بدبینی و خصوصیات افراد بدبین
در اینجا به بررسی مفهوم سوءظن و بدبینی و ویژگیهای افراد بدبین می پردازیم.
مفهوم سوءظن
ظن که در زبان فارسی گمانش خوانند، اعتقادی است راجح که احتمال خلاف هم دارد. توضیح این که گاهی انسان صد در صد به درستی مطلبی اطمینان دارد به طوری که احتمال اشتباه در خود و نادرستی در آن مطلب را نمی دهد، این حالت را یقین نامند و گاه از پنجاه درصد تا نود و نه درصد احتمال دهد که نظریه اش نادرست باشد، چنین حالتی را ظن می گویند. گاه پنجاه درصد احتمال موافق و پنجاه درصد احتمال خلاف می دهد به طوری که هر دوطرف در نظرش مساوی است، آن را شک می نامند، پس ظن، حالت ترجیح است که از 51 درصد که ظن ضعیف است شروع می شود و به 99 درصد که ظن قوی است پایان می یابد.[1]بدگمانی این است که رویدادها، کارها و گفتارهای دیگران را بدون آگاهی و بدون دلیل روشن و آشکار، با پندار ناروا و گمان بد، بیان و تفسیر کنیم و آن را حتمی شماریم. به عبارت دیگر هر گفتار و کرداری که از دیگران شنیده یا دیده می شود، دو قسم است:
الف) خوبی و بدی آن گفتار و کردار و درستی نیت صاحب آن کار آشکار و یقینی باشد به طوری که احتمال خلاف داده نشود مانند این که انسان به چشم خود کسی را ببیند که شیشه شرابی را با اختیار می آشامد و یا اینکه از ظهر تا شب با کسی باشد و او را به خواندن نماز یادآوری نماید و او نخواند.
ب) خوبی و زشتی گفتار یا کردار شخصی یقینی نباشد و هریک از خوبی وبدی احتمال داده شود مثلًا بوی شراب از دهان کسی احساس شود که احتمال دارد از روی علم وعمد خورده باشد و احتمال دارد با علم یا عمد نخورده باشد یا مثلًا کسی از خانه مسأله داری بیرون بیاید که احتمال دارد برای کار ناروا رفته باشد و ممکن است اشتباهی رفته باشد.
بدبینی که در ذهن انسان نسبت به کسی ایجاد می شود حرام نیست آن چه که حرام است ترتیب اثر دادن است. مرحوم فیض کاشانی در کتاب محجة البیضاء می فرماید:
خطورات و تصورات ذهنی و شک درباره مردم، مورد عفو و اغماض قرار گرفته است ولی از ظنّ و گمان، نهی شده... و ظّن آن است که انسان در استدلال خویش بدان تکیه داشته و در دل بدان تمایل نشان دهد.[2]
ظاهر عبارت فوق این است که ظنّ حرام عبارت است از اینکه شخص، به گمان بد تکیه کند و بدان تمایل نشان دهد. مرحوم شهید ثانی می فرماید:
منظور از سوءظن حرام، پذیرش قلبی و حکم کردن به بدی مظنون است بدون این که یقین حاصل شود و اما چیزهایی که در دل انسان خطور می کند همچون حدیث نفس، شرعاً مانعی ندارد همانطوری که شک هم مانعی ندارد فقط سوءظن ممنوع است چنانکه خداوند در قرآن کریم می فرماید: «اجْتَنِبُوا کثِیراً مِنَ الظَّنِّ»، پس سوءظن نسبت به دیگری جایز نیست مگر آن که بطور روشن ثابت شود و قابل تأویل و توجیه نباشد.[3]
بگذر از ظن و خطا ای بدگمان
إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ آخر بخوان
إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ آخر بخوان
در اینجا سؤالی مطرح است و آن اینکه ظن و گمان تحت اختیار آدمی نیست تا مورد امر و نهی واقع شود پس چگونه آدمی از آنچه که تحت اختیارش نیست نهی شده است.
پاسخ این است که گرچه ظن در اختیار انسان نیست و اختیاری نیست اما مقدمات آنها بااختیار انسان انجام می شود مانند تلقین به نفس.
در بسیاری از موارد ابتدا یک احتمال ذهنی برای فرد پیش می آید و ذهن او را مشغول می سازد و او آن احتمال را در ذهن خود می پروراند و به خود تلقین می کند و کم کم به صورت ظن و گمان در می آید.
پس اگر گفته شد سوءظن نداشته باشید مقصود این است که از اول اجازه ندهید برای شما زمین چنین ظن و گمانی پیدا شود.[4] و نباید در میدان عمل بر آن ترتیب اثر دهید.[5] حضرت علی علیه السلام می فرماید:
لایغلِبَّن عَلَیک سُوءُ الظَّن[6]
مبادا سوءظن بر تو غالب شود!
علامه طباطبائی (ره) می فرماید:
وَالمُرادُ بِالاجتنابِ عَنِ الظَّنِّ الْاجتِنابُ عَن تَرتیبِ الأثَرِ عَلَیهِ...[7]
مراد از اجتناب از ظن، اجتناب از ترتیب اثردادن به ظنّ است مثل این که درباره برادر مؤمن خود گمان بد برده و آن را به او نسبت دهد و پیش دیگران به بازگوئی آن بپردازد و دیگر آثار آن را بر آن مترتب کند.
ویژگی های افراد بدبین
1- افراد بدبین دارای شخصیت کنترل گر هستند یعنی دائم دیگری را چک می کنند و تمام حرکات ورفتارهای دیگران را زیر ذره بین می گذارند و مدام در حال تست کردن دیگران هستند.2- این افراد از زمین و زمان و از هر چیز و هر کس بدگویی می کنند.
3- اینان به هیچ کس اعتماد ندارند و تصور می کنند همه چیز و همه کس با آنها دشمنی دارند، و همواره احساس تنهایی و نا امنی می کنند.
سوءظن از نگاه معصومین علیه السلام
پیامبر اکرم (ص) فرمود:إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی حَرَّمَ مِنَ الْمُسْلِمِ دَمَهُ وَ مَالَهُ وَ أَنْ یظَنَّ بِهِ ظَنَّ السَّوْء[8]
به راستی خداوند متعال از مسلمان خونش و مالش و گمان بد به او را حرام کرده است.
امام علی علیه السلام می فرماید:
سُوءُ الظَّنِّ بِالْمُحْسِنِ شَرُّ الْإِثْمِ وَ أَقْبَحُ الظُّلْم[9]
بدگمانی نسبت به انسان نیکوکار [و بیگناه ] بدترین گناه و زشت ترین ستم است.
امام علی علیه السلام فرمود:
اطْرَحُوا سُوءَ الظَّنِّ بَینَکمْ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ نَهَی عَنْ ذَلِک[10]
نسبت به یکدیگر سوءظن نداشته باشید زیرا خدا از آن نهی کرده است.
پیامبر اکرم (ص) به کعبه نگریست و فرمود:
مرحبا به خانه کعبه، چه بزرگ هستی، و چه بزرگ است حرمت مؤمن نزد خدا. قسم به خدا، حرمت مؤمن از حرمت تو بزرگ تر است، به این دلیل که خداوند یک چیز را از تو حرام نموده (بی احترامی به کعبه) ولی برای مؤمن سه چیز را محترم شمرده است: مال او، خون او و گمان بد نسبت به او.[11]
امام علی علیه السلام فرمود:
اتَّقُوا ظُنُونَ الْمُؤْمِنِین[12]
از گمانهای مردم با ایمان بپرهیزید.
سوءظن از نظر فقها
سوءظن از نظر برخی از فقها حرام است.[13]سوءظن دارای چند قسم است و هر یک حکم خاص خود را دارد:
1- شخصی به مسلمانی سوءظن دارد و بر مبنای این سوء ظن ترتیب اثر می دهد و آن را در رفتار و یا گفتار خود آشکار می کند. این قسم از سوء ظن قطعا حرام است و مورد اتفاق فقها است.
2- نسبت به مسلمانی، گمان بدی به ذهن انسان خطور کند (بدون اختیار و ناخودآگاه) و خود شخص از این حالت ناراحت بوده و ابداً این گمان را در رفتار و گفتار خود نشان ندهد بلکه در صدد رفع آن برآید. این قسم از سوءظن قطعاً حرام نیست چون چنین حالت و خطوری برای ذهن غیراختیاری است و نهی کردن از امر غیراختیاری قبیح است.[14]
3- انسان نسبت به مسلمانی گمان بدی ببرد و به این امر عقیده داشته باشد. هم چنین بدون یقین حکم به بدی او کند و از این حالت ناراحت هم نباشد اما این حالت را در رفتار و گفتار خود بروز ندهد و تنها قلبا از او متنفّر باشد.
این قسم از سوءظن مورد بحث است برخی مثل شهید ثانی و مرحوم مجلسی (ره) این قسم را حرام می دانند وسوءظن را به همین قسم معنا می کنند.[15]
پی نوشت:
[1] تفسیر حجرات، رضا صدر، ص 300.
[2] وَامَّا الْخواطِرُ وَ حَدیثُ النَّفسِ فَهُوَ مَعفُوٌّ عَنهُ بَل الشَّکُ ایضاً مَعفُوٌّ عَنهُ وَلکنَّ المَنهِىَّ عَنهُ انْ تَظُنَّ وَ الظَّنُّ عِبارَةٌ عَمّا تَرکَنُ الِیهِ النَّفسُ وَ یَمیل الِیهِ القَلبُ.
[3] وَالمُرادُ بِسوءٍ الظَّنِّ الُمحَرَّمِ عَقدُ القَلبِ وَحُکمُهُ عَلَیهِ بالسُّؤءِ مِن غَیرِ یَقینٍ فَامّا الخَواطِرُ وَحَدیثُ النَّفسِ فَهُوَ مَعفوٌّ عَنهُ کَما انَّ الشَّکَ ایضاً مَعفوٌّ عَنهُ قالَ اللّهُ تَعالى:« اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ» فَلَیسَ لَکَ ان تَعتَقِدَ فى غَیرِکَ سُوءً الّا اذاانْکَشَفَ لَکَ بِعَیانٍ لایَحتَملُ التَّأویلَ وَ مالَم تَعلَمهُ ثُمَّ وَقَعَ فى قَلبِکَ فَالشّیطانُ یُلقیهِ فَیَنبَغى ان تُکَذِّبَهُ
(کشف الربیة، ص 293).
[4] المیزان ج 18، صفحه 483
[5] پند جاوید، آیةاله مصباح، ج 2، صفحه 54
[6] نهجالبلاغه، نامه 31.
[7] المیزان ج 18، ص 351
[8] بحارالانوار، ج 72، ص 201.
[9] تصنیف غررالحکم، ص 263.
[10] بحارالانوار، ج 72، ص 194.
[11] أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ( ص) نَظَرَ إِلَى الْکَعْبَةِ فَقَالَ مَرْحَباً بِالْبَیْتِ مَا أَعْظَمَکَ وَ أَعْظَمَ حُرْمَتَکَ عَلَى اللَّهِ وَ اللَّهِ لَلْمُؤْمِنُ أَعْظَمُ حُرْمَةً مِنْکَ لِأَنَّ اللَّهَ حَرَّمَ مِنْکَ وَاحِدَةً وَ مِنَ الْمُؤْمِنِ ثَلَاثَةً مَالَهُ وَ دَمَهُ وَ أَنْ یُظَنَّ بِهِ ظَنَّ السَّوْء
( بحارالانوار، ج 64، ص 71).
[12] نهج البلاغه، حکمت 309.
[13] جواهرالکلام، ج 41، ص 59.
[14] المیزان، ذیل آیه 12، سوره حجرات.
[15] مرآة العقول، ج 11، ص 16.
منبع: حوزه نت
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}