یکی از مسائل مهم در دوره‌ای که شما سپری ‌می‌کنید، تنوع خواهی و توجه به آن است. اگر یکنواختی و تکرار برای همه ناراحت کننده است، برای شما که در اوج هیجان‌‌های سنی خودتان هستید، آزاردهنده است. در پاسخ  به این خواسته چه برنامه‌ای دارید؟ شما در کدام گروه قرار ‌می‌گیرید؟ نخست نگاهی به گروه‌‌های مشابه بیندازید تا بتوانید از میان آن ها انتخاب کنید.

گروه اول

برخی از دوستان شما از قبل برای ‌این نیازشان به اندازه ی کافی مشورت گرفته اند و زمانی که با بی حوصلگی روبه رو ‌می‌شوند، برنامه مشخصی برای برطرف سازی آن دارند. نتیجه ی چنین کار عاقلانه‌ای این است که افراد ‌می‌توانند از تفریحات مورد علاقه ی خود بیش ترین بهره را با کم ترین دردسر ببرند و حتی تنوعی را انتخاب کنند که در مسیر پیشرفت آن ها تعریف شده است؛ مثلا کسی که به کارهای فنی علاقه دارد، تفریح و تنوع خود را در تعمیر قطعات یا ساختن یک وسیله ی الکتریکی تعریف ‌می‌کند. با این کار هوشمندانه، هم از بی حوصلگی خارج ‌می‌شود و هم تجربه‌ای تازه در مسیر علاقه اصلی خود به دست ‌می‌آورد.

گروه دوم

عده‌ای از تجربه‌‌های قبلی خود استفاده ‌می‌کنند و ‌می‌توانند پاسخ گوی خوبی برای این مسئله باشند. این گروه، هیچ یک از تجربه‌‌های شان را هدر نمی‌دهند و با سپردن آن ها به حافظه یا نوشتن تجربه‌‌های خوب و بد گذشته، در زمان‌‌های مختلف از آن استفاده‌‌های گوناگون ‌می‌کنند. نتیجه ی چنین کاری، مدیریت قوی تر خود و افزایش خودباوری است. این دوستان زودتر از سایران به احساس خودکفایی و سرشار بودن ‌می‌رسند و حتی ‌می‌توانند به دیگران مشورت‌‌های خوبی بدهند. اگر از چنین نوجوانانی بپرسید: «وقتی روحیه ی شما خسته است چگونه آن را تقویت ‌می‌کنید؟» جواب‌‌های حساب شده‌ای دارند.

گروه سوم

گروهی از نوجوانان هم هستند که در این زمینه از خود ایده و طرحی ندارند و چشم به دیگران ‌می‌دوزند و ناخواسته به دنباله روهای بی حساب وکتاب تبدیل ‌می‌شوند. این گروه با مشاهده ی رفتارهای دیگران، هرروز برنامه‌ای تازه و بدون تدبیر برای برطرف ساختن حس تنوع خواهی پیش ‌می‌گیرند که گاه با خواسته‌‌های خانواده و اطرافیان هماهنگ نیست و دردسر تازه‌ای برای آن ها ایجاد ‌می‌کند. نوجوانانی که با این روش به نیازشان پاسخ ‌می‌دهند، به شخصیت‌‌هایی ضعیف و سیال تبدیل ‌می‌شوند و نمی توانند از توانمندی‌‌های خود، به طور کافی بهره ببرند.

گروه چهارم

با گروه چهارمی هم آشنا شوید که کاملاً تسلیم دنیای پرتنوع مجازی ‌می‌شوند و تمام لذت تنوع جویی خود را در دل سپردن به این دنیای شیشه‌ای و زندگی با تلفن همراه سپری ‌می‌کنند. این روش، که امروزه شیوع بیش تری پیدا کرده، خلاقیت‌‌های واقعی، کسب تجربه‌‌های ارزشمند، فراهم آوردن زمینه برای رشد شخصیت و نعمت حضور در جمع دیگران را از اعضای خود ‌می‌گیرد و به جای آن، ذهنی شلوغ، حال بد و بگومگوهای خانوادگی را جایگزین ‌می‌کند.

قوانین تنوع خواهی

همان طور که برای سایر نیازهای خود، فرمول‌‌ و قانون‌‌هایی تعریف کرده‌اید، در پاسخ به نیاز تنوع­ خواهی هم قانون لازم دارید. چند قانون مهم و کاربردی را دراین­باره با هم مرور ‌می‌کنیم:

یک) اول باید روحیه ی خودم را بشناسم و بعد هماهنگ با روحیه خودم برای لذت جویی و ایجاد تنوع برنامه ریزی داشته باشم.

دو) دیگران سبک‌‌های خودشان را برای تنوع خواهی دارند و مجبور نیستند به روش من عمل کنند؛ ولی من هم آن قدر حقیر نیستم که دنباله روی بی چون وچرای دیگران بشوم.

سه) باید تنوعی را انتخاب کنم که به رشد علمی، عقلی، شخصیتی و اجتماعی من کمک کند نه این که فقط یک سرگرمی باشد.

چهار) با کمی فکر کردن و عبور از پیشنهادهای اولیه، که ذهنم ‌می‌دهد، ‌می‌توانم به لایه‌‌های عمیق تری از تنوع‌‌های خوب و باکیفیت دسترسی پیدا کنم.

پنج) تنوع طلبی من باید حد و مرز داشته باشد و نمی توانم هرچه را دلم خواست به عنوان فعالیتی لذت بخش داشته باشم.

شش) در انتخاب گزینه‌‌های متنوع، لازم است به درست بودن آن توجه کنم و از انتخاب لذت‌‌های ممنوع، که سرزنش‌‌های بعدی را برایم به دنبال خواهد داشت، پرهیز ‌می‌کنم.

هفت) زمانی تنوع برایم معنا پیدا ‌می‌کند که از بقیه ی وقت‌‌های خودم به خوبی استفاده کنم و الان احساس واقعی نیاز به لذت را در خودم ‌می‌بینم.

هشت) لازم است ذهنم را راضی کنم تا از زیاده روی در تنوع خواهی دوری کند و به مقدار منطقی آن بسنده نماید.

نه) نوجوانان موفق ‌می‌توانند سرنخ‌‌های خوبی برای الگوبرداری باشند؛ ولی تصمیم نهایی را خودم با توجه به شرایط واقعی ام خواهم گرفت.

ده) با برخوردار شدن از لذت‌‌های معنوی، ‌می‌توانم بیش ترین رضایت را درون خود ایجاد کنم. تا زمانی که هماهنگ با خواسته‌‌های خداوند حرکت ‌کنم و بتوانم رضایتش را به دست آورم، احساس خستگی و بی حوصلگی کم تری خواهم داشت.

تنوع و تجربه

کسب تجربه در دوره ی نوجوانی خوب و لازم است؛ ولی نمی‌توان به بهانه ی تجربه کردن، خطرهای غیرمنطقی کرد. نوجوانی که با بهانه‌‌های درونی خودش روبه روست و وسوسه‌‌ها رهایش نمی کنند، حتماً به کمک دیگران نیاز دارد و لازم است برای مدیریت فکر و رفتار خود، از افراد آگاه کمک بگیرد. گاه برخی دوستان دوره ی سنی شما با افتادن در برخی رفتارهایی که ابتدا به قصد تجربه و تنوع شروع شده بود، توان مدیریت خود را ازدست ‌می‌دهند و تمام فرصت طلایی نوجوانی را به خطر ‌می‌اندازند. مراقب باشیم.

نویسنده: ابراهیم اخوی