يک تفسير يک حکايت
يک تفسير يک حکايت
يک تفسير يک حکايت
نويسنده:علي اسعدي
شيخ بزرگ علامه شهير شيعه و جهان اسلام ابوجعفر محمد بن حسن طوسي(ت385-م460)از بزرگ ترين علماي اماميه و پيشوا و مقدم آنان است که در تمامي علوم اسلامي از قبيل: فقه، اصول،تفسير،کلام،رجال و حديث صاحب نظر و صاحب اثر است(1)و از اين جهت به شيخ الطائفه ملقب گرديد.
جامعيت علمي آن علامه جليل القدر را مي توان با مروري بر تفسير پرآوازه التبيان نظاره گر بود.تبيان نخستين تفسير جامع و فراگير شيعي است که به بحثهاي مختلف قرآني و تفسيري اعم از لغت،ادب،قرائت،نحو،تفسير و تأويل،فقه و کلام و ...مي پردازد.
وي تفسير روايي و مأثور را به تنهايي براي استنباط و فهم قرآن کافي نمي داند؛از اين رو،درباره انگيزه خود از تأليف اين تفسير مي نويسد:«آنچه مرا به تأليف اين کتاب واداشت،اين بود که در بين علماي گذشته و کنوني کسي را نيافتم که کتابي جامع در تفسير قرآن نوشته باشد که شامل جميع فنون و فروع معاني آن باشد.تنها عده اي به جمع آوري احاديث و روايات مربوط به تفسير آيات اقدام نموده اند و درصدد شرح و توضيح نبوده اند(2)».
از اين رو،شيخ طوسي با تکيه بر عقل،انديشه ها و يافته هاي عالمان و اقوال و روايات گزارش شده را به نقد و تحليل مي کشد.
شيخ بعد از مقدماتي در مباحث مختلف علوم قرآن به تفسير آيات الهي مي پردازد.روش وي بدين صورت است که ابتدا آيه را ذکر مي کند،سپس لغات غريب را بررسي و اختلاف قرائت را بيان مي کند،همچنين اسباب النزول آيه و مسائل کلامي استفاده شده از ظاهر آيه را ذکر، و مسائل مورد اختلاف فقهي و اعتقادي را با رعايت ادب در گفتار و تعبير،تجزيه و تحليل مي نمايد.(3)
جامعيت در مباحث در عين پرهيز از زياده گويي ملال آور از ويژگيهاي تفسير اوست که خود به آن اشاره مي کند.(4)تبيان از نظر نوع پرداختن به مباحث تفسيري يکنواخت نيست؛بلکه مباحث تا جزء دوازدهم بع طور مبسوط انجام گرفته،اما رفته رفته اين مباحث گزيده تر شده؛تا آنجا که در جلدهاي پاياني آن مباحث موضوعي و کاوشهاي کلامي و لغوي و ادبي و بحثهاي درازدامن يافت نمي شود.
اين تفسير در قرن ششم به وسيله ابن ادريس، از منتقدان معروف وي،تلخيص شده و نيز فقيه مفسر محمد بن هارون کيالي تبيان را تلخيص کرده است.(5)
اکنون به حکايتي از اين تفسير که عمق لجاجت و کينه توزي يهوديان را با پيامبر نشان مي دهد اشاره مي کنيم:
جماعتي از يهوديان فدک به رياست ابن صوريا نزد پيامبر صلي الله عليه و آله آمدند و از آن حضرت پرسيدند:خوابت چگونه است؟ما را از خواب پيامبر آخرالزمان خبر بده.پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود:چشمانم مي خوابد،اما دلم بيدار است.گفتند:راست گفتي محمد صلي الله عليه و آله!
به ما بگو:آيا فرزند از مرد است يا زن؟فرمود:استخوان و رگ و پي از مرد است،اما گوشت، خون،ناخن و مو از زن است.
گفتند :راست گفتي!
سؤال ديگر اينکه،چرا فرزند يا به عموهايش شباهت کامل دارد به داييها هيچ شباهتي نمي يابد و يا اينکه به داييهايش شباهت پيدا مي کند و به عموهايش هيچ شباهتي ندارد؟
فرمود:نطفه هرکدام که غلبه کند،فرزند به بستگان او شبيه خواهد شد.
گفتند:راست گفتي!
سؤال ديگر:بگو خدايت کيست؟پيامبر سوره توحيد را خواند.
ابن صوريا گفت:فقط يک صفت از اوصاف پيامبر آخرالزمان مانده که اگر راست بگويي،به تو ايمان مي آورم.به ما بگو:کدام فرشته بر تو نازل مي شود؟
فرمود:جبرئيل.
يهوديان گفتند:جبرييل دشمن ماست.اوست که جنگ،سختي و کشت و کشتار را نازل مي کند.اما ميکاييل فرشته اي است که آسايش و فراواني را مي آورد.اگر آورنده وحي ميکاييل مي بود،به تو ايمان مي آورديم(6).سوره بقه نازل شد:
«قُل من کان عدُواً لجبريل فإنهُ نزلهُ علي قلبک بإذن الله مُصدقاً لما بين يديه و هُديً و بُشري للمُؤمنين».
/خ
جامعيت علمي آن علامه جليل القدر را مي توان با مروري بر تفسير پرآوازه التبيان نظاره گر بود.تبيان نخستين تفسير جامع و فراگير شيعي است که به بحثهاي مختلف قرآني و تفسيري اعم از لغت،ادب،قرائت،نحو،تفسير و تأويل،فقه و کلام و ...مي پردازد.
وي تفسير روايي و مأثور را به تنهايي براي استنباط و فهم قرآن کافي نمي داند؛از اين رو،درباره انگيزه خود از تأليف اين تفسير مي نويسد:«آنچه مرا به تأليف اين کتاب واداشت،اين بود که در بين علماي گذشته و کنوني کسي را نيافتم که کتابي جامع در تفسير قرآن نوشته باشد که شامل جميع فنون و فروع معاني آن باشد.تنها عده اي به جمع آوري احاديث و روايات مربوط به تفسير آيات اقدام نموده اند و درصدد شرح و توضيح نبوده اند(2)».
از اين رو،شيخ طوسي با تکيه بر عقل،انديشه ها و يافته هاي عالمان و اقوال و روايات گزارش شده را به نقد و تحليل مي کشد.
شيخ بعد از مقدماتي در مباحث مختلف علوم قرآن به تفسير آيات الهي مي پردازد.روش وي بدين صورت است که ابتدا آيه را ذکر مي کند،سپس لغات غريب را بررسي و اختلاف قرائت را بيان مي کند،همچنين اسباب النزول آيه و مسائل کلامي استفاده شده از ظاهر آيه را ذکر، و مسائل مورد اختلاف فقهي و اعتقادي را با رعايت ادب در گفتار و تعبير،تجزيه و تحليل مي نمايد.(3)
جامعيت در مباحث در عين پرهيز از زياده گويي ملال آور از ويژگيهاي تفسير اوست که خود به آن اشاره مي کند.(4)تبيان از نظر نوع پرداختن به مباحث تفسيري يکنواخت نيست؛بلکه مباحث تا جزء دوازدهم بع طور مبسوط انجام گرفته،اما رفته رفته اين مباحث گزيده تر شده؛تا آنجا که در جلدهاي پاياني آن مباحث موضوعي و کاوشهاي کلامي و لغوي و ادبي و بحثهاي درازدامن يافت نمي شود.
اين تفسير در قرن ششم به وسيله ابن ادريس، از منتقدان معروف وي،تلخيص شده و نيز فقيه مفسر محمد بن هارون کيالي تبيان را تلخيص کرده است.(5)
اکنون به حکايتي از اين تفسير که عمق لجاجت و کينه توزي يهوديان را با پيامبر نشان مي دهد اشاره مي کنيم:
جماعتي از يهوديان فدک به رياست ابن صوريا نزد پيامبر صلي الله عليه و آله آمدند و از آن حضرت پرسيدند:خوابت چگونه است؟ما را از خواب پيامبر آخرالزمان خبر بده.پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود:چشمانم مي خوابد،اما دلم بيدار است.گفتند:راست گفتي محمد صلي الله عليه و آله!
به ما بگو:آيا فرزند از مرد است يا زن؟فرمود:استخوان و رگ و پي از مرد است،اما گوشت، خون،ناخن و مو از زن است.
گفتند :راست گفتي!
سؤال ديگر اينکه،چرا فرزند يا به عموهايش شباهت کامل دارد به داييها هيچ شباهتي نمي يابد و يا اينکه به داييهايش شباهت پيدا مي کند و به عموهايش هيچ شباهتي ندارد؟
فرمود:نطفه هرکدام که غلبه کند،فرزند به بستگان او شبيه خواهد شد.
گفتند:راست گفتي!
سؤال ديگر:بگو خدايت کيست؟پيامبر سوره توحيد را خواند.
ابن صوريا گفت:فقط يک صفت از اوصاف پيامبر آخرالزمان مانده که اگر راست بگويي،به تو ايمان مي آورم.به ما بگو:کدام فرشته بر تو نازل مي شود؟
فرمود:جبرئيل.
يهوديان گفتند:جبرييل دشمن ماست.اوست که جنگ،سختي و کشت و کشتار را نازل مي کند.اما ميکاييل فرشته اي است که آسايش و فراواني را مي آورد.اگر آورنده وحي ميکاييل مي بود،به تو ايمان مي آورديم(6).سوره بقه نازل شد:
«قُل من کان عدُواً لجبريل فإنهُ نزلهُ علي قلبک بإذن الله مُصدقاً لما بين يديه و هُديً و بُشري للمُؤمنين».
پي نوشت
1.درباره شرح حال و آثار علمي وي مي توانيد به مقدمه تفسير از حاج آقا بزرگ تهراني مراجعه کنيد.
2.التبيان في تفسير القرآن،ج 1؛مقدمه،تفسير و مفسران،محمد هادي معرفت،ج2،ص247-248.
3.تفسير و مفسران،معرفت،ج2،ص248.
4.التبيان،ج1،مقدمه؛همان،ص249.
5.شناخت نامه تفاسير،سيد محمد علي ايازي، ص63-64،به نقل از مقدمه تبيان از حاج آقا بزرگ تهراني.
6.التبيان،ج1،ص363،ذيل آيه 97 بقره.
/خ
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}