درآمد

دوران سلطنت پنجاه و هفت ساله پهلوی ها را می توان دوران استعمار نوین در تاریخ ایران دانست[1] که با وقوع انقلاب اسلامی، این جریان متوقف شد. انقلاب اسلامی ایران پدیده‌ای بی‌نظیر در تاریخ تحولات بشری طی قرون اخیر است. در نگاه کلان تاریخی دنیای غرب پس از رنسانس و مشخصاً در قرن‌های اخیر سه تجربه مهم نظام سازی سیاسی و اجتماعی را شاهد بوده که حاصل این سه‌نظام در عرصه عینیت اجتماعی خود، تجربه‌های موفقی نبودند: «تجربه غرب، تجربه ناموفقی است. محصول تجربه غرب در نظام‌های اجتماعی، یکی فاشیسم است (حکومت نازی)، یکی کمونیسم است (حکومت بلوک شرق سابق)، یکی هم لیبرالیسم است (حاکمیت مطلق‌العنان امروز دنیا، که مظهرش آمریکاست). همه جنایت‌هایی که تقریباً در طول 150 سال اخیر صورت گرفته - از آغاز روشنفکریِ غربی در عرصه عمل - محصول تجربه غرب است؛ یک‌قلم آن، دو جنگ جهانی است که میلیون‌ها کشته بر ملت‌ها تحمیل کرد.»

در زمانه‌ای که مکاتب و ایدئولوژی‌های بشری خود را فاتح زندگی بشر دانسته و بر سر تفوق و برتری‌طلبیِ با یکدیگر نزاع می‌کردند انقلاب اسلامی رُخ داد. این انقلاب متکی به یک «عقلانیت» بود: «انقلاب عظیم اسلامی ما ناشی از یک عقلانیت بود. این‌طور نبود که مردم همین‌طور بی‌حساب‌وکتاب به خیابان بیایند و بتوانند یک رژیمِ آن‌چنانی را ساقط کنند؛ محاسبات عقلانی و کار عقلانی و کار فکری شده بود. در طول سال‌های متمادی -‌به تعبیر رایج امروز‌- یک گفتمان حق‌طلبی، عدالت‌خواهی و آزادی‌خواهی در بین مردم به وجود آمده بود و منتهی شد به اینکه نیروهای مردم را استخدام کند و به میدان جهاد عظیم بیاورد و در مقابل آن دشمن صف‌آرایی کند و بر آن دشمن پیروز کند.»

درعین‌حال باید انقلاب اسلامی را نقطه عطفی در احیای معنای حقیقی فرهنگ دانست که نتیجه این انقلاب، تشکیل جامعه‌ای شکوفا و مستقل می‌باشد که از وابستگی‌های فکری و فرهنگی شرق و غرب رها می‌باشد و پایه‌های خود را مبتنی بر فرهنگ اصیل اسلامی بنا نهاد و به بازآفرینی هویت دینی دست زد.

 می‌توان انقلاب اسلامی را احیاگر معنای حقیقی فرهنگ ایرانی دانست که نتیجه آن، نفی وابستگی‌ها فکری و فرهنگی عالم متجدد بوده و پایه‌های خود را مبتنی بر فرهنگ اصیل اسلامی بنانهاده و به بازآفرینی هویت دینی خود دست‌زده است. با این توضیحات، سؤالی که مطرح می‌شود این است که اگر فرهنگ و مؤلفه‌های فرهنگی به این اندازه در رشد و حیات بشری اهمیت دارند، انقلاب اسلامی ایران چه تحولی در این ساختار به وجود آورد و بعد از چهل سال حیات پرفرازونشیب خود، در ابعاد فرهنگی و اجتماعی چه ثمرات قابل‌توجهی برای جامعه‌ی اسلامی ایران داشته است؟ 
بحث از دستاوردهای انقلاب اسلامی و واکاوی نتایج و ثمراتی که به برکت انقلاب اسلامی ایران محقق شده است می تواند بسیاری از توطئه های مستکبران را خنثی نماید و انقلاب اسلامی را در ادامه مسیر خود پربار تر نماید.

واکاوی دستاوردهای انقلاب اسلامی

انقلاب اسلامی را باید سرآغاز تحولات بزرگ و بنیادین در ایران، منطقه، جهان اسلام و جهان غیر اسلام دانست. چهل‌سالگی انقلاب اسلامی ایران فرصت مغتنمی برای بازخوانی انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن در حوزه‌های گوناگون می‌باشد. 

 هرچه از زمان پیروزی انقلاب اسلامی فاصله گرفته شود، اهمیت پرداختن به موضوع دستاوردهای انقلاب اسلامی و اهمیت تبیین دستاوردها و پیشرفت‌های جمهوری اسلامی بیش‌تر می‌شود. هرچند انقلاب ایران بزرگتر از آن است که شکوه و جلال آن در چند مقاله بگنجد[4] و مطالعه انقلاب اسلامی به عنوان یکی از تحولات سرنوشت ساز تاریخ، برای هرکسی که درصد می باشد که در عرصه سیاست و تاریخ گام نهد، از اهمیت فراوانی برخودار است[5] و واکاوی این مولفه ها می توان راهگشای حرکت های بعدی جامعه اسلامی باشد. باید مد نظر داشت که یکی از اهداف راهبردی دشمنان در جنگ نرم علیه انقلاب و جمهوری اسلامی، ایجاد یأس و ناامیدی در جامعه و به‌ویژه در نسل جوان نسبت به آینده علمی و پیشرفت‌های ناشی از رشد علم از طریق سیاه نمایی، بزرگ کردن مشکلات، زیر سؤال بردن و یا کم‌ارزش جلوه دادن دستاوردهای انقلاب می باشد دشمنان تلاش می‌کنند تا از طریق قدرت رسانه‌ای خود، جلوی درک واقعیات انقلاب اسلامی و دستاوردهای ارزشمند جمهوری اسلامی در حوزۀ علم و فناوری از سوی جوانان ایرانی را گرفته و با نوعی دروغ‌پردازی در عرصۀ رسانه‌های جدید برای آنان، در پیشرفت‌های علمی انقلاب و نظام جمهوری اسلامی خلل وارد سازند.

واکاوی و تبیین انقلاب اسلامی را هم می توان در سطح ریشه و علل عقیدتی، تاریخی[6] و اجتماعی بررسی کرد و هم می توان بحث از دستاوردها و ثمرات انقلاب را مورد تاکید قرار داد که این دستاوردها در حوزه های مختلف سیاسی، فرهنگی، بین المللی[7] مشاهده می شود که هر یک از این ها به صورت مبسوط نیازمند پژوهش ها و تحلیل های متعدد می باشد. در چنین شرایطی، اهمیت تبیین دستاوردهای انقلاب و جمهوری اسلامی بیش از پیش ضروری می شود و بحث از دستاوردهای انقلاب اسلامی و واکاوی نتایج و ثمراتی که به برکت انقلاب اسلامی ایران محقق شده است می تواند بسیاری از این توطئه ها را خنثی نماید و انقلاب اسلامی را در ادامه مسیر خود پربار تر نماید.

پی نوشت ها:
[1] ‏صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، انقلاب‌ اسلامی‌ به‌ روایت‌ اسناد ساواک‌ (تهران‌: سروش‌ (انتشارات‌ صدا و سیما)، ۱۳۷۶)، ص الف.
[2] بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان-19/2/1384
[3] بیانات در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت-8/6/1384
[4] ‏ناصر کاتوزیان‌، گذری‌ بر انقلاب‌ ایران‌: مجموعه مقالات ([بی‌جا: بی‌نا]، ۱۳۶۰)، ص6.
[5] ‏محمد تقی‌ مصباح‌ و قاسم شبان‌نیا، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) (‏قم: ‏: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)،‌ انتشارات، ۱۳۸۶)، ص23.
[6] ‏مصطفی ملکوتیان، بازخوانی علل وقوع انقلاب اسلامی، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی. (تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۶)، صص77و78.
[7] ‏محمدرحیم‌ عیوضی‌ و محمدجواد هراتی، درآمدی تحلیلی بر انقلاب اسلامی ایران، دانشگاه معارف اسلامی و نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، ویراست 2 (قم: ، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها ، دفتر نشر معارف، ۱۳۹۰)، صص158-63.