پيوند با نور

نويسنده : كاظم مصطفايي




هدف از ايجاد ارتباط در جامعه انساني، رفع نيازهاي عاطفي و روحي و گاه مادي انسان ها است. البته بدون آگاهي از عناصر ايجاد ارتباط، حصول انس و الفت بين انسان ها غير ممکن يا ناپايدار است. اکنون پرسشي اساسي رخ مي نمايد: «ارتباط با امامِ عصر(عج) چه ضرورتي دارد و چگونه بايد باشد؟»
در پاسخ به اين پرسش، بايد قدري با ابعاد وجود و شخصيتي حضرت مهدي(عج) آشنا شد.
امام زمان(عج) حجت الهي و جانشين خداوند در زمين است. معصومان(ع) در روايات متعدد تأکيد کرده اند که زمين هرگز از حجت تهي نيست. (الشموس المضيئه، علي سعادت پرور، ص 12) حجت خداوند چون عمود خيمه نظام آفرينش است که نبودش به اختلال دستگاه خلقت مي انجامد.(همان، ص 13) اولياي الهي(ع) در هر زمان واسطه فيض خداوندند و قلب پاکشان گنجينه اسرار و علوم الهي است. اگر فردي جايگاه والاي امام عصر(عج) را به فرا خور درکش بشناسد و او را واپسين حجت خداوند و کانون همه خوبي ها و کمالات و آينه دار صفات جلال و جمال پروردگار و ميراث دار فضيلت هاي همه انبياي الهي بداند، ضرورت ارتباط با آن حضرت را تصديق مي کند؛ زيرا او تنها کشتي نجاتي است که غرق شدگان درياي ظلماني و پر موج دنيا و کشتي شکستگان توفان هوس و شرک و نفاق با سوار شدن به آن به ساحل نجات و سعادت ابدي راه مي يابند؛ آن سَرور، سرچشمه حيات حقيقي و زاينده رود زندگي است که حيات و سرزندگي و جنبش هر موجودي وامدار او است و وجود و بقاي هر چيز طُفيل هستي وي شمرده مي شود؛ چنان که در قسمتي از زيارت روز جمعه آن بزرگوار آمده است: «السلام عليک يا سفينة النجاة السلام عليک يا عين الحياة؛ سلام بر تو که کشتي نجات و چشمه زندگاني و حياتي.»
آن حضرت(عج) وجه الله و قطب عالم وجود و رشته اتصال زمين و آسمان و ظاهر و باطن و مُلک و ملکوت است: «أين وجهُ الله الذي اليه يتوجه الاولياء؟ أين السبب المتصل بين الارض و السماء».(دعاي ندبه) اگر اين حقايق را دريابيم، آتش شوق ديدارش در دل ما شعله مي کشد؛ يعقوب وار شيفته ديدار يوسف زهرا(ع) مي گرديم و چنين زمزمه مي کنيم: «ليت شعري أني استقرت بک النويٰ بل أيُّ ارض تقلبک أو ثري؛ کاش مي دانستم خاک پاي تو، توتياي چشم چه گوشه اي از خاک گشته و کدامين زمين کف پاي تو را تاج افتخار خود کرده و با تحمل بدن تو، قدر و قيمت يافته است ... .»(همان)
«متي نرد مناهلک الروية فنروي متي ننتقع من عذب مائک فقد طال الصديٰ؛ مولاي من! چه زماني به چشمه سارهاي زندگي بخش تو راه مي يابم و چه وقت زمين تفتيده وجودم از آب زلال وجودت سيراب مي گردد.»(همان)
ارتباط با امام زمان(عج) يعني خود را به رشته ولايت او پيوند زدن، بذر محبت و معرفت آن سرور انس و جان را در دل کاشتن، بر خدمت و ياري و فرمانبري و پيروي او گردن نهادن، روش و کيش او و پدران گرامي اش را نصب العين قرار دادن، با رعايت تقوا و حسن خلق و آراسته شدن به صفات و اخلاق خدايي، انتظار مقدم وي را کشيدن و در يک کلام دين مبين را در همه ابعادش با تأمل عالمانه و انديشه ژرف پذيرفتن و به قدر توانايي در عمل به دستورهاي آن کوشيدن است.
عنصر اصلي در ايجاد ارتباط با آن امام بزرگوار انجام دادن اموري است که رضايت حضرتش(عج) را به ارمغان آورد. رضايت او همان خشنودي خداوند است که جز با انجام دادن واجبات و ترک محرمات و رعايت تقوا به معناي وسيع آن در همه شؤون فردي و اجتماعي حاصل نمي گردد. به خاطر نقش محوري خشنودي آن حضرت(عج) در هموار شدن راه بندگي و سعادت است که در دعاي ندبه از خداوند عاجزانه چنين درخواست مي کنيم: «و امْنن علينا برضاه وهب لنا رأفته و رحمة و دعاءه و خيره ما ننال به سعةً من رحمتک و فوزا عندک؛ خداوندا! با خرسندي مولاي ما از اعمال و رفتارمان بر ما منت گذار و لطف و رحمت و خير و نيکي و دعاي آن سرور را بدان اندازه که بهره گسترده اي از رحمت تو و رستگاري و فلاح نزد تو را به همراه داشته باشد، روزي ما بفرما.»
البته بايد توجه داشت ارتباط با امام عصر(عج)، انواع گوناگون دارد:

1. ارتباط غيابي: 

يعني ارتباط با حضرت(عج) بدون اين که ملاقاتي با حضر تش(عج) انجام گيرد. اين نوع که بيشترين نوع ارتباط به شمار مي آيد نشان دهنده معرفت و ايمان سرشار انسان مؤمن است و معصومان(ع) بر تعميق و استمرار آن بسيار تأکيد ورزيده اند؛ چنان که روايتي مي خوانيم: «کساني که در زمان غيبت مهدي(ع) زندگي مي کنند و به امامت آن حضرت(ع) اعتقاد دارند و در انتظار ظهور آن سرور به سر مي برند، از اهل همه زمان ها برتر و والاترند؛ چون خداوند متعال به اندازه اي عقل و فهم و معرفت به آنها عنايت کرده که غيبت نزدشان به منزله حضور است.»(الشموس المضيئه، علي سعادت پرور، ص 78)

2. ارتباط در خواب:

يعني انسان به اندازه اي در راه خشنودي حضرتش(عج) گام بردارد که جمال عالم آراي آن ماه کنعاني را در عالم رؤيا مشاهده کند؛ چنان که بسياري از مؤمنان و بندگان شايسته خداوند به اين فوز عظيم دست يافته اند.

3. ارتباط حضوري:

يعني گوهر وجود انسان به درجه اي از خلوص و پاکي و صفا برسد وب ه حدي با ان وجود گرامي سنخيت و تشابه پيدا کند و فروغ چهره آن آفتاب پنهان را بي نقاب مشاهده کند و به فيض دولت آن پادشه خوبان برسد. البته وظيفه ما اطاعت از آن مولا و جلب خشنودي او است و درباره ديدار آن سرور وظيفه اي نداريم؛ ولي شمار کساني که با فرمانبري خالصانه و خاکساري در پيشگاه با عظمت آن امام همام(ع) به نعمت بي بدين ديدار آن آروزي دل هاي حقجو نايل گرديده اند، اندک نيست. داستان هاي فراواني از اين ديدارها در کتاب ها آورده اند که خواندن آنها، ايمان و محبت به آن سرور را در قلب ها فزوني مي بخشد و عطر يادش را در فضاي سينه ها مي پراکند.(ر.ک: منتهي الآمال، شيخ عباس قمي و نجم الثاقب، ميرزا حسين نوري)
اما آن چه مهم است ارتباط قلبي و معنوي با حضرت(عج) است که براي عموم دلباختگان ممکن است. آن چه در ذيل مي آيد زمينه ساز اين پيوند نوراني است:
1. شناخت عميق و درست از ابعاد وجودي آن حضرت و درک جايگاه والاي آن امام بزرگوار.
2. کسب رضايت و خرسندي وي از طريق شناخت عالمانه دين در همه ابعاد و عمل به احکام و آموزه هاي آن و در رأس همه، انجام واجبات و دوري از محرمات.
3. انجام اعمالي که حضور و توجه آن بزرگوار را ملموس تر مي سازد؛ از فاصله ما و آن حضرت(عج) مي کاهد و محبت او را در دل ما افزون مي سازد؛ براي مثال مي توان به اعمال زير اشاره کرد:
‌أ. خواندن دعاها و زيارت هايي که به آن حضرت(عج) مربوط است؛ مانند دعاي فرج و ندبه و عهد و زيارت آل ياسين.
‌ب. دعا براي سلامتي آن عزيز و نزديک شدن ظهورش؛ چنان که معصومان(ع) بر آن تأکيد ورزيده اند.
‌ج. انجام کردار خيري چون تلاوت قرآن، زيارت و صدقه دادن و هديه کردن ثواب آنها به روح پاک آن حضرت و پدر و مادر و اجداد گرامي اش.
‌د. صدقه دادن براي سلامتي امام(عج) و انجام حج و عمره و طواف به نيابت از آن حضرت(عج).
منبع:http://qa.nahad.ir