تعداد امامزادگان شایسته تعظیم و تجلیل در «دارالایمان قم‏» که بر فراز قبور مطهرشان گنبد و سایبان هست‏به چهارصد نفرمى‏ رسد.

در میان این چهار صد اختر تابناکى که در آسمان قم نورافشانى ‏مى‏ کنند، ماه تابانى که همه آنها را تحت الشعاع انوار درخشان‏ خود قرار داده، تربت پاک شفیعه محشر، کریمه اهل‏ بیت ‏پیمبر(علیهم السلام)، دخت گرامى موسى بن جعفر، حضرت معصومه(س)مى‏باشد.

پژوهشگر معاصر، علامه بزرگوار، حاج محمدتقى تسترى، مولف قاموس‏ الرجال مى‏ نویسد: «درمیان فرزندان امام کاظم(ع) با آن همه کثرتشان بعد از امام‏رضا(ع)، کسى هم سنگ حضرت معصومه(س) نمى ‏باشد. » محدث گرانقدرحاج شیخ عباس قمى به هنگام بحث از دختران حضرت موسى بن‏ جعفر(ع)، مى ‏نویسد: «برحسب آنچه به مارسیده، افضل آنها سیده جلیله معظمه، فاطمه‏ بنت امام موسى(ع)، معروف به حضرت معصومه(س) است.»

بررسى‏ شخصیت ‏برجسته و فضایل گسترده حضرت معصومه(س) در این صفحات‏ نمى‏ گنجد. در این نوشته به برخى از ویژگیهاى آن خاتون دوسرا اشاره مى‏ کنیم:


1- شفاعت گسترده

بالاترین جایگاه شفاعت، از آن رسول گرامى اسلام است که در قرآن‏ کریم از آن به «مقام محمود» تعبیر شده است. و گستردگى آن باجمله بلند: (ولسوف یعتیک ربک فترضى) بیان گردیده است. همانا دو تن ازبانوان خاندان رسول مکرم شفاعت گسترده‏ اى دارند که بسیار وسیع ‏و جهان شمول است و مى ‏تواند همه اهالى محشر را فراگیرد: 1- خاتون محشر، صدیقه اطهر، حضرت فاطمه زهرا سلام الله ‏علیها. 2- شفیعه روزجزا، حضرت فاطمه معصومه(س).

در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا سلام الله علیها همین بس که‏شفاعت، مهریه آن حضرت است و به هنگام ازدواج پیک وحى طاقه ‏ابریشمى از جانب پروردگار آورد که در آن، جمله «خداوند مهریه ‏فاطمه زهرا را شفاعت گنهکاران از امت محمد(ص) قرار داد.» باکلک تقدیر نقش بسته بود. این حدیث از طریق اهل سنت نیز آمده است.

بعد از فاطمه زهرا سلام الله علیها از جهت گستردگى شفاعت،هیچ کس و حد اقل هیچ بانویى به شفیعه محشر، حضرت معصوم ه‏دخت موسى بن جعفر سلام الله علیها نمى‏ رسد، که امام به حق ‏ناطق، حضرت جعفر صادق(ع) در این رابطه مى ‏فرماید: «تدخل بشفاعتها شیعتناالجنه باجمعهم‏»: «با شفاعت او همه شیعیان ما وارد بهشت مى‏شوند.»


2- عصمت

بر اساس روایتى که مرحوم سپهر در «ناسخ‏» از امام رضا(ع)روایت کرده، لقب «معصومه‏» را به حضرت معصومه، امام هشتم‏ اعطا کرده ‏اند. طبق این روایت امام رضا(ع) فرمود: «من زار المعصومه بقم کمن زارنى‏» «هرکس حضرت معصومه را درقم زیارت کند، همانند کسى است که مرا زیارت کرده باشد.» این‏ روایت را مرحوم محلاتى نیز به همین تعبیر نقل کرده است.با توجه به این که عصمت‏ به چهارده معصوم(علیهم السلام) منحصرنیست، بلکه همه پیامبران، امامان و فرشتگان معصوم هستند.و علت اشتهار حضرت رسول اکرم، فاطمه زهرا و امامان(علیهم‏السلام) به «چهارده معصوم‏» آن است که آنها علاوه بر مصونیت ازگناهان صغیره و کبیره، از «ترک اولى‏» نیز که منافات با عصمت‏ ندارد، پاک و مبرا بودند.

مرحوم مقرم در کتابهاى ارزشمند: «العباس‏» و «على الاکبر» دلائل عصمت‏حضرت ابوالفضل و حضرت‏ على‏ اکبر(علیهم االسلام) را بر شمرده ‏است. و مرحوم نقدى در کتاب‏«زینب الکبرى‏» از عصمت ‏حضرت زینب سلام الله علیها سخن‏ گفته است. و مولف «کریمه اهل بیت‏» شواهد عصمت ‏حضرت معصومه(س)را بازگو نموده است.

و با توجه به اینکه حضرت معصومه(س) نام شریفشان «فاطمه‏»است و در حال حیات به «معصومه‏» ملقب نبودند، تعبیر امام(ع)دقیقا به معناى اثبات عصمت است، زیرا بر اساس قاعده معروف:«تعلیق حکم به وصف مشعر بر علیت است‏» دلالت‏ حدیث‏ شریف برعصمت آن بزرگوار بى‏ تردید خواهد بود.


3- فداها ابوها

آیت الله سید نصر الله مستنبط از کتاب «کشف اللئالى‏» نقل‏ فرموده که روزى عده‏اى از شیعیان وارد مدینه شدند و پرسشهایى ‏داشتند که مى‏ خواستند از محضر امام کاظم(ع) بپرسند. امام(ع) درسفر بودند، پرسشهاى خود را نوشته به دودمان امامت تقدیم ‏نمودند، چون عزم سفر کردند براى پاسخ پرسشهاى خود به منزل‏ امام(ع) شرفیاب شدند، امام کاظم(ع) مراجعت نفرموده بود و آنهاامکان توقف نداشتند، از این رو حضرت معصومه(س) پاسخ آن پرسشهارا نوشتند و به آنها تسلیم نمودند، آنها با مسرت فراوان ازمدینه منوره خارج شدند، در بیرون مدینه با امام کاظم(ع) مصادف‏ شدند و داستان خود را براى آن حضرت شرح دادند.

هنگامى که امام(ع) پرسشهاى آنان و پاسخهاى حضرت معصومه(س) راملاحظه کردند، سه بار فرمودند: «فداها ابوها» «پدرش به قربانش باد.» باتوجه به این که‏حضرت معصومه(س) به هنگام دستگیرى پدر بزرگوارش خردسال بود،این داستان از مقام بسیار والا و دانش بسیار گسترده آن حضرت‏ حکایت مى‏کند.


4- بارگاه حضرت معصومه(س) تجلیگاه حضرت زهرا(س)

بر اساس رویاى صادقه‏اى که مرحوم آیت الله مرعشى نجفى(ره) ازپدر بزرگوارش مرحوم حاج سیدمحمود مرعشى (متوفاى 1338 ه’ .)نقل مى‏کردند، قبر شریف حضرت معصومه(س) جلوه ‏گاه قبر گم شده‏ مادر بزرگوارش حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها مى‏ باشد.آن مرحوم در صدد بود که به هر وسیله ‏اى که ممکن باشد، محل دفن‏ حضرت زهرا سلام الله علیها را به دست آورد، به این منظورختم مجربى را آغاز مى‏ کند و چهل شب آن را ادامه مى ‏دهد، تا درشب چهلم به خدمت‏ حضرت باقر و یا حضرت صادق(علیهماالسلام)شرفیاب مى‏شود، امام(ع) به ایشان مى‏ فرماید: «علیک بکریمه اهل البیت‏» «به دامن کریمه اهلبیت پناه‏ ببرید.» عرض مى‏کند: بلى من هم این ختم را براى این منظور گرفته ‏ام که قبر شریف‏ بیبى را دقیقا بدانم و به زیارتش بروم.

امام(ع) فرمود: منظور من قبر شریف حضرت معصومه درقم مى‏باشد.»سپس ادامه داد: «براى مصالحى خداوند اراده فرموده که محل دفن حضرت فاطمه‏ سلام الله علیها همواره مخفى بماند و لذا قبر حضرت معصومه راتجلی گاه قبرآن حضرت قرار داده است. هر جلال و جبروتى که براى‏قبر شریف حضرت زهرا مقدر بود خداوند متعال همان جلال و جبروت‏ را بر قبر مطهر حضرت معصومه(س) قرار داده است.»


5- پیشگوئى امام صادق(ع)

امام جعفر صادق(ع) در ضمن حدیث مشهورى که پیرامون قداست قم به‏ گروهى از اهالى رى بیان کردند، فرمودند: «تقبض فیها امراءه هى من ولدى، واسمها فاطمه بنت موسى، تدخل‏ بشفاعتها شیعتنا الجنه باجمعهم‏» «بانویى از فرزندان من به‏نام «فاطمه‏» دختر موسى، در آنجا رحلت مى‏کند، که با شفاعت اوهمه شیعیان ما وارد بهشت مى ‏شوند.» راوى مى‏ گوید: من این حدیث‏ را هنگامى از امام صادق(ع) شنیدم که حضرت موسى بن جعفر(ع)هنوز دیده به جهان نگشوده بود.

پیشگوئى امام صادق(ع) از ارتحال حضرت معصومه(س) در قم پیش ازولادت پدر بزرگوارش بسیار حائز اهمیت است و از مقام بسیار شامخ ‏آن حضرت حکایت مى‏کند.


6- رمز قداست قم

در احادیث فراوانى از قداست قم سخن رفته، تصویر آن در آسمان‏ چهارم به رسول اکرم(ص) ارائه شده است.

امیرمومنان(ع) به اهالى قم درود فرستاده و از جاى پاى جبرئیل‏ در آن سخن گفته و امام صادق(ع) قم را حرم اهلبیت معرفى کرده وخاک آن را پاک و پاکیزه تعبیر کرده ‏ا ست. امام کاظم(ع) قم را عش‏آل محمد (آشیانه آل محمد(ص)) نامیده و یکى از درهاى بهشت رااز آن اهل ‏قم دانسته. امام هادى(ع) اهل قم را «مغفور لهم‏»(آمرزیده) تعبیر کرده و امام حسن عسکرى(ع) از حسن نیت آنهاتمجید کرده و با تعبیرات بلندى اهالى قم را ستوده است.اینها و دهها حدیث دیگرى که در قداست و شرافت قم و اهل قم ازپیشوایان معصوم به ما رسیده، فضیلت و عظمت این سرزمین را براى‏ همگان روشن مى‏سازند، جز این که باید دید راز و رمز این همه‏ شرافت و قداست چیست؟

حدیث فوق که پیرامون ارتحال حضرت معصومه(س) به عنوان پیشگوئى‏ از امام صادق(ع) نقل شد، از راز و رمز آن پرده بر مى‏ دارد وروشن مى‏ سازد که این همه فضیلت و شرافت، از ریحانه پیامبر،کریمه اهلبیت، مهین بانوى اسلام، حضرت معصومه(س) سرچشمه ‏مى ‏گیرد، که در این سرزمین دیده از جهان فرو بسته، گردو خاک‏این سرزمین را توتیاى دیدگان حور و ملائک نموده است.


7- تنها خواهر امام هشتم

نجمه خاتون همسرگرامى امام کاظم(ع) تنها دو فرزند در دامان ‏خود پرورش داد و آنها عبارتند از: 1- خورشید فروزان امامت، حضرت على بن موسى الرضا(ع). 2- ماه تابان درج عصمت، حضرت معصومه(س).

محمد بن جریر طبرى، دانشمند گرانمایه شیعه در قرن پنجم هجرى،براین واقعیت تصریح نموده است.

مدت 25 سال تمام حضرت رضا(ع) تنها فرزند نجمه خاتون بود، پس‏از یک ربع قرن انتظار، سرانجام ستاره‏اى تابان از دامن نجمه‏ درخشید که هم سنگ امام هشتم(ع) بود و امام(ع) توانست والاترین ‏عواطف انباشته شده در سویداى دلش را بر او نثار کند.

بین حضرت معصومه(س) و برادرش امام رضا(ع) عواطف سرشار و محبت‏ زایدالوصفى بود که قلم از ترسیم آن عاجز است.

در یکى از معجزات امام کاظم(ع) که حضرت معصومه نیز نقشى دارد،هنگامى که مرد نصرانى مى‏ پرسد: «شما که هستید؟» مى‏فرماید: «انا المعصومه اخت الرضا» «من معصومه، خواهر امام رضا(ع)مى‏ باشم.» این تعبیر از محبت ‏سرشار آن حضرت به برادر بزرگوارش ‏امام رضا(ع) و از مباهات او به این خواهر برادرى سرچشمه‏ مى ‏گیرد.


8- نامه دعوت

محبت و مودت این خواهر و برادر در سطح بسیار بالا بود، به طورى‏که مفارقت امام هشتم(ع) براى حضرت معصومه(س) بسیار سخت‏بود،جدائى حضرت معصومه(س) نیز براى امام هشتم(ع) قابل تحمل نبود.و لذا پس از استقرار امام هشتم(ع) در مرو، نامه‏ اى خطاب به‏ حضرت معصومه(س) مرقوم فرموده، آن را توسط غلام مورد اعتمادى به‏ مدینه ارسال نمود.

جالب توجه است که حضرت رضا(ع) به غلام دستور داد که در هیچ‏منزلى توقف نکند، تا آن مرقومه را در اندک زمان ممکن به مدینه‏ منوره برساند.

حضرت معصومه(ع) نیز به مجرد دریافت دست‏ خط برادر، رخت‏ سفر بست ‏و خود را مهیاى سفر نمود.

                                                                                                                                                                                                            نویسنده: سید محمد ناظم زاده

منبع: مرکز مطالعات شیعه