امام محمدباقر (ع) پنجمین امام شیعیان است که به ایشان لقب باقرالعلوم یعنی شکافنده دانش را داده‌اند. امام باقر (ع) شاگردانی فراوانی داشته‌اند و از ایشان حدیث‌های فراوانی روایت شده است. با مجموعه‌ای کامل از حدیث امام باقر همراه ما باشید.


حدیث امام باقر؛ مجموعه‌ای جامع از سخنان امام باقر در خصوص مسائل مختلف


۱. حفظ زبان

«لا یُسَلِّم أَحَدٌ مِنَ الذُّنُوبِ حَتَّی یخزَن لِسانَه»
«هیچ کس از گناهان سالم نمی‌ماند مگر اینکه زبانش را نگه دارد.»


۲. نماز

«اَلصَّلاةُ تَثِبیتٌ لِلإخلاص تَنزیهٌ عَنِ الکِبر»
«نماز موجب استوارى اخلاص و دورى از کبر است.»


۳. مردم داری

«قُولُوا لِلنّاسِ أحسَنَ ما تُحِبّونَ أن یُقالَ لَکُم»
«بهترین چیزى که می‌خواهید مردم به شما بگویند، به آن‌ها بگویید.»


۴. شفاعت معصومین (ع)

«لا تَنالُ وِلایَتُنا إلاّ بِالْعَمَلِ وَ الْوَرَعِ»
«ولایت و شفاعت ما شامل نمی‌شود مگر افرادی را که دارای عمل (صالح) و نیز پرهیز از گناه داشته باشند.»


۵. حج

«الحَجُّ تَسکینُ القلُوبِ»
«حج آرام بخش دل هاست.»


۶. ویژگی‌های شیعه

«ما شیعَتُنا إلّا مَنِ اتَّقَى اللّهَ و أطاعَهُ»
«شیعه ما تنها کسى است که تقوا پیشه و مطیع خداوند باشد.»


۷. سخن نیکو

«خُذُوا الکَلِمَهَ الطَّیِّبَه مِمَّن قَالَها و إِن لَم یَعمَل بِها»
«سخن نیک را از هر کسی، هر چند به آن عمل نکند، فرا گیرید.»


۸. علم و دانش

«الْحِکْمَهُ ضالَّهُ الْمُؤْمِنِ فَحَیْثُ ماوَجَدَ أحَدُکُمْ ضالَّتَهُ فَلْیَأخُذْها»
«دانش وحکمت، گمشده (ارزشمندی برای) مؤمن است، که هر کجا و نزد هر کس یافت شود باید آن را دریافت نماید.»


۹. خوش رویی

«تَبَسُّمُ الرَّجُلِ فی وَجهِ أخیهِ المُؤمِنِ حَسَنَةٌ»
«لبخند آدمى به روى برادر دینی ‏اش حسنه است.»


۱۰. علم امام باقر (ع)

«وَاللَّهِ یا جابِرُ! لَقَد أعطانی اللَّهُ عِلمَ ما کانَ و ما هُوَ کائِنٌ إلى‏ یَومِ القِیامَةِ»
«اى جابر! به خدا سوگند، خداوند علم گذشته و آینده تا روز قیامت را به من عطا کرده است.»


۱۱. شرط پارسایی

«یَقولُ اللَّهُ: ابنَ آدمَ! اجتَنِب ما حَرَّمتُ عَلَیکَ تَکُن مِن أورَعِ النّاسِ»
«خدا می‌فرماید: اى آدمیزاده! از آنچه بر تو حرام کرده‏ ام، دورى کن تا از پارساترینِ مردم باشى».


۱۲. خوش رفتاری با خانواده

«مَن حَسُنَ بِرُّه بِأَهلِه زِیدَ فِی عُمرِه»
«هر کس با خانواده اش خوش رفتار باشد، بر عمرش افزوده می‌گردد.»


۱۳ و ۱۴. مسواک زدن

«لَوْ یَعْلَمُ النّاسُ ما فِى السِّواکِ لاََباتوهُ مَعَهُمْ فى لِحافٍ»
«اگر مردم خاصیت مسواک را می ‏دانستند (هرگز آن را از خود جدا نمی‌کردند و حتى) آن را شب به بستر خود می‌بردند.»
«اَلسِّواکُ یَذْهَبُ بِالْبَلْغَمِ وَ یَزیدُ فِى الْعَقْلِ»
«مسواک بلغم و رطوبات معده را از بین می‌برد و عقل را زیاد می‌کند.»


۱۵. ویژگی مومنان

«کَأَنَّ الْمُؤْمِنینَ هُمُ الْفُقَهاءُ أهْلُ فِکْرَةٍ وَ عِبْرَةٍ لَمْ یُصِمَّهُمْ عَنْ ذِکْرِ اللّه‏ِ ما سَمِعوا بِآذانِهِمْ وَ لَمْ یُعْمِهِمْ عَنْ ذِکْرِ اللّه‏ِ ما رَأوْ امِنَ الزّینَةِ»
«گویا مؤمنان همان فقیهان (فرزانگان دین فهم) و اهل اندیشیدن ‏و پند گرفتن هستند. شنیده‏ هاى دنیوى، گوش آن‌ها را از (شنیدن) یاد خدا کر نمی‌کند و زرق و برق دنیا چشم آنان را از یاد خدا کور نمی‌گرداند.»


۱۶. نخستین نعمت

«مَن أَصْبَحَ یَجِدُ بَرْدَ حُبِّنا عَلى قَلْبِهِ فَلْیَحْمَدِ اللّه‏َ عَلى بادِئِ النِّعَمِ قیلَ وَ ما بادِئُ النِّعَمِ؟ قالَ: طیبُ الْمَوْلِدِ»
«هر کس صبح کند و خنکاى محبت ما را در قلب خود بیابد، باید خدا را براى نخستین نعمت سپاس گوید، گفته شد نخستین نعمت چیست؟ فرمودند: حلال ‏زادگى»


۱۷ و ۱۸. امر به معروف و نهی از منکر

«أوْحَى اللّه‏ُ تَعالى إلى شُعَیْبٍ النَّبِىِّ إِنّى مُعَذِّبٌ مِنْ قَوْمِکَ مِائَةَ أَلْفٍ: أَرْبَعینَ أَلْفا مِنْ شِرارِهِمْ وَسِتّینَ أَلْفا مِنْ خیارِهِمْ فَقالَ: یارَبِّ هؤُلاءِ الأَْشْرارُ فَما بالُ الأَْخْیارِ؟! فَأَوْحَى اللّه‏ُ عَزَّوَجَلَّ إِلَیْهِ: داهَنُوا أَهْلَ الْمَعاصى فَلَمْ یَغْضِبُوا لِغَضَبى»
«خداى تعالى به شعیب پیامبر وحى فرمود که: من صد هزار نفر از قوم تو را عذاب خواهم کرد؛ چهل هزار نفر بدکار را، شصت هزار نفر از نیکانشان را. شعیب عرض کرد: پروردگارا! بدکاران سزاوارند، اما نیکان چرا؟ خداى عزوجل به او وحى فرمود که: آنان با گنهکاران راه آمدند و به خاطر خشم من به خشم نیامدند»
«إنَّ الأمرَ بِالمَعروفِ وَ النَّهیَ عَنِ المُنکَرِ سَبیلُ الأنبیاءِ وَ مِنهاجُ الصُّلَحاءِ فَریضَةٌ عَظیمَةٌ بِها تُقامُ الفَرائضُ و تَأمَنُ المَذاهِبُ و تَحِلُّ المَکاسِبُ و تُرَدُّ المَظالِمُ وَ تَعمُرُ الأرضُ وَ یُنصَفُ مِنَ الأعداءِ وَ یَستَقیمُ الأمرُ»
«امر به معروف و نهى از منکر راه و روش پیامبران و شیوه صالحان است و فریضه بزرگى است که دیگر فرایض به واسطه آن بر پا می‌شود، راه‏ها امن می‌گردد و درآمد‌ها حلال می‌شود و حقوق پایمال شده به صاحبانش برمی گردد، زمین آباد می‌شود و (بدون ظلم) حق از دشمنان گرفته می‌شود و کار‌ها سامان می‌پذیرد.»


۱۹. رزق حلال

«لَمّا قالَ لَهُ رَجُلٌ إِنّى ضَعیفُ الْعَمَلِ قَلیلُ الصَّلاةِ قَلیلُ الصَّوْمِ وَلکِنْ أَرْجو أَنْ لا آکُلَ إِلاّ حَلالاً وَلا أَنْکَحَ إِلاّ حَلالاً: وَأَىُّ جِهادٍ أَفْضَلُ مِنْ عِفَّةِ بَطْنٍ وَفَرْجٍ؟!»
«در پاسخ به کسى که عرض کرد: من در عمل ناتوانم و نماز و روزه کم به جا می‌آورم، اما سعى می‌کنم جز حلال نخورم و جز با حلال نزدیکى نکنم، فرمودند: چه جهادى برتر از پاک نگه داشتن شکم و شرمگاه؟!»


۲۰ و ۲۱ و ۲۲. ویژگی روز جمعه

«الخَیرُ وَ الشَّرُّ یُضاعَفُ یَومَ الجُمُعَةِ»
«خوبى و بدى در روز جمعه دو چندان می‌شود.»
«ما مِن شَى‏ءٍ یُعبَدُ اللَّهُ بِهِ یَومَ الجُمُعَةِ أحَبَّ إلَىَّ مِنَ الصَّلاةِ عَلى‏ مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ»
«هیچ عبادتى در روز جمعه نزد من دوست داشتنی ‏تر از صلوات بر پیامبر و آل او نیست.»
«اَلصَّدَقَةُ یَومَ الجُمُعَةِ تُضاعَفُ لِفضَلِ یَومِ الجُمُعَةِ عَلى‏ غَیرِهِ مِنَ الأیّامِ»
«صدقه دادن در روز جمعه به دلیل فضیلت جمعه بر روزهاى دیگر دو برابر می‌شود.»


۲۳ و ۲۴. مبارزه با نفس

«لا فَضیلَةَ کَالجِهادِ و لاجِهادَ کَمُجاهَدَةِ الهَوى‏»
«فضیلتى، چون جهاد نباشد و هیچ جهادى، چون پیکار با هواى نفس نیست.»
«تَوَقَّ مُجازَفَةَ الهَوى‏ بِدَلالَةٍ مِنَ العَقلِ»
«به رهبرىِ خِرد، از در افتادن در هلاکت به وسیله هواى نفس، خود را نگه دار.»


۲۵ و ۲۶. ذکر خدا

«تَعَرَّض لِرِقَّةِ القَلبِ بِکَثرَةِ الذِّکرِ فِی الخَلَواتِ»
«با بسیارىِ ذکر در خلوت، به دلنرمى نایل شو.»
«ذِکْرُ اللِّسانِ الْحَمْدُ وَالثَّناءُ وَ ذِکْرُ النَّفْسِ الْجَهْدُ وَ الْعَناءُ وَ ذِکْرُ الرّوحِ الْخَوْفُ وَ الرَّجاءُ وَ ذِکْرُ الْقَلْبِ الصِّدْقُ وَ الصَّفاءُ وَ ذِکْرُ الْعَقْلِ التَّعْظیمُ وَ الْحَیاءُ وَ ذِکْرُ الْمَعْرِفَةِ التَّسْلیمُ وَ الرِّضا وَ ذِکْرُ السِّرِّ الرُّؤْیَةُ وَ اللِّقاءُ»
«ذکر زبان حمد و ثناء، ذکر نفس سخت کوشى و تحمل رنج، ذکر روح بیم و امید، ذکر دل صدق و صفا، ذکر عقل تعظیم و شرم، ذکر معرفت تسلیم و رضا و ذکر باطن مشاهده و لقاست.»


۲۷. ناچیز شمردن گناه

«لامُصیبَةَ کَاستِهانَتِکَ بِالذَّنبِ ورِضاکَ بِالحالَةِ الَّتی أنتَ عَلَیها»
«مصیبتى، چون ناچیز شمردن گناهت و خشنودی ات از حالى که دارى نیست.»


۲۸. کردار درست

«تَزَیَّن للَّهِ‏ِ بِالصِّدقِ فِی الأعمالِ»
«با راست کردارى، خود را براى خدا بیاراى.»


۲۹. استفاده از فرصت‌ها

«إیّاکَ وَ التَّفریطَ عِندَ إمکانِ الفُرصَةِ فَإنَّهُ مَیَدانٌ یَجری لِأهلِهِ الخُسرانَ»
«به هنگام فرصت، از کوتاهى کردن بپرهیز؛ زیرا این میدانى است که براى رهسپارانش زیان به بار می‌آورد.»


۳۰. مشورت

«اِستَشِر فی أمرِکَ الَّذینَ یَخشَونَ اللَّهَ»
«در کار خود [فقط]با کسانى مشورت کن که از خدا می ‏ترسند.»


۳۱. سوگند دروغ و قطع رحم

«إنَّ الیَمینَ الکاذِبَةَ وقَطیعَهَ الرَّحِمِ لَیَذَرانِ الدِّیارَ بَلاقِعَ مِن أهلِها»
«راستى که سوگند دروغ و قطعِ رحم، خانه‏‌ها را از اهلش تهى می‌گذارد (ویرانى به بار می‌آورد).»


۳۲. امام حسن (ع)

«کانَ الحَسَنُ کَثیرَ الاِجتِهادِ فِی العِبادَةِ و التَّصَدُّقِ»
«امام حسن (ع) در عبادت و صدقه دادن سخت کوش بود.»


۳۳. یاد مرگ

«فَأنزِل نَفسَکَ مِنَ الدُّنیا کَمَثَلِ مَنزِلٍ نَزَلتَهُ ساعَةً ثُمَّ ارتَحَلتَ عَنهُ»
«خود را در دنیا چنان منزل ده که گویى ساعتى در آن منزل دارى و سپس از آن کوچ می‌کنی.»


۳۴. حیا و ایمان

«اَلحَیاءُ و الإیمانُ مَقرونانِ فی قَرَنٍ فَإذا ذَهَبَ أحدُهُما تَبِعَهُ صاحِبُهُ»
«حیا و ایمان به یک ریسمان پیوسته ‏اند؛ چون یکى برود دیگرى نیز از پىِ آن برود.»


۳۵. آموزش دادن

«مَن عَلَّمَ بابَ هُدىً فَلَهُ مِثلُ أجرِ مَن عَمِلَ بِهِ و لایُنقَصُ اُولئِکَ مِن اُجورِهِم ‏شَیئاً»
«کسى که دری از هدایت را آموزش دهد، او را اجرى مانند آن کس است که به آن عمل کند و از اجر آنان چیزى کاسته نشود.»


۳۶. حل مشکل دیگران

«أنْ قَضی مُسْلِماً حاجَتَهُ، قالَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ: ثَوابُکَ عَلَی وَلا اَرْضی لَکَ ثَواباً دُونَ الْجَنَّهِ»
«هرکس حاجتی را برای مسلمانی برآورده کند و گره از مشکلش بگشاید، خداوند متعال به او خطاب کند: ثواب و پاداش تو بر عهده من خواهد بود و غیر از بهشت چیز دیگری لایق تو نخواهد بود.»


۳۷. توسل به معصومین (ع)

«مَنْ دَعَا اللهَ بِنا أفْلَحَ، وَ مَنْ دَعاهُ بِغَیْرِنا هَلَکَ وَ اسْتَهْلَکَ»
«هر که خداوند را به وسیله ما بخواند و ما را واسطه قرار دهد رستگار و موفق خواهد شد؛ و کسی که غیر از ما اهل بیت (عصمت و طهارت) را وسیله گرداند ناامید و هلاک خواهد گشت.»


۳۸. کمال انسان

«الکَمال کُلُ الکَمال التَّفَقهُ فِی الدِّینِ وَ الصَبرُ عَلی النائِبَه وَ تَقدِیرُ المَعیشَةِ»
«نهایت کمال، فهم در دین و صبر بر مصیبت و اندازه گیری در خرج زندگانی است.»


۳۹. عمل به دانش

«مَن عَمِلَ بما یَعلَم عَلَّمَهُ الله ما لَم یَعلَم»
«هر کس به آنچه که می‌داند، عمل کند، خداوند آنچه را که نمی‌داند، به او خواهد آموخت.»


۴۰. سلام کردن

«إِنَّ اللهَ یُحِبُّ إِفشاءَ السَّلام»
«خداوند، آشکار کردن سلام را دوست دارد.»


منبع: سایت ستاره