والدین به این موارد بسیار توجه می‌کنند، ولی آن‌قدر که باید و شاید به مسائلی که بچه‌ها را خوشحال می‌کند، توجه نشان نمی‌دهند.

زمانی دوران کودکی با بازی‌های بیرون از خانه، و بدون حضور موبایل و تبلت طی می‌شد. آن زمان، بچه‌ها بدون داشتن ابزار و وسیله‌‌ای خاص بازی می‌کردند، یاد می‌گرفتند و اجتماعی بار می‌آمدند؛ مهم‌تر از همه، خوشحال‌تر بودند.

این روزها زندگی‌ کاملا براساس برنامه‌‌ای مشخص پیش می‌رود. بچه‌ها باید در کلاس‌های مختلف شرکت کنند و حتی کاردستی‌هایشان نیز تکراری و محدود است. این روزها جای خالی بازی‌های آزادانه، خلاقیت‌ و انجام کارهای بدون برنامه بیشتر احساس می‌شود.

البته هنوز هم خیلی از بچه‌ها خوشحالند و در حیاط پشتی خانه‌شان، زندگی‌ای پر از هیجان و تازگی دارند. اما بسیاری نیز شاد نیستند و فقط دارند از یک برنامه پیروی می‌کنند و این واقعا مایه‌ی خجالت است، چون شادی حق همه‌ی بچه‌هاست.

چطور می‌توان شاد بود وقتی همیشه کارهای زیادی برای انجام دادن داریم؟ در ادامه‌ی این مقاله با هفت راز کودکان شاد آشنا می‌شوید.


۱. کودکان شاد به‌موقع غذا می‌خورند

احتمالا با خود فکر می‌کنید این که کاری ندارد. باز هم فکر کنید. تا حالا آن‌قدر گرسنه شده‌اید که دل‌تان بخواهد جیغ بکشید؟ وقتی بچه‌ها خوراکی‌شان را از دست می‌دهند یا وقتی مجبورند دو ساعت صبر کنند تا وقت ناهار خانواده برسد، دقیقا همین حس را دارند.

تغذیه کودکدر بازه‌های زمانی منظم باعث می‌شود مغز و بدن در حال رشد او به منبع غذایی کافی دسترسی داشته باشد و کودک بتواند گرسنگی‌‌اش را کنترل کند. وقتی بچه‌ها آرام و سیر هستند، بیشتر شادند.


۲. برنامه‌ی خواب منظم دارند

خواب کودک هم نکته‌ی بسیار مهمی است. بله، بله، درست است خواباندن بعضی از بچه‌ها راحت‌تر است اما این مسئله نباید باعث شود اجازه بدهیم کودک هر زمان دلش خواست، بخوابد. بچه‌ها به خواب نیاز دارند و باید این موضوع را به آنها آموزش بدهیم. وقتی بچه‌ها خیلی خسته‌اند، بدعنق می‌شوند اما وقتی خوب استراحت کرده‌اند و آماده‌اند تا روز خوبی داشته باشند، خوشحال‌ترند. بنابراین «خواب» (و برنامه خواب منظم) را در اولویت قرار دهید.
 



۳. بی‌برنامه بازی می‌کنند

بازی کردن بدون برنامه‌ی قبلی، یکی دیگر از رازهای کودکان شاد است. به نظر می‌رسد هنر بدون برنامه بازی کردن یکی از کمبودهای این روزهاست. امروزه بچه‌ها سرشان با برنامه‌های مختلف شلوغ شده و محو اسباب‌بازی‌هایی هستند که به جای آنها بازی می‌کنند. بهتر است در برنامه‌ی شلوغ آنها تجدیدنظر کنید و زمانی را خالی بگذارید تا بتوانند با هم بازی کنند. بازی برای روح، خوب است.


۴. اجازه‌ دارند احساسات‌شان را ابراز کنند

بچه‌ها هنگام عصبانیت فریاد می‌زنند. وقتی ناراحتند گریه می‌کنند. حتی وقتی نمی‌دانند چه احساسی دارند، پاها را به زمین می‌کوبند یا دور اتاق می‌دوند. جلوی آنها را نگیرید، زیرا به ابراز احساسات شان نیاز دارند. بزرگترها وقتی حال‌شان خوب نیست به یک دوست زنگ می‌زنند و خودشان را خالی می‌کنند ولی بچه‌ها قادر به انجام این کار نیستند. ساکت کردن و سرزنش آنها در جمع هیچ کمکی نمی‌کند. اجازه بدهید با روش خودشان، خودشان را تخلیه کنند و بعد به آنها پیشنهاد کمک بدهید. عصبانیت بچه‌ها شاید برای لحظاتی کوتاه شما را دستپاچه کند ولی بهتر از این است که به او اجازه ندهید احساساتش را بروز دهد و باعث شوید در درازمدت دچار مشکلاتی مثل اختلالات خوردن، افسردگی یا دیگر مسائل روحی شوند.


۵. می‌توانند انتخاب کنند

بچه‌ها روی زندگی خود کنترل زیادی ندارند و این دیگران هستند که مرتب به آنها می‌گویند کجا بروند، چه کار بکنند و چه چیزی بخورند. اگر به آنها اجازه بدهید کمی کنترل اوضاع را به دست بگیرند، قدم بزرگی در شاد کردن‌شان برداشته‌اید. اجازه دهید خودشان لباس‌هایشان را انتخاب کنند. اجازه بدهید هفته‌ای یک‌بار انتخاب کنند که چه غذایی می‌خواهند بخورند. از آنها بپرسید دوست دارند به چه کلاسی بروند. به آنها فرصت تصمیم گیری بدهید و بعد ببینید چطور لبخند به صورت‌شان برمی‌گردد.
 



۶. حس می‌کنند شما به حرف‌هایشان گوش می‌دهید

بچه‌ها حس و درک بالایی دارند. حتی کودکان نوپا هم متوجه می‌شوند که شما با جان و دل به آنها گوش می‌دهید یا حواس‌تان پرت است و بدون توجه به آنها جواب می‌دهید. وقتی بچه‌ها حس کنند والدین واقعا به آنها گوش می‌دهند، بیشتر احساس نزدیکی و صمیمیت می‌کنند. همین موضوع باعث افزایش اعتماد به نفس کودکان و شادی آنها می‌شود. پس وقتی بچه‌ها حرف می‌زنند به آنها گوش بدهید. این شیوه، بهترین راه برای ایجاد ارتباطی صمیمی و صادقانه با کودک است و باعث می‌شود او شادتر باشد.

و اما می‌رسیم به مورد آخر که از همه مهم‌تر است.

۷. کودکان شاد عشق بی‌قید و شرط را تجربه می‌کنند

بچه‌ها زیاد خراب‌کاری می‌کنند. به آنها می‌گویید روی مبل بالا و پایین نپرند ولی‌ گوش‌شان بدهکار نیست و به کارشان ادامه می‌دهند و بعد گریه می‌کنند. بچگی دوران آزمون و خطاست و آنها گاهی نیاز دارند چیزهای مختلفی را تجربه کنند. باید آنها را ببخشید و در هر صورت دوست‌شان داشته باشید.

وقتی بچه‌ها بفهمند والدین آنها را دوست دارند و هر اتفاقی که بیفتد از آنها پشتیبانی می‌کنند، کمتر خود را به دردسر می‌اندازند. با اعتماد به نفس بیشتری تصمیم می‌گیرند و می‌آموزند همه‌ی آدم‌ها ممکن است اشتباه کنند ولی همیشه می‌توانند اشتباه خود را اصلاح کنند.

وقتی بچه‌ها بدانند والدین‌شان در هر شرایطی کنارشان هستند، شادترند.

منبع: سایت چطور