انواع گناه در قرآن با اسامی مختلفی آمده و به انواع گوناگونی دسته‌بندی شده است. نام‌ها و دسته‌بندی‌هایی که در ادامه‌ی متن پیش رو به برخی از آنها اشاره خواهد شد. اما پیش از آن بد نیست که بدانیم تعریف گناه چیست و در اسلام به چه اعمالی گناه گفته می‌شود. 

در حالت کلی گناهان مختلف در اسلام به دو نوع متفاوت یعنی گناهان کبیره و گناهان صغیره تقسیم‌بندی شده‌اند. بخشی از این تقسیم‌بندی از قرآن آمده و بخش دیگر آن هم بر پایه احادیث و روایات صورت گرفته است. چنان که در آیه سی و یکم سوره‌ی نسا آمده است: « اگر از گناهان کبیره‌ای که از آن نهی شده‌اید اجتناب کنید، گناهان کوچک شما را می‌پوشانیم و شما را به جایگاه خوبی وارد می‌سازیم»

افزون بر آن در آیه چهل و نهم سوره‌ی کهف نیز این‌ گونه می‌خوانیم: «و کتاب (همان نامه اعمال انسان) در آن‌جا گذارده شود. گناه‌کارانی را می‌بینی که از آن‌چه در آن (نامه اعمال) است ترسان و هراسناک هستند و می‌گویند ‌ای وای بر ما، این چه کتابی است که هیچ عمل کوچک و بزرگی نیست، مگر این که آن را شماره کرده است؟»

البته گناهان کبیره و صغیره خود تعاریف جداگانه‌ای دارند و ملاک‌های فراوانی بری سنجیدن و شناسایی آنها در نظر گرفته شده است. با این حال از آن‌جایی که تمرکز اصلی این مطلب بر تعریف انواع گناه در قرآن قرار دارد، وارد این مقوله یعنی تفکیک گناهان صغیره و کبیره از یکدیگر و اشاره به تفاوت‌ها و انواع و اقسام دسته‌بندی‌ آنها نمی‌شویم و پرداختن به این موضوع را به مجال دیگری وا می‌گذاریم.


انواع گناه در قرآن : گناهان فردی

برخی از گناهانی که در قرآن از آنها نام برده شده است جزو گناهانی طبقه‌بندی می‌شوند که از جنبه‌ها‌ی فردی برخوردارند. در سوی مقابل گناهان دیگری را می‌توان سراغ گرفت که نام آنها در قرآن آمده است و بیش از جنبه‌های فردی جنبه‌ها‌ی اجتماعی و گروهی را در بر می‌گیرند.

 ۱. اثم و حنث و جرم
به عنوان مثال می‌توان به کلمه‌ی اِثم اشاره کرد که در لغت به معنی گناه کردن و محروم شدن از پاداش است. خطاهایی که می‌توان آنها را نوعی گناه فردی قلمداد کرد. همچنین در بسیاری از متون مذهبی به کلماتی نظیر آثم و اثیم اشاره شده است که مشتقات کلمه‌ی اثم به شمار می‌روند و به معنی گناهکار هستند. در قرآن برای 48 بار به کلمه‌ی اثم اشاره شده است و یکی از پرکاربردترین کلمات مرتبط با گناه به شمار می‌رود. به عنوان نمونه می‌توان به آیه 181 سوره بقره اشاره کرد که واژه‌ی اثم را در آن می‌بینیم.

یکی دیگر از انواع گناه در قرآن جرم است که بیش از 61 بار نام آن در سوره‌های مختلف مشاهده می‌شود. با وجود آن که جرم می‌تواند علاوه بر جنبه‌های فردی جنبه‌های اجتماعی را نیز در بر گیرد اما در حالت کلی هنگامی که از این کلمه یا کلمه‌ی مجرم سخن به میان می‌آید، ذهن انسان ناخودآگاه به سمت یک عمل فردی متمایل می‌شود.

جرم در لغت به معنی بریدن است و در مفاهیم دینی به هر عملی گفته می‌شود که موجبات بریدن و جدایی انسان از خدا را فراهم می‌آورد. در واقع هر عملی که انسان را از تکامل جدا ‌سازد و از رفتن به راه راست باز دارد با نام جرم شناخته می‌شود. کلمه‌ی مجرم که در زبان فارسی نیز واژه‌ای مرسوم به شمار می‌رود از مشتقات جرم است و معمولا معنی گناهکار از آن استنباط می‌شود.

کلمه‌ی حِنث نیز از جمله کلماتی به شمار می‌رود که در قرآن به کار رفته است و به یکی از انواع گناه اشاره دارد. این کلمه در قرآن تنها دو بار استفاده شده و تنها در آیه 44 از سوره ص و آیه 46 از سوره واقعه به کار رفته است. کلمه‌ی حنث معمولا تمایل به باطل معنی می‌شود. در واقع حنث بیش از هر گناهی آن دسته از گناهان بزرگ را در بر می‌گیرد که به تشویق شخص یا اشخاص دیگر انجام می‌شوند. گناهانی که یکی از مصادیق مهم آن پیمان‌شکنی است. در آیه 46 سوره واقعه به بزرگ بودن گناهانی که حنث نامیده می‌شوند اشاره شده است. در این آیه می‌خوانیم: «وَکانوا یُصِرونَ عَلَی الحِنثِ العَظیمِ» به این معنی که: «و بر گناه بزرگ پافشاری می‌کردند» به این ترتیب می‌توان حنث را یکی دیگر از انواع گناه در قرآن نامید که بیشتر به جنبه‌های فردی اشاره دارد.

۲. خطیئه و ذنب و شر
از دیگر انواع گناه در قرآن که از جنبه‌های فردی برخوردار است می‌توان به خطیئه اشاره کرد. خطیئه به گناهان غیر عمدی گفته می‌شود که در عمل گناهان بزرگ به شمار می‌روند و از روی اراده و اختیار انجام می‌گیرند. به نام خطیئه در قرآن برای 22 مرتبه اشاره شده است. در زبان فارسی کلمه‌ی خطیئه چندان شناخته شده نیست و گناهانی که در زیر مجموعه‌ی خطیئه دسته‌بندی شده‌اند بیشتر با واژه‌هایی نظیر معصیت و ذلت شناخته می‌شوند. در واقع می‌توان خطیئه یا معصیت را به عنوان نقطه‌ی مقابل خطا تلقی کرد. چرا که خطا به کارهای نادرستی اطلاق می‌شود که به اشتباه صورت گرفته‌اند و هیچ‌گونه عمدی در انجام آنها وجود ندارد. حال آن که خطیئه یا معصیت کارهای نادرستی به شمار می‌روند که به صورت کاملا عمدی انجام می‌شوند.  

یکی دیگر از انواع گناه در قرآن ذَنب است که شاهد آمدن نام آن در قرآن برای 35 مرتبه هستیم. این کلمه گناهانی را شامل می‌شود که مستوجب مجازات نیستند اما پس از انجام آنها فرد گناهکار احساس پشیمانی می‌کند. در این میان می‌توان میان ذنب و نوع دیگری از گناه که با نام سیئه و سو شناخته می شوند شباهت‌هایی را مشاهده نمود. به هر کار زشت و ناپسندی که موجبات اندوه انسان را فراهم آورد سیئه یا سو گفته می‌شود. کلمه سیئه در زبان فارسی بیشتر با حالت جمع آن یعنی سیئات شناخته می‌شود و بیش از کلمه‌ی سو به عنوان گناه به کار می‌رود. در قرآن نیز به این کلمه بیشتر از سو اشاره شده است. تا جایی که نام سیئه برای 165 بار و نام سو نیز تنها برای 44 بار در قرآن مشاهده می‌گردد. البته برخلاف ذنب گناهانی که به عنوان سیئه شناخته می‌شوند مستوجب مجازات خواهند بود. 

از دیگر انواع گناه در قرآن می‌توان به شر اشاره کرد. شر به هر آن چه زشت و پلید باشد و نفرت انسان را برانگیزد اطلاق می‌گردد. با وجودی که کلمه‌ی شر در زبان فارسی کاملا شناخته شده و رایج است اما در قرآن تنها یک بار و در آیه 8 سوره زلزلال به آن اشاره شده است: «وَمَن یَعمَل مِثقالَ ذَرَّهٍ شَرّاً یَرَه» به این معنی که: «و هر کس در صورت ذره‌ای بدی کردن نتیجه‌ای هم‌ وزن آن را خواهد دید» حال بد نیست به برخی از گناهانی که بیش از جنبه‌های فرعی بر جنبه‌های جمعی دلالت دارند و نام آنها در قرآن آمده است اشاره کنیم.


انواع گناه در قرآن : گناهان جمعی

از جمله مواردی که در قرآن به عنوان گناه از آن یاد شده فعل حرام است. حرام در نقطه‌ی مقابل حلال قرار دارد و به صورت کلی در معنی و مفهوم ممنوع به کار می‌رود. این ممنوع بودن و حرام بودن گاه به عنوان یک مفهوم تکلیفی شناخته می‌شود. به عنوان مثال در قرآن این گونه آمده است: «و اَحَلَّ اللهُ وَحَرَّمَ الرّبا» به این ترتیب مسلمانان با همین اشاره‌ی کوچک آگاه می‌شوند که بر اساس تکلیفی که بر گردنشان نهاده شده است نباید به دنبال ربا بروند. چرا که این عمل یک فعل حرام به شمار می‌رود.

۱. خبط و حوب و فجور
خبط به هر نوع عملی اطلاق می‌شود که از تعادل و راستی لازم بی‌بهره بوده و با سستی و سقوط فرد انجام دهنده‌ی آن همراه است. در قرآن تنها یک بار آن هم در آیه 275 سوره بقره کلمه‌ی خبط را مشاهده می‌کنیم. از آن‌جایی که این اشاره به مفهوم ربا مربوط می‌شود می‌توان خبط را با گناهانی مرتبط دانست که از جنبه‌های جمعی و گروهی برخوردارند. در همین راستا در آیه 275 سوره بقره می‌خوانیم: «الَّذینَ یاکلونَ الرّبوا لا یقومونَ اِلّا کَما یَقومُ الَّذی یَتَخَبَّطُهُ الشیطانُ مِنَ المَسِّ» معنی و مفهوم آیه یاد شده به این ترتیب است: «کسانی که ربا می‌خورند از گور برنمی‌خیزند مگر مانند برخاستن کسانی که شیطان بر اثر تماس آنها را آشفته کرده است»

از میان انواع گناه در قرآن که جنبه‌های اجتماعی را بازتاب می‌دهند می‌توان به حوب اشاره کرد. حوب به گناهان بزرگ و کارهای خلافی اطلاق می‌شود که به صورت عمد به انجام می‌رسند. به عنوان مثال یکی از گناهانی که همواره مردم از آن نهی شده‌اند خوردن مال یتیم است. در همین راستا شاهد اشاره به این موضوع در دومین آیه از سوره نسا هستیم: «ولا تَاکلوا اَموالَهُم اِلی اَموالِکُم اَنَّه کانَ حوباً کَبیراً» معنی آیه یاد شده را می‌توان به این ترتیب بیان کرد: «و اموال یتیمان را همراه با اموال خود مخورید که این گناه بزرگی است»

احتمالا تا کنون عبارت فسق و فجور را زیاد از این سو و آن سو شنیده‌اید. بد نیست بدانید که کلمه‌ی فجور نیز یکی از انواع گناه در قرآن محسوب می‌شود و نام آن شش بار در سوره‌های مختلف قرآن تکرار شده است. به عنوان مثال در چهاردهمین آیه از سوره انفطار می‌خوانیم: «وَاِنَّ الفُجارَ لَفی جَحیمٍ» به این معنی که: «و بی‌شک بدکاران در دوزخ‌ هستند» در مجموع فجور به معنی گسستن و از هم گسیختن پرده‌ی حیا و آبرو است. عملی که موجبات رسوایی جمعی را فراهم می‌آورد. از همین رو به آن دسته از کسانی که پرده‌ی دین و آیین را بدرند فاجر و به جمع آنها فجار گفته می‌شود.

۲. فساد و منکر و ورز و ثقل
فساد نیز از جمله کلماتی است که در زبان فارسی آن را بسیار شنیده‌ایم و گاه با تباهی مترادف می شود. در عمل فساد نیز یکی دیگر از انواع گناه در قرآن به شمار می‌رود. تا جایی که نام این کلمه پنجاه بار در قرآن آمده است. در مجموع به هر عملی که خروج انسان از حد و حدود اعتدال را به همراه داشته باشد فساد گفته می‌شود. آیه 205 سوره بقره یکی از آیاتی است که در آن به فساد اشاره شده است: «وَاذا تَوَّلی سَعی فی الاَرضِ لِیُفسِدَ فیها وَیُهلِکَ الحَرثَ و النسلَ واللهُ لا یُحِبُّ الفساد» ترجمه آیه یاد شده را می‌توان این گونه بیان کرد: «و چون برگردد یا ریاستی یابد کوشش می‌کند که در زمین فساد کند و کشت و نسل را نابود سازد و خداوند تباهکاری را دوست ندارد»

در عمل منکر همان مفهومی به شمار می‌رود که عبارت امر به معروف و نهی از منکر از آن حاصل شده است. به طور کل منکر عبارت است از هر گونه گناه بزرگ و عمل زشت و ناپسندی که انسان‌ها در آشکار به آن دست می‌زنند. در سوی مقابل اعمال مشابهی قرار دارد که به شکل پنهانی انجام می‌شود و به آنها فحشا می‌گویند. در قرآن برای 16 بار به به کلمه‌ی منکر اشاره شده است.

به عنوان مثال می‌توان به آیه 79 سوره مائده اشاره کرد که جنبه‌های گروهی و جمعی این نوع از گناه یعنی منکر را بیش از پیش نمایان می‌سازد: «کانوا لا یَتناهونَ عَن مُنکَرٍ فَعَلوهِ لَبئسَ ما کانوا یفعلون» معنی آیه یاد شده را می‌توان این گونه بیان نمود: «و از کار زشتی که آن را مرتکب می‌شدند یکدیگر را بازنمی‌داشتند. راستی چه بد بود آن‌چه می‌کردند» در این آیه به بازداشتن دیگران از اعمال ناپسند اشاره شده است که یک عمل جمعی و نه فردی به شمار می‌رود.   

برای پایان بخشیدن به ذکر انواع گناه در قرآن می‌توان به وزر و ثقل اشاره کرد. ورز و ثقل بیش از هر چیز به سنگینی گناهانی اشاره دارد که بر دوش افراد سنگینی می‌کند. البته گناهانی که دیگران آن را مرتکب شده‌اند. در واقع هر چقدر که مقام و مرتبه‌ی معنوی انسان بالاتر می‌رود ناچار است بار سنگین گناهان دیگران را بیش از پیش به دوش بکشد. به این نوع از گناه در قرآن 26 بار اشاره شده است. به عنوان نمونه میتوان آیه 13 سوره عنکبوت را بیان نمود: «وَ لَیَحمِلُنَّ اَثقالَهُم وَ اَثقالًا مَعَ اَثقالِهِم» در معنی این آیه می خوانیم: «و قطعا بارهای گران خودشان و بارهای گران دیگران را همراه با هم حمل خواهند نمود»

با اشاره به این آیه از قرآن مطلب مربوط به انواع گناه در قرآن نیز به پایان می‌رسد. البته در مورد موارد متفاوت و مفاهیم مختلف مربوط به گناه می‌توان بسیار مفصل‌تر از این سخن گفت. اما در حال حاضر صحبت از این مقوله در همین حد کفایت می‌کند.


منبع: سایت ستاره