هنرهای تجسمی

هنرهای تجسمی شاخه ای گسترده و بسیار مهم از هنر می باشد. هنرهای تجسمی (Visual arts) را تحت عنوان هنرهای بصری نیز می شناسند. این شاخه از هنر یک نوع خاص از هنر نه که به مجموعه ای از هنرها با قابلیت تحریک کردن دیدن و تجسم گفته می شود. نقاشی، پیکرتراشی، گرافیک، طراحی و مجسمه سازی را می توان از جمله هنرهای تجسمی در نظر گرفت. هنرهای تجسمی، همانطور که از نامش پیداست شامل چند رشته و زیرمجموعه هنری است. برای همین نمی توان تعریف دقیق و مشخصی برای آن به کار برد. بهتر این است که با رشته های هنری که تحت عنوان هنرهای تجسمی شناخته می شوند، بیشتر آشنا شد. اصطلاح "هنرهای تجسمی" یک اصطلاح مدرن است که شامل گروهی از رشته های هنری همچون نقاشی، گرافیک، طراحی، معماری و صنایع دستی و ... می شود. 


هنرهای تجسمی یعنی کدام هنرها؟

همانطور که گفته شد هنرهای تجسمی زیرشاخه هایی دارد. در یک تقسیم بندی رشته های هنرهای تجسمی را اینگونه معرفی می کنند:

هنرهای زیبا: تمامی هنرهای زیبا زیرشاخه ای از هنرهای تجسمی محسوب می شوند. از جمله این هنرها می توان به طراحی، نقاشی، چاپ، مجسمه سازی و فعالیت های دیگری همچون تذهیب، گرافیک و خوشنویسی و معماری اشاره کرد. این موارد را جزو هنرهای تجسمی معرفی می کنند. 

هنرهای معاصر: البته که هنرهای تجسمی یک اصطلاح مدرن است، بنابراین هنرهای مدرن  و معاصر نیز در این طبقه بندی قرار می گیرند. شاخه های هنری که حاصل رشد و تقسیم بندی دیگر شاخه ها هستند. هنرهایی که تاریخ پیدایش آنها بیش از دو دهه نیست. مونتاژ، کلاژ، هنر چند رسانه ای، هنرهای مفهومی، هنر چیدمان و هنرهای اجرا محور از جمله هنرهای معاصر هستند که ویژگی های هنرها تجسمی را داشته و می توان آنها را در این دسته گنجاند. البته هنر جدید دیگری نیز وجود دارد که آن را تحت عنوان هنر جدید زمین یا هنر محیطی می شناسند. به عنوان مثال، این هنر شامل آثار موقتی همچون یخ و برف است. 

صنایع دستی و هنرهای تزئینی: اگر تعریف هنرهای تجسمی با هدف ارائه دادن و تحریک حس بصری و زیبایی شناسی بصری را قبول کنیم، آنگاه هنر زیبای صنایع دستی و تعدادی دیگر از هنرهای تزئینی نیز در این دسته جای می گیرند. منظور از هنرهای تزئینی، هنر موزاییک کاری، شیشه کاری، مجسمه سازی متحرک، هنر طراحی پرده و دیگر نمونه های مشابه می باشد. 

دیگر هنرها: همین هم درست است. به راستی نمی توان گفت تعداد مشخصی از هنرها جزو هنرهای تجسمی هستند. هنر مرز ندارد. روز به روز گسترده می شود. از آنجایی که خلاقیت بر بلندای هنر قرار دارد، هر لحظه امکان دارد هنری جدید را بشناسیم. البته که انواع دیگر انواع کاربردی نیز وجود دارند که در زیرشاخه های هنر تجسمی قرار می گیرند. هنر تاتو، نقاشی روی صورت و نقاشی بدن می توانند نوعی از هنرهای تجسمی باشند. البته باید همیشه این را در نظر گرفت، تفاوت هنر و غیر هنر در این است که یک روح و لطافت خاص در هنر وجود دارد. تمام نقاشی ها و مجسمه ها و طرح ها را هنر نمی نامند. تفاوت ها است میان آن و این!




هنرهای تجسمی در دنیا

امروزه در سطح جهانی توجه های ویژه ای به هنرهای تجسمی و هنرمندان تجسمی می شود. در نیمه ی دوم قرن بیستم، افزایش ثروت سبب شد که بر روی هنرهای تجسمی سرمایه گذاری هایی صورت بگیرد. به دنبال این جوامع در پی آموزش دادن به تعداد زیادی از دانشجویان هنر درآمدند. بسیاری از ادارات نیز بودجه های کلانی را به توسعه هنرهای تجسمی اختصاص دادند. این از آن رو بود که هنرهای تجسمی پتانسیل های زیادی در ایجاد رونق و کسب و کار در صنعت دارد. به هیچ وجه نمی توان تاثیر گرافیک و تصویرسازی را در تبلیغات نادیده گرفت. امروزه تعداد هنرمندان و کسانی که ادعای هنر دارند، افزایش یافته است اما خود ماهیت هنر تغییری نکرده و روز به روز بر پختگی و زیبایی آن می افزاید.
 

مبانی هنرهای تجسمی

می توان گفت که دسته بندی هنرهای تجسمی مدام در تغییر است. تا پیش از سده نوزدهم، هنرهای تجسمی به شامل هنرهای نقاشی، مجسمه سازی، طراحی، پیکره سازی، معماری و هنرهای تزیینی و بعضا صنایع دستی بود. اما بعدها با آمدن هنرهای سینما، عکاسی، گسترش هنر گرافیک و تصویر سازی، این ها نیز به دلیل داشتن ماهیت هنر بصری در دسته هنرهای تجسمی قرار گرفتند. این روزها مرزهای ارائه و نمایش هنرهای مختلف به گونه ای شده است که گاه مثلا در ارائه ی یک طرح معماری ترکیبی از دیگر هنرها از جمله نقاشی، گرافیک و عکاسی را نیز می بینید. برای همین روزها به هیچ وجه مشخص و بدون تغییر نبوده و نیستند. از همین رو به تمام هنرهای بصری و کاربردی، هنرهای تجسمی گفته می شود و کار همه را راحت کرده اند. 


هنرمند تجسمی کیست؟

هنرمند تجسمی کسی است که در یکی یا چندتا از هنرهای زیبا، هنرهای دستی، هنرهای بصری یا هنرهای کاربردی فعالیت دارد. حاصل کار هنرمندان تجسمی می تواند یک تابلو، یک برگه، یک مجسمه، یک تندیس، یک لوگو، یک ساختمان، یک تندیس و هزاران محصول دیگر باشد. همانطور که می بینید حوزه و گستره ی هنرهای تجسمی بسیار وسیع و فراگیر است. آنچه اهمیت دارد و در میان زیرشاخه های مختلف هنرهای تجسمی مشترک است به تصویر درآوردن ماهیت هنری در قالب محصول است به گونه ای که انتزاع و حس بصری افراد را به خود وادارد. حاصل کار هنرمندان تجسمی در قالب گالری های کوتاه مدت، موزه های دائمی (آثار هنرمندان فاخر و مشهور)، بی ینال ها (دوسالانه ها)، نمایشگاهها و حراج های هنری به دیگران عرضه می گردد. تمام انسان ها به نوعی مخاطب هنرمندان و محصولات تجسمی هستند. 
 

زیبایی بصری

از میان حواس پنجگانه انسان، بیشترین اطلاعات را از طریق چشم و حس بینایی دریافت می کنیم. این نشان از اهمیت این حس در هنرهای تجسمی دارد. البته در شاخه هایی از هنرهای تجسمی همچون مجسمه سازی و معماری دیگر حواس نیز بسیار اهمیت می یابند. برای همین هنرهای تجسمی می بایست حس بصری مخاطب را به خود جذب کند. این اولین گام در موفقیت یک اثر هنری است. نقاشی، خوشنویسی، مجسمه سازی، طراحی، عکاسی، گرافیک، طراحی صنعتی، طراحی داخلی و از این قبیل دسته ها باید محصول بصری جذابی را به مخاطب ارائه بدهند.

در نهایت آنچه بسیار اهمیت دارد و باید به آن اشاره کرد این است که هر حوزه ای از هنرهای تجسمی و بصری، قوانین و تعاریف خاص خود را دارند. سبک ها و میزان پختگی در هر هنر از چشم متخصصان آن حوزه ها دور نخواهند ماند. امروزه دیگر نمی توان در دو یا چند حوزه هنری به کمال و تبحر رسید. اگر قصد ادامه دادن یک هنر را دارید، آن هنر را برای خود مشخص کنید و آن را دنبال کنید. در هنر باید به پختگی رسید. تنها تئوری نیست که شما را به تعالی می رساند بلکه این درونی کردن و جذب کردن هنر است که به شما کمک می کند در یک زمینه هنری بدرخشید. ما هیچگاه یک متخصص هنر تجسمی نداشته و نخواهیم داشت. به گونه ای که در تمام زمینه ها حرفی برای گفتن داشته باشد. 


منبع: پویا اندیشان