، آنچه به خاطر خجالتی بودنشان انجام می‌دادند، به‌شدت وابسته به نحوه‌ی رفتار سایرِ کودکان با آنها بود. (البته، برخی از کودکان خجالتی در هیچ یک از این دسته‌ها جای نگرفتند.)

۱. کودکان خجالتی سازگار
اگرچه این کودکان گفتگو یا بازی را آغاز نمی‌کردند، اما وقتی یکی از بچه‌ها به آنها نزدیک می‌شد، به گرمی واکنش نشان می‌دادند. به طور کلی، این کودکان از سوی هم‌سن‌وسال‌هایشان پذیرفته می‌شدند و تعداد دوستانشان تقریبا به اندازه‌ی بچه‌های اجتماعی بود. بچه‌های دیگر آنها را در حد معمول جذاب و حتی باهوش‌تر از متوسطِ بچه‌ها می‌دیدند. علی‌رغم تمایلشان به عقب ایستادن، پاسخ‌های مثبتشان به درخواست‌های بچه‌های دیگر و شاید هم روابط خوبِ خانوادگی‌شان به آنها اجازه می‌داد مهارت‌های اجتماعی را آن‌قدر خوب پرورش دهند که بتوانند با همسالانشان رابطه‌ی خوبی برقرار کنند.

۲. کودکان خجالتی نابالغ
این کودکان معمولا در موقعیت‌های اجتماعی کنار می‌کشیدند، اما وقتی تلاش می‌کردند به هم‌سن‌و‌سال‌هایشان نزدیک شوند، این کار را به شیوه‌ای انجام می‌دادند که در نظر بچه‌های دیگر بچه‌گانه و آزاردهنده بود. برای مثال، گزل به دختری اشاره می‌کند که پس از باخت در بازی وسطی، در حالی که بچه‌های دیگر هنوز مشغول همان بازی بودند، مدام با پرسش «میشه یه بازی دیگه بکنیم؟» حواس آنها را پرت می‌کرد.

بچه‌های دیگر اغلب کودکان خجالتیِ نابالغ را نادیده می‌گیرند. این دسته از کودکان خجالتی، نسبت به کودکان خجالتیِ سازگار، شاید بیشتر از سوی هم‌سن‌و‌سال‌هایشان مورد بی‌مهری قرار بگیرند، زیرا آنها بین کنار گذاشته شدن و جلب توجه دیگران به خودشان، آن هم به شیوه‌های مخرب و آزاردهنده، سَردرگُم هستند. آنها دوستان کمتری هم نسبت به تعداد معمول دارند.

۳. کودکان خجالتی پرخاشگر
وجود دو صفت پرخاشگری و خجالتی بودن در یک کودک، متناقض به نظر می‌رسند! گزل زیرگروهی از کودکان خجالتی را شناسایی کرد که اغلب در خودشان فرو می‌رفتند، اما وقتی با هم‌سن‌وسال‌هایشان ارتباطی برقرار می‌کردند، اغلب به شیوه‌های عصبی و خصمانه رفتار می‌کردند. در مقایسه با دو دسته‌ی اجتماعی‌تر و دیگر بچه‌های خجالتی، این کودکان، بیشترین مشکل را در ارتباط با هم‌سن‌وسال‌هایشان داشتند. احتمال زیادی داشت که این گروه، از سوی دیگران طرد شوند یا حذف شوند و یا مورد اذیت‌ و آزار قرار بگیرند، چرا که هم رفتارشان بسیار ناخوشایند بود و هم، دوستان بسیار کمی داشتند که از آنها محافظت یا دفاع کنند.


کمک به بچه خجالتی برای برقراری ارتباط با همسالان

کمک به افراد در مواجهه با موقعیت‌های اضطراب‌آور، درمانِ رایجی برای اضطراب است که توسط رویکردهای شناختی و رفتاری در روان‌شناسی، تجویز می‌شود. طوری که بیماران، بتوانند اعتمادبه‌نفس خود را برای تحمل این موقعیت‌ها پرورش دهند. با این حال، تنوعی که در کودکان خجالتی، در بررسیِ گزل، ثابت شده است، به وضوح نشان می‌دهد که ما نمی‌توانیم هر کودک خجالتی را فقط به سمت موقعیت‌های اجتماعی هُل بدهیم و امیدوار باشیم که همه‌چیز، خود‌به‌خود، درست خواهد شد. نگرانی درباره‌ی برقراری ارتباط با هم‌سن‌و‌سال‌ها، هم برای کودکان خجالتیِ نابالغ و هم پرخاشگر، به این خاطر شکل گرفته است که هم‌سن‌و‌سال‌هایشان، واقعا به آنها واکنش منفی نشان می‌دهند!

مدام از جانب دیگران رد شدن، به بچه‌ها کمک نمی‌کند تا اعتماد به نفس اجتماعی خود را به‌دست بیاورند. کودکان خجالتی به راهنماییِ ویژه‌ای در مورد نحوه‌ی برخورد با هم‌سن‌وسال‌ها به شیوه‌های مثبت نیاز دارند و مدام هم باید انجام این کار را تمرین کنند.
 



به جای برخورد با کودک خجالتی، روی شیوه‌ی ارتباطی او کار کنید

بچه های خجالتی برای اینکه در جامعه پذیرفته شوند و دوستانی داشته باشند، مجبور نیستند به طرز معجزه‌آسایی به برون‌گراهای اهل‌ِحال تبدیل شوند. به طور حتم برای شیوه‌ی معتدل‌تری از برقراریِ رابطه هم، جایی در این دنیا وجود دارد. آنها باید راه‌هایی برای تعامل پیدا کنند که با طبیعتشان سازگاری داشته و منجر به واکنش‌های مثبتی از سوی دیگران هم بشود.

اینها شیوه‌هایی هستند که به کودک خجالتیِ شما کمک می‌کنند تا یاد بگیرد چگونه با هم‌سن‌وسال‌هایش کنار بیاید:
علائق کودکتان را دنبال کنید
بچه‌ها با شرکت در سرگرمی‌های گروهی، دوست پیدا می‌کنند. فعالیتی که بچه‌ی شما از آن لذت ببرد، می‌تواند اولین قدم برای یافتنِ دوست و آغازگرِ دوستی باشد. اگر بچه‌ی شما روی این فعالیت جذاب تمرکز کند، کاری خواهد داشت که بتواند با همسالانش انجام دهد و درباره‌اش حرف بزند و بنابراین، احتمال کمتری دارد، نگرانی از تنها ماندن و طرد شدن، به‌سراغش بیاید. بعضی بچه‌های خجالتی فقط برای عبور از مانع اول نیاز به کمک دارند و پس از آن، برای برقراری ارتباط با همسالانشان مشکلی ندارند. فعالیت موردعلاقه می‌تواند مانند یک حلقه‌ی اتصال با دیگر همسالان، عمل کند.

دستورالعمل‌های اجتماعی را آموزش داده و تمرین کنید
تعاملات اجتماعی فقط حاضرجوابی و شیرین‌زبانی نیستند. بسیاری از حرف‌هایی که به دیگران می‌زنیم، صحبت‌های عادیِ روزمره است. به کودکتان کمک کنید، دستورالعمل‌های اجتماعیِ ساده را از طریق نقش بازی کردن، یاد بگیرد. برای نمونه، احوال‌پُرسی با دیگران با نگاه‌های صمیمانه، صدای رسا داشتن و لبخند دوستانه زدن، چرخ دوستی را به حرکت در می‌آورد. پرسیدن «چی» و «چگونه» یا تعریف و تمجید کردن از دیگران، دستورالعمل‌های مفید و دوستانه‌ی دیگری هستند که می‌توانید به او آموزش داده و با او تمرین کنید.

روی تعامل رو در رو تمرکز کنید
بسیاری از کودکان خجالتی، در روبه‌رو شدن با یک نفر، خیلی راحت‌تر هستند تا حضور در جمع. ترتیب دادنِ قرار بازی و شرکت در آن به‌همراه سایر کودکان، می‌تواند به کودک خجالتی فرصتی بدهد تا روابط اجتماعی را تمرین کرده و به دوستی، عمق بیشتری بدهد. داشتن حتی یک دوست که کودک شما دوستش داشته باشد و او هم فرزند شما را دوست داشته باشد، کمک می‌کند تا فرزندتان، احساس شادتری داشته باشد و کمتر، موردِ اذیت و آزار قرار بگیرد. اگر لازم است، پیش از آمدن مهمان‌ها، با فرزندتان، چگونگیِ رفتار در بازی را مرور کنید.

وقتی دیگران دوستانه رفتار می‌کنند، واکنش نشان دهید
تحقیق گزل نشان داد، بچه‌های خجالتی که می‌توانستند با گرمی به درخواست‌های دوستانه‌ی بچه‌های دیگر واکنش نشان دهند، از نظر اجتماعی، اوقات بهتری داشتند. به کودکتان کمک کنید در رفتار با سایرِ کودکان، محبت را ببیند. این می‌تواند نشانه‌ای برای آغاز دوستی باشد. به کودک خود کمک کنید واکنشِ گرم را تمرین کند. برای نمونه، اگر بچه‌ی شما از شما تعریف می‌کند، یک «ممنونم» دوستانه و با لبخند، پاسخ خوبی است.

دیدگاه دیگران را هم در نظر بگیرید
اینکه کودک یاد بگیرد، تصور کند که شخص دیگری چه حسی ممکن است در یک موقعیت خاص داشته باشد، سال‌ها زمان می‌برد. برای تقویت مهارت، همین‌طور که در زندگی روزمره یا در کتاب‌ها و برنامه‌های تلویزیونی و فیلم‌ها با افکار و احساساتِ مختلف مواجه می‌شود، با او درباره‌ی این افکار و احساسات صحبت کنید. صحبت درباره‌ی احساسات، به کودکان کمک می‌کند تجربیات درونیِ خود را نام‌گذاری کرده و آنها را بفهمند. از نظر ذهنی، قرار دادن خودشان به جای آدم‌های دیگر، می‌تواند به کودکان کمک کند تا بفهمند چگونه باید با سایرین، کنار بیایند. نگاه از خارج، با تمرکز روی کمک به دیگران هم می‌تواند به کودکان خجالتی کمک کند تا از این تمرکز فلج‌کننده روی خود، خلاص شوند.

صبور باشید
تغییر این خصوصیات مدتی زمان می‌برد. وقتی کودک شما شیوه‌ی جدید را پی می‌گیرد، شاید همسالانش سریعا متوجه این تغییر نشوند. به تواناییِ فرزندتان در رشد و یادگیری ایمان داشته باشید. با راهنمایی و تلاش پیگیرانه، فرزندتان برقراریِ رابطه با بچه‌های دیگر را شروع خواهد کرد.

منبع: سایت چطور