اصطلاح «ذهن آگاهی» به شیوه‌های مختلف در ادبیات روانشناختی به کار برده شده است. ذهن آگاهی، به حالت پردازش کنترل شده هشیارانه و تلاش گرایانه اطلاق می شود (شفرین و اشنایدر، ۱۹۷۷)، حالتی که نقطه ی مقابل «بی توجهی» است. بی توجهی با پردازش عادی یا خودکار برابر پنداشته می شود. این توصیف فقط روش دیگری برای متمایز کردن پردازش خودکار از پردازش کنترل شده است و بر آگاهی هشیارانه و فراشناختی از افکار خود، آن گونه که در ذهن آگاهی گسلیده مدنظر است، دلالت نمی کند.
 
ماهیت ناهمگن ذهن آگاهی در ادبیات روانشناختی و درمانی، در مقیاس های خودسنجی که برای سنجش این سازه طراحی شده اند، مشهود است. برای مثال، براون و رایان (۲۰۰۳) مقیاس آگاهی توجهی هشیارانه" (MAAS )را برای ارزیابی کیفیت‌های هشیاری مرتبط با بهزیستی ساخته اند. به نظر می رسد که بسیاری از گزینه های این مقیاس تمایل به عدم توجه به اطلاعات و عمل کردن به گونه ای که گویی فرد به طور خودکار هدایت می شود، را ارزیابی می کنند برای مثال، «ممکن است هیجانهایی را تجربه کنم و تا مدتی از آنها آگاه نباشم»، «معمولا برای رسیدن به جایی که می خواهم بروم، بدون توجه به آنچه در طول راه تجربه می کنم، به سرعت راه را طی می کنم.».
 
این گزینه ها شبیه سایر مفاهیم روانشناختی مانند ناتوانی شناختی است که توسط پرسشنامه‌ی ناتوانی‌های شناختی (برودبنت، کوپر، فیتز جرالد و پارکز، ۱۹۸۲)، که شاخصی از خطاهای شناختی و عملکردی روزانه است، ارزیابی می شود. در این رویکردها، ذهن آگاهی به سطوح یا کارایی کار کرد توجهی اطلاق می شود، ولی بین آن و سایر سازه های مرتبط تمایز روشنی قایل نمی شوند.
 
هم چنین ذهن آگاهی با مفاهیمی مانند پذیرش (برای مثال، هیز، استروسال و ویلسون، ۱۹۹۹) که به معنای پذیرفتن افکار به مثابهی افکار و احساسات به عنوان احساسات، بدون نیاز به اجتناب از آنها است، یکسان پنداشته می شود. پذیرش از لحاظ مفهومی به ذهن آگاهی گسلیده شبیه است، ولی به طور خاص بر به تعویق انداختن نگرانی و نشخوار فکری و ایجاد و پرورش ادراک خویشتن به صورت مجزا از باورها تأکید نمی کند، هر چند ممکن است خویشتن را از افکار و احساسات جدا سازد.
 
بیشاپ و همکاران (۲۰۰۴) بر اساس رویکردهای قبلی، یک تعریف عملیاتی از ذهن آگاهی ارایه نموده اند که شامل دو مؤلفه‌ی اصلی است: (یک) کنترل توجه به گونه ای که توجه بر تجربه ی فوری و بی درنگ متمرکز شود و در نتیجه امکان بازشناسی رویدادهای ذهنی جاری افزایش یابد، (دو) اتخاذ جهت گیری کنجکاوی، گشودگی و پذیرش نسبت به تجربه های جاری خود. مؤلفهى اول، یک ویژگی ذهن آگاهی گسلیده است و بر آگاهی فراشناختی بیش تر دلالت می کند. با این حال، این تعریف شامل جداسازی ادراک خویشتن از رویدادهای درونی، آن گونه که در ذهن آگاهی گسلیده مطرح است، نمی باشد. مؤلفه دوم، از ذهن آگاهی گسلیده فاصله می گیرد و به معرفی مفهوم کنجکاوی و پذیرش می پردازد. روشن نیست که این حالت ها چگونه اجرا می شوند، ولی احتمالا مستلزم درگیر شدن فعالانه با افکار هستند که از خصوصیات ذهن آگاهی گسلیده محسوب نمی شود.
 
ذهن آگاهی به عنوان اصطلاحی که با مراقبه‌ی بودایی یکسان پنداشته می شود، اهمیت خاصی پیدا کرده است (برای مثال، کبات - زین ، ۱۹۹۴). ذهن آگاهی گسلیده، شباهت هایی با مفاهیم ذهن آگاهی برگرفته از تمرین‌های مراقبه دارد، ولی تفاوت هایی نیز با این رویکردها دارد.
 
از دیدگاه مراقبه، ذهن آگاهی عبارت است از «معطوف کردن توجه به شیوهی خاص: هدفمند، در لحظه ی حاضر و غیرداورانه» (کبات-زین، ۱۹۹۴، ص ۴). این تعریفی بسیار گسترده است که تا حدودی با ذهن آگاهی گسلیده همپوشی دارد و برخی از جنبه های آموزش توجه را نیز در بر می گیرد (ولز، ۱۹۹۰)، ولی برخی از خصوصیات منحصر به فرد ذهن آگاهی گسلیده را نادیده می گیرد.
 
در تعریف کبات-زین (۱۹۹۰، ۱۹۹۴) ذهن آگاهی با توجه کردن برابر پنداشته میشود. معطوف کردن توجه به تنفس، روشی برای متمرکز شدن بر تجربه ی لحظه به لحظه قلمداد می شود. این نوع توجه، روشی برای تجربه کردن مستقیم یک لحظه بدون تفگر دربارهی آن محسوب می شود. این حالت شامل آگاهی از جریان فکر بدون قضاوت دربارهی آن، پرورش اعتماد به نفس و رها کردن یا پذیرش مسایل آن گونه که هستند، می شود. این نوع ذهن آگاهی، بسیار کلی تر از مفهوم ذهن آگاهی مطرح شده در ذهن آگاهی گسلیده است و علی رغم تأکید بر آگاهی بدون تفگر، مبهم و تا حدی متناقض است. به ویژه این که مستلزم تمرین روزانه و تمرکز بر تنفس برای توسعه توجه است که بیانگر نوعی پردازش متمرکز بر بدن است. به علاوه، وفق دادن پرورش اعتماد به نفس با پذیرش خود، بدون هر گونه قضاوت ارزشی، دشوار است. به نظر می رسد ویژگی های ذهن آگاهی در دیدگاه مراقبه با یکدیگر ناسازگارند و از ویژگی های ذهن آگاهی گسلیده که بر اجتناب از هر گونه قضاوت و تمرکز بر بدن تاکید می کنند، متمایز هستند.
 
تفاوت‌های مفهومی و عملی بین ذهن آگاهی در ذهن آگاهی گسلیده و ذهن آگاهی مورد استفاده در سایر زمینه ها را می توان به شرح زیر خلاصه کرد:
 
ذهن آگاهی گسلیده شامل مراقبه نیست. ذهن آگاهی گسلیده مستلزم تمرین فشرده و مداوم نیست. و ذهن آگاهی گسلیده مستلزم جنبه های گسترده‌تر ذهن آگاهی مانند آگاهی فزاینده از لحظه ی حاضر نیست. ذهن آگاهی در مراقبه معمولا از تمرین های متمرکز بر بدن مانند تمرکز بر تنفس برای برگرداندن توجه به لحظه ی حاضر در صورت معطوف شدن آن به افکار استفاده می کند. اما ذهن آگاهی گسلیده از روش های متمرکز بر بدن برای افزایش توجه استفاده نمی کند. ذهن آگاهی گسلیده به جای تأکید بر آگاهی از لحظه‌ی حاضر، بر ایجاد فرا آگاهی از افکار تأکید می نماید. ذهن آگاهی دارای معانی مختلفی است که توافق اندکی درباره ی آنها وجود دارد.تعریف و ویژگیهای ذهن آگاهی گسلیده به خوبی روشن شده است. ذهن آگاهی گسلیده بین فرا آگاهی و گسستگی تمایز قایل میشود. ذهن آگاهی گسلیده به روشنی بر متوقف کردن پردازش مفهومی تأکید می کند. ذهن آگاهی گسلیده به روشنی بر متوقف کردن مقابلهی معطوف به هدف تأکید می کند. ذهن آگاهی گسلیده بر مفهوم جداسازی ادراک خویشتن از پدیده های ذهنی تأکید می کند.
 
اثربخشی تکنیک های ذهن آگاهی گسلیده، احتمالا به ایجاد و توسعه ی راهبردهای مبتنی بر مدل‌های پردازش اطلاعات بستگی دارد که شیوه‌ی نسبت انطباقی برای رسیدن به ذهن آگاهی مشخص می کنند. هدف اصلی ذهن آگاهی مبتنی بر مراقبه، با ذهن آگاهی گسلیده متفاوت است. ذهن آگاهی گسلیده بر تغییر ساختارها و فرایندهای فراشناختی معینی که علت اختلال روان شناختی محسوب می شوند، تأکید می کند. توسعه ی آتی تکنیک های ذهن آگاهی، احتمالا مستلزم بنا نهادن آنها بر پایه ی مدلی است که شرایط مورد نیاز و پیامدهای آنها را پوشش بدهد و رویکرد فراشناختی احتمالا می تواند این پیش شرطها را فراهم آورد.
 
منبع: راهنمای علمی درمان فراشناختی اضطراب و افسردگی،آدریان ولز، دکتر شهرام محمد خانی، انتشارات ورای دانش، چاپ دوم، طهران 1390