درس هايي از نبردهاي هوايي و موشكي در جنگ ايران و عراق (2)

نویسنده: آنتوني كردزمن
*مترجم: جواد قلوبي


كردزمن: طرفداران ما در ابتداي جنگ سامانه هاي موشكي ايران را از كار انداختند.
آنتوني كردزمن در مقاله خود پيرامون جنگ ايران و عراق نوشته است: چنين گزارش شده است كه سامانه هاي فونيكس مدت كوتاهي پس از سقوط شاه به دست پرسنل نيروي هوايي طرفدار ايالات متحده آمريكا خراب شدند.

قابليت ها و قدرت هوايي

تاريخ نبرد هوايي چندين مرحله متفاوت را در بر مي گيرد كه به لحاظ زماني با نبرد زميني مقارن نبودند . اين مراحل عبارتند از :
*1- حملي غافلگيراني عراق در سپتامبر 1980، كه با نبرد هوايي شديد و عمليات هاي تهاجمي زميني در يك بازه زماني كوتاه همراه بود و در نهايت با برتري هوايي ايران در اواخر مارس 1981 پايان يافت .
*2- بن بست نظامي از آوريل 1981 تا سپتامبر 1983 همراه با استقرار نيروهاي زميني در داخل مواضع ثابت ، ناكامي ايران در تامين قطعات يدكي هواپيما و تضعيف تدريجي قدرت پدافند هوايي اين كشور .
*3- دوره اي از سپتامبر 1983 تا اواسط 1985 زمانيكه با برتري هوايي عراق و ارتقاي ميزان كارآمدي ماموريت هاي تهاجمي اين كشور همراه بود
*4- تغيير رويكرد عراق به بمباران مناطق استراتژيك با هدف قطع صادرات نفت ايران
*5- تغيير رويكرد عراق به پشتيباني نزديك هوايي تهاجمي تر و موثرتر و نيز ماموريت هاي ممانعت از پيشروي نيروهاي ايراني پس از شكست در فاو در اوايل 1986
*6- كشاندن دوباره دامنه جنگ به شهرها در اوت 1987 و در پي آن نبرد موشكي سال 1988
روند كلّي نبرد هوايي بين ايران و عراق را عواملي تعيين مي كرد كه در ادامه بدانها اشاره خواهد شد :
*سوء برداشت اوليه عراق از نقاط ضعف ايران در آغاز جنگ كه با بي كفايتي مقامات نظامي اين كشور در برنامه ريزي حملات اوليه و داشتن پندارهاي نادرست در مورد توانمنديهاي تهاجمي و تدافعي عراق همراه گرديد و سبب انجام حملاتي توسط نيروهاي هوايي اين كشور گرديد كه به لحاظ فني در سطحي به مراتب پايين قرار داشتند .
*نيروي هوايي ايران نيز اراده و توانايي شگفت آوري - بويژه در حملات زميني - و قابليت فني بسيار بالايي از خود نشان داد كه نتيجي سالها آموزش نيروهاي آمريكايي در ايران بود .
*درصد بالاي فرسودگي در ميان نيروي هوايي ايران به دليل كمبود قطعات و مشكلات خدماتي، بويژه پس از حملات فشرده ايران در سال 1982كه در نهايت به برتري نيروي هوايي عراق انجاميد .
*تغيير رويكرد عراق به بهره گيري از هواپيماها و مهمات غربي براي پدافند هوايي و ماموريت هاي تهاجمي سرنوشت ساز
*عدم موفقيت ايران در جايگزيني جنگنده هاي ساخت كري شمالي كه از روي هواپيماهاي روسي و چيني الگوبرداري شده بودند، با جنگنده هاي آمريكايي
در زمان آغاز جنگ ، توان رزم هوايي عراق در سطحي به مراتب پايين تر از ايران قرار داشت . اين كشور 445 فروند هواپيماي جنگنده و عراق 372 فروند جنگنده داشت كه در مقايسه كيفيت هواپيماهاي ايران بسيار بهتر از هواپيماهاي دشمن بود . اما با گذشت اندك زماني از آغاز جنگ ، توان عمليات هوايي ايران به شدت كاهش پيدا كرد و از 200 فروند هواپيماي عملياتي ، تنها 80 فروند آن باقي ماند ، حال آنكه جنگنده هاي عراق به بيش از 500 فروند افزايش يافت .
توان نيروها ، فن آوري و ديدگاه هاي طرفين در فصول قبلي مورد بحث قرار گرفتند و نوع نگرش ايران در ايامي كه براي درگير نمودن نيروهاي خود در نبرد هوا به هوا قدرت كافي را داشت در جدول 1-13 (تصوير قديم 19-4) نمايش داده شده است . اطلاعات پيشين - كه در اكتبر 1985 بدست آمده - ثابت مي كرد كه ايران فقط در حدود 23 تا 35 فروند هواپيماي جنگنده R-4 ، 5 تا 14 فروند هواپيماي جنگنده F-14 و 40 تا 45 فروند هواپيماي جنگنده F-5 در اختيار داشت . در طرف ديگر ، نيروهاي عراق بيش از 500 هواپيماي رزمي به همراه 44 تا 50 فروند هواپيماي جنگنده از نوع ميراژ F-1EQ/EB ، 150 تا 200 فروند هواپيماي جنگنده ميگ - 21 ، 48 فروند هواپيماي جنگنده ميگ - 23 بي ام ، 75 فروند هواپيماي جنگنده Su-7 ، 50 فروند هواپيماي جنگنده Su-20 ، 25 تا 30 فروند هواپيماي جنگنده ميگ - 25 و 40 فروند هواپيماي جنگنده ميگ - 19 داشتند . قابليت برد ماموريت جنگنده ها در جنگ ايران - عراق و ديگر نبردهاي منطقه خاورميانه در شكل 2-13 (تصوير قديم 20-4) آمده است .

هواپيماهاي عراق

نيروي هوايي عراق در ابتداي جنگ در حدود 38000 نفر پرسنل داشت كه از اين تعداد 10000 نفر در بخش پدافند هوايي مشغول به كار بودند . هواپيماهاي رزمي اصلي آنها شامل يك اسكادران بمب افكن متشكل از 12 فروند هوايپماي Tu-22 و يك اسكادران بمب افكن سبك متشكل از 10 فروند هواپيماي IL-28 بود . نيروي هوايي اين كشور همچنين 12 اسكادران جنگنده هاي هوا به زمين همراه با 4 اسكادران مشتمل بر 80 فروند هواپيماي جنگنده MiG-23B ، 3 اسكادران مشتمل بر 40 فروند هواپيماي جنگنده Su-7B ، 4 اسكادران مشتمل بر 60 فروند هواپيماي جنگنده Su-20/22 و يك اسكادران مشتمل بر 15 فروند هواپيماي جنگنده Hunter FB-59/FR-10 در اختيار داشت . علاوه بر اينها ، نيروي هوايي عراق 5 اسكادران مشتمل بر 115 فروند هواپيماي جنگنده ميگ -21 به علاوه يك اسكادران آموزشي با 40 فروند هواپيماي جنگنده ميگ - 19را نيز در اختيار گرفته بود . همچنين در جنگ با ايران ، از تعدادي بالگرد مسلح منجمله 41 فروند بالگرد ميگ - 24 بهره مي گرفت .
هرچند كه عراق بين سالهاي 1980 تا 1988 توان رزم هوايي خود را از 332 فروند هواپيما در سال 1980 به حدود 500 فروند هواپيما در سال 1988 افزايش داد ، اما بيشتر بر كيفيت نيرو تاكيد مي ورزيد تا كميت نيرو . زمانيكه قطعنامه آتش بس در سال 1988 به امضاي طرفين رسيد ، عراق 40000 نفر پرسنل در نيروي هوايي خود داشت كه از اين رقم تعداد 10000 نفر در بخش پدافند هوايي اشتغال داشتند . هواپيماهاي رزمي اصلي عراق در سال 1988 شامل دو اسكادران بمب افكن متشكل از 8 فروند هواپيماي Tu-16 و 12 فروند هواپيماي Tu-22 بودند . نيروي هوايي اين كشور 11 اسكادران جنگنده هاي هوا به زمين در اختيار داشت كه شامل يك اسكادران مشتمل بر 10 تا 15 فروند هواپيماي جنگنده Su-25 ، 4 اسكادران مشتمل بر 40 فروند هواپيماي جنگنده MiG-23BM ، 3 اسكادران هواپيماي جنگنده Su-7B و Su-20/22 ، 2 اسكادران مشتمل بر 20 فروند هواپيماي جنگنده Mirage F-1EQE مجهز به سيستم Exocet و 2 اسكادران مشتمل بر 23 فروند هواپيماي جنگنده Mirage F-1EQ-220 در اختيار داشت . علاوه بر اينها ، نيروي هوايي عراق از 5 اسكادران شامل يك اسكادران مشتمل بر 25 فروند هواپيماي جنگنده ميگ- 25 ، يك اسكادران مشتمل بر 25 فروند هوايپماي جنگنده ميگ - 29 ، 200 فروند هواپيماي جنگنده ميگ - 21 ، 30 فروند هواپيماي جنگنده Mirage F-1EQ و 40 فروند هواپيماي جنگنده ميگ - 29 در نبرد عليه نيروهاي ايراني استفاده مي كرد . نيروي هوايي عراق 115 فروند هواپيماي جنگنده ميگ - 21 و نيز يك اسكادران شناسايي كوچك مشتمل بر 5 فروند هواپيماي جنگنده MiG-25R داشت . بالگردهاي مسلح اين كشور در اختيار نيروي زميني قرار داشتند و شامل 40 تا 60 فروند بالگرد ميگ - 24 ، 50 فروند بالگرد SA-342 Gazelle (كه برخي مجهز به سيستم HOT بودند) ، 10 فروند بالگرد Super Frelon (برخي مجهز به سيستم Exocet) ، 30 فروند بالگرد SA-316B مجهز به سيستم AS-12 و 44 فروند بالگرد MBB BO-105 مجهز به سيستم SS-11 بودند .
عراق همچنين از 8 تا 12 فروند بمب افكن Tu-22 Blinder و 7 تا 10 فروند هواپيماي جت بمب افكن برد زياد ملقب به Badger در جنگ با ايران بهره مي برد . گزارشات منتشره حاكي از آن است كه عراق اين بمب افكن ها را از كشورهايي همچون اتحاد جماهير شوروي ، مصر و چين خريداري كرده است . اين بمب افكن ها در حال حاضر از موشك هاي كرم ابريشم چيني استفاده مي كنند و ممكن است براي بمباران اهداف موردنظر از موشك هاي سطح به هواي AS-3 يا AS-4 روسي نيز بهره گيرند . اين موشك ها كلاهكي به وزن 1000 كيلوگرم دارند و در مقايسه با موشك هاي كوچكتر نظير Exocet از كارآمدي بسيار بيشتري در انهدام نفت كشها و كشتي هاي بزرگ برخوردارند . ضمناً سرعت بالاتري نيز دارند . حداكثر برد هوايي موشك هاي كرم ابريشم و AS-4 در حدود 460 كيلومتر مي باشند . عراق از اين بمب افكن ها در تمام مراحل جنگ خود با ايران بهره جست . با اين وجود ، هيچك از اين جنگنده بمب افكن ها نتوانستند جايگاه مهمي را به خود اختصاص دهند زيرا در مقايسه با جنگنده بمب افكن هاي مدرن ، Tu-22 فاقد مقدار ماده منفجره و دقت لازم در راستاي اجراي موفقيت آميز ماموريت هاي متعارف بود و بمب افكن Tu-16 نيز جنگنده اي بسيار آسيب پذير بود تا آن حد كه در ماموريت هاي نفوذ به عمق خاك دشمن ، نيروهاي عراقي كمتر مي توانستند از آنها سود جويند .
هواپيماهاي اصلي ميدان نبرد عراق در آغاز جنگ شامل Su-7 و Su-20 ، MiG-23B و مدل هاي صادراتي ديگري از جنگنده ميگ - 21 بودند . عراق همچنين 40 فروند هواپيماي ميگ - 19 و چندصد فروند ميگ - 21 در اختيار داشت . قديمي ترين هواپيماي عراق ميگ - 19 ساخت شوروي بود . اين هواپيما اولين جنگنده مافوق صوت شوروي بود كه به عنوان جايگزين جنگنده هاي ميگ - 15 و ميگ - 17 در تعداد انبوه توليد شدند . عراق نمونه جديدتري از ميگ - 19 نيز در اختيار داشت كه در مقايسه با نمونه هاي اوليه يك ترمز هوايي مركزي بزرگ و موتور نسبتاً قوي تري داشت كه تحت عنوان RD-9 شناخته مي شوند . تمامي هواپيماهاي ميگ- 19 مي توانند موشك K-13A يا AA-2 Atoll با خود حمل كنند و پيلون هاي در زير بال مي توانند دو مخزن به ظرفيت 176 گالن و دو مهمات يا مخازن پخش كننده 551 پوندي در خود نگاه دارند .
جنگنده ميگ - 19 هيچگاه نتوانست جايگاهي به عنوان هواپيماي هدايت كننده در عمليات هاي هوايي عراق براي خود پيدا كند بلكه در طول جنگ نيروي هوايي عراق بيشتر از جنگنده ميگ -21 در حملات زميني و عمليات هاي پدافند هوايي خود بهره گرفت . در ابتداي جنگ ؛ ميگ - 21 جنگنده اصلي پدافند هوايي عراق به حساب مي آمد . اين هواپيما جنگنده اي نسبتاً كارآمد در ارتفاع متوسط به بالا در طول روز بود كه سيستم راداري و الكترونيكي معمولي ، قابليت ديد عمودي رو به بالا ، سيستم هاي كامپيوتري ويژه توپ و سيستم هاي كنترل پرتاب موشك داشت . زاويه ديد اين هواپيما در جهت رو به پايين يا در ارتفاع پست "كور " بود و تحت چنين شرايطي خلبان مي بايستي بر قدرت ديد بصري خود و قابليت انهدام هواپيما اتكا مي ورزيد . اين بدان معني است كه جنگنده از قابليت اندكي در كاوش و انهدام اهداف در برد چشمي دورتر يا ارتفاع پست بهره مند بوده و يا اصولاً چنين توانمندي نداشت ، به استثناي زماني كه خلبان بوسيله رادارهاي خارجي هواپيما را دقيقاً به طرف هدفي خاص هدايت نمايد . بدين ترتيب ، هوايپماي ميگ - 21 فاقد سيستم هاي مدرن تنظيم زاويه ديد توپ و سامانه كارآمد موشكي هوا به هوا در نبرد هوايي عليه جنگنده اي بود كه در ارتفاع پايين پرواز مي كرد .
از جنگنده ميگ - 23 گاهي اوقات به عنوان "F-4 كوچك شده " ياد مي شد ، اما اين قياس صحيح نيست . ميگ - 23 مي تواند همان نقشها را ايفا نمايد اما سيستم هاي الكترونيكي آن به مراتب ضعيف تر بود . مدل صادراتي ميگ - 23 در ميان نيروهاي ناتو با عنوان "Flogger E " شناخته مي شود كه از سيستمها و بدنه اي مخصوص براي پرواز با سرعت بالا بهره مي برد اما به جاي رادار دماغه اي "high Lark " هواپيماي ميگ - 23، از رادار با "اسكن چرخشي " استفاده مي كند . اين جنگنده همچنين فاقد قابليت ديد عمودي رو به پايين و رو به بالاست و از رادار هشداردهنده نسبتاً ضعيف Sirena-2 بهره گرفته و سيستم الكترونيكي متوسطي براي كنترل شليك دارد و مي تواند به جاي موشك هاي AA-7 و AA-8 كه در مدلهاي روسي ميگ - 23 مورد استفاده قرار مي گيرد ، از موشك هوا به هواي AA-2 بهره جويد .
همانند جنگنده رهگير / با برتري هوايي ، براي يك هواپيماي ويژه هوا به زمين (نظيرFlogger D & F) نيز از همان بدنه اصلي استفاده مي نمايند . اگرچه هواپيماي MiG-23B اساساً براي ماموريت هاي تهاجمي طراحي گرديده است ، اما در ساخت نمونه هاي بعدي بر ويژگي هايي همچون كنترل و قابليت مانوردهي موردنياز براي نبرد هوايي موثر تاكيد شده است . با اين وجود ، مدل هاي تهاجمي ساده تر داراي قابليت حمل مهمات بيشتر بوده و به گونه اي طراحي شده بودند كه در ارتفاع پايين بطور كارآمدي عمليات كنند . موتور توربو پس سوز مدل R-29B در جنگنده هاي روسي MiG-23 25350 پوند نيرو توليد مي كند . اين ميزان نيرو به ميگ - 23 توان رقابت با جنگنده هاي مدرن غربي را نمي دهد اما مي تواند بيانگر پيشرفت هاي قابل ملاحظه اي در قابليت هواپيماهاي جنگنده روسي باشد .
جنگنده Flogger E به جاي موتور R-23B معمولاً از موتور ضعيف تر R-27 استفاده مي كند و به جاي سيستم ARK-15 ، بر روي آن قطب نماي راديويي ARK-9 با توانمندي ضعيف تر نصب مي شود . همچنين سيستم ناوبري و انتقال مهمات تهاجمي به مراتب ضعيف تري داشته و از تسليحات ليزري نيز بهره اي نمي برد . با وجود اين ، عراق پيش از تامين هواپيماي جنگنده ميراژ F-1 مي بايستي در سيستم پدافند هوايي خود از جنگنده هاي ميگ - 23 استفاده مي كرد .
مقامات نظامي عراقي بر اين باور بودند كه در ابتداي جنگ بايد جنگنده هاي بهسازي شده MiG-23B را سفارش مي دادند و براي خريد مدل هاي صادراتي MiG-29 ، Su-25 و Su-22T در سال 1984 يا 1985 وارد مذاكره مي شدند . عراق طي ماه مه 1987در اقدامي آشكار 25 فروند هواپيماي جنگنده MiG-29 Fulcrum بازسازي شده تحويل گرفت اما هواپيماهاي فوق نتوانستند نقش عمده اي در جنگ ايران و عراق ايفا نمايند . اين هواپيماها در زمان تحويل فاقد رادارها و كامپيوترهاي پيشرفته با قابليت ديد عمودي بودند كه طبق استادارد بايد بر روي مدل هاي روسي ميگ -29 نصب مي شدند اما نمونه هايي كه به كشور عراق تحويل داده شدند تنها در طول روز قادر به اجراي ماموريت تهاجمي بودند . عليرغم سفارش عراق براي خريد هواپيماي مدل روسي ، كشور فروشنده آشكارا ميگ هاي -29 بدون سيستم هاي فوق را به آنها تحويل داد . روسها از تحويل مدل هاي پيشرفته تر ميگ - 23 و ميگ - 27 به عراق خودداري كردند - احتمالاً به اين دليل كه عراق بابت خريد تسليحات 10 ميليارد دلار از قبل به روسيه بدهكار بوده است .
گزارشها حاكي از آن است كه عراق لااقل 10 فروند هواپيماي تهاجمي Su-25 تحويل گرفته است . اين هواپيما از نوع هواپيماي پشتيباني نزديك از واحدهاي زرهي است كه به هواپيماي Northrop A-9 شباهت دارد . گزارشات متعددي وجود دارد مبني بر اينكه اين هواپيما تنها قابليت شركت در تعداد محدودي ماموريت پشتيباني نزديك هوايي را دارا بود اما جزئيات واقعي اين گزارشات در دست نيست .
برخي گزارشات نشان مي دهد كه عليرغم تاكيد غرب بر هواپيماهاي اختلال انداز ، هواپيماهاي ساخت شوروي داراي سيستم داخلي ضد پارازيت (ECM) بودند . اما مستندات اندكي پيرامون قابليت ECM داخلي بر روي هواپيماهاي ميگ و سوخو عراق در دست است و نيروي هوايي عراق پادهاي خارجي اقدامات ضدالكترونيكي از غرب خريداري نموده بود . به نظر مي رسد عراق قابليت ضداقدامات الكترونيكي و ضداقدامات هواپيماهاي خود را در سال 1987 و 1988 بهسازي كرد اما جزئيات معتبري در اين رابطه وجود ندارد .
موشك هوا به هوا AA-2 Atoll موشك اصلي بود كه جنگندهاي MiG-21 ، MiG-19/CH F-6 و هواپيماي مدرن عراق با خود حمل مي كردند . AA-22 يك موشك قديمي هدايت شونده با سيستم مادون قرمز است كه ظاهراً از روي مدل موشك Raytheon-Ford Sidewinder الگوبرداري شده است . ثابت شده كه اين موشك از نوع "رهگير " با برد و قابليت مانوردهي محدود بوده و در جنگ 1973 ميان اعراب و اسرائيل ، نبرد 1982 در لبنان و در جنگ ايران - عراق مورد استفاده قرار گرفت . معهذا ، عراق بطور روزافزون بر استفاده از موشك هاي مدرن تر هوا به هوا نظير AA-6 ، AA-7 و AA-8 روسي و R-530 و R-550 Magic فرانسوي همت مي گمارد . برخي از مقامات نظامي عراق گمان مي كردند كه اين تغييرات توان رزمي هوايي عراق را تا اواسط دهه 1980 به طور قابل توجهي بهبود خواهد بخشيد .
عليرغم تامين انواع جنگنده هاي روسي جديدتر ، عمده تغيير اساسي در قدرت هوايي عراق پس از شروع جنگ تحويل دو مدل هواپيماي فرانسوي ؛ يعني سوپراتاندارد و ميراژ اف- 1 بود . جنگنده Dassault Breguet Super Etendard قابليت بهره برداري از موشك هاي هوا به دريا Exocet را داشت و اين در حالي است كه فرانسه هواپيماهاي Mirage F-1EQ5 را نيز توليد مي كرد كه به طور اخص به سيستم هاي پرتاب موشك Exocet مجهز بودند . زمانيكه هواپيماي Mirage F-1Q5 به نيروي هوايي عراق تحويل داده شد ، دوباره آن را به فرانسه باز پس دادند . جنگنده سوپراتاندارد در واقع يك هواپيماي جنگنده تهاجمي سبك و قديمي متعلق به نيروي دريايي است كه قابليت پرواز با سرعت مافوق صوت را داراست . نيروي هوايي عراق با هدف جايگزين نمودن آن به جاي هواپيماي ترابري Entendard IVA ، موتور توربو جت تك محوري SNECMA Atar 8K-50 را به آن افزود . حداكثر سرعت آن 745 مايل در ساعت در ارتفاع پست است . اين هواپيما همچنين مي تواند در هوا سوخت گيري نمايد . مهمات آن شامل دو توپ 30 ميليمتري DEFA مي باشد . شعاع ظاهري HI-LO-HI جنگنده سوپراتاندارد 403 مايل يا 650 كيلومتر است . با اين وجود ، عراق تا اواسط سال 1985 از موشك ضدكشتي با رادار فعال داخلي Exocet بهره مي برد . اين جنگنده موشك Exocet را در زير بال سمت راست خود حمل مي كرد و مخازن سوخت آن در زير بال سمت چپ قرار داشتند . استفاده از موشك هاي هوا به هواي Magic در اين هواپيما امري اختياري بود .
بهره گيري عراق از موشك Exocet AM-39 به تفصيل در فصل 12 توضيح داده شد . اين موشك طولي برابر با 69/4 متر ، 350 ميليمتر قطر و در زمان پرتاب وزني در حدود 655 كيلوگرم دارد . موشك Exocet برد محدودي برابر با 31 تا 5/43 مايل دارد كه مقدار دقيق آن به ارتفاع پرواز موشك بستگي دارد . اين موشك يك سلاح دريايي است كه اطلاعات هدف را پيش از پرتاب براي آن ارسال مي نمايند و امكان تصحيح اطلاعات براي اين موشك در ميانه راه وجود دارد . اين موشك با سرعت 93/0 ماخ در ارتفاع تقريباً 5/2 متري پرواز مي كند و به منظور قفل كردن بر روي هدف از سيستم هدف ياب راداري فعال تك پالسي EMD Adac X-band استفاده مي كند .
موشك Exocet كلاهكي با بدنه فولادي / Serat Hexolite به وزن 165 كيلوگرم دارد . اين موشك مي تواند با زاويه اي تا 70 درجه به درون بدنه هاي زرهي نفوذ كند و داراي فيوزهاي لحظه اي و تاخيري مي باشد كه پس از نفوذ به بدنه كشتي منفجر مي گردد . آتش افروخته شده در داخل نفتكشها عموماً براي غرق كردن كشتي هاي بزرگ كافي نيست ، اما در برابر كشتي هاي كوچك و ناوهاي جنگي موثر مي باشد . موشك فوق از سال 1978 در خدمت هواپيماهاي جنگنده سوپراتاندارد بوده است و هواپيماي مزبور معمولاً يك تا دو موشك از اين نوع را بر پيلون هاي بال خود حمل مي كند . موشك Exocet از سال 1985 در هواپيماي Mirage 1EQ5 مورد استفاده قرار گرفت .
جنگنده Dassault Mirage F-1 به عنوان هواپيماي هدايت كننده نيروي هوايي عراق انتخاب گرديد و جايگزين جنگنده سوپراتاندارد شد . تا سال 1988 ، عراق شش اسكادران از هواپيماي Mirage F-1 در اختيار داشت . دو اسكادران متشكل از 30 فروند Mirage F-1EQ در خدمت پدافند هوايي بود . چهار اسكادران ديگر به عنوان نيروهاي تهاجمي به 70 فروند جنگنده Mirage F-1EQ5 و Mirage F-1EQ200 مجهز بودند .
جنگنده Mirage F-1 يك هواپيماي چندمنظوره نسبتاً مدرن است كه مقدار ماده منفجره نسبتاً زيادي را مي تواند با خود حمل كند و در ارتفاعات پايين به راحتي پرواز نمايد . همچنين از قابليت صعود به ارتفاعات بالا نيز بهره مند است . شركت Dassault-Breguet ادعا مي كند كه هواپيماي ميراژ اف - 1 نسبت به ميراژ III از حداكثر سرعت بالاتر (2/2 ماخ در برابر 2 ماخ) ، مقاومتي 3 برابر بيشتر در صورت افزايش سرعت ، افزايش زمان گشت زني سه برابر بيشتر از قبل و پس از رهگيري دارد . همچنين ادعا مي شود كه برد تاكتيكي اين جنگنده از سطح دريا دو برابر بيشتر است و با حداكثر وزن بيشتر ، ميزان حركت جنگنده در روي باند جهت بلند شدن از روي زمين 30 درصد كوتاهتر مي باشد . سرعت فرود اين هواپيما 25 درصد كمتر و قابليت مانوردهي آن در سرعت مافوق صوت و مادون صوت بهبود يافته است . به علاوه ، در مقايسه با جنگنده هاي پيش از خود مي تواند تا 40 درصد سوخت بيشتري در مخازن نگه دارد كه اين مهم با برداشتن مخازن تيغه اي و جايگزين كردن آنها با مخازن داخلي با ظرفيت كامل محقق شده است . جنگنده Mirage F-1 همچنين مي تواند از روي باندهاي ناهموار كوتاه نيز به هوا برخيزد .
جنگنده ميراژ اف - 1 بوسيله موتور توربوجت پس سوز SNEMCA Atar 9K50 به وزن 15870 پوند تقويت شده است . همچنين به دو توپ 30 ميليمتري DEFA 553 مجهز مي باشد كه هر يك 125 گلوله دارند . در شرايط رهگيري و براي نبردهاي در برد كوتاه معمولاً دو موشك هوا به هوا مادون قرمز R550 Magic و يك موشك هوا به هوا Super 530F مجهز به رادار داخلي با خود حمل مي كند و در حالت تهاجمي قابليت حمل 4000 كيلوگرم (8000 پوند) مهمات را داراست . عراق هم اكنون هواپيماهاي Mirage F-1EQ ، F-1EQ-200 و F-1EQ5 در اختيار دارد . در مدل آموزشي اين جنگنده ، كابين ديگري براي مربي در نظر گرفته شده است . مدل اصلي Mirage F-1EQ براي انجام ماموريت تحت كليه شرايط جوي از سيستم هاي الكترونيكي پيشرفته تري بهره مي گيرد اما برد رادار آن زياد نيست و فاقد كامپيوتر الكترونيكي پيشرفته يا قابليت ديد عمودي رو به پايين مي باشد . براي افزايش برد ، سيستم هاي الكترونيكي پدافند هوايي تعدادي از اين جنگنده ها برداشته شد و مخازن سوخت اضافي بر روي آنها نصب گرديد . ضمناً اين جنگنده مي تواند موشك AM-39 Exocet را با خود حمل نمايد .
همانطور كه پيش از اين مطرح گرديد ، عراق به زرادخانه خود موشك هوا به هوا Super 550 و 530 افزود . موشك Super 530 نمونه بهسازي شده جديد موشك R530 است و حداكثر برد ظاهري آن در حدود 35 كيلومتر مي باشد . اين موشك از سيستم SARH با رادار EMD Super AD-26 بهره مي گيرد كه با رادار Cyrano IV جنگنده ميراژ اف - 1 سازگار است . سرعت آن برابر با 3 ماخ بوده و مي تواند اهدافي تا 10000 كيلومتر بالاتر يا پايين تر از هواپيماي در حال پرواز را هدف قرار دهد . اين موشك همسان با بهترين مدل هاي آمريكايي هدايت شونده توسط رادار است و يكي از مرگبارترين موشك هاي هوا به هوا مي باشد كه در كشورهاي جهان سوم مورد استفاده قرار مي گيرد . هر دو موشك ، مدل پيشرفته تر موشك Matra بوده و برد طولاني تري دارند .
موشك Magic يا R-550 ، نمونه بهسازي شده موشك Sidewinder با زاويه تهاجمي تا 140 درجه ، داراي قابليت حمله مستقيم ، قابليت پرتاب "G " و مانوردهي مي باشد . برد آن از 32/0 تا 10 كيلومتر بوده و از هدف ياب مادون قرمز پيشرفته بهره مي گيرد . گزارشات متعدد حاكي از آن است كه بيشتر تلفات وارده بر نيروهاي ايراني توسط موشك هاي پرتاب شده از هواپيماهاي ميگ - 21 بوده است و ثابت شده كه موشك هاي فوق نسبت به موشك مادون قرمز استاندارد ساخت شوروي - Atoll - داراي برتري بوده و در ارتفاعات بسيار پايين قادر است تلفات قابل توجهي بر نيروهاي دشمن وارد نمايد .
افسران نيروي هوايي عراق تصور مي كنند كه تعمير و نگهداري جنگنده هاي ميراژ اف -1 امري دشوار است اما اين حقيقت در مورد جنگنده هاي روسي بيشتر مصداق پيدا مي كند . آنها سيستم هاي الكترونيكي هواپيما را در شرايط هوا به هوا و هوا به زمين كارآمدتر مي پندارند اما از سوي ديگر موشك هاي هوا به هوا و تسليحات هوا به زمين فرانسوي را بسيار مرگبارتر مي دانند .

هواپيماهاي ايران

نيروي هوايي ايران در زمان حكومت شاه به جديدترين تسليحات آمريكايي مجهز گرديد . اين كشور در مقايسه با نيروي هوايي كشورهاي حاشيه خليج فارس و ساير كشورهاي جهان سوم به استثناي اسرائيل ، جنگ را با مجموعه اي از بهترين جنگنده ها و مهمات آغاز كرد . نيروي هوايي ايران در ابتداي جنگ 70000 نفر پرسنل داشت . هواپيماهاي اصلي آن در ميدان نبرد شامل اف - 4 ، اف - 5 و اف - 14 بودند . ضمناً 10 اسكادران جنگنده هوا به زمين (FGA) با 188 فروند هواپيماي F-4D/F و 8 اسكادران متشكل از 166 فروند F-5E/F در اختيار داشت . همچنين از 4 اسكادران رهگير با 77 فروند جنگنده F-14A ، يك اسكادران شناسايي با 14 فروند RF-4E سود مي جست . همچنين در نيروي زميني خود 205 بالگرد تهاجمي AH1J و 6 فروند بالگرد P-3F Orions در نيروي دريايي داشت .
طي سالهاي 1980 تا 1988 ، ايران نتوانست قدرت هوايي خود را در سطحي كه شاه به آن دست يافته بود ، نگاه دارد . توان رزمي هوايي اين كشور از 445 فروند هواپيما در نيروي هوايي در سال 1980 تا حدود 90-68 فروند در سال 1988 تقليل يافت . در زمان آتش بس - سال 1988 - نيروي هوايي فقط 35000 نفر پرسنل در اختيار داشت . پس از آن ، هواپيماي رزمي اصلي ايران شامل 35-20 فروند جنگنده F-4D/E ، 45-30 فروند جنگنده عملياتي F-5E/F ، 14-10 فروند هواپيماي اف-14 و 3 فروند هواپيماي RF-4E بود . تعداد بالگرد هاي تهاجمي تا آن حد كاهش يافت كه ظاهراً كمتر از 50 بالگرد عملياتي در اختيار نيروي زميني ارتش قرار داشت . از شواهد امر چنين بر مي آيد كه نيروي دريايي نيز تنها 2 بالگرد PF-3 عملياتي داشت .
در آغاز جنگ ، هواپيماي Tomcat پيشرفته ترين هواپيماي ايران محسوب مي گرديد . اين جنگنده بسيار پيشرفته و داراي بال متحرك بود كه از يك رادار پدافند هوايي AWG-9 پيشرفته بهره مي گرفت . اين جنگنده در شرايط نبرد هوا به هوا از موشك فونيكس (Phoenix) در سيستم پدافند دوربرد استفاده مي كرد . اين هواپيما قابليت ديد عمودي رو به پايين / شليك رو به پايين استثنايي ، قابليت تجسسي راداري دوربرد دارد و مي تواند به طور همزمان به چند هدف هوايي حمله كند .
جنگنده F-14A يك هواپيماي دوربرد است كه مي تواند ماموريت هاي CAP را در شعاعي تا 764 مايل (1167 كيلومتر) و ماموريت هاي رهگيري را تا 2000 مايل (3200 كيلومتر) به انجام رساند . اين هواپيما از دو موتور توربوجت پس سوز Pratt & Whitney TF 30-412A به وزن 20900 پوند بهره مي گيرد . سرعت صعود اوليه آن 30000 پا در هر دقيقه است . حداكثر سرعت 1564 مايل در ساعت در ارتفاع و 910 مايل در ساعت از سطح درياست . جنگنده F-14 از يك توپ 20 ميليمتري M61-A1 چندلول در بدنه خود استفاده مي كند و قادر است چهار موشك Aim 7 Sparrow و 4 يا 8 موشك Aim Sidewinder يا 6 موشك Aim-54 Phoenix و 2 موشك Aim-9 با خود حمل كند . حداكثر بار تسليحات خارجي براي اين جنگنده 14500 پوند است .
بنا بر گزارشات واصله از منابع گوناگون ، در روزهاي ابتدايي جنگ اشخاصي سامانه موشكي فونيكس و سيستم هاي هدايت كننده الكترونيكي جنگنده هاي ايراني F-14A را دستكاري كردند تا از كار بيفتند . چنين گزارش شده است كه سامانه هاي فونيكس مدت كوتاهي پس از سقوط شاه به دست پرسنل نيروي هوايي طرفدار ايالات متحده آمريكا خراب شدند ، هرچند كه برخي منابع گزارش مي دهند آنها بدست نيروهاي انقلابي ايران با هدف ممانعت از اجراي عمليات هاي نيروي هوايي دستكاري شدند . اين بدان معني بود كه ايران نمي توانست از بهترين جنگنده هاي خود استفاه بهينه اي داشته باشد يا از قابليت سيستم هاي پيشرفته در كليه شرايط جوي ، موشك هاي هوا به هوا و قابليت عالي شليك رو به پايين و برد تا 124 مايل (200 كيلومتر) بهره گيرد .
با اينحال ، جنگنده هاي F-14A مي توانستند با رادار AN/AWG-9 به عملياتهاي خود ادامه دهند . اين رادار بردي بالغ بر 100 مايل دريايي دارد و مي تواند با قابليت ديد عمودي رو به پايين خود در نقش يك هواپيماي "آواكس كوچك " ظاهر گشته و 24 هدف را رهگيري نمايد . اين جنگنده ها همچنين مي توانند موشك هاي Aim-7 و Aim-9 را به سوي اهداف موردنظر شليك كنند . اين مسئله به ايران اجازه مي داد تا با استفاده از موشك Aim-9 در اواخر بهار سال 1988 بتواند جنگنده ميراژ عراق را مورد هدف قرار دهد .
نيروهاي ايراني از هواپيماي جنگنده F-14 به عنوان هواپيماي شناسايي و هواپيماي رزمي هوايي استفاده مي نمودند ، اما دريافتند كه آماده نگهداشتن اين هواپيماي پيشرفته در شرايط عملياتي بدون وجود پرسنل ورزيده براي تعمير و نگهداري و فقدان قطعات يدكي امري دشوار است . به نظر مي رسد كه از هر 10 فروند تنها 3 فروند كاملاً مورد استفاده نيروي هوايي ايران قرار مي گرفت . در حال حاضر ، ايران از اين هواپيماها عمدتاً به عنوان سيستم هاي هدايت و كنترل هوايي و نيز هواپيماهاي جنگنده شناسايي بهره مي برد .
جنگنده McDonnell Douglas F-4 يك هواپيماي تهاجمي است كه قابليت حمل مقدار زيادي مواد منفجره و قابليت پرواز در بردي نسبتاً طولاني بين 250 و 450 مايل را داراست . مدل F-4E آن يك توپ 20 ميليمتري چندلول M-61 داخلي را با خود يدك مي كشد كه همين توپ را مي توان در پاد محور مركزي در بيرون از هواپيما جاي داد . جنگنده F-4 براي نگهداري بمب ها و ساير موشكها از يك محور مركزي و مخازني در زير بال بهره مي برد و مي تواند مهماتي به وزن تقريبي 16000 پوند (7257 كيلوگرم) را با خود حمل نمايد . اين هواپيما همچنين قادر است با سرعت 28000 فوت در دقيقه رو به بالا صعود كند . حداكثر سرعت اين هواپيما 1500 مايل در ساعت در ارتفاع است و حداكثر برد آن برمبناي سوخت مخازن داخلي تقريباً 1750 مايل مي باشد .
اما جنگنده F-4 ، هواپيمايي پيچيده با طراحي قديمي است كه تعمير و نگهداري آن بويژه از لحاظ سيستم الكترونيكي هواپيما فوق العاده دشوار مي باشد . ايران قادر نبود تا از سيستم هاي پيچيده جنگنده F-4E به خوبي نگهداري كند . در حقيقت ، اين شك و ترديد وجود دارد كه بيشتر جنگنده هاي F-4 بازمانده ايران اينك مي توانند موشك هاي هدايت شونده توسط رادار همچون Aim-7 Sparrow را به سوي اهداف موردنظر شليك نمايند - هرچند كه بنا بر گزارشات ايران قطعات APQ-120 را در جريان انتقال پنهاني تسليحات نظامي از ايالات متحده آمريكا دريافت كرده است كه اين مسئله امكان شليك دوباره موشك هاي Aim-7E را براي نيروي هوايي ايران فراهم مي كرد . همچنين معلوم نيست كه آيا براي بهره گيري از موشك Aim-9Sidewinder تمامي جنگنده هاي F-4 به سيستم هاي الكترونيكي مجهز بودند .
جنگنده F-5E ايران ، هواپيمايي با برد كوتاه است كه مي تواند مواد منفجره اندكي با خود حمل كند و از حداقل سيستم الكترونيكي بهره مند مي باشد . اين هواپيما برد ايده آلي در حدود 150 تا 250 مايل دارد . حداكثر سرعت آن در ارتفاع 1060 مايل در ساعت بوده و سرعت صعود اوليه آن 31000 فوت در دقيقه است . اين هواپيما به دو توپ 20 ميليمتري M-39A2 مجهز است كه هر يك 280 گلوله در نوك هواپيما دارد و از موشك هاي Aim Sidewinder استفاده مي كند . مدل "E " جنگنده F-5 مي تواند 7000 پوند مهمات نظامي با خود حمل كند . اگرچه جنگنده F-5E برد محدودي دارد اما هواپيمايي كارآمد و بسيار توانمند است . از اين هواپيما نمي توان در حملات انتحاري تك منظوره استفاده كرد . جنگنده F-5 صفحه راداري بسيار كوچكي دارد .
منبع: http://www.farsnews.net