مقصود از خوش اخلاقی، برخورداری از ویژگیها و صفات ارزشمندی است که در کردار و گفتار انسان تجلّی پیدا می کند. خوش زبانی، احترام به اشخاص، فروتنی، سعه صدر، سلام کردن، دلجویی و مهربانی از مصادیق خوش اخلاقی به شمار می روند.

نیکخویی با مردم بویژه با همسر و فرزندان، تأثیر عمیقی در شخصیت انسان می گذارد و جامعه و محیط خانواده را آکنده از صفا و صمیمیت می کند. امام صادق علیه السلام فرمود:
«لا عَیشَ اهْنَأُ مِنْ حُسْنِ الْخُلْقِ»[1]
هیچ زندگانی ای گواراتر از خوش اخلاقی نیست.

ریشه بسیاری از خوبیها و اعمال پسندیده در نیک خویی و خوش رفتاری نهفته است. امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمود:
«حُسْنُ الْخُلْقِ رَأْسُ کلِّ بِرٍّ»[2]
نیک خلقی، منشأ هر نیکی است.

برخورداری از زندگی محبّت آمیز و دوستانه و به دور از نگرانیهای روحی در سایه خوش رفتاری که از نعمتهای الهی و فضایل اخلاقی است، میسّر می شود. در این درس، مطالبی را درباره موجبات، مظاهر و آثار خوش اخلاقی بیان می کنیم:


الف- موجبات خوش اخلاقی

بعضی از صفات اخلاقی، ریشه در توراث و تربیت خانوادگی دارند. از نشانه های کرامت نفس و بزرگ منشی، خوش اخلاقی است. حضرت علی علیه السلام فرمود:
«حُسْنُ الْأَخْلاقِ بُرْهانِ کرَمِ الْأَعْراقِ»[3]
نیکخویی نشانه اصیل بودن ریشه است.

با این وصف، کسانی که بداخلاقند و یا از صفات ارزشمند اخلاقی کم بهره اند، می توانند در پرتو سعی و کوشش و با ایجاد و پرورش فضایل اخلاقی به اصلاح رفتار و کردار خود پرداخته، موجبات خوش اخلاقی را فراهم کنند. از این رو، به بیان دو عامل مهم که در زمینه رشد و پرورش خوش اخلاقی مؤثر است، می پردازیم:

1- ایمان
گرچه خوش رفتاری از صفات پسندیده انسانی است، ولی از آنجا که «دین» و «مذهب» در باروری بیشتر صفات اخلاقی، کمک شایانی می کنند و سفارشها و توصیه های زیادی در جهت نیکخویی به متدینان دارند. از این رو، هر کس که از ایمان بیشتر برخوردارباشد، از رفتار نیکو و کرامتهای اخلاقی بیشتری بهره مند است.[4] پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
«الْخُلْقُ الْحَسَنُ نِصْفُ الدّینِ»[5]
اخلاق نیک، نصف دین ا ست.

در سخنی دیگر، اسلام و مسلمانی را در خوش اخلاقی معرفی کرده می فرماید:
«الْاسْلامُ حُسْنُ الْخُلْقِ»[6]
دین اسلام، خوش اخلاقی است.

در زندگی خانوادگی خوش اخلاقی همسران با یکدیگر تا حدّ زیادی از ایمان و باور قلبی آنان سرچشمه می گیرد. انسانی که به خاطر توصیه های دینی باور دارد که بداخلاقی با همسر و فرزندان موجب عذاب الهی و از آن جمله فشار قبر است، بطور قطع در برخورد و روش اخلاقی خود دقّت خواهد کرد تا خشنودی خدا را به دست آورد و برخلاف رضای حق قدمی بر ندارد و جز نیکخویی و گشاده رویی از او مشاهده نشود.

در روایتی آمده است که به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خبر دادند که فلان شخص زن خوبی است، روزها روزه دارد و شبها عبادت می کند، ولی بداخلاق است و با زبانش همسایگان را آزار می دهد. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
«لا خَیرَ فیها، هِی مِنْ اهْلِ النَّارِ»[7]
هیچ خیر و خوبی در او نیست، وی اهل دوزخ است.

برای روشن شدن تأثیر بداخلاقی در گرفتار شدن انسان به عذاب الهی، تأمّل در ماجرای دفن «سعد بن معاذ» سودمند است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مراسم تدفین سعد بن معاذ که مجاهد و یار با وفای آن حضرت بود، از او تجلیل کرد و احترام زیادی برایش قائل شد. مادر سعد وقتی رفتار پیامبر صلی الله علیه و آله را مشاهده کرد، گفت: پسرم! بهشت بر تو گوارا باد. رسول خدا (ص) فرمود: وای مادر سعد! این گونه قضاوت مکن، زیرا سعد اکنون گرفتار فشار قبر است. یاران پیامبر (ص) باتعجّب پرسیدند: با این همه احترام و تجلیل شما، چرا او دچار فشار قبر است؟ حضرت فرمود:
«انَّهُ کانَ فی خُلْقِهِ مَعَ اهْلِهِ سُوءً»[8]
او در رفتار با خانواده اش مختصر تندی داشته است.

2- تمرین
تمرین یکی از عوامل رشد و پرورش صفات اخلاقی است. برای انجام رفتار و کردار پسندیده، باید تمرین کرد تا به آن عادت نمود. حضرت امیر علیه السلام فرمود:
«عَوِّدْ نَفْسَک فِعْلَ الْمَکارِمِ»[9]
نفست را به انجام اعمال پسندیده عادت ده.

تمرین و تکرار نسبت به یک خصلت زیبا یا زشت، آن را به صورت عادت یا طبیعت دوّم انسان در می آورد. حضرت علی علیه السلام فرمود:
«الْعادَةُ طَبْعٌ ثانٍ»[10]
عادت، طبیعت دوم است.

وقتی چیزی به صورت عادت درآمد، بتدریج اعضا و جوارح انسان را کنترل کرده، بر وجود او مسلّط می شود؛ به فرموده امیر مؤمنان (علیه السلام):
«لِلْعادَةِ عَلی کلِّ انْسانٍ سُلْطانٌ»[11]
عادت بر هر انسانی حکومت می کند.

در هر ازدواجی، زن و شوهر به محیطی قدم می گذارند که زندگی در آن برای آنان تازگی دارد. از این رو، بر آنان لازم است در رفتارشان با یکدیگر به فضایل اخلاقی و آداب متناسب با زندگی خانوادگی توجّه داشته باشند و با تمرین برای ایجاد و کسب ارزشهای اخلاقی بکوشند تا کم کم به صورت ملکه درآید، بگونه ای که بدون هیچ زحمتی و براحتی با همسر و فرزندان خویش، رفتار نیک داشته باشد. همان حضرت فرمود:
«کفی بِفِعْلِ الْخَیرِ حُسْنَ عادَةٍ»[12]
عادت نیکو برای انجام عمل نیک، کفایت می کند.


ب- مظاهر خوش اخلاقی

در محیط خانه و خانواده، به صورتهای گوناگون می توان خوش اخلاقی را نشان داد و محبّت و صمیمیت را به ارمغان برد. اینک دو جلوه زیبای خوش اخلاقی را که تأثیر بسیاری در ایجاد انس و مودّت میان همسران دارد، توضیح می دهیم.

1- نرمخویی
از ویژگیهای افراد مؤمن، نرمخویی و رفتار توأم با ملاطفت و فروتنی است. امیر مؤمنان علیه السلام فرمود:
«انَّ الْمُؤْمِنینَ هَینُونَ لَینُونَ»[13]
همانا مؤمنان، فروتن و نرمخویند.

رفتار زن و شوهر براساس نرمخویی، بذر دوستی و صفا را در دل می کارد و کینه و اختلاف را از بین می برد. همان حضرت فرمود:
«وَ مَنْ تَلِنْ حاشِیتُهُ یسْتَدِمْ مِنْ قَوْمِهِ الْمَوَدَّةَ»[14]
هرکس خوی نرم تری دارد از محبّت دایمی دودمانش برخوردار خواهد بود.

با نرمخویی، توفیق انسان در زندگی توأم با صلح و آرامش بیشتر می شود، زیرا بازتاب منفی نداشته، موجب همکاری دیگران با انسان نرمخو خواهد بود. گاهی هم نرمخویی با افراد خشمناک و درشتخو، مایه خوش رفتاری آنان می گردد. این مسأله در محیط خانواده به شکل بارزتری خودنمایی می کند، بدین جهت، نرمخویی بهترین روش برای موفقیت در خانواده و پرهیز از اختلافات و درگیری است. امیر مؤمنان علیه السلام فرمود:
«لَنْ لِمَنْ غالَظَک فَانَّهُ یوشِک أَنْ یلینَ لَک»[15]
در برابر کسی که با تو درشتی می کند، نرمخو باش، زیرا زود باشد که نسبت به تو نرمخویی کند.

البتّه مقصود از نرمخویی، سستی و بی تفاوتی نیست، چرا که مؤمنان در عین حال که نرمخو هستند، از سستی و کسالت به دورند و در حالی که قاطع و جدّی هستند، از خشونت و تندخویی برکنارند. همان امام فرمود:
«کنْ لَیناً مِنْ غَیرِ ضَعْفٍ، شَدیداً مِنْ غَیرِ عُنْفٍ»[16]
نرم باش بدون ضعف، سخت باش بدون خشونت.

2- نرم زبانی
یکی دیگر از مظاهر خوش اخلاقی، نرم زبانی و خوش گفتاری است. مقصود از نرم زبانی این است که انسان برای بیان مقاصد خود از سخنان ملایم و گفتار محترمانه استفاده کند و از خشونت و تندی در گفتار بپرهیزد. قرآن کریم، یکی از آداب تبلیغ و دعوت را نرم زبانی دانسته، خطاب به حضرت موسی و هارون علیهما السلام می فرماید:
«فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَیناً»[17]
پس به نرمی با او (فرعون) سخن بگویید.

نرم زبانی در محیط خانواده، اغلب زمینه درگیری و ناراحتی را از بین برده، مسائل اختلافی را حل می نماید و محبّت و سازگاری را در کانون خانواده حکمفرما می کند.
امیرمؤمنان علیه السلام فرمود:
«عَوِّدْ لِسانَک لینَ الْکلامِ وَ بَذْلَ السَّلامِ یکثُرْ مُحِبُّوک وَ یقِلَّ مُبْغِضُوک»[18]
زبانت را به گفتار نرم و سلام دادن عادت بده، تا دوستانت زیاد و دشمنانت کم شوند.

بین اخلاق و گفتار انسان، ارتباط کامل وجود دارد و هرگونه تغییر در اخلاق، تأثیر عمیقی در شیوه بیان و نوع گفتار انسان می گذارد. به عنوان مثال، در گفتار انسان بداخلاق، تندی و خشونت موج می زند و قسمت زیادی از بدخلقی او از مجرای گفتارش بروز پیدا می کند. برعکس، اخلاق نیکو در گفتار نیز تأثیر نیکویی خواهد گذاشت و سخن انسان را از لطافت خاصی برخوردار می سازد. امیر مؤمنان علیه السلام فرمود:
«إِذا حَسُنَ الْخُلْقُ لَطُفَ النُّطْقُ»[19]
هنگامی که اخلاق نیکو شود، سخن لطیف گردد.


ج- آثار خوش اخلاقی

نقش حسن خلق در تأمین سعادت زندگی خانوادگی بسیار عمیق و فراگیر است و در تمام شؤون زندگی از قبیل روابط اخلاقی زن و شوهر و نیز شیوه تربیت فرزندان، اثر می گذارد. در اینجا تنها به دو اثر ارزنده آن بسنده می کنیم:

1- ایجاد انس و محبّت
انس و محبّت از نیازهای ابتدایی و ضروری کانون خانواده است و زندگی بدون آن دچار نابسامانیهای فراوان می شود. انس زن و شوهر نسبت به یکدیگر، جز در پرتو خوش اخلاقی و نیک رفتاری حاصل نمی شود. هر کس که دوستدار محبت و خواهان نفوذ در دل دیگران است، هیچ راهی بهتر از خوش اخلاقی نخواهد داشت. امیر مؤمنان علیه السلام فرمود:
«عَلَیک بِحُسْنِ الْخُلْقِ فَانَّهُ یکسِبُک الَمحَبَّةَ»[20]
خوش خلق باش، که برایت جلب محبّت می کند.

انسان خوش اخلاق همواره با زبانی نرم با دیگران سخن می گوید، بدین جهت آنان را تحت تأثیر قرار داده، محبتشان را به خود جلب می کند. حضرت علی علیه السلام فرمود:
«بِلینِ الْجانِبِ تَأْنِسُ النُفُوسُ»[21]
بر اثر نرمخویی، دیگران با انسان مأنوس می شوند.

کسی که همواره با همسرش بدخلقی و بدرفتاری می کند و با زبانی تند و خشن با ا و سخن می گوید، نباید انتظار داشته باشد که همسرش با او مأنوس شده، نسبت به او عواطف و احساسات دوستانه ای ابراز کند. بداخلاقی و خشونت، جز به دوری همسران از یکدیگر و سرکوبی عواطف محبت آمیز آنها منجر نمی شود. تنها در پرتو خوش خوش اخلاقی با همسر است که می توان انس و محبت را در محیط خانواده به وجود آورد و رشته دوستی را محکم نمود. حضرت علی علیه السلام فرمود:
«حُسْنُ الْخُلْقِ یورِثُ الَمحَبِّةَ وَ یؤَکدُالْمَوَدَّةَ»[22]
خوش اخلاقی محبت را به همراه می آورد و دوستی را پایدار می سازد.

2- از بین رفتن زمینه اختلافات
خوش اخلاقی یکی از بهترین روشهای حلّ مشکلات و درگیریهای خانوادگی است و با آب نیکخویی می توان آتش خشونت و کدورت را خاموش ساخت و محیطی آکنده از صفا و دوستی به وجود آورد و زندگی را شیرین ساخت؛ بدین جهت امیر مؤمنان علیه السلام فرمود:
«بِحُسْنِ الْخُلْقِ یطیبُ الْعَیشُ»[23]
با خوش اخلاقی زندگی شیرین و نیکو می شود.

همچنین فرمود:
«مَنْ حَسُنَتْ خَلیقَتُهُ طابَتْ عِشْرَتُهُ»[24]
هرکس اخلاقش نیکو شود، معاشرتش پاکیزه و نیک می گردد.


خلاصه

یکی دیگر از وظایف همسران نسبت به یکدیگر، خوش اخلاقی است. زندگانی به واسطه خوش اخلاقی شیرین و گوارا می شود و خوش خلقی منشأ هر نیکی و رفتار پسندیده خواهد بود. در پرتو سعی و کوشش و با اصلاح رفتار خود می توان موجبات خوش اخلاقی را فراهم کرد. خوش اخلاقی از ایمان انسان سرچشمه می گیرد و با ازدیاد آن، افزایش پیدا می کند. در روایت، اخلاق نیک نصف دین شمرده شده است. عامل دیگر ایجاد خوش اخلاقی، تمرین و مداومت است. با تمرین زیاد و مستمر باید خود را به نیکخویی با همسر و فرزندان عادت داد.

از ویژگیهای افراد مؤمن، نرمخویی و رفتار توأم با ملاطفت و فروتنی است. هر کس خوی نرم داشته باشد، از محبت دایمی دودمانش برخوردار خواهد بود. نرم زبانی از دیگر مظاهر خوش اخلاقی است که موجب افزایش دوستان و کاهش دشمنان می گردد.

رشد انس و محبت در محیط خانواده، اولین اثر خوش اخلاقی است و اثر دیگر آن، از بین رفتن اختلافات خانوادگی است. در پرتو خوش اخلاقی می توان محبت خویش را در دل همسر و نیز همدلی و صمیمیت را در محیط خانواده به وجود آورد و زندگی را پاکیزه و شیرین ساخت.


پی نوشت ها:
[1] - بحارالانوار، ج 71، ص 389
[2] - شرح غررالحکم، ج 3، ص 393
[3] - شرح غررالحکم، ج 3، ص 392
[4] - ایمان یکى از عوامل رشد خوش‏اخلاقى است، ولى ممکن است کسى ایمان داشته باشد، لیکن به خاطر فقدان عوامل دیگر، خوش‏اخلاق نباشد، بر عکس آن هم امکان دارد
[5] - بحارالانوار، ج 71، ص 385
[6] - کنز العمال، ج 3، ص 17
[7] - بحارالانوار، ج 71، ص 394
[8] - همان، ج 73، ص 298- 299
[9] - شرح غررالحکم، ج 4، ص 329
[10] - همان، ج 1، ص 185
[11] - همان، ج 5، ص 28
[12] - شرح غررالحکم، ج 4، ص 577
[13] - همان، ج 2، ص 540
[14] - بحارالانوار، ج 40، ص 163
[15] - نهج البلاغه، فیض الاسلام، نامه 31، ص 932
[16] - شرح غررالحکم، ج 4، ص 65
[17] - طه( 20)، آیه 44
[18] - شرح غررالحکم، ج 4، ص 329
[19] - شرح غررالحکم، ج 4، ص 329
[20] - همان، ج 3، ص 143
[21] - شرح غررالحکم، ج 3، ص 217
[22] - همان، ص 418
[23] - همان، ص 218
[24] - شرح غررالحکم، ج 5، ص 238

منبع: حوزه نت